مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۵ اردیبهشت ۱۳۳۹ نشست ۴۰۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۹

جلسه: ۴۰۳

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنج‌شنبه ۱۵ اردیبهشت ماه ۱۳۳۹

فهرست مطالب:

۱ - طرح صورت مجلس

۲ - بیانات قبل از دستور آقای استخر

۳ - طرح گزارش کمیسیون بودجه راجع به دریافت ۴۲ میلیون دلار وام جهت ساختمان سد دز

۴ - اعلام تصویب صورت‌مجلس

۵ - تقدیم لایحه یکصد و ده میلیون اعتبار جهت شهرسازی لار به وسیله آقای وزیر دارایی

۶ - بقیه مذاکره و تصویب گزارش کمیسون بودجه راجع به دریافت ۴۲ میلیون دلار وام جهت ساختمان سد دز و ارسال به مجلس سنا

۷ - طرح و تصویب یک فوریت لایحه صد و ده میلیون ریال اعتبار جهت ساختمان شهر لار و تأسیسات بنا در استان هفتم

۸ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس ساعت ده و پنج دقیقه صبح به ریاست آقای دکتر موسی عمید (نایب‌رئیس) تشکیل گردید.

۱ - طرح صورت مجلس

نایب‌رئیس ـ صورت غائبین جلسه پیش قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه ـ آقایان: کاظم شیبانی - دکتر امین - سنندجی - عامری - محمودی - دکتر دادفر - گیو - مهندس اردبیلی - دکتر حسن افشار - مرتضی حکمت - قوام - سلطان‌مراد بختیار - دکتر پیرنیا - اورنگ - تیمورتاش - دکتر سعید حکمت - اعظم زنگنه - مهندس بهبودی - قراگزلو - دکتر عمید - رامبد - دکتر اصلان افشار - دکتر نفیسی - خرازی - عرب شیبانی - مهندس سلطانی - طباطبایی قمی - صراف‌زاده - کدیور - خزیمه علم - امامی خویی - مسعودی - نصیری - کورس‏.

غائبین بی‌اجازه ـ آقایان: دکتر طاهری - قرشی.

نایب ‏رئیس ـ نسبت به صورت جلسه اعتراضی نیست؟ (اظهاری نشد) تصویب صورت جلسه پس از حصول اکثریت اعلام می‌شود.

۲ - بیانات قبل از دستور آقای استخر

نایب‌رئیس ـ امروز نطق‌های قبل از دستور است آقای استخر بفرمایید.

استخر ـ به طوری که خاطر آقایان نمایندگان محترم سابقه دارد بنده کمتر لازم دیدم این مدتی که خدمتگزار بوده‌ام مزاحم باشم و از این محل استفاده بکنم مگرر ضرورتی ایجاب کند یا یک تکلیفی داشته باشم برای این کار. البته این تکلیفی که فعلاً بنده به آن اشاره می‌کنم برای تمام آقایان نمایندگان است فرق نمی‌کند یک مصیبتی و یک بلایی بر یک نقطه‌ای وارده شده که می‌دانم تمام آقایان را متأثر کرده و همه لازم می‌دانید که نسبت به این بیچارگانی که مورد خشم و قهر طبیعت واقع شدند کمک و مساعدت و همراهی کنید شاید نمایندگان فارس یک تکلیف بیشتری و یک وظیفه مهم‌تری در این باب داشته باشند روی هم رفته به گفته شاعر «ز منجنیق فلک سنگ فتنه می‌بارد» انسان متحیر است که از کجا شروع کند

در هر گوشه مملکت در هر گوشه‌ای از این کره زمین که ما زندگی می‌کنیم همیشه یک فتنه و فسادی برپاست که هنوز یکی خاموش نشده دیگری بر پای می‌شود تا چند وقت پیش گرفتار انقلاب کره جنوبی بودیم کره جنوبی خاموش شد در ترکیه انقلاب شروع شد آنجا خاموش شد جای دیگر شروع می‌شود اتفاقاً با این انقلابات مملکت ایران با آن که اطرافش آن همه فتنه و فساد و آتش انقلاب بود مدتی راحت بود یعنی ثباتی و امنیتی داشت آرامش داشت مملکت به جاده خودش افتاده بود (چند نفر از نمایندگان ـ حالا هم هست) و از هر جهت داشتیم رو به جلو می‌رفتیم متأسفانه از آنجایی که طبیعت نمی‌خواست ما را مدتی راحت بگذارد مثل آن که سر لجاجت با ما را دارد یک چنین پیشامدی که هیچ سابقه نداشت، قضیه زلزله لار اتفاق افتاد (مشایخی ـ فعلاً هم ثبات کامل هست) البته این چیزها ثبات ما را به هم نمی‌زند ولی فکر ما را متشتت می‌کند، ما انتظار نداشتیم یک چنین قضیه‌ای در چنین موقعی پیش بیاید ما ملتی بودیم که در برابر یک قدرت فائقه‌ای مدت یک سال مقاومت کردیم و هنوز هم می‌کنیم اما در مقابل خشم و قهر طبیعت نتوانستیم مقاومت کنیم این فتنه‌ای که از طرف شما آن باد مخالفی که از اطراف شمال رو به ما می‌وزد، ما از جلوی این باد بیرون نرفتیم - مقاومت کردیم با کمال مردی و مردانگی در برابر این طوفان مقاومت کرده و خواهیم کرد ولی چه کنیم در مقابل خشم طبیعت؟ نتوانیم با آن مقاومت کنیم؛ یک مرتبه یک زلزله‌ای پیش آمد و یک شهر قدیمی را به کلی زیر و رو کرد و جعلنا عالیها سافلها و امطرنا علیهم حجاره من سجین عیناً لار مشمول این آیه است فعلاً به عقیده بنده نه بر مرده بر زنده باید گریست هر چند نفر که زیر آوار تلف شدند تکلیف آنها معلوم است آنها در ردیف مردگان هستند باید فکری به حال زنده‌ها کرد، باید آنها را نجات داد و نجات آنها به عقیده بنده که اطلاعات تقریباً کاملی از وضع اهالی آنجا دارم و از روحیه اهالی آنجا که نسبت به شهر خودشان نسبت به محل خودشان فوق‌العاده علاقه‌مند هستند و حاضر نیستند به هیچ قیمتی از این محل به محل دیگر بروند اطلاع دارم یک افسانه‌ای هست در تاریخ لار که چون مطالب زیادی همکاران بنده راجع به قضیه لار فرموده‌اند اجازه بدهید آنچه را که نشنیده‌اید بنده بگویم معروف است در رای لار بوده و آنجا را لارری می‌گفتند (یک نفر از نمایندگان ـ الـآن هم هست) الـآن هم هست اهالی سابق این لار ری چون همیشه به اصطلاح خودمان در سال ۱۲ ماه کمتر گرما و آفتاب و حرارتی می‌دیده‌اند و همیشه مبتلای به طوفان و ابر ومه و تگرک و باران و برف بودند به پادشاه وقت شکایت کردند که ما از زندگی در این محوطه عاجز شدیم ما همیشه مواجهیم با طوفان و باران و برف و تگرگ ما را به جایی ببرید که چشم‌مان به اینها نیفتد پادشاه امر کرد که اینها را به جایی انتقال بدهند که اینها را نبینم اینها رفتند تا بالاخره این سرزمین لار فعلی را انتخاب کردند حالا زلزله همیشگی که به خاطر ندارم و در تاریخ هم به این صورت نبوده این که عرض می‌کنم در کتاب فارس‌نامه ناصری عیناً همین قضیه به نام افسانه لار نوشته شده و خود مورخ این را بر وزن شاهنامه به شعر آورده به هر حال این اهالی لار که به آن لار رفته‌اند عریضه تشکری به پادشاه وقت نوشتند که ما از هر جهت راضیم‏ و خیلی هم از پادشاه و دولت متشکریم که ما را کوچ دادند غرض من خواستم از این مقدمه نتیجه بگیریم که این مردم لار به این منطقه روی این افسانه تاریخی بسیار علاقه‌مند هستند اگر چنانچه فکری برای این کار باید کرد باید یک شهری به نام شهر لار در همان منطقه ساخته بشود به شرط آن که اول فکر آب بکنند چند چاه عمیق بزنند و یک شهری در آن منطقه بر پا کنند به نام لار که رعایت حال مردم را هم کرده باشند چون فوق‌العاده به این محل علاقه‌مند هستند بنده ضمن اظهار تأسف که البته از طرف تمام آقایان محترم این اظهار تأسف ابراز می‌شود در این پیشامد بنده یک نتیجه‌ای گرفتم که از این پیشامد از این نظر خوشحالم و آن این است که در این دنیایی که ما زندگی می‌کنیم در این دنیای مادی و منفعت‌پرست و این محیط متقلب و این محیطی که ایمان و عقیده و آیین مردم را پاره‌ای تبلیغات خلاف خدا و دین و مذهب متزلزل کرده، در این محیط واقعاً بنده فکر نمی‌کردم هنوز یک مردمان با ایمان و وجدان یافت شوند که در موقع بدبختی و بیچارگی مردم این طور به کمک آنها بشتابند بنده فوق‌العاده از این جهت واقعاً اظهار مسرت می‌کنم که هنوز درخت ایمان درخت عقیده درخت نوع‌پرستی درخت بشر دوستی ریشه‌اش نخشکیده و هستند مردمانی که به فکر برادران وطن خودشان هستند و دلیل آن هم همین قافله‌ای است که به لار راه افتاده برای کمک، یک شخص از اهالی لار به بنده تلفن کرده، آقای توانا یکی از تجار لاری است که مدت‌هاست آمده تهران به امور کشاورزی پرداخته این شخص دو مرتبه تا حالا به من تلفن کرده که علاوه بر کمک‌های زیادی که شده شخصی به نام حاجی سلیمان حیدری از جزیره قطر، قطر معروف که پارسال شیخ قطر آمد تهران و مراجعت کرد و یکی از شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس است. ‏

این آقای حاجی سلیمان حیدری به این آقای توانا تلگراف کرده که ۲۰ میلیون تومان فراهم کردیم و در جزیره قطر و گذاشتیم این را برای روزی که شروع بشود برای ساختن شهر لار که تقدیم کنیم این تلگرافی است از یک مرد که اصلاً لاری است و فعلاً در جزیره قطر زندگی می‌کند و امثال این لاری را که در همه جای ایران و خارج از ایران زندگی بکند تمام‌شان هم تاجر مسلک و پول جمع‌کن هستند تمام اینها خودشان را حاضر کردند برای ساختمان شهر لار (دولت‌آبادی ـ خدا توفیق‌شان بدهد) ولی به عقیده بنده کار ساختمان کار دولت است پول دادن را ممکن است مردم پول بدهند کمک بدهند ولی این کار کار دولت است من استدعایم این بود که جناب آقای نخست‌وزیر این فکر تشکیل کمیسیونی بدهند که کارش این باشد یعنی برای شهرسازی باشد چنان که اعلیحضرت همایونی هم به لار تشریف بردند و واقعاً بهترین مرهم را به جراحات مردم زخمی و جراحت دیده لار گذاشتند همچنین تشریف بردن والا حضرت شمس پهلوی خواهر والا تبار شاهنشاه فوق‌العاده حسن اثر بخشید و بهترین نشاطی که در دل این مردم پیدا شد برای دیدن اعلیحضرت بود و من امیدوار هستم که آقایانی که نسبت به این شهر لار و این مردم آواره‌ای که فعلاً بی‌خانمان شده‌اند کمک بدهند و بنده از صمیم قلب از همه آنها که کمک کرده‌اند تشکر می‌کنم و همچنین نسبت به اشخاصی که تجهیزات در دست آنها بود و با مساعدت شبانه‌روزی خودشان کمک‌های بسیاری کردند از آن جمله وسایلی که دست ارتش بود همچنین وزارت راه و آقای سرلشگر انصاری کمک‌های مؤثری کردند جمعیت شیر و خورشید سرخ که واقعاً کمال تشکر را از آنها دارم و همچنین سایر افرادی که نسبت به این امر واقعاً نوع‌پروری کردند و انسان‌دوستی کردند بنده از طرف اهالی لار نهایت اظهار تشکر را دارم.

۳ - طرح گزارش کمیسیون بودجه راجع به دریافت ۴۳ میلیون دلار وام جهت ساختمان سد دز

نایب‌رئیس ـ کلیات مربوط به لایحه وام برای ساختن سد دز مطرح است آقای دولت‌آبادی موافقید بفرمایید.

دولت‌آبادی ـ در اطراف لایحه قرضه مربوط به ساختمان سد دز که امروز مطرح است در جلسه گذشته مذاکره مفصل شد و مخصوصاً همکار گرامی و ارجمند ما جناب آقای ارسلان خلعتبری بیانات مفصل که شاید نزدیک یک ساعت طول کشید یعنی نیم ساعت از وقت آیین‌نامه استفاده کردند و نیم ساعت هم مجلس موافقت کرد بیاناتی فرمودند و مذاکرات زیادی شد و تذکرهایی داده شد که البته جناب آقای مهندس خسرو هدایت که قائم مقام نخست‌وزیر در سازمان برنامه و وزیر مشاور هم هستند یادداشت کردند و توضیحات مفصل هم از جنبه فنی دادند و چون بنده رسمم نیست در آنچه که اطلاع ندارم حرفی بزنم در این مطلب در قسمت فنی آن لازم نیست که توضیحات زیادی بدهیم اما اصل مطلب این است که به طور کلی قرضه خارجی چیز خوبی نیست برای مملکت و من هم از اشخاصی هستم که با قرضه خارجی به طور کلی مخالفم مگر در راه مصلحت مملکت و برای کار سنجیده‌ای باشد که آن قرضه گرفته شود و در راه خودش خرج بشود ما در وضعی قرار گرفته‌ایم و در دنیایی زندگی می‌کنیم که اوضاع و احوال امروز قابل مقایسه با گذشته نیست و هر مملکتی می‌کوشد از حداکثر امکانات خودش برای بهره‌برداری از منابع طبیعی و به کار انداختن چرخ زندگیش استفاده کند خوشبختانه میهن عزیز ما ایران از نقاطی است که دارای سرمایه‌های طبیعی زیاد برای زندگی مردمش هست و شاید در دنیا کم نظیر باشد یک منطقه‌ای که دارای اکثر معادن زیرزمینی و مواهب طبیعی برای زندگی مردمش باشد. در عین حال روی حوادث و سوانح بسیار تا امروز ما نتوانسته‌ایم از این منابع و مواهب طبیعی به شایستگی بهره‌برداری کنیم‏ زیرا آنچه که در تاریخ خوانده‌ایم لشکرکشی‌ها و زد و خوردهای زیادی نصیب این مملکت بوده است و بعد از برقراری مشروطیت هم یک ثبات و پایداری پیش نیامد که به اصلاحات اساسی برسیم یعنی دیری نگذشته بود که جنگ بین‌الملل اول واقع شد و زندگی ما و مملکت ما تحت تأثیر آن جنگ سوم بود تا این جنگ اخیر که این جنگ به مملکت ما بسیار لطمه زد یعنی آن چه به ما تحمیل شد در خور توانایی و قدرت ما نبوده راه‌آهن ما که از پول بیوه زن‌ها و از قند و شکری که مردم مملکت استعمال می‌کردند به همت و درایت اعلیحضرت فقید ساخته شد و این راه‌آهن سرتاسری ایران می‌شود گفت اگر فعالیت او را خلاصه کنیم فشار کارش خدمتی بود که به متفقین کرد و لوازم و مایحتاج جنگ بود که ممالک غربی به شوروی رساندند این حقیقت قضیه است‏ و راه‌آهن ما و طرق شوسه ما بود که لوازم جنگی و تجهیزات به مملکت شوروی رساند اگر زمانه یعنی اوضاع و احوال فراموشی پیش آورده باشد حقیقت این است که تاریخ فراموش نخواهد کرد که در نجات مملکت شوروی از آن وضعیت خاصی که تمام حیات و هستی آنها را تهدید می‌کرد سهم بزرگی را در رساندن آن تجهیزات مملکت ما و راه‌آهن ما داشت نتیجتاً جنگ تمام شد و متأسفانه آثار شوم آن به صورت مختلف در زندگی ما رخنه کرد و من من‌باب نمونه عرض می‌کنم و این چیز بسیار ساده‌ای است دلار که در جنگ قیمت آن ۱۱ ریال و ۹ ریال بود امروز در قیمت ۷ تومان و ۸ تومان تسعیر می‌شود ولی باید توجه داشت که چند سال پیش پیش آمد همان دلار که امروز ۷ تومان و چند ریال است به ۱۴ تومان رسید فراموش نفرمایید که این طور بود اینها را می‌گویم برای این که جلب توجه ملت ایران به گذشته‌های ما و جریان‌هایی که با آن مواجه هستیم بشود در مملکت ما هنگام جنگ یعنی آغاز جنگ اجرت عمله سه سال بود ولی متناسب با ترقیات دنیا زندگی ما به جایی رسیده که امروز عمله‌ای که کار بکند با کمتر از ۱۰ تومان پیدا نمی‌شود اینها جبر زمان است ما ایجاد نکردیم این تحولی بود که بعد از جنگ پیش آمد و سطح زندگی را بالا برد و ما هم که گوشه حساسی از دنیا هستیم دنبال آن جریان آمدیم تا جایی که زندگی امروز ما به اینجا رسید و همه مایحتاج زندگی ما به قیمت‌های گران فراهم می‌شود و عناصری که نخواسته‌اند زندگی خودشان را و درآمدشان را موازنه بدهند با خرج‌شان قطعاً و طبعاً ناراحتی دارند اما ما که اینجا نشسته‌ایم به نام نمایندگان مردم و دولت‌هایی که متصدی کار هستند وظیفه دارند این عدم تعادل را جبران کنند این عدم تعادل از چه راهی جبران می‌شود فقط از راه بالا بردن سطح تولید مملکت‏ و جز این راهی ندارد صحیح است اگر فکر کنیم که امروز در عین حال که یک شاهی خرج بی‌جا نباید کرد ولی فکر کنیم که صرفاً با صرفه‌جویی می‌توانیم زندگی را تعادل بدهیم اندیشه‌ای است باطل و ما را به مصلحت واقعی مملکت راهنمایی نمی‌کند صرفه‌جویی یعنی این که احتراز از این که یک شاهی بی‌جا خرج بشود این یعنی صرفه‌جویی اما مملکت و زندگی کشوری که می‌خواهد در مسیر دنیا شریک باشد و اگر شریک نباشد جبر تاریخ او را دنبال خودش می‌کشد و اگر با درایت و فهم آن را استقبال نکند او را با مذلت دنبال خودش می‌کشد نمی‌تواند با صرفه‌جویی صد دینار و سه شاهی در زندگی وضع خودش را اصلاح کند این حقیقت مسلم است و فکر نمی‌کنم جای تردید و شبهه باشد اینجا است که امر برای بالا بردن سطح تولید یا داشتن منابعی که اشاره کردیم وامی بگیریم و آن وام را در جای خودش خرج کنیم و برای اصلاح مملکت بهره‌برداری کنیم این نه تنها ناستوده نیست نه تنها مباح است بلکه واجب است باید چنین وامی را گرفت و در جای خودش خرج کرد برای بالا بردن سطح تولید و متناسب کردن سطح زندگی مردم این مملکت با ملل مترقی جهان اگر در این راه

اشتباهی هم رخ داده باشد شک نیست که استثنایی بوده و هیچ گاه نمی‌تواند مانع نظر اصلی که به عرض رساندم و مورد تأیید هم قرار گرفت بشود یعنی بگوییم چون مردمی با دستگاهی نداریم که کاری را انجام بدهد باز امساک بکنیم از این که کاری انجام بشود این اندیشه متناسب با زندگی امروز نیست بنابراین چه باید کرد جناب آقای خلعتبری باید کوشید که ما وظیفه‌مان را درست و به جای خودش اعمال بکنیم یعنی هر کس یک شاهی از مملکت به نادرستی و بی‌تقوایی برد ه است بیاوریم او را محاکمه کنیم ازش دربیاوریم و به ملت اعلام کنیم که این کار را کردیم (بیات ماکو ـ کی این کار را بکند) من و شما باید بکنیم این وظیفه وظیفه و واجب است و واجب کفایی هم نیست یک واجب عینی است اگر ما حساب بکنیم که چون دیگران نکردند ما هم نکنیم به نظر من اگر ملامتی باشد بر ماست اگر شرکتی آمد از خارج برای مطالعات و کاری را انجام نداده است‏ بایستی تجربه بگیریم برای بعد و آن را اصلاح کنیم و راه را بر این گونه اسراف و تبذیرها ببندیم و اگر مردی مورد اعتماد ماست باید صادقانه و صمیمانه بگوییم که آقای مهندس خسرو هدایت که امروز مسئول و مجری امور سازمان برنامه هستید آقای دکتر اقبال که رئیس دولت و مسئول هیئت هستید و مسئولیت مشترک در مقابل مجلس و وجدانتان دارید چشم‌تان را باز کنید و از تجارب گذشته پند بگیرید و یک شاهی بی‌جا خرج نکنید این راه است بنده موافق با عیب‌گویی به معنای انتقاد هستم ولی موافق با عیب‌جویی به نام تعطیل کار نیستم بنده می‌گویم عیب‌جویی هنری نیست که عیبی است بزرگ خودستایی مکن ای دل که گناهی است عظیم من می‌گویم عیب‌جویی درست نیست عیب‌گویی یعنی آن چه هست با کمال صمیمیت اگر کسی گفت هیچ کس نمی‌تواند به او بگوید چرا گفتی باید بگوید وکیل مجلس این وظیفه را دارد و بایستی عیب را بگوید من و شما آقای مهندس هدایت ما مجلس و شما دولت هر دو برای یک وظیفه باید کوشش کنیم و آن این است که ما صادقانه و صمیمانه نظرات خودمان را بگوییم و شما صادقانه و صمیمانه دقت کنید و گوش بدهید چشم وگوش‌تان را باز کنید غفلت‌های گذشته را نگذارید پیش بیاید و وظیفه‌تان را درست انجام بدهید و معایب را رفع کنید بنده معتقدم خرابی‌هایی که شروع می‌شود تدریجی است و بعد به جاهای عظیم و بزرگ می‌رسد این خرابی‌ها از یک نقطه کوچک پیش می‌آید بعد دامنه آن بالا می‌گیرد و به خرابی‌های بزرگ می‌رسد در زندگی اجتماعی و اختلافات ما هم همین طور است اگر ما از اول چشم‌مان را باز کنیم و اجازه ندهیم که یک شاهی سرمایه این مملکت بی‌جا خرج بشود این نادرستی‌ها و ناروایی‌ها به میلیون و میلیارد نمی‌رسد این وظیفه ماست هیچ کس نمی‌تواند بگوید که چرا از خرج‌های بی‌جا انتقاد می‌کنید تکرار می‌کنم من با خرج زیاد و بجا موافقم و هر مصلحت‌بینی نمی‌تواند مخالف باشد اما با یک شاهی خرج بی‌جا مخالفم و هرکس باید با آن مخالف باشد این حقیقت مطلب است متأسفانه آقای مهندس هدایت لابد با اضطراری بیرون رفته‌اند و نیستند که عرایض بنده را گوش بدهند دو سه تذکر هست که باید یادداشت کنند در عین حال که عرض کردم‏ با این قرضه یعنی قرضه‌ای برای ساختن دز موافق هستم و به نام موافق صحبت می‌کنم و کسی هم نیستم که در لباس موافق بخواهم مخالفت کنم در عین حال برای ادای وظیفه بایستی دنبال حرف‌های گذشته مطالبی را بگویم آقایان یادداشت کنند تا بعداً خدای نکرده با انفعال و شرمندگی نیایند و بنشینند و به حرف‌های ما گوش کنند بنده لایحه سد دز و قراردادش را مطالعه کردم مخصوصاً بعد از این که در اطرافش بحث شد غیر از آن چه که در کمیسیون‌ها شرکت داشتم اصل پروژه را هم مطالعه کردم برای آن منافعی است و منافع را به ما نشان می‌دهند این را جهت رجحان اقدام در انجام کار به ما می‌گویند در درجه اول برق ارزان است حساب پانصد هزار کیلو وات یعنی از صد و سی تا پانصد هزار کیلو وات برق ارزان در مرحله دوم آبیاری است و مخصوصاً برای ترتیب کشت نیشکر موضوع حاجت مملکت برق آن هم برق ارزان را همه آقایان می‌دانند و اطلاع دارند و اکثر مخارج از ایران مسافرت فرموده‌اید و ملاحظه کرده‌اید که جهان مترقی امروز جهانی که کاری جز هنر و صنعت ندارد و برای پیشرفت کارش فعالیت می‌کند صددرصد موفقیتش گرو برق ارزان است (در این موقع آقای مهندس خسرو هدایت وارد تالار جلسه شدند) جناب آقای مهندس خسرو هدایت مطالبی را شروع کردم و جنابعالی نبودید امساک کردم تا بقیه‌اش را با حضور خودتان بگویم‏ و از زبان یک موافق مصلحت بین انتظار دارم یادداشت کنید بایستی در کار سازمان برنامه که به دست شما سپرده شده است و در کار ساختمان سد دز از هرگونه افراط و خرج بی‌جا امساک شود و این اصل مطلب است آنچه در سازمان برنامه می‌گویند به قدر حاجت‌تان با بلندنظری و سعه صدر افراد شایسته را بیاورید و حقوق کافی هم بدهید زیرا از تهیدست بی‌نوای فقیر طمع پاکدامنی بی‌جاست نه این که خدای نکرده از این جهت طمع زیاد باشد و از آن جهت تقوی سست افراد درست و کاردان را بیاورید اما باید کار نادرستی و افعال‌شان را که به عهده خودتان و بر دوش‌تان نگذارید این یکی بنده امیدوارم با توضیحاتی که دادید با تصویب این لایحه کار سد دز به نام نمونه یک کار درست نشان داده شود یعنی بیاید دولت و شخص جنابعالی با نهایت سربلندی بگویید این سد را با این قیمت ساختم و تحویل دادیم این اصل مطلب اما راجع به سدسازی خواستم تذکر بدهم در مملکت ما چند سد ساخته شده که متأسفانه از او بهره‌برداری مفید نشده‏ چرا برای این که در مملکت ما موضوع رعیت یعنی شخص کشاورز از آب و زمین مهم‌تر است و به این مطلب توجه نشد در این مملکت پانزده میلیون تومان خرج شده برای سد انحرافی گوهرنک که در اصفهان است چون این سرمایه به دست اهلش سپرده شده اقرار می‌کنم که بیش از سالی پانزده میلیون تومان ارزش این سد است و حال این که تمام آنچه که خرجش شده است هفده میلیون تومان چرا؟ برای این که این درآمد به دست رعیت فعال اصفهانی اداره می‌شود چرا عرض می‌کنم در جاهای دیگر نشده چون باید رعیت را مجهز کرد و زندگی کشاورزی را مکانیزه کرد و آب را داد دستش باید امساک کرد از خرج کردن در جایی که آب هست ولی با وسیله استفاده از آن نیست زیرا عیب‌جویان می‌آیند و می‌گویند که از سدی که ساخته شده آب عظیمی به دست آمده و هنوز بهره‌برداری نشده این مطلب اصولی است بنابراین هر وقت برای این گونه امور انتفاعی قدم برداشته می‌شود

بایستی موازی با اولین قدم یعنی مطالعه و طرح بایستی راه بهره‌برداری و راه عملی بی‌دغدغه آن را هم در دسترس وکیل مجلس و مردم گذاشت که بعداً آبی به دست نیاید که ازش بهره‌برداری نشود یا مثل سد کرخه زمین را باتلاق بکنند و باعث شرمندگی متصدیان آن شود آن شخص که آمد گفت این سد را بسازید و بعد شروع به ساختن کرد و این طور شد باید مقصر این امر را آورد و پرسید چرا با سرمایه این مملکت این طور کردی که امروز وقتی می‌خواهیم کار مفیدی را انجام دهیم عیب‌جویان و منقدین آن را ملاک عمل قرار بدهند و این را خواستم‏ عرض بکنم که از زبان یک موافق مصلحت‌بین می‌شنوید نه یک عیب‌جویی که عیب‌ها را به زبان عیب‌جویی می‌گوید البته آنچه که بنده عرض کردم امیدوارم با سمع قبول مورد تأیید همکاران مجلسی بنده باشد و هم درست توجه کنند و احتراز کنند از انحراف‌هایی که دیگران روی سهل‌انگاری یا خدای نکرده روی غرض کردند و امروز از همه اینها در مقابل ملت‌مان شرمنده هستیم زیرا ملت ایران ملتی است قانع بردبار ودقیق و این طور نیست که حساب کنیم که ملت و مردم بی‌توجه به مصالح‌شان هستند ملت به مصالحش توجه دارد خدمتگزارش را تشویق می‌کند، پاداش می‌دهد و خائن را هم اگر بتواند به دهنش مشت می‌کوبد و اظهار انزجار می‌کند و او را از پیش خودش طرد می‌کند این حقیقتی است که لازم بود عرض کنم و بنده عرض دیگری ندارم امیدوارم آنچه که جناب آقای خلعتبری تذکر دادند و به تفصیل آنچه راهنمایی درست فرمودند مورد توجه قرار بگیرد و آنچه که من بحث کردم مورد تأیید و توجه قرار بگیرد اصل کار انجام قرضه را گفتم و امیدواری کامل دارم با انجام این قرضه از هرگونه افراطی در این مورد جلوگیری بشود و از هرگونه دقتی در انجام آن او یک موضوع کوچک باشد غفلت نشود و توجه خاصی بشود و دولت و متصدیان امر با سربلندی نتیجه کار خودشان را تحویل مملکت بدهند همچنین دوست عزیز بنده آقای امیدسالار که در جلسه نیستند راجع به سد ایزد خواست تذکری اینجا دادند که گویا مورد توجه سازمان برنامه هم هست و سابقه هم دارد و چون چهار فرسخ زمین‌های مستعد ایزد خواست آباده استفاده می‌کنند انتظار دارم که مورد توجه قرار گیرد انشاءالله کوتاهی نکنند و یک وعده دیگر هم دنبال سد انحرافی کوهرنگ به اصفهان که در پنج شش سال پیش داده‌اند که اسناد آن هم در سازمان برنامه موجود است و این سد چهارصد میلیون متر مکعب طبق گزارش که داشتم ذخیره آب دارد و چون این محل به حکم تجربه‌هایی است که اگر آب به آنجا عاید شود از آن به نفع مملکت بهره‌برداری می‌شود این قسمت هم امیدوارم مورد توجه قرار بگیرد عرایضم را خاتمه می‌دهم و انتظار دارم که مجلس شورای ملی امروز به این کار خاتمه دهد و منتظر باشد که نتیجه آن را با دقت و صحت دریافت کند.

نایب‌رئیس ـ پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده است قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

اینجانب نسبت به کلمات لایحه سد دز تقاضای کفایت مذاکرات دارم ـ سعید مهدوی‏

نایب‌رئیس ـ آقای مهدوی بفرمایید.

مهدوی ـ در جلسه قبل مطالب مفصل و تذکراتی آقایان راجع به این قسمت دادند که با توضیحاتی که جناب آقای مهندس هدایت دادند نسبت به بعضی از راهنمایی‌هایی که شده بود وعده دادند که اولیای امور و متصدیان مربوطه در نظر خواهند گرفت بنابراین تصور می‌کنم این سد روزی که شروع شده است به اتکای قرضه‌ای بوده است که به کمک آن این سد ساخته بشود و تا به حال در حدود صد میلیون تومان هم خرج شده و خیال نمی‌کنم کسی منکر باشد که این سد نباید ادامه پیدا کند پس ۱۲

میلیون دلار یا صد میلیون تومان خرج شده و کسی هم موافق نیست که این را متوقف کنند و کار ساختمان سد را ادامه ندهند لذا به این ترتیب و به اتکای این قرضه بوده است و اگر قرضه هم نشود این سد متوقف می‌شود و کسی هم موافق نیست که کار سد متوقف بماند زیرا همان طور که در گذشته هم بحث شده که قرضه باید حتماً برای امر تولیدی باشد اینجا هم منحصر به این کار و برای تأمین این نظر است این است که بنده استدعا کردم حالا که تیمسار ضرغام تشریف آورده‌اند و خیال می‌کنم که یک لایحه‌ای دو فوریتی داشته باشند برای لار باید کمک کنیم که آن لایحه هم تصویب بشود استدعا کردم اگر موافقت بفرمایید مذاکره در کلیات کافی باشد.

نایب‌رئیس ـ آقای آقایان مخالفید (آقایان ـ موافقم) بنابراین رأی گرفته می‌شود به ورود در ماده واحده آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد ماده واحده قرائت می‌شود

(به شرح ذیل قرائت شد)

ماده واحده - دولت مجاز است در اجرای ماده ۲ قانون مصوب ۲۹ اسفند ماه ۱۳۳۶ و قسمت اخیر بند (ب) ماده واحده بودجه سال ۱۳۳۷ کل کشور تا مبلغ چهل و دو میلیون دلار از بانک بین‌الملل توسعه و ترمیم طبق قراردادی که در تاریخ ۳۰ بهمن ماه ۱۳۳۸ (۲۰ فوریه ۱۹۶۰) به امضای نمایندگان دولت شاهنشاهی و بانک نامبرده در واشنگتن رسیده و متن و ترجمه آن ضمیمه این قانون است برای تأمین هزینه‌های طرح سد دز از آن بانک وام اخذ نماید.

تبصره ۱ ـ برای اجرای عملیات مربوط به احداث سد و تأسیسات آن و همچنین عملیات عمرانی و کشاورزی در مناطق مربوطه و اداره و بهره‌برداری از آنها دولت مکلف است سازمانی به نام «سازمان آب و برق خوزستان» تأسیس نماید و اساسنامه آن باید به تصویب کمیسیون مشترک برنامه مجلسین برسد.

تبصره ۲ ـ آب رودخانه دز و نیروی برق حاصل از مستحدثات آن متعلق به سازمان آب و برق خوزستان است‏ ولی حقابه‌ای که اشخاص حقیقی یا حقوقی قبل از تصویب این قانون دارا بوده‌اند به همان مقداری که تا تاریخ تقدیم این لایحه استفاده می‌کرده‌اند به ملکیت آنان باقی می‌ماند. طرز استفاده صاحبان حقوق مذکور و حق اداره و کنترل رودخانه و تنظیم امور مربوط به آب و کشاورزی و بهره‌برداری اراضی و تعیین و وصول بهای آب و برق و هزینه‌های مربوطه دیگر و صدور اجازه برای تأسیسات جدید و هرگونه اقدامات دیگر و استخدام کارمندان و متخصصین ایرانی طبق آیین‌نامه‌ای خواهد بود که به پیشنهاد سازمان برنامه به تصویب کمیسیون‌های مشترک دادگستری و برنامه مجلسین خواهد رسید و استخدام متخصصین خارجی طبق ماده ۲۰ قانون برنامه هفت ساله دوم کشور عمل خواهد شد.

خریدار اراضی مورد نیاز جهت تأسیسات و استفاده بیشتر کشاورزی از آنها و تحصیل هرگونه حقوق ارتفاقی لازم طبق ماده ۱۶ قانون برنامه هفت ساله دوم مصوب ۱۸ اسفند ماه ۱۳۳۵ و آیین‌نامه آن خواهد بود.

تبصره ۳ ـ حقوق و عوارض گمرکی و سود بازرگانی مربوط به کالاهای وارده برای اجرای عملیات مذکور در این قانون جمعاً و خرجاً به حساب سازمان برنامه در بودجه دولت منظور خواهد شد.

تبصره ۴ ـ دولت می‌تواند برای اجرای طرح‌های سدسازی سازمان برنامه در سایر رودخانه‌ها و بهره‌برداری و اداره آنها سازمان‌هایی نظیر این سازمان با اختیارات مذکور در این قانون ایجاد نماید و یا امور مربوط به تأسیسات رودخانه‌هایی را که سازمان برنامه در آن سد می‌سازد و در یک منطقه واقع شده‌اند به سازمان‌هایی که بر اساس این قانون به‌وجود می‌آید محول نماید.

تبصره ۵ ـ دولت مأمور اجرای این قانون خواهد بود.

نایب‌رئیس ـ آقای عمیدی‌نوری مخالفید (عمیدی‌نوری ـ بنده در ماده واحده اسم ننوشته بودم) آقای خلعتبری مخالفید بفرمایید.

خلعتبری ـ بنده اگر صحبت نکنم موافق دیگر نمی‌تواند صحبت کند عرض کنم بنده مطالبم را در جلسه گذشته عرض کردم و حالا دو سه دقیقه به طور اختصار چند کلمه عرض کردم و حالا دو سه دقیقه به طور اختصار چند کلمه عرض کردم و بیشتر هم برای این است که اگر همکاران محترم فرمایشی داشته باشند بتوانند صحبت کنند زیرا اگر مخالفی صحبت نکند آقایان موافقین نمی‌توانند صحبت کنند و توضیحات بیشتری بدهند و مطلب روشن بشود بنده قبلاً می‌خواهم از آقای مهندس هدایت تقاضا کنم این موضوعی که برای بنده مجهول است توضیح بدهند که این شرکت‌های مقاطعه‌کاری که متصدی قسمت‌های مختلف سد هستند به این چقدر حق‌الزحمه می‌دهند چهار درصد است پنج درصد است ده درصد است بنابراین حق نظارت به مهندسین مشاور جهت ساختن سد چقدر می‌پردازند چون بنده شنیده‌ام که ده درصد است نمی‌دانم صحت دارد یا خیر و علاوه بر حق‌الزحمه نظارت بابت امور استخدامی هم چیزی به اینها می‌پردازند یا خیر و مجموع آن چیزی که به مهندسین مشاور چه از بابت امور استخدامی و چه از بابت حق‌الزحمه نظارت می‌پردازند چه مقدار است عرض دیگرم این بود

چون بنده جلسه قبل بحث کردم که این مقدار خرج برای این کار ضرورت ندارد و ضمناً هم نمی‌شود گفت که این سد ساخته نشود گفتم حالا که می‌سازید آنچه که شده از لحاظ نظارت کامل در هزینه و سایر جهاتی که عرض کردم تأمین بفرمایید جناب ایشان فرمودند که از لحاظ صحت طرح دلیلش این است که بانک بین‌المللی برای این کار قرض می‌دهد بنده هم برای این موضوع هم برای موضوعات دیگر خواستم عرض کنم که بانک بین‌المللی یک بانکی است که قطعاً آقایان بیشتر از بنده سابقه دارند و نه هزار و یکصد میلیون دلار سرمایه آن است دو مؤسسه پولی هست، یکی صندوق بین‌المللی که هشت هزار و هشتصد میلیون دلار سرمایه دارد و نه هزار و یکصد میلیون دلار هم سرمایه این بانک است‏ اگر بانک نماینده‌ای از خودش بفرستد هیچ ضرری نمی‌کند برای این که این پول را به کار می‌اندازد و از این پول منفعت می‌گیرد و بنده در مطبوعات خود خارجی‌ها خواندم مخصوصاً در مطبوعات امریکایی‌ها که یک عده‌ای از این بانک بین‌المللی و این مؤسسه از لحاظ خودشان اظهار نگرانی می‌کنند می‌گویند به قدری این بانک وسعت دارد که همیشه نمی‌تواند از لحاظ اقتصاد ملی خودمان مفید واقع بشود این بانک بین‌المللی که متأسفم مدرکش را نیاوردم اینجا که به آقایان ارایه بدهم اگر چنانچه یک پروژه‌ای در نظر بگیرد بانک بی‌پولی نیست که بگوییم اگر خرجی کرد نتواند دخلش را دربیاورد حالا بنده در مورد این قرارداد متن آن را می‌خوانم که آقایان ملاحظه بفرمایید بند ۵ قسمت ۴ وام گیرنده ترتیباتی که مورد رضایت بانک باشد برای تخصیص یک قسمت یا کلیه عایدات نفت اعم از دریافتی یا آنچه به حساب بستانکاری یا به نفع وام گیرنده یا سازمان برنامه یا به هر طریق دیگری منظور گردد جهت پرداخت مبلغ اصلی و بهره و سایر هزینه‌های متعلق به وام و اوراق قرضه فراهم خواهد نمود بنابراین این عمل دلیل صحت عمل و نتیجه دادن نیست، اگر نتیجه داشت این کار از بهره‌برداری آن خرج آن هم درمی‌آید دیگر وثیقه درآمد نفت ما چیست؟ پس معلوم می‌شود خود بانک بین‌المللی معترف است که این کار از لحاظ بهره‌برداری آن منافعی که لازم هست و انتظار داریم ندارد و به همین جهت درآمد نفت ما را وثیقه گرفته بنابراین با گرفتن وثیقه درآمد نفت هر کس حاضر است پول قرض بدهد هیچ ترس ندارد که این پروژه به نتیجه برسد یا نرسد به وقتش به فروش برسد یا نرسد نیشکرش به عمل بیاید یا نیاید تا این قرارداد هست این مقدار از درآمد از نفت جنوب که پیش کنسرسیوم هست خودشان هم حواله می‌دهند خودشان هم می‌گیرند پس از این جهت این اظهار اظهاری نیست که بنده قانع شوم که این طرح صحیح است یعنی رانتابل است و بهره می‌دهد و در مقابل خرجی که شده فایده داشته باشد والا من منکر نیستم که سدی به وجود بیاید دزفول هم آباد بشود عرض کنم مطلب دیگری که خواستم عرض کنم خود بانک بین‌المللی است از لحاظ این قراردادها، در این قرارداد ماده‌ای هست که می‌گوید «در اجرای طرح و بهره‌برداری مقدماتی وام گیرنده به تعداد معین مهندسین مشاور و سایر کارشناسانی را که مورد قبول وام گیرنده و بانک بوده و طبق شرایطی که مورد تراضی بانک و وام گیرنده قرار گیرد استخدام نموده و یا موجبات استخدام آنان را فراهم خواهد کرد» باز می‌گوید «به غیر از مواردی که وام گیرنده و بانک به طریق دیگری موافقت نمایند کلیه عملیات ساختمانی که در طرح منظور گردیده‏ از طریق مناقصه به وسیله پیمانکارانی که مورد قبول وام گیرنده و بانک قرار گیرند و به موجب قراردادهایی که مورد توافق وام‌گیرنده و بانک باشد انجام خواهد شد» ملاحظه بفرمایید ما اگر بخواهیم مهندسین مشاور دعوت کنیم باید بانک قبول کند و دعوت کند بدون رضایت بانک ما نمی‌توانیم استخدام کنیم اگر بخواهیم مناقصه بدهیم باز بانک باید موافقت کند بانک قرض‌دهنده بنابراین بانک با یک چنین قراردادی منافع خودش را حفظ کرده پس معرفی بانک برای نافع بودن طرح کافی نیست آقایان این بانک بین‌المللی یک بانکی است بین‌المللی از ممالک مختلف و اشخاص مختلف و هیئت مدیره‌های مختلفی دارد این که تصور کنیم چون بانک بین‌المللی است هرچه بگوید درست است این اشتباه است برای این که بنده یادم است در چند قراردادی که در مجلس صحبت می‌کردیم در کمیسیون عرایض یا در کمیسیون‌های دیگر چند نفر مقاطعه‌کاری که نسبت به آنها اعتراض داشتم نماینده سازمان برنامه و خود جناب آقای ابتهاج می‌گفتند که اینها اشخاصی هستند که خود بانک بین‌المللی معرفی کرده و بنده به همین جهت می‌گویم وقتی بانک بین‌المللی یک کسی را به ما معرفی کرده مثل کوهن که فرودگاه را ساخته ما هم قبول کرده‌ایم، کوهن که فرودگاه را ساخته آن جان مولم هیه اینها را بانک بین‌المللی معرفی کرده به سازمان برنامه (آقایان - کوهن را بانک معرفی نکرد) جان مولم را که بانک بین‌المللی معرفی کرد این که عرض می‌کنم باید به معرفی بانک بین‌الملل اهمیتی نداد برای این است که باید در استخدام این مهندسین مشاور دقت و مطالعه کرد و دو چیز پیش پا افتاده را من‌باب نمونه و مثال عرض می‌کنم‏ یکی سد سفیدرود و یکی هم کارخانه سیمان لوشان است که کارخانه سیمان را برای سد سفیدرود ساختند و برای سازمان برنامه

۸۰ تا ۹۰ میلیون تومان تمام شد تازه سیمانش به درد سد سفیدرود نمی‌خورد باید از فارس یا از تهران سیمان برای آنجا تهیه کنند اما آقای همدانیان نظیر این را بدون این که دیناری به مهندسین مشاور بابت حق‌الزحمه بدهند به ۳۰ میلیون تومان تمام کرده‌اند ببینید خیلی تفاوت است بین ۳۰ میلیون تومان و ۸۰ و ۹۰ میلیون تومان این را هم بنده نمی‌گویم ایرانی‌ها همه این کار را می‌کنند اما این مهندسین خارجی که آورده‌اند نتیجه‌اش این بوده است و به نظر من باید یک طریق دیگری اتخاذ کرد زیرا طرح‌هایی که آنها می‌دهند و اظهاراتی که می‌کنند به نظر من جای تأمل است البته ایشان قول دادند که در آینده طریقه جدیدی اتخاذ خواهند کرد و منافع ما را بهتر حفظ می‌کنند، آخرین عرضی که داشتم موضوع سدی است که در بلوچستان ساخته شده و در فرمایشات ملوکانه دیده شد بنده که خبر نداشتم یک همچو پروژه‌ای هست و من به آقایان از لحاظ اقتصادی عرض می‌کنم‏ ما از لحاظ مملکت و صرفه اقتصادی قنات و چاه بیشتر برای ما قابل استفاده است زیرا قنات خرجش کمتر است و هر چه باشد پولش توی جیب خودمان می‌رود یک شاهی هم به جیب خارجی نمی‌رود چاه ارزان با تلمبهٔ ارزان بهتر از سد گران است برای این که خرجش کمتر است بنابراین اگر استاندار بلوچستان کاری را که باید بکند با خرج کمتری کرده باید تشویق بشود و ارقام سنگین خرج دلیل صحت امر از لحاظ اقتصادی نیست بلکه هر چه واحد ارزان‌تر باشد با استفاده کم بنده عرض می‌کنم که از لحاظ اقتصادی برای ما با صرفه‌تر است این مطالبی بود که بنده خواستم اینجا عرض کنم. ‏

نایب‌رئیس ـ آقای عمیدی‌نوری موافقید بفرمایید.

عمیدی‌نوری ـ در صورت قرضه‌هایی که آقای مخبر کمیسیون بودجه در ضمن گزارش اطلاع داده است جمعاً ۱۹۴ میلیون دلار تا به حال قرض شده این رقم ۴۲ میلیون دلار که فعلاً لایحه‌اش مطرح است به نظر بنده مشخص‌ترین موضوعی است که مربوط به امر خاصی است که شاید در برابر آنها بشود تا حدی گفت قرضه‌ای است مربوط به یک امر تولیدی که می‌شود اصولاً به چنین قرضه‌ای نظر موافق داشت و بنده هم از این نظر که چون می‌بینم ۴۲ میلیون دلار در مقابل طرح سد دز اسم برده شده و بنده هم اصولاً اعتقادم این است که اگر برای کاری که قابل برگشت باشد از نظر اصل و فرع اساساً قرض کنیم ضرری ندارد مشخصاً هم در زندگانی خودم به این گونه کار عمرانی عقیده دارم و عمل می‌کنم و برای مملکت هم این اعتقاد را دارم به این جهت در کمیسیون دادگستری که چند ساعت طرح این لایحه طول کشید من عقیده‌ام را در آن موقع که جناب آقای خلعتبری هم تشریف داشتند در مقابل ایشان این عرض را کردم مخصوصاً این که فعلاً موضوع سد دز به صورتی پیش آمده است که نمی‌شد این را همین طوری ولش کرد و لیلیان تال و کلاب آن طوری که جناب آقای ابتهاج در چند سال پیش شرح دادند فرمودند من رفتم شرکت کنم در امر صندوق بین‌المللی در آنکارا یا جای دیگری و این آقایان را تصادفاً در آنجا دیدم و من به هزار زحمت توانستم که اینها را وادار کنم که بیایند به ایران و به این ترتیب من این اشخاص را به دست آوردم تا منت گذاشتند وقت گرانبهای‌شان را گرفتم آمدند برای این کار مهم و بعد هم دیدم آنها که تنی سیلوانی را به آن عظمت رسانیدند فکر کردم که اینجا هم تنسیلوانی درست کنیم و اینها آمدند و مشغول کار شدند و به این تشریفات و این مقدمات ۴۰۰ میلیون تومان برای این کار تا پنج شش ماه پیش خرج شده آقا خلعتبری شما فرمودید ۵۰۰ میلیون تومان که پنج هزار میلیون ریال باشد برای عمران خوزستان به عنوان مطالعه و در ضمن مطالعه این کار یکی کشیدن برق آبادان به اهواز یکی در حدود صد هزار هکتار مطالعه برای نیشکر یکی هم نقشه این سد دز برای این کار این ۵۰۰ - ۴۰۰ میلیون تومان تا به حال خرج شده است و با کمال تأسف قراردادی که با لیلیان تال و کلاب بسته شده است حتی در آن به طور مطلق گفته شده است که شما هر چه صورت دادید ما قبول داریم و حتی صورت ریز این مخارج ۵۰۰ - ۴۰۰ میلیون تومان در سازمان برنامه نیست و این جای تأسف است‏ البته قرار بود اقداماتی بشود که لااقل صورت ریز این۵۰۰ - ۴۰۰ میلیون تومان را هم بدهند ولی نمی‌دانم تا به حال صورت ریز آن داده شده یا نشده به هر حال تاکنون یک پولی خرج شده که از این پول به موجب شرحی که در این گزارش نوشته شده در حدود ۱۵ میلیون دلار برای خود سد دز محل از محل این ۴۲ میلیون دلار خرج شده (مشایخی ـ ۱۲ میلیون دلار) اینجا ۱۵ میلیون دلار است نوشته‌اید ۱۵ میلیون دلار در صفحه ۲ ۱۵ میلیون دلار جنابعالی مرقوم فرموده‌اید که بابت این سد خرج شده است پس از محل این ۴۲ میلیون دلار این کار هم شده حالا عقیده‌تان چیست؟ این است که این ۱۵ میلیون خرج شده و پروژه یک سد دزی هم مطالعه شده و به اینجا رسیده به چه ترتیبی باشد بنده اعتقاد ندارم بر این که ولو این رانتابل به آن معنای اقتصادی در آن مدت معین نباشد این کار را هم بخواهیم ولش کنیم نه این کار با مقدماتش به اینجا رسیده است ما وظیفه داریم تمامش کنیم‏

مثل بسیاری از کارهایی که گران هم تمام شد ولی خوب می‌بایستی کار انجام شود به این جهت است که بنده اعتقاد ندارم یک کار این جوری را ولش کنیم البته بایستی انجام داد و در این صورت نسبت به این اصل قرضه البته با آن شرایط مشکلی هم که درش نیست همان طور که گفته شد از نظر تضمین عایدی نفت و از نظر معرفی‌هایی که می‌شود و طبیعتاً این طور است و غیر از این هم نباید انتظاری داشت برای این که هر ملتی کوشش می‌کند که منابع صادراتی خودش را ببرد بالا و البته نمی‌بایستی این ایراد را به دیگران داشت بلکه این ایراد به ما وارد است که این روش را در زندگانی خودمان ادامه نمی‌دهیم البته امیدوارم که از تجربه‌های دیگران استفاده کنیم و‏ لااقل قدم‌هایی به دنبال آنها برداریم و پیش برویم به هر حال خواستم عرض کنم با این کیفیت کار به اینجا رسیده که باید تمام کنیم اینجا یک تذکراتی هم بنده در ضمن این مطلب خواستم عرض کنم که یکی از آن مذاکرات راجع به این بود که در مجلس تشریحی بشود از طرف جناب آقای مهندس خسرو هدایت راجع به پروژه سد دز، البته هر پروژه‌ای را می‌شود بسیار عالی ساخت و خرج متناسب با آن هم کرد هم می‌شود منطبق با وضع و احتیاجات و پولی که انسان دارد بسازد، یکی از آن پروژه‌هایی که من یادم می‌آید یکی از مهندسین مشاور شما جناب آقای خسرو هدایت مطالعه می‌کرد پروژه ساختمان یک آسایشگاهی بود در مازندران در چهار سال پیش و این پروژه هم به قدری مورد علاقه بود که اعلیحضرت همایونی هم کمال علاقه را داشتند و جزو املاک پهلوی محلی انتخاب شده بود که به نام گلندرود بود که سه دانگش را اعلیحضرت همایونی محبت کردند بخشیدند و بذل کردند البته مالکین سه دانگ دیگر آن به من مراجعه کردند من از آنها خواهش کردم همه‌شان موافقت کردند که برای این بیمارستان در نظر گرفته بشود و ده میلیون تومان هم در چهار سال پیش اعتبار گذاشته شد که این آسایشگاه ساخته بشود ولی تا امروز ساخته نشده اما چرا دنبال این کار نرفتند آقای کوکس مهندس مشاور شما آمد پهلوی من گفتم چرا آقا این کار به نتیجه نرسیده است گفت من برآورد کردم ۱۵۰ میلیون ریال گفتم چطور ۱۵۰ میلیون ریال برآورد کردید دیدیم در حدود ۵۰ میلیون ریال را به عنوان راه‌سازی منظور کرده در حالی که راهی است که تا خود گلندرود در زمان اعلیحضرت فقید ساخته شده است آن تپه‌ای که در انتهای آن راه باید آسایشگاه ساخته بشود تا انتهای خود این راه عمومی یک راهی حساب کرده که ۵۰ میلیون ریال خرج آن بود و بعد هم برای در و پنجره و آن اسلوبی که یک آسایشگاهی لازم دارد که ممکن است‏ در یکی از بهترین شهرهای آلمان به صورت لوکس باشد آنها را هم حساب کرد و گفت ۱۵۰ میلیون ریال تمام می‌شود بنده اعتراف دارم که می‌شود یک آسایشگاهی را به آن حساب با ۱۵۰ میلیون ریال ساخت و خوب هم هست و از آن طرف هم بنده دعوتی داشتم از سازمان بیمه‌های اجتماعی که برویم این آسایشگاهی که در حصارک ساختند ببینیم این آسایشگاه در یک مدتی کمی یعنی ۵/۶ ماهه آقای خوانساری آن وقت متصدی آنجا بودند که از من خواهش کردند من رفتم آنجا را دیدم (دولت‌آبادی ـ در سرخه حصار بود) بلی سرخه حصار که در ظرف ۶ ماه حداکثر یک سال یکی دو میلیون تومان بیشتر خرج نکردند و الـآن هم هست آسایشگاه مناسب صحیح برای مسلولین ساخته‌اند که جمعاً در حدود ۴۰۰ و ۵۰۰ تختخواب آنجا برای مسلولین آماده کرده‌اند پس این را می‌شود ساخت آن را هم که آقای کوکس به آن جور صورت داده بود می‌شود ساخت منتهی تفاوت این است که وقتی آقای کوکس آن صورت را داد پورسانتاژ حق‌العملش در ۱۵۰ میلیون ریال حساب می‌شود خوب حقش این است که بیشتر برود بالا اما این پولی که سازمان بیمه‌های اجتماعی ساخته است و مطابق احتیاج‌مان بوده است و البته با این مبلغ هم می‌شود ساخت‏ بنابراین نقشه‌هایی که به ما در کارهای عمرانی داده می‌شود البته از نظر خود نقشه و پروژه و انتفاعاتی که هست و خرج‌هایی که برای مصالح به کار برده می‌شود که البته آن مصالح یک مقدارش به صادرات دیگران کمک می‌کند و همین طور افزایش واردات ما هر چقدر این گونه پروژه‌ها نباشد به نظر بنده بهتر است چنان که عمل مهندس پارسا استاندار بلوچستان برای ما قابل قبول است که توانست با همکاری مردم این نهر را در ظرف چند ماه بسازند با خرج ۱۴۰ هزار تومان به جای ۷۰۰ هزار دلار و احتیاج مردم را رفع کرد و با همکاری مردمی که آب آن نهر را می‌خواهند و آمدند و کمک کردند و حاضرند که هر سال هم بیایند همراهی کنند و زراعت خودشان را راه بیندازند پس ما در این مملکت باید نوع کارهای‌مان طوری باشد که با خرج کم عملی بشود پولش در جیب مردم این مملکت برود که زودتر بتوانیم نتیجه آن را برگردانیم این جور نقشه‌ها نقشه‌های است که می‌شود گفت صحیح و سالم از نظر ایران است والا من تصدیق دارم سد دز را همان طور که فرمودند آخرین هیئتی که آمدن از پاریس مطالعاتی کردند و صحیح و سالم می‌دانم از دو نظر یکی این که ببینیم چقدر آب را نگه‌داری می‌کند یکی هم این که این توربین‌هایی که هست از نظر قدرت برق این قدر هست یا نه البته لازم است که از نظر فنی این مطالعه را بکنیم اما از نظر احتیاجات ما با پول و وضع ما این مطلب را دیگر متخصصین فنی بانک بین‌المللی دقت نمی‌کنند این را ما باید نگاه کنیم بنا به مثل

معروف که چقدر پول توی جیب‌مان داریم چقدر خرج کنیم چقدر باید بپردازیم بنده مطالعه‌ای در باب عمل انتفاعی سد دز کرده‌ام یکی این است که ۱۳۰ هزار کیلو وات با این خرج ۸۶ میلیون دلار که برای این کار می‌شود برق خواهیم گرفت یکی هم ۲۰ هزار هکتار آبیاری البته استعداد ۱۲۰ هزار هکتار را داد یا بیشتر ولی ۲۰ هزار هکتار آبیاری با شبکه برق جزو این ۸۶ میلیون دلار بیشتر نیست یعنی با این قرضه و خرجی که فعلاً می‌شود دو کار انتفاعی فعلاً مسلم است یکی ۱۳۰ هزار کیلو وات برق و ۲۰ هزار هکتار هم آبیاری در حالی ۱۳۰ هزار کیلو وات برقش را مطابق حسابی که کرده‌اند کیلو واتی ۱ ریال به کنسرسیوم خواهند فروخت‏ بنده فکر می‌کنم مقایسه می‌کنم این پروژه را با برق تهران می‌بینم برق تهران بدون این که قرضه خارجی بکند از مشترکین خودش به عنوان وام یک پول اجباری گرفته است چون احتیاج دارد از هر مشترکی دو هزار تومان ۳۰۰۰ تومان بسته به کنتور تا ۲۰ و ۱۵ هزار تومان از برق‌های صنعتی پول می‌گیرد از یک طرف هم در حال حاضر این برق را اصل و فرع با مالیات شب و مالیات روز و این حرفه‌ها که صورت می‌دهند شما می‌بینید که نزدیک به کیلو واتی ۷ ریال می‌رساند تهران برقی را مصرف می‌کند که نزدیک به ۷ ریال می‌شود و تازه تقاضاکننده برق یکی دو سال تا نوبت به او برسد صبر می‌کند و آن وام الزامی و اجباری یا اختیاری را هر چه اسمش می‌گذارید می‌دهد و این دستگاه برق به این کیفیت به تهران برق می‌دهد از آن طرف هم آنچه مسلم است ۱۳۰ هزار کیلو وات برق ما با مقدار خرج تهیه می‌کنیم و به کنسرسیوم به قیمت کیلو واتی یک ریال می‌فروشیم‏ اما مصلحت این نبود که با این کنسرسیومی که از بزرگ‌ترین شرکت‌های نفتی جهان تشکیل شده و در اختیار آنها پول فراوان هم هست همان طور که برق تهران با مشترکین خودش رفتار می‌کند بگوید وام بدهید بعد هم کیلو واتی ۷ ریال بخرید و آیا بهتر نبود به کنسرسیومی که مشتری پر و پا قرص این ۱۳۰ هزار کیلو وات برق هست می‌گفتیم‏ آقا بیا در خرج این سد شرکت کن برقش را به شما می‌دهیم حالا به صورت وام و یا به صورتی که مشترکین تهران می‌دهند و بعد هم در تهران بودم برق را کیلو واتی ۷ قران می‌دهند ما به شما ۵ قران ۶ قران ۴ قران سه قران می‌دهیم (دولت‌آبادی ـ به این گرانی که نمی‌ماند) عجالتاً که ملاحظه فرمودید جناب آقای دولت‌آبادی من نمی‌دانم اگر انشاءالله سد کرج تمام شد برق آنجا هم آمد به تهران موفق ما می‌شویم که برق تهران را از کیلو واتی ۷ ریال به ۵ ریال به ۴ ریال به ۳ ریال برسانیم در حالی که من فراموش نمی‌کنم در ۴ سال پیش آقای مهندس طالقانی یک دعوتی کردند برای بازدید سد کرج من هم خدمت‌شان بودم وقتی حساب کردند برای ما گفتند این برقی که برای ما به دست می‌آید ما می‌توانیم به تهران بیاوریم در صورتی که بخواهیم ۱۵ ساله پول این سد را برگردانیم کیلو واتی ۱ قران و در صورتی که ۲۵ ساله بخواهیم برگردانیم کیلو واتی ده شاهی به تهران می‌دهیم این حرف‌شان را به عنوان سند در روزنامه خودم نوشتم تمام روزنامه‌ها نوشتند پس یک همچو حرفی هم برای برق تهران از سد کرج هست آیا مردم تهران از این نعمت که انشاءالله سد کرج ساختمانش تا یکی دو سال دیگر تمام خواهد شد آیا به این مرحله خواهد رسید که قیمت برق هم بیاید پایین یا خیر البته این بسته به نظر جناب آقای مهندس خسرو هدایت است و همکاری با بنگاه مستقل برق تهران که ببینیم آیا سد کرج برق را کیلو واتی یک قران می‌فروشد و برعکس بنگاه برق کیلو واتی ۷ قران به خورد مردم تهران می‌دهد و یا این که سد کرج گران می‌فروشد و این موضوع باید حل شود ملاحظه کنید جناب آقای مشایخی آن روز در کمیسیون برنامه من یادم می‌آید وقتی که برنامه دوم مطرح بود یک ماده‌ای بود یعنی یکی از حرف‌های آقای ابتهاج این بود که با این قدم‌های اصلاحی که برمی‌داریم خصوصاً راجع به برق و آب برای شهرستان‌ها باید یک نظارتی در قیمت داشته باشیم و برای این که بیاییم این پول را از نفت به مصرف این گونه امور برسانیم باید در قیمت نظارت داشته باشیم که تحمیلی به مردم نشود این یکی از نکات اصلی بود که تصور می‌کنم در خود قانون هم قید هست این نظارت در این صورت نمی‌شود گفت این امر مربوط برق تهران است بلکه باید بگوییم این وظیفه سازمان برنامه و وظیفه دولت است زیرا خودشان فرمودند برای ما همین برق سد دز ۱۵ شاهی تمام می‌شود اما بانک بین‌المللی به ما گفته است که از ۱ ریال نباید کمتر بفروشیم این بیان‌شان بود که در کمیسیون سازمان برنامه گفتند آن گشادبازی‌های اولیه را هم اگر در نظر بگیریم باز هم بنا به محاسبه‌ای که شده است کیلو واتی ۱۵ شاهی تمام می‌شود منتهی به آقایان توصیه شده است که از کیلو واتی ۱ ریال کمتر نفروشند بنابراین با این قیمت برق فرمودند که ۲۵ ساله این خرج قابل استهلاک است و من بسیار خوشوقت می‌شوم که این سد دز ۲۵ ساله قابل استهلاک باشد فقط یک نکته‌ای که در کمیسیون دادگستری هم مورد بحث واقع شد و جناب آقای صدرزاده مخصوصاً تذکر دادند این بود حالا که شما معتقدید که این پروژه ۲۵ ساله قابل برگشت هست و رانتابل است که ۲۵ ساله برگشت می‌شود استهلاک می‌شود چه عیبی داشت که این عایدی نفت و پول نفت که متعلق به ملت ایران است صرفاً اختصاص به منطقه‌ای مثل خوزستان پیدا نکند که بگوییم‏ این سازمان برق و آب خوزستان که شما در تبصره این ماده واحده پیش‌بینی کرده‌اید مکلف باشد با این حساب در ظرف ۲۵ سال اصل و فرع این قرضه را ملت ایران از محل عواید نفت به بانک بین‌المللی بدهد لااقل این سازمان آب و برق خوزستان در ظرف ۲۵ سال اصل و فرع این را برگرداند به خزانه مملکت که ما بتوانیم در عین حالی که از پول نفت خودمان بدهی خودمان را به بانک بین‌المللی می‌دهیم از این سرمایه موجود بتوانیم یک سد دیگری بسازیم و دیگر قرض نکنیم و این آن نکته‌ای است که جناب آقای مهندس خسرو هدایت که من واقعاً از ایشان متشکرم گفتند که این لایحه تنها لایحه‌ای است که در آن به موازات هم یک کاری انجام می‌شود یعنی هم قرض می‌شود برای این که سد ساخته شود و هم به موازات آن پیش‌بینی شده که سازمان آب و برقی به وجود بیاید که توأم با هم بهره‌برداری شود. بنابراین حالا که این لطف را فرمودید که توأماً هم خرجش کنید و هم می‌خواهید که مقدمات آن را فراهم کنید این را ممکن است موافقت فرمایید حتی ممکن هم هست که اینجا پیشنهادی داده شود چون نظری است که این سازمان آب و برق خودشان همان طوری که آقای مخبر نوشته‌اند ۲۵ ساله‏ این پولش برمی‌گردد مکلف است (پرفسوراعلم ـ باید برای مکلف است بنویسید مجاز است) حالا ممکن است، ۲۵ سال را ۵ سال هم اضافه کنیم بشود ۳۰ ساله اصل و فرع این بدهی را که برای این سد تهیه می‌شود برگرداند به خزانه مملکت که دیگر این دفعه محتاج به قرضه نباشیم چون این صحیح نیست که ما هر کار عمرانی خودمان را ولو قابل برگشتن باشد برویم قرض کنیم بنده معتقدم می‌شود از موجودی‌های خودمان این کارها را بتوانیم انجام بدهیم. ‏

بنابراین بنده معتقد هستم که چنین سد بزرگی برای ۱۳۰ هزار کیلو وات برق و برای بیست هزار هکتار آب ما که هشتاد و چند میلیون داریم خرج می‌کنیم و به نظر بنده این خرج خیلی بالا و سنگین است برای مشروب کردن بیست هزار هکتار من می‌توانم بسیاری از نقاط را در ایران نشان بدهم که شاید بشود با هفت هشت میلیون تومان بیست هزار هکتار را آب بدهیم تصور نکنید آقای مهندس، من خودم عمل دارم؛ جنابعالی سر تکان می‌دهید ولی من عمل دارم؛ بنده در یکی از نقاط قزوین در مزرعه مخروبه‌ای شخص بنده با ده هزار تومان خرج، قناتی به وجود آوردم که چهار سنگ آب آمد اسمش هم لیان است آقایان هم می‌توانند تشریف بیاورند ببینند (صدرزاده ـ به خرج خود شما؟) به خرج خودم، بنده دیناری وام صنعتی یا کشاورزی نگرفته‌ام، بدون این که از این وام‌ها استفاده کنم شخصاً چهار سنگ آب با ده هزار تومان خرج بیرون آوردم و هر سنگی هم طبق معمول ۱۰ خروار زمین را مشروب می‌کند، یعنی سی هکتار، بنابراین این چهار سنگ ۱۲۰ هکتار زمین را مشروب می‌کند با ده هزار تومان خرج، البته این خیلی ارزان است دلیل هم دارد برای این که زمین طوری است که آب زیاد دارد و وقتی که یک فرسخ جوی را آدم می‌کند خودش می‌جوشد می‌شود قنات و از این نوع خیلی داریم. البته این را باید جناب وکیل محترم قزوین توجه بدهند ولی بنده چون اطلاع داشتم می‌گویم، یک بلوکی است آنجا به اسم دشت آبی یعنی این بلوک تمام اراضیش آب دارد و اسمش رویش است دشت آبی، اگر در همین دشت آبی که خیلی بیش از بیست هزار هکتار زمین قابل زراعت دارد با همین حسابی که بنده به جنابعالی دادم آقای مهندس جفرودی جمع بزنید می‌توانید قبول بفرمایید که برای مشروب کردن بیست هزار هکتار زمین با این حسابی که من به شما دادم و از این نوع زمین هم که به شما معرفی بکنم با چند میلیون تومان می‌توانید آب در بیاورید این از نظر زمین، اما از نظر ۱۳۰ هزار کیلو وات برق هم عرض کردم می‌شد از خود مشتری پول را گرفت و ساخت حالا در گذشته ما در جریان و در وسط یک پروژه اجرایی هستیم و باید این پروژه را تمام کنیم و به این نرخ هم برای ما تمام می‌شود، ولی امیدوار هستیم با توضیحاتی که جناب آقای مهندس هدایت دادند در پروژه‌های آینده ما همیشه سعی کنیم که احتیاجات آنی و فوری مملکت را در نظر داشته باشیم باید گفت جناب آقای مهندس خسرو هدایت در گوشه و کنار این مملکت یک احتیاجات فوری هست که با خرج کم عایدیش متوجه جمعیت زیادی می‌شود. این پروژه‌ها باید مقدم بر پروژه‌های طویل‌المدت و با خرج سنگین باشد که برای تأمین مصرفش دنبال مشتری نرویم یک نقطه‌ای هست در مازندران به نام کلاردشت آقایان تشریف برده‌اند از نظر ییلاق خیلی اهمیت دارد این قسمت کوه اسمش برون بشم است و بالا کلاردشت است در کلاردشت یک رودخانه بزرگی است (خلعتبری ـ سردابه رود) همین طور می‌رود می‌ریزد به دریا و این طرف آن که چند کیلومتر فاصله دارد و شاید چند ده باشد و این چند ده زراعت دیمی دارد و اغلب هم زراعت دیم‌شان برای نیامدن باران می‌سوزد، مردمش اغلب گریه می‌کنند و کراراً به ما مراجعه می‌کنند و ملتجی می‌شوند. جناب آقای ابتهاج در پنج سال پیش که مدیر عامل سازمان برنامه شده بودند آن روزها یک قدری اعصاب‌شان ناراحت شده بود و احتیاج به استراحت داشتند به اتفاق جناب آقای مهندس گنجه‌ای تشریف بردند آنجا خیمه و خرگاهی بردند چادر زدند ماهی قزل‌آلا و کبک میل فرمودند مردم بیرون دشت رفتند خدمت‌شان التماس و درخواست که جناب آقا مدیر عامل سازمان برنامه هستید

ما اهالی اینجا این وضع را داریم اگر لطف بفرمایید این نهر که سه کیلومتر بیشتر نیست از یک کیلومتری از این رودخانه منشعب شود بیاید به این سمت ما ممکن است از این خطر بی‌آبی نجات پیدا کنیم و زمین‌های ما مشروب شود و بتوانیم زندگی کنیم ایشان هم چون آنجا فرصت داشتند و رفته بودند برای هواخوری و برنامه تفریح و گردش بود خیلی اظهار لطف فرمودند پیاده‌روی ایشان هم که خیلی خوب است پیاده رفتند مسیر این نهر را ملاحظه فرمودند قول قطعی دادند که من باشم و این کار نشود؟ این صد یا دویست هزار تومان بیشتر خرجش نیست بعد تشریف آوردند تهران این حرفی که می‌گویم پرونده‌هایش هست آقای مهندس خسرو هدایت می‌توانید ببینید سه دفعه هیئت رفت برای مطالعه این نهر البته می‌دانید چه وقت رفتند تابستان و فصل ماهی قزل‌آلا و کبک، آنجا تشریف داشتند، این هیئت‌های مطالعه ضمناً بیش از شصت هزار تومان تا به حال به عنوان مطالعه برای هواخوری این چند هیئت در آنجا استفاده کرده‌اند و آمدند و این پرونده مطالعه مفتوح است برای همیشه چرا؟ برای این که کلاردشت بسیار جای خوبی است تابستان برای هواخوری باید بروند آنجا در حالی که جناب آقای مهندس خسرو هدایت که من از ایشان تشکر می‌کنم که یادداشت می‌کنند، همین را اقدام بفرمایند شصت هفتاد هزار نفر جمعیت را که با کشیدن این نهری که بیش از صد هزار تومان خرج ندارد احیا کنند که اراضی دیمی آنجا آبی بشود اقلاً ما این فکر را بکنیم که این تذکر از اینجا داده شده، این را من من‌باب مثال گفتم همه آقایان در حوزه‌های انتخابیه خود واردند می‌دانند که چه پروژه‌های کم خرج کوتاه مدتی هست که عایدیش زود و زیاد برمی‌گردد به مردم موجود و حاضر در این مملکت اگر ما دنبال اجرای این جور پروژه‌ها برویم آن وقت دیگر گیر سد کرخه نمی‌افتیم که برویم بسازیم و بعد دنبال زارعش بگردیم که نیست، و اراضی‌اش هم شور است البته ما این مثل معروف را داریم که مرحوم حاج میرزا آقاسی یک روزی به کسی گفت که اینجا را برای من بکن و آب از آن درآور آن مغنی گفت آب در نخواهد آمد او گفت اگر برای من آب درنیاید برای تو که نان هست این مثل معروفست در ایران که اگر آب نیست نان هست‏ ولی من معتقدم که طرز تفکر ما با وضع زمان باید عوض شود ما نباید برویم دنبال این که اگر آبی نیست تویش نانی هست و نان بیرون بیاوریم بنده معتقدم این سرمایه بزرگ که در قلب اراضی ایران به نام نفت نهاده شده اینها ودیعه الهی است برای سعادتمند شدن ملت ایران در این صورت ما که امروز کسانی هستیم که از این سرمایه ایران مردم را با سعادت کنیم باید خیلی مطالعه و دقت کنیم ما مسئولیت بزرگی داریم که به جای آب برای دیگران نان تهیه نکنیم، آب برای مردم تهیه کنیم و مرکز ایران بیش از هر چیز احتیاج به آب دارد تا کشاورزی ما تأمین شود و امیدوار هستم که در برنامه سوم که از حالا مشغول مطالعه هستند جناب آقای مهندس خسرو هدایت توجه خاصی با استفاده از این تجربه‌های گذشته بکنند.

نایب‌رئیس ـ پیشنهادی رسیده قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

کفایت مذاکرات را پیشنهاد می‌نمایم‏ ـ پرفسور اعلم

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

اینجانب پیشنهاد کفایت مذاکرات را در ماده واحده دارم ـ بوشهری‏

نایب‌رئیس ـ آقای پرفسور اعلم‏

پرفسور اعلم ـ همکار محترم بنده مفصلاً صحبت کردند بنده هم مختصراً چند کلمه‌ای عرض داشتم ولی چون این کاری است که بایستی به نفع مملکت انجام شود و شروع هم شده و متوقف هم نباید بشود انصافاً هم جناب آقای مهندس خسرو هدایت تمام جوانب کار را دیده‌اند بر ماست که از کارهای مفید حمایت کنیم و به آن رأی بدهیم تا در این مملکت کاری انجام شود و استفاده برای مردم داشته باشد غالب فرمایشات ایشان البته خوب است باید البته دید در ضمن اشاره‌ای به بنده فرمودند، عرض کنم ولی شما که میل دارید کاری انجام داده باشید در حوزه انتخابیه خودتان این کارها را انجام بدهید ولی خوب زحمت کشیده‌اید و تشریف آورده‌اید قزوین ما خیلی متشکریم ولی خوب ا هم برقی برای قزوین دست وپا کردیم و فردا افتتاح می‌شود.

نایب‌رئیس ـ آقای مهندس جفرودی مخالفید (مهندس جفرودی ـ بله) بفرمایید.

مهندس جفرودی ـ من تصور می‌کنم وقتی مجلس مثل مجلس شورای ملی ایران از اشخاصی تشکیل یافته است که در امور مختلف لااقل اطلاعاتی دارند و وارد هستند وظیفه دارند در بعضی مسائل اظهارنظر کنند اگر مسئله حقوقی در مجلس مطرح بشود این وظیفه دانشمندانی مثل آقای خلعتبری آقای صدرزاده آقای عمیدی نوری و سایر همکاران محترم است که در آن جور مسائل اظهارنظر کنند و اگر احیاناً مسائل فنی پیش آمد شاید وظیفه چند نفر از ما باشد که لااقل در حدود مسئولیتی که داریم اظهار نظر کنیم‏ بنده از مقام ریاست محترم اجازه می‌خواهم در این مخالفت با کفایت مذاکرات چند نکته‌ای را عرض کنم تا معلوم بشود که حقیقتاً مذاکرات کافی نبوده و جناب آقای مهندس خسرو هدایت باید به بعضی نکات در این جواب بدهند نکاتی که در مورد مهندسین مشاور خارجی از طرف جناب آقای خلعتبری و همچنین جناب آقای عمیدی نوری اینجا اظهار شد به اعتقاد بنده یک قسمت زیادش وارد است و خیال می‌کنم آقایان به یاد دارید که بنده از جمله کسانی بودم که بر علیه کوکس در اینجا اظهاراتی کردم و خوشبختانه به نتیجه رسید اینجا مسائل عمومی را تأسیسات بزرگ عام‌المنفعه مثل سد راه‌آهن و مثل بندر را به‌هیچ‌وجه کسی مجاز نیست با مسائل خصوصی مقایسه کند یعنی اگر از یک سدی فی‌المثل ده متر مکعب آب در ثانیه به دست بیاید نمی‌شود گفت این ده متر مکعب را می‌شود تقسیم کرد به ده سنگ که هر سنگی ۱۲ لیتر بگیریم و بگوییم می‌شود خرج تأسیسات این ۱۰ متر مکعب را به مقدار ده سنگ آب تقسیم کرد و آن قدر تأسیسات به وجود آورد این مطلقاً صحیح نیست ممکن است یک کسی جایی ملکی داشته باشد و برای تأمین آب ملکش شانس بیاورد و مثلاً پنج هزار تومان خرج کند و مقدار نسبتاً کافی اراضی مشروب کند این یک مسئله خاصی ممکن است قابل قبول باشد و به‌هیچ‌وجه نمی‌شود تعمیم داد برای همه مملکت اگر یک موردی حتماً این طور بوده و پیدا شده برای آقای عمیدی نوری در حوزه انتخابیه آقای پرفسور اعلم مسلماً نمی‌شود این مسئله را برای سراسر کشور تعیمم داد (صحیح است)‏ بنده یقین دارم که همه آقایان با بنده هم عقیده هستند که برای اجرای مسائل عام و تأسیسات عمومی به‌هیچ‌وجه نباید بیانی شود که خدای نکرده جلو پیشرفت این کار را بگیرد کشور ایران عقب است و بهترین راه‌حل این است که برق کشورهای مترقی را تقسیم کنیم به تعداد جمعیت ببینیم ملل مترقی مثل سوئد و امریکا به هر نفرشان چند کیلو وات به هر نفر می‌رسد مثلاً سوئدی‌ها الـآن سه هزار کیلو وات به هر نفر می‌رسد و حال این که در ایران از چهل کیلو وات تجاوز نکرده چهل به سه هزار از اینجا ضرورت انجام دادن کارهای عام‌المنفعه را در یک مورد خاصی بهتر احساس می‌کنیم بنده خیال می‌کنم مثال ساده چهل به سه هزار برای دفاع از این امر کافی است اما تأسیسات بزرگ را چه جور می‌شود احداث کرد؟ الـآن هر چه ما راه بسازیم سد بسازیم از کارهای اولیه است برای هر کیلومتر ششصد هزار تومان هفتصد هزار تومان ناچاریم خرج بکنیم درآمد نفت را بسنجید که در چه مدتی و با چه مبلغی می‌شود این کار را انجام داد.

نایب‌رئیس ـ آقای مهندس جفرودی وقت شما تمام شد.

مهندس جفرودی ـ بنده مطیع هستم‏.

نایب‌رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد کفایت مذاکرات. آقایانی که موافقند قیام کنند اکثر برخاستند تصویب شد. پیشنهادها قرائت می‌شود (پیشنهاد رسیده‏ به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌نماید در سطر ششم از تبصره دو، بعد از بهای آب به شرح زیر اضافه شود، مازاد بر حقابه فعلی اشخاص ـ موسوی.

نایب‌رئیس ـ آقای موسوی.

موسوی ـ به طوری که آقایان محترم استحضار دارند و خود دولت هم در موقع تقدیم لایحه متوجه بوده است‏ افرادی الـآن از آب رودخانه دز استفاده می‌کنند که در عبارت تبصره ۲ هم حقوق آنها را محفوظ داشته و محترم شناخته است عبارت این است که آب رودخانه دز و نیروی برق حاصل از مستحدثات آن متعلق به سازمان آب و برق خوزستان است ولی حقابه‌ای که اشخاص حقیقی یا حقوقی قبل از تصویب این قانون دارا بوده‌اند به همان مقداری که تا تاریخ تقدیم این لایحه استفاده می‌کرده‌اند به ملکیت آنان باقی می‌ماند. طرز استفاده صاحبان حقوق مذکور و حتی اداره و کنترل رودخانه و تنظیم امور مربوط به آب و کشاروزی، و بهره‌برداری و تعیین و وصول بهای آب و برق هزینه‌های مربوطه دیگر، بهای آب اینجا عبارت عام شده و این توهم حاصل می‌شود که با وجود حقوق مردم در موقع اجرا این اشکال پیش می‌آید که به طور کلی اعم از آنها که حق مکتسب دارند و یا جدیداً اکتساب می‌کنند آب بهایی مطالبه شود و پیشنهاد بنده از این نظر بوده است که این ابهام مرتفع شود و همان طوری که نظر دولت و مجلس بوده است‏ حقوق مردم محفوظ بماند و استفاده کنند بدون این که آب بهایی از آنها مطالبه شود چون منظور ایشان هم همین است‏ بنابراین موافقت بفرمایند که در قانون همان طوری که پیشنهاد شده تصریح شود، چون اینجا نوشته شده وصول بهای آب و این عبارت عام است بنده پیشنهاد می‌کنم بشود مازاد بر حقابه فعلی اشخاصی همان حقابه‌ای که در بالا محترم شناخته شده است در اینجا هم ذکر شود.

نایب‌رئیس ـ آقای خلعتبری‏ (خلعتبری ـ بنده هم موافقم) نماینده دولت هم که موافقت کرده است پس رأی گرفته می‌شود اول یک بار دیگر قرائت می‌شود.

(پیشنهاد آقای موسوی‏به شرح سابق مجدداً قرائت شد)

نایب‌رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد دیگر قرائت شود

(به شرح زیر قرائت شد)

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نماییم در سطر دوم تبصره ۳ ماده

واحده بعد از کلمه قانون جمله زیر اضافه شود و همچنین لوازم آب و برق شهرستان‌ها که طبق قانون برنامه هفت ساله دوم انجام می‌شود.

مهندس فروهر - سراج حجازی‏

نایب‌رئیس ـ آقای مهندس فروهر

مهندس فروهر ـ آقایان محترم مستحضر هستند که ما با چه زحمت و فلاکتی این برق و آب شهرستان‌ها را توانستیم از آن صورت اولیه که اجرا نمی‌شد با تصویب آن ماده واحده دربیاوریم (عمیدی نوری ـ حالا هم نیست) حالا آقایان می‌فرمایید که اجرا نمی‌شود بنده نمی‌دانم، روی کاغذ و قراردادها البته قرارداد باید بسته شود تا کار اجرا شود و آن کار هم مطابق مقدورات سازمان برنامه است که از جناب آقای مهندس هدایت استدعا کنیم که در هر قسمت که مقدورشان است تسریع بیشتر بفرمایند حالا قراردادهایی است که بسته شده قسط‌های شهرداری فوق‌العاده سنگین است بنده از خود آقایان شهادت می‌خواهم که در بودجه‌ها با چه زحمتی روبه‌رو می‌شوند و چطور از این طرف و آن طرف می‌زنند و این آب و برق شهرستان‌ها که مبالغ مهمی هم نیست تأمین می‌شود. بعد از انعقاد این قراردادها بنده روی این کلمه بعد تکیه می‌کنم، وزارت گمرکات که اینجا سؤال و جواب شد نظرش همین بود که قانون سازمان برنامه صراحت داشت تمام لوازم سازمان برنامه که وارد می‌شود برای کارخانه‌جاتش و غیره از گمرک معاف بشود در تمام سنوات گذشته فقط آمدند برای این برای این آب و برق شهرستان‌ها که ما با این زحمت بودجه شهرداری‌ها را دادیم تعبیر کردند که فقط شامل آن چیزهایی است که به اسم سازمان برنامه مستقیم وارد شده نه این که تاجر وارد کرده باشد در صورتی که قسط‌های سنگین شهرداری‌ها عقب افتاده از سازمان برنامه کمک خواستیم در یک جلسه کمیسیون مشترک این مطلب هم عنوان شد به پیشنهاد بنده و آقای گلشائیان و مجدداً به صورت قانونی به دولت دادیم که کارها راه بیفتد، یعنی برای معافیت از عوارض گمرکی مجوز باشد باز هم وزارت گمرکات از این کار سرباز زد که این تبصره هم سیم و مقرر را شامل نمی‌شود و باید خود موتور باشد باید پیستون باشد یعنی خلاصه این کار را انجام ندادند آقایان شهرداری‌های‌مان در زحمت هستند قسط‌های‌شان را نمی‌توانند برسانند و برای کارهایی جزئی مانده‌اند در شهرستان‌ها آب و برق ندارند و این اشکال از اینجا پیدا شده این است که بنده و همکار محترم آقای سراج حجازی از طرف کلیه نمایندگان این پیشنهاد را دادیم که همان طوری که ۴۲ میلیون تومان خرج می‌شود این برق و آب هم جمعاً و خرجاً به حساب دولت گذاشته شود و یک گشایشی برای تمام مردم بیچاره که در تمام مملکت پخش هستند و برای شهرداری‌ها که آقایان نمایندگان به وضع‌شان آشنا هستند بشوند غرض و نیت از تقدیم این پیشنهاد این بود و استدعای تصویبش را از آقایان دارم‏.

نایب‌رئیس ـ مخالفی ندارد آقای دکتر کیان‏

معاون نخست‌وزیر (دکتر کیان) ـ بنده هر چند اجتناب داشتم از این که پشت تریبون بیایم و مخصوصاً که مخالفت کنم با یک چیزی که مورد علاقه اکثریت آقایان نمایندگان است (جمعی از نمایندگان ـ چرا مخالفت بفرمایید) برای کمک به شهرستان‌ها ولی چون این موضوع به کلی با اصول وفق نمی‌دهد این است که تقاضا می‌کنم این امر را بگذارید برای موقع دیگری تا با آقای وزیر گمرکات صحبت کنیم چون پیشنهاد خرج از طرف نمایندگان محترم طبق قانون اساسی ممنوع است (مهندس فروهر ـ پیشنهاد خرج نیست) یعنی شما پیشنهاد می‌فرمایید که یک مبلغی از درآمد دولت کسر شود و به مصرف حقوق گمرکی برسد که جمعاً و خرجاً منظور شود پس این پیشنهاد خرج است و مخالف اصل است و هم بدون اطلاع وزیر دارایی و وزیر گمرکات صورت نگیرد تقاضا می‌کنم که توجه بفرمایید بماند برای موقع دیگر که مذاکرات لازم با مسئولین امر بشود و طریق حلی برای این کار پیدا کنیم (مهندس فروهر ـ بگذاریم‏ برای روز بیست و یکم خرداد)

نایب‌رئیس ـ بنده فکر نمی‌کنم این پیشنهاد خرج باشد (عده‌ای از نمایندگان ـ خیر پیشنهاد خرج نیست) رأی گرفته می‌شود به این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند تصویب شد)

نایب‌رئیس ـ پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌نماید عبارات (و استفاده بیشتر کشاورزی) از تبصره ۲ حذف شود ـ موسوی‏

نایب‌رئیس ـ آقای موسوی‏

موسوی ـ اجازه بفرمایید بنده اول این را قرائت کنم و توضیحی هم عرض کنم در ذیل تبصره ۲ می‌نویسد که خرید اراضی مورد نیاز جهت تأسیسات و استفاده بیشتر کشاورزی از آنها و تحصیل هرگونه حقوق ارتفاقی لازم طبق ماده ۱۶ قانون برنامه ۷ ساله دوم مصوب ۱۸ اسفند ماه ۱۳۳۵ و آیین‌نامه آن خواهد بود اینجا دو مطلب پیش‌بینی شده است یکی خرید اراضی مورد احتیاج‌شان که البته خیلی عام است و هر چه تشخیص بدهند که مورد احتیاج‌شان هست می‌توانند بر طبق این ماده و قانون تصرف کنند اما با این صراحتی که راجع به استفاده بیشتر کشاورزی قید شده قطع نظر از این که لازم نیست برای بنده یک توهمی ایجاد می‌کند برای این که مانند بعضی موارد که موردش را عرض می‌کنم باز از این مورد استفاده شود و یک مؤسسه کشاورزی به خرج دولت و به وسیله دولت به وجود بیاید نمونه این کار و ضرر این روش یک شرکتی است به نام شرکت کشاورزی حمیدیه که قبل از شهریور ۲۰ با کمال حسن نیت برای راهنمایی کشاورزی در خوزستان به وجود آمد و مطمئناً می‌توانم عرض کنم تاکنون پیش از ۵ میلیون تومان خرج شده است و کمتر سالی بوده است‏ که حتی هزینه جاری خود را تأمین کند دولتی است با سرمایه دولت تأسیس شده و الـآن هم به وسیله دولت اداره می‌شود جزء سازمان‌های تابعه وزارت کشاورزی است قبلاً هم که به وضع خالصه بود جز ء وزارت دارایی بود و گویا بنابراین باشد که هرچه ممکن است کارها را به وسیله مردم انجام شود به نظر بنده اگر چنین نظری بوده است که تصدی کارهای کشاورزی هم به عهده دولت قرار می‌گیرد هیچ صحیح نیست و خلاف مصلحت است و اگر دولت در این باب بتواند نظر ارشادی داشته باشد و از نظر راهنمایی برای بهبود وضع کشاورزی نظر داشته باشد پس باید همان جنبه ارشادی و راهنمایی را در کارها به کار ببرد نه جنبه خرید زمین و نه جنبه تصدی کار کشاورزی که مسلماً خیلی بیش از دیگران و گران‌تر از دیگران تمام می‌کند و اگر چنین چیزی هم برای نمونه لازم بدانند در خوزستان که چندین میلیون هکتار زمین خالصه وجود دارد احتیاج به خرید زمینی هم چنان که در گذشته بدون این که الزامی باشد زمین اشخاص خریداری شد نیست و بنابراین از هر حیث با توجه به این که خرید اراضی مورد نیاز در ابتدای عبارت منظور است بنده پیشنهاد حذف این عبارت را کردم که استفاده بیشتر کشاورزی از این تبصره حذف شود.

نایب‌رئیس ـ آقای وزیر مشاور

مهندس خسرو هدایت (وزیر مشاور) - عرض کنم پیشنهادی که جناب آقای موسوی کردند به کلی لایحه را فلج می‌کند حالا توضیح عرض می‌کنم اساساً این سد ساخته می‌شود برای این که آبی که هدر می‌رود آنجا رزرو و مخزن بشود و بدهند به مردم، زمین بیست هزار هکتار که آبیاری می‌شود باز هم برای مردم است‏ آقای موسوی اگر خالصه هم بود می‌دهند به مردم، پس مقصود این است که مقدار آب زیاد شود سطح زیر کشت هم زیاد شود گفته‌ایم هر کسی هم تا این دقیقه هر قدر آب می‌برد آن را هم خواهد برد از محل سد تا مصب رودخانه هم آمده‌ایم تعیین کرده‌ایم چه کسانی و چه مقدار آب و با چه وسیله‌ای می‌برند و چه می‌کارند حالا چرا سد را می‌سازیم برای این که اگر چند هزار هکتار زمین داریم در آنجا کشت شود و این را هم که مجبوریم مسیر رودخانه را در نظر بگیریم برای این که آب آن ورتر برود، آب جای معینی دارد فرض بفرمایید کسی بود که الـآن دارد ده هکتار زراعت می‌کند و آب به قدر این ده هکتار می‌برد یعنی ده هکتار زیر کشت دارد ولی ۳۰ هکتار زمین دارد پس فردا به او می‌گویند ۳۰ هکتار به تو آب می‌دهیم اگر گفت نمی‌خواهم و گفت من می‌خواهم ده هکتار کشت کنم ولی ما سد را به قول آقایان که قیمتش را زیاد گفتند ۸۴ میلیون دلار خرج کرده‌ایم‏ برای این که اگر کسی گفت درست است که من ۳۰ هکتار دارم اما می‌خواهم ده هکتار کشت کنم آن وقت سازمان طبق ماده ۱۶ زمین را می‌خرد و به کسی که بخواهد کشت کند می‌دهد پس استفاده بیشتر از کشاورزی که شما بفرمایید حذفش کنند نمی‌شود و به تمام ساختن سد برای استفاده کشاورزی است اگر آن نباشد اصلاً منظور منتفی می‌شود بنابراین بنده توجه آقایان را جلب می‌کنم که حذف این جمله از لایحه یعنی الغای لایحه اما این که می‌فرمایید مورد نیاز اگر اراضی مورد نیاز (موسوی ـ اگر خودش آب بها را داد) اگر گفت می‌خواهم ما وسایلی فراهم می‌کنیم که استفاده کند اما این که فرمودید اراضی خیلی وسیعی است اصلاً ما یک متر هم زمین نمی‌خواهیم برق را هم از دز ببریم به اهواز باید یک پیلونی بزنیم که سیم داشته باشد این پنج در پنج را اگر صاحب آن آمد گفت که نگذارید می‌گوییم می‌خریم اما اگر گفت نمی‌خواهیم می‌گوییم ماده ۱۶ والا سازمان آب نمی‌خواهد زمین چه می‌خواهد بکند نه خانه‌سازی دارد و نه کار دیگر زمین‌هایی که هست مورد استفاده قرار بدهد اصلاً یک متر هم نمی‌خواهد ولی این را پیش‌بینی کرده‌ایم که اگر خواستیم کانال بکشیم یا سیم بکشیم و خواستند بگویند نه بتوانیم پیلون‌مان را نصب کنیم و سیم‌مان را عبور دهیم و اگر جناب آقای موسوی از توضیحات بنده قانع شدند آن پیشنهاد را پس بگیرند

نایب‌رئیس ـ آقای موسوی‏

موسوی ـ راجع به استرداد می‌خواستم عرض کنم آن قسمت اول عبارت را تصدیق کردم لازم است از نقطه‌نظر این که بتوانند احتیاجات‌شان را خریداری کنند نگرانی‏ بنده این بود که معتقد هستم که دولت تصدی کار افراد را و کاری که باید به وسیله مؤسسات و مردم انجام شود به عهده خودش نگیرد و با این که معتقد نیستم حذف این جمله لایحه را فلج می‌کند به استفاده به فرمایش ایشان و این که قول می‌دهند حتی‌المقدور کار به دست مردم انجام شود بنده پیشنهادم را مسترد می‌دارم.

نایب‌رئیس ـ حالا رأی گرفته می‌شود به ماده یا تبصره‌ها و پیشنهادها آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد

۴ - اعلام تصویب صورت مجلس‏

نایب‌رئیس ـ چون عده برای رأی کافی است تصویب صورت مجلس اعلام می‌شود

۵ - تقدیم یک فقره لایحه مربوط به اعتبار شهرسازی لار به وسیله آقای وزیر دارایی‏

نایب‌رئیس ـ آقای وزیر دارایی مطالبی دارید

وزیر دارایی (سرلشکر ضرغام) ـ آقایان نمایندگان محترم از فاجعه‌ای که در یکی از شهرستان‌های جنوبی مملکت اتفاق افتاده مستحضرند در جلسات مختلف مجلس شورای ملی راجع به این فاجعه صحبت شده و مخصوصاً آقایان نمایندگان محترم فارس آن طور که بایستی ادای مطلب کرده‌اند ولی بنده چون سه روز قبل در التزام رکاب اعلیحضرت همایونی به لار رفتم و جراین را از نزدیک دیدم عرایضی می‌کنم و لایحه‌ای در خاتمه تقدیم می‌کنم قضیه این ناحیه بسیار عظیم است و تعدادی از بهترین هموطنان ما در این ناحیه از بین رفته‌اند و بسیار باعث تأسف است برای تمام ایرانیان و حتی ایرانیانی که خارج از مملکت هستند اظهار همدردی کرده‌اند و از سایر ممالک هم اظهار همدردی شده اما چیزی که خیل حائز اهمیت است حسن تعاونی است که در مردم پیدا شده است و بنده مجبور هستم اینجا به نمایندگی از طرف ملت از این حسن تعاونی که در فرد فرد مردم و در دستگاه‌های مختلف پیدا شده تشکر کنم‏ (صدرزاده ـ مردم جهرم خیلی کمک کردند) آن دستگاهی که بیش از همه زحمت کشیده است و از روز اول کمر همت را به میان بسته دستگاه شیر و خورشید هم بوده که اولین اکیپ شیر و خورشید سرخ چهار ساعت بعد ازحادثه خودش را به لار رسانیده قسمت دوم ارتش بود که از روز اول یک گردان در محل با نهایت جدید افراد و افسران و حتی دکترهای دستگاهای بهداشتی مشغول کار بوده‌اند متجاوز از ۵۰ نفر دکتر و دکتر مهندس با لباس کار مشغول انجام وظیفه بودند به طوری که می‌شود گفت که برای هر یک مریض برای هر دو تا مریض لااقل یک دکتر وجود داشته و آن به آن رسیدگی می‌کردند مردم از طبقات مختلف مخصوصاً اهالی جهرم که یک ابتکاری هم در این مورد به کار برده بودند چند نفر آمده بودند آنجا و یک مطبخ آشپزخانه آنجا درست کرده بودند و برای سه هزار نفر در روز غذا تهیه می‌کردند و به طور رایگان هر کس می‌آمد بدون در نظر گرفتن چیزی می‌دادند یک عده از پیشاهنگان بودند که چند نفرشان از اصفهان بودند و چند نفرشان از بندرعباس و سایر نقاط که در آنجا از روز اول مشغول کار بودند مثل افراد نظامی بلکه با جدیت بیشتر انجام وظیفه و خدمت می‌کردند که اگر بنده بخواهم تمام جزئیات را توضیح بدهم واقعاً این قدر که آن ضایعه باعث زحمت و تاثر و تأسف شد برای آقایان از این طرف باعث خوشوقتی خیلی زیاد آقایان خواهد شد دولت هم برای این که در این کار همکاری کرده باشد یک لایحه‌ای آورده که اجازه بفرمایند یازده میلیون تومان از محل درآمد عمومی دولت و از محل شهرسازی سازمان برنامه برای این کار خرج بشود احسنت‏.

۶ - بقیه مذاکره و تصویب گزارش کمیسیون بودجه راجع به دریافت ۴۲ میلیون دلار وام جهت ساختمان سد دز و ارسال به مجلس سنا

نایب‌رئیس ـ بعد از کلیات آخر این موضوع، لایحه مطرح می‌شود. کلیات آخر مطرح است آقای ارباب مخالفید بفرمایید.

(دکتر مشیر فاطمی ـ آقای ارباب صرف‌نظر بفرمایید که این لایحه مطرح بشود)

مهدی ارباب ـ آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند. آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند؟

این زبان حال اهالی بنادر و جزایر بحر عمانست‏، جناب آقای مهندس خسرو هدایت استدعا می‌کنم توجه بفرمایید به این دو فرد شعر، توجه کردید یا خیر، یا دوباره عرض کنم: شما که دارید در اکثر نقاط این کشور کارهای حیاتی، کارهای تاریخی انجام می‌دهید که موجب خوشوقتی و مزید سعادت کشور است چرا به آن حدود توجه نمی‌کنید، استدعا می‌کنم اگر وام جایز است برای آنجا هم جایز بدانید اگر هزینه جایز است برای آنجا هم جایز بدانید هر چه جایز است برای آنجا هم جایز بدانید اگر به مردم و اهالی توجه دارید به اهالی و مردم جزایر و بنادر بحر عمان هم توجه بفرمایید بیش از این عرض نمی‌کنم (احسنت)

نایب‌رئیس ـ آقای مهندس جفرودی مخالفید.

(مهندس جفرودی ـ بله) بفرمایید.

مهندس جفرودی ـ بنابراین همان طوری که حضور آقایان عرض می‌کردم به‌هیچ‌وجه کارهای اختصاصی و فردی را نمی‌توان با کارهای بزرگ و عام‌المنفعه قابل مقایسه دانست در نزدیک تهران در حدود قلهک و شمیران تعداد زیادی چاه هر کس برای تأمین آب خانه خودش زده است و امروز تعداد زیادی از این چاه‌ها خشک شده است بنابراین با کارهای اختصاصی نمی‌توان مقایسه کرد ممکن است برای هر چاهی از نظر کندن ده هزار تومان و از نظر تلمبه گذاشتن ۲۵ هزار تومان خرج شده باشد این ۳۵ هزار تومان در این کار خرج شده ولی بعد از یک مدت کوتاهی در اثر بی‌آبی به کلی از بین رفته است‏ بنابرین یک مطلب مهم در کارهای بزرگ است و آن اطمینان به بهره‌برداری است در کارهای خصوصی تصادف است و به‌هیچ‌وجه اطمینان وجود ندارد و اما مطلبی که صددرصد باید اینجا تأیید کرد میان آقایان است در مورد کارهای کوچک‌تر به مقیاس کوچک‌تر بنده صددرصد به آقای عمیدی‌نوری در این مورد حق می‌دهم اگر نظرشان باشد در دوره دوم کمیسیون برنامه مجلس خود ایشان بودند آقای تیمورتاش بودند بنده چقدر اصرار کردم که یک اعتبار کافی برای تأسیس سدهای کوچک در سراسر کشور تأمین شود که مواجه با مخالفت‌های شدید شد و ما الـآن فقط ده میلیون تومان پیش‌بینی شد و این البته به زیان کشور بود ما اصرار کردیم وظیفه نمایندگی‌مان را انجام دادیم موفق نشدیم بنده تأیید می‌کنم که باید سازمان برنامه برای دوره سوم یک اعتبار کافی برای تأسیس سدهای کوچک و تأسیسات آبی در سرتاسر کشور پیش‌بینی بکنید و این کار بسیار بسیار مفید است در مقابل تأسیسات بزرگ عام‌المنفعه باید این تأسیسات کوچک وجود داشته باشد اینها در حکم راه‌های استانی است برای شاهراه‌های مملکت که اگر راه‌های استانی نباشد شاهراه‌های مملکت که به این قیمت گزاف ساخته می‌شود قابل استفاده نخواهد بود و اما در مورد سد دز وقتی که این ا اظهار شد که ۱۳۰ هزار کیلو وات برق می‌دهد این ۱۳۰ کیلو وات را خوب بفرمایید در دو هزار ساعت در سال که معمول بهره‌برداری در این جور تأسیسات است می‌شود ۲۶۰ میلیون کیلو وات این را ضرب در ۲۵ سال بکنید می‌شود شش میلیارد و پانصد ریال معادل وامی، خرجی که برای این سد می‌شود چه از نظر وام چه از نظر مبلغی که خود سازمان برنامه اختصاص می‌دهد که جناب آقای مهندس هدایت فرمودند در حدود ۸۵ میلیون دلار ۸۵ میلیون دلار می‌شود. ۶۵ میلیون تومان فقط دو دستگاه توربین آنجا که هر کدام ۶۵ هزار کیلو وات برق می‌دهد قادر است که در ظرف ۲۵ سال بدون در نظر گرفتن هزینه‌های جاری آن که البته سرجایش محفوظ است این خرج را مستهلک بکند

باید قبول کرد وقتی مقایسه می‌کنیم این تأسیسات آبی را با تأسیسات نظیرش در سایر جاها چیز بی‌نظیری است برای این که یک سدی است که می‌تواند تا ۵۲۰ هزار کیلو وات برق بدهد فقط دو توربین قادر است که این خرج را در ظرف ۲۵ سال مستهلک بکند این به اعتقاد بنده مثل دو سد دیگر مثل سد کرج و سفیدرود یک موارد استثنایی را تشکیل می‌دهد خود این برای تأمین نظر کافی است. اما جناب آقای عمیدی نوری در مورد برق تهران بیاناتی فرمودند در دنیای امروز دیگر نمی‌شود به اتکا سانترال‌های ترمیک یعنی یک سوخت و تولید یک نیرو که این نیرو بتواند یک پیستون‌هایی را به حرکت دربیاورد که اینها قادر باشند نیروی برق درست بکنند دیگر غیرممکن است نمی‌شود به اعتبار آنها زندگی کرد هزینه آنها در همان حدودی است که امروز مردم تهران جریمه‌اش را در ماه می‌دهند برای هر ساعت کیلو وات برقی که مصرف می‌کنند جریمه‌اش را به بهای گزاف ۵ ریال و ۶ ریال می‌دهند این غیرقابل تحمل است. همین آقای وزیر دارایی با معافیت مالیاتی قانونی یک شرکتی یا دو شرکت مخالفت می‌کنند می‌فرمایند که من به شرطی موافقم که این مالیات درحدود قانون معاف بشود که آنها هم این را به مردم تحمیل نکنند همین آقای وزیر دارایی که اینجا نشسته‌اند مگر نبود چاره‌ای هم نیست مگر این که این تأسیسات بزرگ ایجاد بشود و برق ارزان گیر بیاید و به دست مصرف‌کننده ارزان برسد چاره دیگر هم ندارد کشور ما که از لحاظ مظاهر تمدن صنعتی عقب است و صدها سال عقب است ما باید با عجله مخصوصاً با عجله و نظارت کمک بکنیم که کشور ما دارای این تأسیسات بشود. هیچ راه حل دیگری هم ندارد، ما باید راه داشته باشیم به طول کافی باید برق داشته باشیم، برق ما باید از این صورت دربیاید تصور این معنی را نفرمایید که روزی که که سفیدرود دایر شد و روزی که کرج دایر شد هر کدام اینها به طور مجزا برای کشور کافی هستند، این نیست باید برق سفیدرود را وصل کرد به برق کرج، این یک امر و ضرورت فنی است هنگامی که برق کرج دچار کم آبی است دیگر نمی‌آیند در تهران کارخانه‌های برق با سوخت درست کنند که هنگام کم آبی مرکز برق سد کرج را تأمین کنند این مملکت نیست باید در آن موقع سد کرج بتواند وصل بشود به سفیدرود از مازاد برق سفیدرود استفاده کنند ما باید برق کشورمان را مثل تمام دنیا به صورت یک شبکه دربیاوریم که در سد دز بتواند به هر نقطه ایران تا حد امکان برق بدهد سفیدرود بتواند به تهران برق بدهد کرج بتواند به قزوین برق بدهد باید به این صورت دربیاید اینها ضروریات فنی است که من یقین دارم آقایان نمایندگان محترم با ایجاد این تأسیسات موافق هستند النهایه موضوع موضوع وام است و بنده تصدیق می‌کنم، این وظیفه آقایان است

که در کارهای دولت در حدود اصول قانون اساسی نظارت بفرمایند ببینند تا چه حد ممکن است‏.

نایب‌رئیس ـ آقای صارمی موافقید؟

صارمی ـ مخالفم‏

نایب‌رئیس ـ بفرمایید

صارمی ـ بنده معتقدم ساختمان سد دز بسیار نافع است. قسمتی از موضوعاتی که بنده می‌خواستم عرض کنم همکار محترم آقای مهندس جفرودی فرمودند و حالا اضافه می‌کنم به این که در دنیای امروز دیگر نیروی برق را بایستی به وسایل هیدروالکتریک تهیه کرد، زیرا ارزان تهیه می‌شود و بالاخره مورد اعتماد و اطمنیان است و همان طوری که گفتند با دیزل و توربین بخار برق نمی‌شود تهیه کرد، اگر توجه به نقاط مختلف دنیا بفرمایید که به وسیله هیدروالکتریک ده میلیون کیلو وات برق ایجاد می‌کنند و ایالات مختلف و نقاط دوردست را برق می‌دهند بنابراین اگر موقعیتی به‌وجود بیاید که ما بتوانیم سد بزرگی بسازیم و نیروی برق زیادی از آنجا استفاده کنیم هرچه بتوانیم این نیروی برق را به نقاط دوردست برسانیم بایستی این کار را انجام بدهیم بدون هیچ گونه گفتگو اینجا گفته شد که سد دز در حدود ۶۰۰ میلیون تومان تمام می‌شود اگر ۵۰۰ هزار کیلو وات برق را احداث و ایجاد کند نتیجه این است که برای هر یک کیلو وات برقی ما ۱۲۰۰ تومان خرج کردم یعنی ۱۲۰۰ تومان سرمایه‌گذاری کردیم که یک کیلو وات برق به دست بیاوریم در صورتی که اگر شما بخواهید یک کیلو وات برق را به وسیله توربین بخار که نتیجه عمر کمتری هم داشته باشد ایجاد کنید با وضع فعلی بیش از دو هزار تومان تمام خواهد شد یعنی برای هر یک کیلو وات برق برای سرمایه‌گذاری به وسیله سد دز ۸۰۰ تومان ارزان‌تر تمام می‌شود مضافاً بر این که عمر توربین بخار هیچ ممکن نیست بیش از ۲۰ سال باشد این گفته می‌شود که ۲۵ سال الی ۵۰ سال خواهد بود اضافه می‌کنم بر این که برقی که از توربین بخار به دست بیاید کیلو واتی ۴ قران پنج قران تمام می‌شود و این گفته می‌شود کیلو واتی هفتصد دینار یک قران تمام می‌شود نتیجه این است که باید این سد را احداث کرد نه تنها از نقطه‌نظر آبیاری و نه از نقطه‌نظر جلوگیری از طغیان فقط از نقطه‌نظر استفاده از نیروی برق بسیار نافع خواهد بود هم سرمایه‌گذاری کمتری شده است و هم برق مورد اطمینان و مورد اعتماد زیادتری است و هم برق را ارزان‌تر توانسته‌ایم تهیه کنیم‏

ولی جناب آقای مهندس خسرو هدایت به فر ض این که ما بتوانیم بهره‌برداری به نحو مطلوب از اینجا بکنیم شما اگر قرارداد بکنید ۱۲۰ هزار کیلو وات برق آنجا را به کنسرسیوم بدهید و ما استفاده کنیم از قرار کیلو واتی یک قران مقصود و منظور انجام نیافته است یک قدری توسعه نظر بدهید این هزینه را که می‌کنید سعی کنید برق تهران را از اینجا تأمین کنید شاید تعجب بفرمایید از این عرض بنده که برق تهران را می‌توانید از سد دز تأمین کنید (تیمورتاش ـ در هیچ جای دنیا چنین چیزی نیست) عرض کنم استدعا می‌کنم توجه بفرمایید که برای ده هزار کیلومتر دورتر از سدهایی که ساخته شده از برق استفاده می‌شود (تیمورتاش ـ غیرممکن است نمی‌شود) الـآن حساب دقیق برای این موضوع خدمت‌تان می‌کنم‏ اجازه بفرمایید ممکن است بیان بنده درست نباشد و جنابعالی هم نتوانید قبول بکنید ولی حساب می‌کنم بنده تقاضا کردم تعیین بفرمایید هزینه انتقال نیروی برق از آبادان به اهواز چه مبلغ شده است‏ (تیمورتاش ـ مساحت چقدر است؟) ۱۳۰ کیلومتر با نصب پست‌های ترانسفورماتور و وسایل تقویت‌کننده انتقال نیرو بلااشکال است (تیمورتاش ـ محدودیت دارد) بسیار خوب تا چه حدود فکر می‌فرمایید محدودیت دارد (تیمورتاش ـ فوقش ۳۰۰ کیلومتر) بسیار خوب از سد دز تا تهران چند کیلومتر است هفتصد کیلومتر پس نتیجتاً جنابعالی می‌توانید بگویید فاصله بین سد دز تا تهران نصف از این مقدار ممکن است با برقی که احداث می‌شود بفرمایید بالنتیجه شما می‌توانید یک قسمت اعظم برق نقاط نزدیک به سد دز را تأمین کنید و ممکن است با یک مبلغ مختصری با مقایسه هزینه‌ای که برای انتقال نیروی برق از آبادان به اهواز کردید ممکن است که گفته بشود امروز شما احتیاج به این مقدار برق ندارید برق را به‌وجود بیاورید مصرف ایجاد می‌شود من نتیجه می‌خواهم بگیرم که سازمان برنامه قبلاً در این موضوع بایستی مطالعه کافی بکند جناب آقای مهندس خسرو هدایت و پس از این که مطالعه کافی کردند تعهد دادن برق را به کنسرسیوم بکنید والا حتی‌المقدور تا می‌توانید باید این نیرویی که به دست می‌آورید برای ایجاد مصارف مردم باشد نه این که برق تهیه کنیم و به رایگان و ارزان سرمایه‌گذاری کنیم و به کنسرسیوم بدهیم بنابراین چون شما حداقل می‌توانید تا ۳۰۰ کیلومتر فاصله تا سد دز را از این برق استفاده کنید و برای نتقال نیروی برق هم هزینه زیادی نخواهد داشت سعی بفرمایید برق این نقاط را تأمین بفرمایید و الـآن هم اگر احتیاجی وجود ندارد همین که برق پیدا شد مردم عادت به استفاده خواهند کرد دلیلش هم این است که یک روز که یک کارخانه دایر کردید و در تهران نصب کردید مجبور بودید به این که در آن روز شهرداری راه بیفتد در مغازه‌ها توی خیابان چراغ برق بگوید من لامپ می‌دهم سیمکشی می‌کنم شما بیاید استفاده کنید با گذشتن یک مدت کوتاه متقاضی زیاد شد و امروز به قدری در مضیقه هستند که ناچارند برق را فوق‌العاده تهیه کنند این است که اگر برق به وجود آمد و در دسترس مردم گذاشته شد روزبه‌روز احتیاجات زیادتر می‌شود به تمدن و ترقی صنعت مملکت کمک خواهد کرد بنده این نتیجه را می‌گیرم که حضرتعالی موافقت بفرمایید و در این موضوع مطالعه کافی بفرمایید. (احسنت)

نایب‌رئیس ـ پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده است قرائت می‌شود

(به شرح زیر خوانده شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌کنم در کلیات آخر مذاکرات کافی باشد ـ ارباب‏

نایب‌رئیس ـ آقای ارباب توضحی دارید؟ بفرمایید.

ارباب ـ یکی از همکاران دانشمند ما توصیه کرده بود که تو این قدر پیشنهاد کفایت مذاکرات مده، حق هم با ایشان بود امروز ناچار شدم برای این که بعد از تصویب این لایحه فوریت لایحه کمک به زلزله‌زدگان لار باید مطرح بشود وقت هم کم داریم بقیه‌اش بسته است به همت آقایان‏.

نایب‌رئیس ـ آقای صدرزاده مخالفید؟ (صدرزاده ـ بله) بفرمایید.

صدرزاده ـ عرض کنم بنده می‌خواستم در کلیات آخر صحبت کنم و این پیشنهاد کفایت مذاکرات آن حق بنده را تضییع می‌کند. عرض کنم در این لایحه هنوز صحبت به قدر کافی نشده ما ابتدا این جور فکر می‌کردیم چون مبلغی خرج شده در این راه صد میلیون تومان خرج شده باید یکی از این دو کار را کرد یا باید از این پول‌های خرج شده صرف‌نظر کرد یا باید این قرض را تصویب کرد که خوب حالا باید این کار به پایان برسد ولی جناب آقای مهندس جفرودی که استاد دانشکده فنی هستند اینجا تشریف دارند و صاحب نظرند و اگر هم در مجلس نمی‌بودند برای ما غیرفنی‌ها لازم بود که کسب نظر از ایشان بکنیم در اینجا بیاناتی فرمودند که تا حدی برای ما اطمینان خاطری حاصل شد که اگر رأیی به موافقت این لایحه بدهیم می‌توانیم با وجدان آرامی خودمان را قانع کنیم که رأی بی‌جایی نداده‌ایم اما نکته‌ای که جناب آقای عمیدی نوری فرمودند که من در کمیسیون گفتم این کار کار عمرانی است تولیدی است تولیدی این است که قابل استهلاک باشد اگر استهلاک‌پذیر نباشد اسم آن را نباید کار تولیدی گذاشت همان طوری که جناب آقای مهندس جفرودی در اینجا بیان فرمودند و جناب آقای مهندس خسرو هدایت تأیید فرمودند این باید استهلاک بشود، اگر استهلاک نشود یک تبعیضی است که در ایران واقع شده است یعنی شما می‌آیید چند صد میلیون دلار دریافت می‌کنید و در یک نقطه از مملکت خرج می‌کنید در صورتی که مطابق این نامه‌ای که الـآن تقدیم مقام ریاست می‌کنم مردم بوشهر فریاد می‌زنند که آب آشامیدنی می‌خواهیم که از تشنگی تلف نشویم اگر عدالت اجتماعی است یک آب آشامیدنی هم به سایر مردم نقاط مملکت بدهید تا ما هم در پیش مردم خجالت نکشیم می‌آییم اینجا رأی می‌دهیم که ۸۰ میلیون دلار خرج کنیم که برای آنجا سد درست کنیم و ضعیت بهتری به‌وجود بیاوریم و از آن طرف مردم فریاد می‌زنند که ما آب آشامیدنی نداریم به ما آب آشامیدنی بدهید خواهش می‌کنم این نامه را بدهید خدمت جناب آقای مهندس هدایت ملاحظه بفرمایند آب آشامیدنی ندارند و یک فکری برای آنها بفرمایند اما مطلب دیگری که اگر کفایت مذاکرات نمی‌بود مفصل‌تر می‌شد صحبت کرد این است که این کنسرسیوم آن مطلبی که در جلسه قبل عرض کردم فراموش نفرمایید، این کنسرسیوم از این برق ارزان استفاده می‌کنند طبیعی است هر مصرف‌کننده‌ای وقتی برق ارزان شد استفاده خواهد به آن آقایان توصیه بفرمایید ما به پول خودمان و تنزیل و ربحی که می‌دهیم این چنین تسهیلاتی برای شما فراهم می‌کنیم آقایان هم حق مارا بپردازند (احسنت)

نایب‌رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به کفایت مذاکرات آقایانی که موافقند قیام فرمایند (عده کثیری برخاستند) تصویب شد. رأی گرفته می‌شود به اصل لایحه با ورقه (در این موقع آقایان منشی‌ها پشت تریبون قرار گرفته و اسامی آقایان را به شرح زیر خواندند)

اسامی رأی‌دهندگان آقایان: مهندس بهبودی ـ بزرگ ابراهیمی ـ دادگر ـ دیبا ـ سرتیپ شیبانی ـ دکتر بینا ـ قوام ـ رستم بختیار ـ دکتر مشیر فاطمی ـ عماد تربتی ـ دکتر عدل ـ دکتر امیر حکمت ـ شادمان ـ پناهی ـ مهندس فروهر ـ سراج حجازی ـ موسوی ـ مسعودی ـ باقر بوشهری ـ ارباب ـ گیو ـ صادق بوشهری ـ بوربور ـ دولت‌آبادی ـ علامه ـ مهندس سلطانی ـ مراد ـ اریه ـ مهدوی ـ تیمورتاش ـ دکتر جهانشاهی ـ مشار ـ قبادیان ـ مهندس هدایت ـ بیات ماکو ـ دکتر وکیل ـ دکتر اسدی ـ مشایخی ـ مرآت اسفندیاری ـ پردلی ـ دکتر رضایی ـ ساکینیان ـ هدی ـ دکتر فریدون افشار و صارمی ـ فخر طباطبایی ـ صدرزاده ـ ابتهاج ـ

ارباب ـ مهندس فیروز ـ دکتر شاهکار ـ یار افشار ـ توماج ـ دکتر امیر نیرومند ـ برومند ـ جلیلوند ـ دکتر ضیایی ـ بهبانی ـ خلعتبری ـ عمیدی نوری ـ حکیمی ـ نصیری ـ دکتر آهی ـ عرب شیبانی ـ سالار ـ بهزادی ـ دهقان ـ دشتی ـ مهندس دهستانی ـ سعیدی‏.

نایب‌رئیس ـ با ۶۴ رأی موافق لایحه قرضه تصویب شد به مجلس سنا فرستاده می‌شود

اسامی موافقین – آقایان: دکتر مشیر فاطمی ـ دکتر دیبا ـ حکیمی ـ مهندس دهستانی ـ فخر طباطبایی ـ احمد مهران ـ جلیلوند ـ دولت‌آبادی ـ سعیدی ـ رستم ـ امیر بختیار ـ عماد تربتی ـ اریه ـ مهندس سعید هدایت ـ مشایخی ـ مسعودی ـ یار افشار ـ دکتر شاهکار ـ دهقان ـ پناهی ـ علامه وحیدی ـ صادق بوشهری ـ ارباب ـ مهندس سلطانی ـ پردلی ـ دکتر جهانشاهی ـ باقر بوشهری ـ بزرگ ابراهیمی ـ سراج حجازی ـ مهندس فروهر ـ مهندس بهبودی ـ شادمان ـ ابتهاج ـ دکتر آهی ـ عمیدی‌نوری ـ دکتر فریدون افشار ـ نصیری ـ مهندس فیروز هدی ـ دکتر ضیایی ـ بوربور ـ دکتر اسدی ـ دکتر امیر نیرومند ـ برومند ـ ساکینیان ـ توماج ـ صدرزاده ـ قوام ـ دکتر عدل ـ صارمی ـ موسوی ـ دادگر ـ قبادیان ـ دکتر سعید حکمت ـ مشار ـ دشتی ـ بیات ماکو ـ مهندس شیبانی ـ مرآت اسفندیاری ـ دکتر وکیل ـ تیمورتاش ـ دکتر بینا ـ گیو ـ سالار بهزادی ـ دکتر رضایی.

اسامی مخالفین آقایان: بهبهانی ـ خلعتبری.

ورقه سفید بی‌اسم علامت امتناع - یک برگ‏

نایب‌رئیس ـ آقای وزیر مشاور

وزیر مشاور (مهندس خسرو هدایت) ـ بنده از توجه آقایان محترم که لایحه‌ای که تقدیم شده بود تصویب فرمودند تشکر می‌کنم و حالا عرض می‌کنم در مواقع دیگر هم عرض کردم این اطمینان را می‌دهم که تا آنجایی که در تواناییم هست اقدام خواهم کرد که نظر آقایان مورد توجه قرار بگیرد و این پول به مصرفی که مورد نظر هست و مورد تصویب واقع شده قرار بگیرد بنده در ضمن می‌خواستم توضیح عرض کنم متأسفانه آقای خلعتبری تشریف ندارند بنده همان‌طوری که قبلاً هم عرض کردم باز تکرار می‌کنم وقتی بانک بین‌المللی وام می‌دهد به‌هیچ‌وجه قصد بانک و استفاده پولی ندارد دقیقاً رسیدگی می‌کند که این طرح صحیح می‌باشد یا خیر و علت این که این موادی که خواندم که یکیش این بود که مهندس مشاور باید مورد تأیید بانک بین‌المللی قرار بگیرد برای این است که اطمینان حاصل کند که کسانی که این کار را می‌کنند صلاحیت دارند و اطمینان حاصل کند که به نتیجه می‌رسد و ساخته می‌شود، بانک بین‌المللی به‌هیچ‌وجه موافقت ندارد که کاری بدون مناقصه صورت بگیرد و به همین دلیل است نام که مقاطعه‌کار را برده است این هم عرض کنم که در مورد سد دز این ماده منتفی است به دلیل این که مهندسین مشاورش همان مهندسین خودشان است آنچه در این قرارداد است فرمولی است که در تمام قراردادها است و این را هم اینجا تکرار می‌کنم که بانک بین‌المللی از دادن این وام قصد انتفاعی ندارد و منحصراً در نظر می‌گیرد که طرح صحی باشد و منر به یک توسعه و ترمیمی بشود اما مطلب دیگری که آقای خلعتبری فرمودند و بنده اینجا صددرصد قویاً تکذیب می‌کنم و حاضرم که برای ابراز صحت این ادعا هرگونه اقدامی که لازم باشد بکنم اعزام بازرس و مسافرت و غیره و آن این است که فرمودند که کارخانه سیمانی که در لوشان برای سفیدرود ساخته شده که برای سد سفیدرود از آن استفاده بشود سیمانش به درد نمی‌خورد بنده این را صددرصد تکذیب می‌کنم تمام محصول کارخانه لوشان را سد سفیدرود می‌برد و حتی از قزوین می‌خواهند بروند یک کیسه و دو کیسه سیمان بگیرند نمی‌دهند فقط مؤسسه‌ای که الـآن مشغول ساختمان سد سفیدرود است می‌آید این سیمان‌ها در سیلوها امتحان می‌کند و می‌برد و این صحیح نیست که گفته بشود سیمان لوشان به کار سد نمی‌خورد ابراز این بیان چون صحیح نیست و منجر به سوء تعبیر می‌شود من اینجا قویاً تکذیب می‌کنم سیمان لوشان یک سیمان پرتلند مصنوعی است مثل سیمان پرتلند مصنوعی همه جای دنیا و به کار سدسازی می‌خورد و الـآن هم در سد سفیدرود به کار می‌رود میزانی که الـآن سد سفیدرود در سال ۳۹ احتیاج به سیمان دارد بیش از میزانیست که کارخانه تولید می‌کند به نحوی که ما باید فکر دیگری برای این اضافه از سیمان تهران بکنیم پس بنده این را عرض می‌کنم که آنچه را که کارخانه سیمان لوشان فراهم می‌کند جزء مرغوب‌ترین سیمان‌هاست و در سد سفیدرود هم تماماً به کار برده می‌شود در جزء فرمایشات آقای عمیدی‌نوری این را می‌خواستم عرض کنم که کلیه اسناد هزینه‌های مؤسسه عمران خوزستان واصل شده حتی مخابره تلگراف ده تومانی تمامش رسیده در قرارداد مؤسسه عمران خوزستان این بود که مخارجی که مؤسسه عمران خوزستان می‌کند یک دستگاه حسابرس قسم خورده که مورد موافقت ما باشد رسیدگی کنند و بعد از این که مخارج را تأیید کرد و درش صحبتی نبود هیئت منتخب آقایان که نظر داد حسابرس رسیدگی می‌کند اسناد به سازمان می‌آید و رسیدگی می‌شود تا آن تاریخ آنچه سند تنظیم شده بود پیش کسی هم آمد از آن تایخ هم که بیش از دوسال است اسناد در دو نسخه تنظیم می‌شود که یکی در آنجا می‌ماند یکی می‌آید نزد ما بنابراین تمام حساب‌ها به دست ما است و بنده اینجا عرض می‌کنم که مخارجی که به دست این مؤسسه انجام می‌گیرد به طور یقین از مخارجی که به دست مؤسسات مشابه انجام می‌گیرد ارزان‌تر است به طور مثال این خرید توربین ژنراتور که برای سد دز شد که مهندس مشاورش آنها بودند و مناقصه گذاشتند به واحد که بگیریم از مناقصه‌ای که در کرج و سفیدرود صورت گرفت ارزان‌تر بود یا این که انتقال نیروی برق که از آبادان به اهواز شد قیمتش پایین بود این را از این جهت بنده عرض می‌کنم که این مؤسسه یک مؤسسه گل وگشاد نیست خواستم عرض کنم که نتیجه کارشان از لحاظ انجام مناقصات و تعیین قیمت‌ها به مراتب ارزان‌تر از سایر جاها است و آقای عمیدی‌نوری توجه فرمودند که با این وام ۲۰ هزار هکتار آبیاری می‌شود این صحیح است اما آن چه که برای آبیاری اهمیت اولیه دارد آب است، مقدار آب برای ۲۰ هزار هکتار است، یعنی آن کانالی که می‌کشند برای ۲۰ هزار هکتار است‏ بنابراین آن عامل اصلی آبیاری آب است که با این سد با این ترتیب به‌وجود می‌آید اما راجع به کلاردشت تا آن حدی که بنده اطلاع دارم هیچ هیئتی به کلاردشت نرفته است اگر یک روزی رفته‌اند و چادر زده‌اند آن حساب علی‌حده است خلاصه رفته‌اند کاری داشته‌اند اما آنچه بنده می‌خواهم عرض کنم ما الـآن مشغول مطالعه چنین طرحی هستیم که آب را از یک جای کلاردشت به جای دیگر ببریم برای این که یک اعتبار دیگری برای این کار اضافی نداریم و بنده اطمینان می‌دهم که هیچ سیسیونی در تابستان به آنجا نخواهد رفت بنده از فرمایشات جناب دولت‌آبادی کمال امتنان را دارم و تذکرات ایشان را در نظر می‌گیرم و نسبت به آن سدی که تذکر دادند هم سد کوهرنگ و هم سد ایزدخواست مشغول مطالعه هستیم برای برنامه سوم ببینیم ضرورت دارد یا خیر راجع به آب آشامیدنی بوشهر که جناب آقای صدرزاده فرمودند لایحه‌اش اینجاست در این لایحه‌ای که آقای وزیر دارایی اینجا تقدیم کردند قید شده لار و بنادر استان هفتم‏ بنابراین این ۶ میلیونی که گفتند سازمان می‌دهد برای آب بوشهر است ولی در دولت قطع شده است که برای آب بوشهر ۶ میلیون باید صرف شود و ضمناً برای استحضار آقایان عرض می‌کنم که با نیروی دریایی و با شرکت نفت مذاکره شده است که به بوشهر از طریق دریا آب برسانند که الـآن مشغول کار هستند و این هم چون صحبت استفاده کنسرسیوم از برق شد عرض می‌کنم‏ اولاً ما باید برق را قیمتی بگذاریم که بخرند. دوم این که این یک چیزقطعی نیست که اینجا صحبت شد اول مصرف خودشان را در نظر می‌گیرند بعد البته این کار را می‌کنند ما هیچ کار قطعی نداریم که به کنسرسیوم حتماً برق بفروشیم‏ اگر دل‌مان خواست می‌فروشیم البته در نظر می‌گیریم مصرف برق خوزستان و صنایع آنجا و همچنین برای صنایع احتمالی که به وجود می‌آید بعد مازاد را به کنسرسیوم می‌دهیم هیچ تعهدی نداریم که حتماً به یک ریال بفروشیم آنچه عرض کردم این است که چون برای ما ۱۵ شاهی تمام می‌شود بانک بین‌المللی گفت یک قران کمتر نفروشید برای این که ما نمی‌توانیم کمتر بفروشیم برای بندرعباس هم بنده امیدوارم در مجلس بیستم اولین لایحه‌ای که برای وام تقدیم بشود مال بندرعباس باشد.

۷ - طرح و تصویب یک فوریت لایحه صد و ده میلیون رایل اعتبار جهت ساختمان شهر لار و تأسیسات بنادر

نایب‌رئیس ـ لایحه کمک ساختمان شهر لار قرائت می‌شود

(به شرح زیر خوانده شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

خاطر نمایندگان محترم از فاجعه اسفناک زلزله لار مستحضر است و کمک‌های ذی‌قیمت مؤسسات خیریه داخلی و خارجی و اشخاص نیکوکار با این که بسیار مفید و مؤثر واقع گردید ولی برای ترمیم خرابی‌ها کافی نبود. به منظور تجدید ساختمان‌های شهر و اعاده وضع آن ناحیه به حال عادی و امکان زندگی برای مردم نواحی مزبور دولت در نظر دارد حداکثر مساعدت را مبذول دارد و چون جمعیت شیر و خورشید سرخ با وسایل و تجهیزاتی که در لار فراهم و متمرکز نموده است برای انجام نظر دولت از هر جهت مجهز می‌باشد لذا ماده واحده ذیل با قید یک فوریت تقدیم و تقاضای تصویب آن را دارد.

ماده واحده - به دولت اجازه داده می‌شود مبلغ یکصد و ده میلیون ریال (پنجاه میلیون ریال از محل درآمد عمومی سال جاری کشور و شصت میلیون ریال از محل اعتبار شهرسازی سازمان برنامه) در اختیار هیئت کمک به آسیب‌دیدگان جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران بگذارد تا به مصرف ساختمان شهر لار و اقدامات عمرانی در بنادر استان هفتم برساند. رسیدی که از طرف هیئت مزبور تسلیم می‌شود به منزله سند هزینه به خرج قطعی منظور دارد.

نخست‌وزیر وزیر دارایی‏

نایب‌رئیس ـ فوریت اول این

لایحه مطرح است آقای ارباب با فوریت مخالفید؟

ارباب ـ با اصل لایحه مخالفم‏

نایب‌رئیس ـ اصل لایحه مطرح نیست‏، آقای موسوی مخالفید؟

(موسوی ـ خیر)

آقای دشتی مخالفید (دشتی ـ عرضی ندارم) بنابراین چون مخالفی نیست رأی گرفته می‌شود به فوریت لایحه آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد چاپ می‌شود و برای جلسه آینده مطرح می‌شود.

۸ - تعیین موقع جلسه بعد ـ ختم جلسه‏

نایب‌رئیس ـ جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز سه‌شنبه دستور همین لایحه که فوریتش تصویب شد.

(مجلس پنجاه دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

نایب‌رئیس مجلس شورای ملی ـ دکتر موسی عمید