مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ اسفند ۱۳۳۷ نشست ۲۷۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ اسفند ۱۳۳۷ نشست ۲۷۸

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۷

سال چهاردهم

شماره مسلسل

دوره نوزدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۱۹

جلسه: ۲۷۸

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه‏شنبه دوازده اسفند ماه ۱۳۳۷

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس.

۲-بیانات قبل از دستور آقایان: تیمورتاش- دکتر وکیل- عباسی- پردلی- خلعتبری

۳-معرفی آقای مهندس خسرو هدایت به سمت وزیر مشاور و قائم‏ مقام نخست وزیر در سازمان برنامه به وسیله آقای نخست‏وزیر

۴-تقدیم دو فقره نامه به وسیله آقای خرازی و یک فقره تلگراف به وسیله آقای بزرگ ابراهیمی

۵-تصویب اصلاح مجلس سنا در لایحه اجازه تحصیل اعتبار جهت ساختمان سد لار و لتیان

۶-شور دوم و تصویب گزارش کمیسیون نظام راجع به اصلاح قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی

۷-بیانات بعد از دستور- آقایان: ارباب- پروفسور اعلم- مشایخی- مهندس اردبیلی

۸-تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس یک ساعت وپنجاه دقیقه پیش‏ازظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت مجلس.

رئیس- صورت اسامی غایبین جلسة قبل قرائت می‏شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

غایبین بااجازه- آقایان: امید سالار سعیدی- ساگیان- ذوالفقاری- عبدالحمید- بختیار- دکتر اصلان افشار- دکتر اسدی- جلیلوند- دکتر امین- اسکندری- بهادری- دکتر عدل- سلطان‏مراد بختیار- کدیور- بوربور- دکتر ضیایی- تیمورتاش- صادق بوشهری- صراف‏زاده- کورس- مسعودی- خزیمه علم- محمودی- اورنگ- حکیمی- اخوان- سنندجی- دولت‏آبادی- دکتر شاهکار- امامی خویی.

غایبین بی‌اجازه- آقایان: دکتر طاهری- قرشی- دکتر فریدون افشار- اریه.

زودرفتگان بااجازه- آقایان: دکتر دادفر- مهندس اردبیلی- خرازی.

رئیس- نظری به صورت مجلس نیست؟

صدرزاده- یک اصطلاحاتی در صورت مجلس هست برای اصلاح تقدیم می‏کنم.

رئیس- بدهید اصلاح می‏شود دیگر نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد.

نطق‏های قبل از دستور شروع می‏شود. آقای تیمورتاش.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: تیمورتاش- دکتر وکیل عباسی- پردلی- خلعتبری.

تیمورتاش- درجلسه پنجشنبه گذشته که به حق باید آن را یکی از لحظات پرمعنی، حساس، شورانگیز تاریخ چند ساله اخیر ایران خواند. زیرا یکبار دیگر این اصل آزمایش شده به منصة ظهور رسید که ایرانی از هر صنف و دسته‏ای که باشد به هر طبقه و هر ردیفی که تعلق پذیرد در هر جا و مقامی که تصور گردد آنجا که پای حیات و ملیتش به میان می‏آید از خود فراموش نموده به گرد یک محور به دنبال یک فکر در پی یک ایده‏آل و آرمان قدم بر می‏دارد. همکاران گرام و ناطقین محترم حق کلام را واقعاً ادا نموده و آنچه لازمة گفتن بود فرمودند و این ارادة خلل‏ناپذیر ملتی را که می‏خواهد با حفظ شعائر ملی خود زندگی کند از حق حاکمیت کامل خود مستفیذ باشد و عنداللزوم در همان شعائر و اصول دیرین جان سپارد به سمع جهانیان رساندند.

هر چند این نغمه دلنواز و ندای حق هیچ‏گاه به گوش ایرانی خستگی‏آور نیست. ولی شاید به تجدید مطلع و تکرار اصول مسلمه‏ای که ناموس فکری ملت ایران را تشکیل می‏دهد حاجتی نبود.

بنده امروز می‏خواهم به حکم مصلحت با اجازه آقایان محترم جنبه دیگری از همان مسئله کلی را پیش کشیده و راجع به قرارداد هزارونه‏صدوبیست ویک ایران و شوروی که این روزها در پیرامون آن صحبت بسیار می‏شود چند کلمه‏ای عرض کنم و مخصوصاً راجع به مواد پنج و شش آن که به کرات از طرف مقامات ایرانی مورد تفسیر قرار گرفته و دیشب در روزنامه‏ها دیده شد که شاید دولت مصمم است این مواد می‏شوم را بلا اثر اعلام کند توضیحاتی می‏دهم.

ولی قبل از ورود در متن قرارداد و قبل از اینکه بخواهم در فصول مختلفه آن صحبت کنم اجازه می‏خواهم عرض کنم که این قرارداد در چه محیطی به وجود آمد و علت به وجود آمدن آن چه بود.

آقایان توجه داشته باشند که دنیا تازه از جنگ جهانی اول که تا آن زمان مهیب‏ترین حادثه‌ای بود که تاریخ بشریت به خود می‏دید رهایی یافته. ولی متأسفانه عواقب وخیم و هیولای این آتش سوزی عمومی در انظار مجسم بود. قوای دول فاتح در اقطارجهان پراکنده و ملل مغلوب با هزاران درد بی‌درمان مواجه بودند و همین شرق نزدیک خودمان در اثر از هم پاشیدن امپراطوری عثمانی قسمتی از سوریه و لبنان تحت تسلط ارتش فرانسه بود. عراق و عربستان در دست دولت انگلیس بود. ترکیه به جنگ‏های داخلی خود مشغول بود و برای حفظ استقلال خود در تلاش بود هنوز نقض بی طرفی ایران اثرات جان‏سوز خود را همراه داشت، قسمتی از خاک وطن ما در تسلط قشون انگلیس بود در این میان انقلاب اکتبر رژیم تزاری را در هم‏ریخته و مردانی که رهبر این انقلاب بودند برای حفظ حیات سیاسی خود، فتوحات خود، بقای فکر و ایدئولوژی خود از هر سو در نبرد و مبارزه می‏باشند. هرروز بیم آن دارند که از جهتی مورد تهاجم قرار گیرند هر آن نگرانند که مرزهای باز کشور پهناورشان از سیبری تا قفقاز از آرکانجلس تا دریای چین عرصه ترکتازی خودی و بیگانه گردد خودی یعنی متن تایپ نشده دارد یعنی روس‏های سفید یعنی کسانی که با رژیم تازه نفس اشتراکی مخالفند. بیگانه یعنی دولی که این مولود ناخوانده را به چشم عناد دیده و نمی‏خواهند مرزهای روسیه آن زمان را چه مستقیم و چه غیرمستقیم با پول و اسلحه به دست کل چاک‏ها و دنی‏گین‏ها و هزاران دستجات ضد انقلابی دیگر مورد تهدید قرار دهند.

دولت اشتراکی روسیه برای اثبات حیات سیاسی خود برای اینکه به دنیا بگوید من یک حکومت قانونی هستم برای آنکه بتواند در جمع ملل عرض اندام کند برای آنکه به انقلاب خود جامة عمل بپوشاند لازم داشت دولت دیگری آن را به رسمیت بشناسد با او رابطة عادی برقرار نماید با هم قرارداد ببندند.

در چنین موقعی چشم به دولت و ملت هم‏جوار دیگری دوخت که او نیز از جور و ستم حکومت مستبد تزاری به جان آمده که طی بیش از یک قرن دستخوش مظالم بی‌حد و حصر آن بود.

وطن‏پرستان ایران انقلاب روسیه را فوز عظیم شمرده و یگانه چاره رهایی از تعهدات جابرانه و کمرشکن رژیم تزاری دانستند از برقراری روابط حسن استقبال نمودند و انعقاد قراردادی را خواهان شدند.

برای روسیه آن زمان هم عقد این قرارداد فرصتی بود که موجودیت سیاسی خود را به جهان اعلام کند. لذا گذشتن از امتیازات دوران پیشین و نثار روغن ریخته به پای ملت ایران در واقع ایثار و فداکاری بزرگی نبود. در هر صورت قرارداد به وسیلة مسئولین امر تهیه و تدوین شد و برای تصویب به مجلس ایران آمد. من هر ایرانی و هر فردی که به تاریخ مملکت خود علاقمند است بهش توصیه می‏کنم که این تذکراتی را که در مجلس ایران زمانی که قرارداد هزارونهصدوبیست ویک مطرح مذاکره بود مطالعه کند. مطالعه کند تا ببینند و بدانند که ایرانی همیشه و در همه جا وطن‏پرست بوده است (صحیح است).

ایرانی همیشه و در همه جا مصالح مملکت خودش را نصب‏العین قرارداده است و ایرانی در همه جا و همیشه خواسته‏است که بداند به کجا می‏رود و در تمام فصول و مواد آن مردان آن زمان بحث کرده‏اند، مطالعه کرده‏اند، صحبت کرده‏اند و ما باید این مذاکرات را جزء لاینفک قرارداد دانسته و مذاکراتی که در اطرافش شده جزء قرارداد بدانیم. ما اگر بخواهیم قانونی را به روحش پی ببریم باید مذاکراتی را که اطراف آن شده مورد استناد و استفاده قرار بدهیم (صحیح است). من میل دارم که چند فصل از قرارداد را بخوانم تا آنهایی که می‏خواهند بگویند که ایران عهدشکن و پیمان‏شکن است بدانند چطور در مقابل عهودی که کرده است ایستاده است و برعکس آنهایی که این قرارداد را امضاء کرده‏اند چطور پیمان‏شکنی کرده‏اند. چه کسی غش دارد و چه کسی باید سیاه رو باشد. در فصل اول می‏نویسد.

رئیس- آقای تیمورتاش چند نفر از آقایان اجازه خواسته‏اند وقت را رعایت کنید که بیش از یک ربع نشود.

تیمورتاش- بنده چند فصل از این قرارداد را اجمالاً به عرض می‏رسانم.

در فصل اول می‏نویسد دولت شوروی یک مرتبة دیگر رسماً اعلان می‏نماید که از سیاست جابرانه که دولت‏های مستعمراتی روسیه که با اراده کارگران و دهاقین این مملکت سرنگون شدند نسبت به ایران تعقیب می‏نمودند قطعاً صرف‏نظر می‏نماید.

تاریخ خود گویا است و حوادث شهریور و بعد از آن گواه این مدعا است که این اصل رعایت شده یا نه (عده‏ای از نمایندگان- رعایت نشده).

در فصل سوم می‏گوید و همچنین قریة فیروزه را با اراضی مجاور آن به ایران مسترد می‏دارد. پافشاری در قرارداد اصلاح مرزی اخیر را همه آقایان محترم به خاطر دارند و چند ماه پیش بود که در قرارداد مرزی ایران و شوروی قریة فیروزه را که به حکم قرارداد به ایران مسترد داشته بودند ما به آنها پس دادیم.

فصل چهارم عیناً مشعر است براینکه با تصدیق اینکه هریک از ملل حق دارد مقدرات سیاسی خود را بلامانع و آزادانه حل نماید. هریک از طرفین معظمتین معاهدتین از مداخله در امور داخلی طرف مقابل صرف‏نظر کرده و جداً خودداری خواهد نمود.

برادران آذربایجانی ما خیال می‏کنم بهتر از من می‏توانند بدین ادعا جواب دهند و بگویند که این تعهد حقیقت داشته است یا خیر (چند نفر از نمایندگان- نداشته است). حزب توده، ماجرای آذربایجان و تمام وقایع می‏شوم ناشی از آن حتی حملات اخیر خود مفسر این ماده می‏باشد. اما راجع به فصول پنج و شش که جان کلام است در موقع طرح قرارداد در مجلس آن زمان هم از طرف ملک‏الشعرا، فهیم‏الملک، آقا سید فاضل، آقا سید یعقوب، نصرت‏الدوله و سردار معظم خراسانی گفت و شنود بسیار شده. مجلس ایران به هیچ عنوان حاضر نبود این قرارداد را با ابهامی که در فصول پنج و شش مشهود بود تصویب کند.

بین شور اول و دوم به حکم علاقه‏ای که دولت شوروی به امضای این قرارداد به دلایلی‏ که عرض کردم یعنی تثبیت حیات سیاسی خود داشت وزیر مختار وقت شوروی پس از کسب دستور از مسکو و دولت متبوع خود شرحی نوشت که با اجازة مقام ریاست می‏خوانم. آقای وزیر امورخارجه در جواب مراسله بیست قوس هذی‏السنه حضرت مستطاب عالی با کمال احترام توضیحاً زحمت افزا است که مقصود از مواد پنج و شش قرارداد فقط درصورتی است که شروع به عملیات و مبارزه مسلحانه بر ضد روسیه و جمهوری‏های شورای متحده یا از طرف طرفداران رژیم واژگون شده یا یاران آنها در بین دول خارجی آنهایی که بعد از کمک کردن به دشمنان جمهوری کارگران دهاقین می‏خواهند به بهانه و یا همچنین جبراً قسمتی از خاک ایران را تصرف نموده و در آنجا محلی برای حملات خود یا به وسیلة قوای متن تایپ نشده است کنتررولوسیونر به جمهوری‏های شوروی یا به خود شوروی حمله نمایند (دکتر بینا- صراحت بیش از این نمی‏شود). ولی مردان آن روز کسانی که به فکر چنین روزها و عواقب شوم آن بودند قرائت این نامه را کافی ندانسته (یکی از نمایندگان- خدا بیامرزدشان) و مجلس ایران به قرائت این نامه قناعت نکرد عاقبت پیشنهاد سردار معظم خراسانی تیمورتاش پدر ارادتمند که عین آن قرائت می‏شود.

«بنده پیشنهاد می‏کنم که ماده واحده این طور نوشته شود: مجلس شورای ملی به استناد مراسله ۱۶۰۰ مورخه ۲۰ قوس ۱۳۰۰ شمسی از طرف نماینده مختار دولت شوروی به وزیر خارجه ایران اجازه مبادله قرارداد را می‏دهد» یعنی که این ماده واحده این‏طور نوشته شده‏است که با استناد به این نامه مجلس شورای ملی ایران تصویب این قرارداد را کرده‏است. حالا بیاییم و انصافاً و به قول معروف بالاغیرتاً از اولیای محترم شوروی بپرسیم که آیا با چنین تسجیل و تصریحی ممکن است تصور کرد که این فصول پنج و شش هنوز به قوت خودشان باقی است؟

من به نام یک فرد عادی از اولیای محترم شوروی می‏خواهم واقعاً قضاوت فرمایند. آیا این دو ماده به تفسیری که خودشان دربارة این نموده‏اند. امروز نیز می‏تواند مورد استناد قرار گیرد و آیا دیگر روس سفید کنتررولوسیونر متن تایپ نشده است مفهوم خارجی دارد تا بتواند خطری برای یکی از عظیم‏ترین نیروهای نظامی دنیای کنونی به وجود آورد؟ که این فصول را بتوان به آنها منطبق کرد آیا دولت و ملت ایران حق ندارد به موجب یکی از اصول مسلم حقوق بین‏المللی که آقایان حقوق‏دان‏ها بهتر می‏دانند و نظایر تاریخی بسیار دارد و پیوسته مورد استناد دول است به موجب اصل ریووس کنستانتیوتوس متن تایپ نشده است یعنی چون علت فرار منتفی شد معلول نیز از بین می‏رود فصول ۶ و ۵ قرارداد ۱۹۲۱ را بلااثر اعلام می‏نماید؟

مکرر گفته شده بگذار بار دیگر نیز گفته شود. ملت صلح دوست ایران سر سازش و صفا با جمیع ملل دنیا مخصوصاً همسایگان خود دارد. ملت نجیب ایران وفاداری به عهد را لازمة حیات سیاسی خود می‏داند. ملت بیدار ایران امروز می‏داند که تا سالیان متمادی باید کار کند فداکاری نماید تا به وضع اقتصادی و بهبود زندگی خود که به دست دیگران به غارت و یغما رفته سر و صورتی دهد. لذا نظری به کسی ندارد و سلم و صلح را از جهت شئون زندگی خود لازم می‏شمارد ولی به علل عدیده ملت ایران وظیفه قطعی خود می‏داند که در مقام دفاع از حیات و زندگی و بقای خویش باشد. دولت عظیم شوروی با نیروی سرسام‏آوری که در اختیار دارد این بیم را به خود راه می‏دهد که مورد تهاجم غیر قرار گیرد و دائم در پی تدبیر جدیدی برای رفع خطر احتمالی می‏باشد. چطور چنین دولت نمی‏خواهد بفهمد که با وجود تجربیات تلخ گذشته یک ملت کوچک ولی بیداری نمی‏خواهد محلی در آفتاب زندگی برای خود داشته باشد و تدابیری را که ممکن است به کار خواهد برد تا جای او مصون و محفوظ ماند.

این یک اصل مسلم است که در قدرت نمایی و زورآزمایی ما از روسیه بی‏نهایت عقب هستیم در این مقیاس قابل سنجش نخواهیم بود. اردوگاه عظیم شوروی می‏تواند هر آن بخواهد ما را خرد کند. ولی این یک عمل قهریه و به وسیله قوه قهریه خواهد بود. هیچ مجوز و قراردادی به وی اجازه چنین اقدامی را نخواهد داد و من مشکل می‏دانم دنیای امروز دنیایی که شکست نظامی مصر را به دست همین روسیه شوروی به یک فتح بزرگ سیاسی مبدل نمود. اجازه چنین عمل و اقدام و خودسری دهد. عرض کردم و باز هم عرض می‏کنم ما سر جنگ و دعوا با کسی نداریم و این حماسه ملت ایران است که به حکم تجربة تلخ گذشته می‏خواهد موجباتی فراهم بیاورد که بتواند زندگی خودش را ادامه بدهد، بتواند بحران‏های اقتصادی که در مملکت خودش دارد و در اثر غارت و یغمای بیگانگان است سر و صورتی بدهد. ما سالیان متمادی باید کار کنیم برای اینکه بهبود اوضاع خودمان را درنظر بگیریم. ما سر جنگ و دعوا با کسی نداریم. علی ای حال ختم‏الکلام من و ملت ایران فقط این بیت است که هزار سال پیش گفته شده و بنابراین در خون و نهاد ما سرشته است.

مرا مرگ بهتر از این زندگی که سالار باشم کنم بندگی (احسنت- احسنت).

رئیس- آقای وکیل.

تیمورتاش- ببخشید اگر وقت باقی است یک دقیقه با آقای عباسی می‏دهم.

رئیس- وقتی باقی نمانده آقایان نطق خودشان را باید با مدتی که در آیین‏نامه مقررات تطبیق بدهند.

دکتر وکیل- آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی و همکاران بس ارجمند شاهدند که در این چند سال که افتخار نمایندگی آقایان را به خواسته و تمایل گروهی از ایرانیان واقعی و مرزداران غیور کشور شاه‏دوستان و میهن‏پرستان همیشگی کردستان داشته سعی کرده‏ام از تریبون مجلس شورای ملی برای نطق قبل از دستور استفاده ننموه و تضییع وقتی از ساحت مقدس مجلس شورای ملی در این مورد نکرده باشم. آنچه لازم بوده در حضور همکاران محترم در کمیسیون‏های مجلس در ایفای وظایف محوله خودداری نشده‏است و تصور می‏نماید در خدمت ملک و ملت و وارث تاج و تخت کیان شاهنشاه معظم و محبوب که در قلوب تمام ایرانیان میهن‏پرست جای دارند و مدارک زندة تاریخی این موضوع روزهای مقدس ۹ اسفند ۱۳۳۱ و ۲۸ مردادماه ۱۳۳۲ می‏باشد وظیفه خود را حتی‏الامکان به نحو مطلوب انجام داده‏ام (صحیح است).

ولی به حکم موازین متبع مذهبی و سنن ملی و به ندای وجدان و احساسات پاک میهن‏پرستی با توجه به یاوه‏گویی‏ها و سخنان مغرضانه و به اصطلاح سخن‏پراکنی‏های بی‌شرمانه و اظهارات کذب و شرم‏آور و عاری از حقیقت چند روز اخیر رادیوهای همسایة شمالی تصمیم گرفتم دقایقی چند مزاحم آقایان محترم شده و تذکرهای قاطعی به اداره‏کنندگان دستگاه رادیو مسکو داده باشم.

آقایان نمایندگان ملت ایران بنده و قریب هفتصد هزار نفر اکراد شاه‏دوست که افتخار نمایندگی آنها را دارم از آن دسته از نژاد آریایی و ایرانیان واقعی می‌باشم که شاهنشاه را مطابق نص صریح کتاب آسمانی عموم مسلمانان جهان اولوالامر دانسته و حاضر نیستم هیچ‏کس و هیچ دولتی نسبت بدین مقام بزرگ مذهبی و ملی و به عبارت دیگر به کعبه آمال و نقطه اتکاء و حامل اصلی وحدت عموم ساکنین کشور پهناور شاهنشاهی ایران محمدرضاشاه پهلوی غیر از ستایش و نیایش رویه‎ای اتخاذ نماید (احسنت) و ضمانت اجرای این ادعا و گفته به حق ما فداکاری‏ها و جانبازی‏های خود و برادران و فرزندان عزیزمان بوده است. آقایان محترم با ذکر این واقعیت با صدای رسا از پشت این تریبون به یاوه‏گویان گوشزد می‏نمایم ‏که شاهنشاه محبوب و عدالت‏گستر ما در قلب یکایک ملت مسلمان و شاه‏دوست ایران جا دارد (صحیح است) و اصولاً با سابقه درخشان و مشمع دو هزاروپانصد ساله رژیم شاهنشاهی در این کشور باستانی مسلم است که هر اظهار و اشاره‏ای که مغایر عقیده راسخ شاه دوستی ما باشد با رنج قلبی و نفرت و انزجار عمومی ملت قهرمان ایران مواجه خواهد شد (صحیح است).

ملت ایران انتظار دارد که این یادآوری ضروری اینجانب که خواسته قلبی قاطیه ملت غیور و شاه‏دوست ایران است مورد توجه اولیای کرملین قرار گیرد. در روش اخیر خود که مغایرت کامل با ادعاهای صریح سران دولت اتخاد جماهیر شوروی و مخصوصاً اظهارات چند ماه قبل همین دستگاه‏های فرستنده آنها دارد تجدید‏نظر نمایند که مجبور به تجزیه و تحلیل اوضاع با ذکر شواهد تاریخی زنده دور و نزدیک نشویم و نیز نسبت به اقدامات و نیات سوء همیشگی آنها که به حکم گذشت زمان شاید برای عده فراموش شده باشد تجدید خاطره نماییم. تنها تقاضای بسیار منطقی و دنیا پسند ما از این دولت همسایه دوست‏نما این است که به خود اجازه ندهد در امور ما مداخله نموده یا ارائه طریق نمایند زیرا ما خود کشور مستقل چند هزار ساله‏ای بوده و دارای سوابق تاریخی درخشان می‏باشیم که مورد تأیید و تصریح تمام ملل راقیه جهان است (صحیح است) و به نیک و بد خود بهتر از هرکسی آشنا می‏باشیم و آزاد و مختاریم که به هر اقدامی که به خیر و صلاح مملکت خود می‏دانیم بدون توجه به دلسوزی‏های ظاهری یا نظریات مغرضانه مبادرت نماییم. در خاتمه از ذکر این نکته ناگزیرم که بگویم این لاطائلات در روش سیاسی و اجتماعی و دفاعی ایران که منطبق بر آمال ملی و نیز مطابق موازین منشور ملل متحد و قوانین بین‏الملل است کوچک‏ترین تأثیری ندارد و ملت بیدار و هوشیار ایران در تحت توجهات و رهبری شاهنشاه برگزیده و عالیقدر خود اعلیحضرت محمدرضاشاه پهلوی در راهی که انتخاب کرده و مطمئن است که این راه به آبادانی و پیشرفت و صیانت مملکت و سعادت و سیادت خود ملت منجر می‏شود و با قدم‏های متین و استواری به سوی آینده درخشان گام برمی‏دارد (احسنت احسنت). بقیه وقتم را با اجازه مقام ریاست به آقای عباسی می‏دهم.

رئیس- آقای عباسی.

عباسی- همکاران عزیزم افتخاراً قاطبه اهالی و عشایر شاه‏دوست سقز و بانه به اینجانب مأموریت داده‏اند که در این مکان مقدس روز تاریخی نهم اسفند را که عموم ملت ایران در آن روز پیمان ناگسستنی خود را با شاهنشاه محبوب و معظم نسبت به پیشگاه اعلیحضرت همایونی ضمن آمادگی برای جان‏فشانی تبریک عرض نمایم (احسنت). به شهادت تاریخ اکراد همواره و در کلیه موارد شاه‏پرستی خود را نشان داده و دوش به دوش سربازان رشید حافظ عظمت و استقلال میهن عزیز بوده (صحیح است). برای اجرای منویات شاه خود از بذل جان، جان دریغ ننمودند (صحیح است). همکاران محترم هرچه لازم بود بیان رسا در جلسات قبل در پشت این تریبون اظهار نمودند و دیگر مطلبی برای بنده باقی نگذاشته‏اند که به عرض برسانم. ولی در بیان این جمله ناگزیرم که همسایة شمالی ما بارها امتحان کرده و دیده است که تبلیغات شوم هیچ‏گاه در ملت غیور ایران تأثیر نداشته و نخواهد داشت (صحیح است- احسنت). مع‏ذلک باز تکرار می‏نماید، همین تظاهرات ملت ایران در روز نهم اسفند جواب دندان شکنی بود که به یاوه‏سرایان داده شد. آدم عاقل آزموده را نخواهد آزمود، شاه‏دوستی ملت ایران چیزی است که با شیر اندرون شد و با جان به در رود. هزار سال پیش شاعر بلند پایه ایران فرموده است: چه فرمان یزدان چه فرمان شاه (احسنت- احسنت).

رئیس- آقای پردلی.

پردلی- گویا رادیو مسکو به عنوان یکی از نمایندگان یک اسمی از من برده (سراج حجازی- ذکر خیر شما بوده). من هم به عنوان یک نماینده ملت و به عنوان یک فرد از ملت عرایضم را به آن زبانی که می‏دانم آنچه دیده‏ام به عرض آقایان می‏رسانم. آقایان دیده‏اید و شنیده‏اید که ما همیشه مورد تجاوز و زورگویی زمامداران روسیه بوده و به خصوص از موقعی که کمونیست‏ها امور مملکت روسیه را در دست گرفته‏اند (یکی از نمایندگان- از سابق هم بوده). همیشه درصدد انقلاب و ترور و تجزیه و تحریک و سابوتاژ و حمایت از خائنین حتی در دهات دوردست و هر کجا که موقع را مساعد می‏دانستند همه جور کمک و مساعدت می‏کردند و همه جور از افراد خائن استقبال می‏کردند نمونه‏های تاریخی از این فجایع زیاد است که همه را آقایان به خوبی مستحضرند. منظور از این اقدامات این بوده که بیایند دستی به این مملکت پیدا کنند و تجزیه بکنند. ان‏شاءالله این آرزو را به گور خواهند برد (دکتر بینا- به گور برده‏اند). به هر مملکتی که آنها دست یافته یا راهی پیدا کرده‏اند به هیچ صورت دست بردار نیستند و حق حیات را از مردم سلب کرده‏اند. همین‏طور که ملاحظه فرمودید در مجارستان با ملت بی‌دفاع آن مملکت چطور رفتار کردند. همان‏طوری که پشه‏ها را با امشی محو می‏کنند سرزمین پهناور سیبری و حتی قمر دریاها از فجایع آنها تبدیل به گورستان‏ها شده آن هم گورستان‏هایی که زنده زنده مردم را دفن می‏کنند و هر آن مرگ‏شان را با چشم می‏بینند و با این تألمات روحی جان می‏دهند این زمام‏داران کمونیست بلاقید و شرط به دنیا آمده و می‏خواهند بلا قید و شرط حکمروایی بکنند. اینها با خدا و خداپرستان و دین و مذهب و ائمه و انبیا و پیغمبران و ملت و نوامیس ملی ما همه در مبارزه‏اند حتی با خودشان به صورت عنکبوت‏های زهردار یک متری و دومتری یکدیگر را می‏بلعند. آدمکشی‏ها در نظر اینها مثل زدن به سیگار است.

جان آنها برای اینها ارزش ندارد. اینها یک چیز می‏خواهند، دنبال یک چیز می‏روند. روز و قدرت که با آن زور و قدرت حق بشر را سلب بکنند و هر کاری می‏خواهند بر طبق همین نظر بکنند (صحیح است). پیمان عدم تجاوز یا تعرض به اینها ارزشی ندارد زیرا اینها به کرات نشان داده‏اند به این قراردادها که پایبند نیستند و به کرات نشان داده‏اند که پیمان در نظر اینها ورق پاره‏ای بیش نیست. اینها برای ملل کوچک است. اگر ما قرارداد عدم تعرض با اینها ببندیم کلاه سر خودمان گذاشته‏ایم، خودمان را گول زده‏ایم. تنها راه این است که همان‏طور که ملل آزاد جهان برای آزادی بشریت در اقصی نقاط دنیا مثل سرزمین کره جان‏شان را فدا کرده‏اند ما همین‏طور که تصمیم گرفته‏ایم از جان و مال‏مان در مقابل تجاوز صرف‏نظر کرده‏ایم تنها راهش همین است من از دولت می‏خواهم که کوچک‏ترین جسارتی که رادیو مسکو و کمونیست‏ها بکنند به شدید‏ترین صورتی جواب بدهد. اگر غیر از این باشد ما خودمان می‏آییم پشت این تریبون و جواب اینها را می‏دهیم (احسنت). آقایان ما ملت کوچکی هستیم، جمعیت‏مان به اندازة روسیه نیست ولی از دولت می‏خواهیم و باید ما را به بهترین و مدرن‏ترین سلاح‏های امروز مجهز بکند تا بتوانیم در مقابل تعرض و زورگویی اینها جواب بدهیم و غیر از این اگر به فکر دیگری باشیم راه اشتباه و خطا پیموده‏ایم بقیه وقتم را به آقای پروفسور جمشید اعلم می‏دهم.

رئیس- آقای پروفسور اعلم شما حالا استفاده می‏کنید یا بعد؟

پروفسور جمشید اعلم- اگر وقت برسد بعد استفاده می‏کنم.

رئیس- وقت می‏رسد بعد از دستور صحبت کنید. آقای ارسلان خلعتبری.

خلعتبری- بنده مقدمتاً باید عرض کنم که دو جنگ بزرگ در دنیا به وقوع پیوست و قبل از هر دو جنگ تلاش بسیاری شده بود که با وسایل و قراردادها جلوی

جنگ گرفته شود ولی به نتیجه نرسید و آخرین علاج را عقلاً و سیاستمداران عالم در حفظ امنیت از طریق دسته جمعی دانستند و سازمان ملل متحد که مظهر فکر امنیت دسته جمعی است بوجود آمد و در موارد مختلفی که از زمان خاتمه جنگ دوم پیش آمد دیدن شد که سیستم امنیت دسته جمعی در حفظ صلح مؤثرتر از طریق سابق بوده است و در همین منشور سازمان ملل متحد طرقی هم برای امنیت‏های ناحیه پیش‏بینی شده‏است و ولی محکم‏ترین میثاق همان امنیت دسته جمعی است و برای ممالک مخصوصاً ممالک کوچک توسل به امنیت دسته جمعی مؤثرترین طریق حفظ مملکت است (صحیح است).

با کمال تأسف در این اواخر بین دولت همسایه ما یعنی دولت شوروی و دولت شاهنشاهی ایران مسائلی پیش آمده است که روابط حسنه چند سال اخیر را تیره نموده. همسایه محترم ما به جای اینکه مورد بحث خود را منطبق با همان میثاقی کند که خود نیز آن را امضا و در مورد بعضی از وقایع هم به آن استناد یا از آن به نفع سیاست روز خود استفاده کرده‏اند به وسایلی متوسل شده‏اند که برای احتراز از آن و اعمال آن وسایل که مخل به صلح عمومی است سازمان ملل متحد بوجود آمد و منشور آن تنظیم و تصویب گردید.

اول عدم رعایت اصول حقوق بین‏الملل آنچه که بعد از قطع مذاکرات بین نمایندگان دولت شوروی و دولت شاهنشاهی ایران معلوم شد این بود که مذاکراتی بین دو دولت در امور سیاسی و اقتصادی صورت گرفته و بنده اگر مورد مشورت قرار می‏گرفتم اصلاً با بودن منشور سازمان ملل متحد مذاکراتی بین دو دولت مذاکراتی و قراردادهایی را لازم می‏دانستم زیرا قراردادهای زیادی اعم از مودت و عدم تعرض بین دولت شوروی و دولت آلمان و انگلستان و ممالکی از قبیل لهستان و فنلاند و ایران و ژاپن بسته شده بود که هنوز مدت آن باقی بود.

مع‏ذلک مورد هجوم واقع شدند و معلوم شد این قسم قراردادها مانع از رسیدن آثار شوم جنگ به ممالک ضعیف یا کوچک نخواهد بود و جلوگیری از جنگ نمی‏کند و از همین نقطه‏نظر و تجربه بود که فکر منشور سازمان ملل متحد پیش آمد. موضوع مصر هم که قراردادی نداشت ثابت نمود که توسل به سازمان ملل متحد در دنیای امروز برای حفظ صلح و عدم تجاوز ممالک به یکدیگر مؤثرترین وسیله است (صحیح است). ولی از لحاظ کمک اقتصادی آمریکا چه کمک اقتصادی مؤثری به ما کرد که از روسیه شوروی می‏بایست متوقع کمک باشیم ولی مذاکرات قطع شد و قطع مذاکرات را ما از حملات شدید حضرت خروشچف و گویندگان رادیو مسکو که یک مؤسسه دولتی است دریافتیم. من می‏خواهم از یک دولت بزرگ همسایه گله کنم که سران انقلاب شما در چهل سال پیش به ممالک کوچک وعده آزادی در مقابل حکومت تزاری دادند و آیا بعد از چهل سال این رویه صحیح است که اگر بین دو کشوری مذاکرات سیاسی یا اقتصادی قطع شود با وجود آنکه دولت‏ها طبق اصول حقوق بین‏الملل و همچنین شق دو ماده اول منشور ملل متحد در حقوق متساوی هستند یکی از آنها بر دیگری به علت عدم قبول پیشنهادات یا اختلاف نظر به وسیله نطق محافل رسمی یا گفتار در رادیو حملات خارج از نزاکت که بین دو فرد هم قاعدتاً مبادله نمی‏شود آغاز نماید؟ در صورتی که در مذاکرات سیاسی ممکن است مدت‏ها وقت صرف مذاکرات شود. مذاکرات قطع و سپس تجدید شود و حتی مسائلی مورد موافقت قرار بگیرد. چنانچه در مسائل اروپایی مکرر حتی سران دول و وزرا خارجه کنفرانس تشکیل دادند و به نتیجه قطعی نرسیده و نمی‏رسد. ویلسن رئیس جمهور آمریکا بعد از دو سال زحمت معاهده ورسای را تصویب کرد امضاء کرد کنگره آمریکا رد کرد. فحش نداشت، دشنام نداشت این مخالف اصول بین‏المللی است (صحیح است). پس ما انتظار داریم دولت همسایة محترم ما رویه‎ای در این مورد اتخاذ کند که مطابق با موارد دیگر مشابه در امور و مراودت بین‏المللی باشد و اصل تساوی حقوق دول را مراعات نماید.

چون صحبت از تبلیغات رادیویی و مطبوعاتی و نطق‏های رسمی و غیررسمی پیش آمد باید تذکر بدهم که توضیحات و جملات نسبت به رؤسای ممالک و دولت‏ها آن هم خارج از نزاکت خلاف اصل حقوق بین‏الملل است و در هر مملکتی قانون برای مجازات متخلفین این اصل وجود دارد و برای رفع کدورت صلاح است این عملیات موقوف شود. این‏گونه تبلیغات در مردم اثر معکوس دارد زیرا مردم ایران صدماتی را که در جنگ اخیر از قشون خارجی و دسته‏جات متکی به دولت شوروی دیده‏اند از یاد نبرده‏اند و مردم واقعی ایران هرگز خواهان چنان روزهایی نیستند و این رویه‏های غلط به سبب متوجه شدن افکار به ممالک غربی می‏شود.

زیرا اگر از همسایه احتمال تجاوزی برود و ممالک غربی نقش مدافع را بازی می‏کنند. خواه ناخواه تاریخ تجدید می‏شود زیرا هر موقع هر سیاستی و مملکتی در مقابل تجاوز تزارها نقش مدافع را بازی کرده به قاعده مردم طبیعی ایران را متوجه خود ساخته است و آن وقت ایران از روی ناچاری تن به قبول فرمایشات یا تحمیلات آنها داده است. زیرا آن وضع را به قاعده عقل ترجیح بر خطر تجاوز ارضی و یا تجاوز بر استقلال مملکت داده است. بنابراین ترک این رویه فعلی هم مصلحت همسایة محترم شمالی است و هم شاید حسن روابط شما با ما برای ما هم نفع آن بهتر از تیرگی روابط است. در این چند سال رقبای شما در کشور ما مقداری از وجهه خود را نزد مردم از دست دادند که جای گفتگو اینجا نیست و مردم نزدیک بود گذشته‏ها را نسبت به دولت شوروی فراموش کند ولی این رویه اخیر شما به نفع ممالک غربی تمام شد (صحیح است) و بیش از این موقعیت اجازه نمی‏دهد تا چیزی در این‏باره بگویم (صحیح است).

۲- عدم رعایت منشور ملل متحد به موجب ماده دوم منشور ملل متحد اعضا سازمان ملل متحد باید تعهداتی را که به موجب این منشور به عهده گرفته‏اند از روی حسن‏نیت انجام دهند. در همان ماده دوم هم بند دو و سه چنین است.

بند۲- اعضا سازمان اختلافات خود را به وسایل مسالمت‏آمیز تصفیه می‏نمایند.

بند ۳- اعضا سازمان در روابط بین‏المللی خود از توسل به تهدید و یا استعمال قوه خواه بر ضد تمامیت ارضی و یا استقلال سیاسی هر مملکت و خواه به هر نحو دیگری که با مرام‏های ملل متحده این باشد خودداری می‏نماید.

وسایل مسالمت‏آمیز همسایه محترم شمالی ما به جای اتخاذ وسایل مسالمت‏آمیز یک رویه جدیدی را آغاز نموده. یعنی تعرض و حمله به وسیله نطق‏های رسمی و غیررسمی در مجالس و محافل و وسیله رادیو و آغاز مخالفت با حکومت و رژیم کشور و تحریکات داخلی که علاوه بر آنکه به مناسبت دخالت در امور داخلی کشور مستقلی جایز نیست و نوعی دخالت محسوب می‏شود خود در حکم اعلام یک نوع خصومت و جنگی است که صلح را متزلزل می‏سازد و مباینت با مقررات منشور ملل متحد هم دارد. زیرا رویه مسالمت‏آمیز نیست و بلکه می‏توان گفت رفتار خصمانه است و به نظر من این نوع حملات و تعرضات در هر کشوری بر علیه کشور دیگر بشود برخلاف نص صریح منشور ملل متحد است و دنیا از این جنگ که دایمی است و پایان آن معلوم نیست کمتر از جنگ گرم صدمه روحی نمی‏برد و وظیفه حتمی سازمان ملل متحد است که تحریم این نوع جنگ‏های سرد را به اطلاع دول عضو خود برساند و در این‏باره تصمیمی قاطع اتخاذ کند و مجموع مواد مذکور در منشور ملل متحد این امر را از وظایف سازمان می‏داند. این جنگ باید تحریم شود و سازمان ملل متحد باید وظایف خودش را انجام بدهد. (رامبد- سازمان انجام می‏دهد اعضای سازمان انجام نمی‏دهند).

تهدید: اعضای سازمان ملل متحد نمی‏تواند متوسل به تهدید و یا استعمال قوه در روابط بین‏المللی خود شوند و بدین جهت تهدید همسایه محترم ما به آوردن قشون به علت اختلافات نقض صریح مفاد منشور ملل متحد است و اگر اختلافاتی را مدعی است باید از طریق مسالمت‏آمیز تصفیه کند و وسایل مسالمت‏آمیز در منشور پیش‏بینی شده‏است. برای رفع اختلافات به مجمع عمومی سازمان ملل به دیوان بین‏المللی دادگستری می‏توان مراجعه نمود و الا اگر هر دولتی به اتکاء قدرت و قشون بخواهد عقیده خود را تحمیل کند وجود سازمان ملل متحد زائد است (صحیح است).

استناد به قرارداد ۱۹۲۱ خود یک‏ نوع عدم رعایت منشور ملل متحد است. زیرا گذشته از آنکه ماده پنج و شش آن قرارداد به وسیلة نامه نماینده مختار شوروی توضیح داده شده مجلس شورای ملی ایران به استناد به مراسله مزبور عهدنامه را تصویب نموده و مراسله مزبور ناظر به دسته‏جات مسلمی از طرفداران رژیم تزاری بوده که از طرف دول دیگر تقویت شده باشند که موضوع آن چهل سال است منتفی است. اصولاً هرگاه مراسله نماینده مختار شوروی هم اصلاً وجود نمی‏داشت. اصل تعهد رفع اختلافات به وسایل مسالمت‏آمیز و تعهد به عدم توسل به تهدید و اسلحه و زور که در منشور ملل متحد پیش‏بینی شده ناسخ هرگونه قراردادی است که قبل از منشور ملل متحد وجود داشته چه در ماده ۱۰۳ منشور ملل متحد ذکر شده (در صورت اختلاف بین تعهدات اعضای ملل متحد به موجب این منشور و تعهدات آنها بر طبق قراردادهای بین‏المللی دیگر تعهدات منشور حاکم خواهد بود). پس مقررات منشور این است و باید به طریق مسالمت‏آمیز اختلافات حل شود به سازمان عمومی مراجعه کند اگر مراجعه نکند حق ندارد که به اسلحه دست ببرد. در مصر هم دیدید که ایدن به اسلحه دست برد و چه دید. در مورد نفت ایران هم دیدید که انگلستان عرض حال ایران به دیوان داوری داد بنابراین مسئله اختلاف دولت شوروی با ما تنها یک اختلاف بین دو دولت نیست بلکه یک اختلافی است که اساس منشور ملل متحد را متزلزل می‏سازد و موجب اختلال صلح فعلی و آینده است. زیرا اصل زور و قدرت اصول تصفیه مسالمت‏آمیز اختلافات بین‏المللی و احتراز از تهدید و استعمال اسلحه را از میان می‏برد و تمام مساعی کشورها بعد از جنگ اخیر برای یافتن راه‏هایی جهت جلوگیری از اختلال صلح و با وقوع جنگ به هدر می‏رود. این اختلاف تنها مربوط به ایران نیست بلکه به سایر ممالک هم ارتباط دارد و ممکن است ارتباط پیدا کند و عقلاً جلوی وقایع را با پیش‏بینی می‏گیرند.

لذا چرا با بودن سازمان ملل متحد این اختلافات در مجمع عمومی سازمان ملل متحد طرح نشود و چرا سازمان ملل از حقوقی که طبق منشور دارد برای این گونه اختلافات و از آن جمله اختلافات مربوط به برلن استفاده نمی‏کند تا به جای اینکه کشورها جنگ سرد بر علیه یکدیگر آغاز کنند. در سازمان ملل متحد یا مؤسسات تابعه آن با هم گفتگو و بحث کنند و آیا وزارت امورخارجه ایران طریقی اندیشیده

که برای خاتمه دادن به این موضوعات از طریق سازمان ملل متحد اقداماتی شود؟ در خاتمه میل دارم که روابط ما و همسایه محترم شمالی حسنه شود و به همین جهت برای امکان تجدید فرصت و به قصد بهبودی روابط اساسی نطق خود را از نقطه‏نظر مسائل حقوقی قراردادم. زیرا دوستی بین دو کشور را به نفع هر دو تشخیص می‏دهم و اگر دولت ایران از نظر احتیاط اقدام به عقد قراردادهای تدافعی می‏کند مردم ایران مادام که از شوروی خطر تجاوزی نبیند همیشه طرفدار حسن رابطه سیاسی و رابطه تجارتی و دوستی با کشور شوروی هستند و مردم ایران بسیار عاقلند و هیچ وقت میل ندارند که جنگی واقع شود و مملکت ایران میدان آن باشد و وضع کره‏جنوبی را پیدا کند و هر دولتی هرقدر توانا باشد افکار عمومی را رعایت می‏کند کمااینکه سران دولت شوروی همیشه با تمام قدرت خود مع‏ذلک سعی می‏کردند و می‏کنند که افکار عمومی را با خود همراه سازند و چون ملت ایران هیچ نفعی در جنگ ندارد محال است (اگر شما از غربی‏ها سوءظن دارید) موافق هر جنگی در ایران باشد. همسایه محترم شمالی ما باید توجه به این نکته کنند که وقایع چند سال اخیر مردم ایران را هوشیارتر کرده و مردم که وقایع چند سال اخیر و مخصوصاً واقعه عراق را شاهد بوده‏اند. می دانند که اگر اوضاع ممالک بر هم بخورد حکومت به دست آن عده که با زور به دست می‏گیرند می‏افتد و آن دسته هم همه قدرت‏های ملی و شخصی و سیاسی را از میان خواهند برد و در وضع سایر مردم هم تفاوتی بوجود نخواهد آمد. بلکه بر هم خودن وضع تزلزل در شئون و امور دیگر فراهم می‏آورد و مردم سال‏ها باید به جای فعالیت‏های اقتصادی و عمرانی که در محیط امن و آرام باید صورت گیرد در ناامنی و اختلال به ‏سر برند. و محیطی متشنج که هر روز سران آن از آینده خود نگرانند بوجود نخواهد آمد و اوضاع کلی و عمومی کشور تابع مبارزات و هدف‏های سیاسی خواهد شد و چنین وضعی با روحیه مردم ایران سازگار نیست که عموماً طالب آرامش و اصلاحات تدریجی هستند. اینها که گفتم عین واقعیت است کاسب، کشاورز، تاجر، عمله، کارگر عضو اداره استاد همه مردم طالب امنیت و آرامش هستند غیر از این نیست. عین واقع است مردم می‏دانند نواقص و عیوب با اشخاص عوض می‏شود و پایدار نیست و تمام مردم باید آثار آن را سال‏های متمادی تحمل بکنند. به همین حیات مردم ایران با هر برنامه و عملی که امنیت را متزلزل سازد و آرامش را از میان بردارد. خاصه در این موقع که اگر هر عیبی در کار باشد امنیت و آرامش هست که در ممالک دیگر خاورمیانه نیست موافق نیستند و تحریکات و تبلیغات نه فقط در آنها اثر نمی‏کند بلکه اثر معکوس خواهد داشت و حتی این عیب را هم خواهد داشت که وقتی دستگاه‏های خارجی دخالت در امور داخلی ما بکنند، بخواهند از حکومت ما انتقاد کنند آن وقت انتقادکنندگان داخلی ناچار خواهند بود رویه ملایمی در انتقاد پیش گیرند و این به ضرر مردم است جنگ روسیه در ۱۹۰۴ با ژاپن پیش آمد دموکرات‏ها و اصلاح‏طلبان روسی از جهات داخلی مخالف حکومت بودند ولی جنگ که پیش آمد همه متحد شدند همین کمونیست‏ها هم با حکومت تزاری متحد شدند و رفتند برای جنگ در ۱۹۱۴ هم همین اتفاق افتاد. با حکومت یکی شدند. به نظر بنده این تبلیغات هیچ اثر ندارد. در خاتمه من امیدوار به وزارت خارجه دولت شوروی و وزارت خارجه دولت شاهنشاهی ایران سعی خود را بر این اساس کنند که مجدداً روابط حسنه برقرار گردد و معتقدم این رویه تبلیغاتی باید متوقف شود و امیدوارم هرچه زودتر متوقف شود و سیاستمداران طرفین‏ خبر خوش بهبودی روابط را به مردم خود که طالب صلح و صفا هستند بدهند. (احسنت- احسنت)

۳- معرفی آقای خسرو هدایت به سمت وزیر مشاور و قائم مقام نخست‏وزیر در سازمان برنامه به وسیله آقای نخست‏وزیر

رئیس- آقای نخست‏وزیر

نخست‏وزیر (دکتر اقبال)- در اجرای اوامر بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاه بنده امروز آقای مهندس خسرو هدایت را به سمت وزیر مشاور و قائم مقام نخست‏وزیر در سازمان برنامه به مجلس شورای ملی معرفی می‏کنم (مبارک است). البته آقای مهندس خسرو هدایت مدتی است که در سازمان برنامه مشغول انجام وظیفه هستند و با اطلاعاتی که دارند امیدوار هستم که بتوانند سازمان برنامه را آن‏طوری که مورد توجه دولت است اداره نمایند. البته طبق قانونی که به تصویب مجلسین رسید مسئولیت سازمان برنامه با شخص خود بنده خواهد بود و هفته‏ای دو مرتبه هم خود بنده خواهم رفت در سازمان برنامه و با همکاری آقای مهندس خسرو هدایت ان‏شاءالله بتوانیم آن‏طوری که همه می‏خواهند سازمان برنامه را اداره کنیم (ان‏شاءالله).

۴- تقدیم دو فقره نامه به وسیله آقای خرازی و یک تلگراف به وسیله آقای بزرگ ابراهیمی

رئیس- وارد دستور می‏شویم آقای خرازی.

خرازی- دو فقره نامه هست یکی از طرف بازرگانان حریق‏زده دالان ملک در عاشورای سه سال قبل و یکی راجع به انجمن‏های بی‌سیم و سید و خندان که تقدیم مقام ریاست می‏کنم.

رئیس- آقای بزرگ ابراهیمی.

بزرگ ابراهیمی- یک تلگرافی از عشایر مهاباد است که آبزار انزجار از تحریکات خارجی کرده‏اند و اظهار ارادت و خدمت به مملکت که پیشگاه مجلس شورای ملی تقدیم می‏کنم.

۵- تصویب اصلاح مجلس سنا در لایحه اجازه تحصیل اعتبار جهت ساختمان سد لار و لتیان

رئیس- لایحه سدهای لار و لتیان که به مجلس سنا فرستاده شده بود یک اصلاحی عبارتی شده نامه مجلس سنا و آن اصلاح قرائت می‏شود.

(به شرح زیر قرائت می‏شود)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

لایحه شماره ۱۵۴۹۸ ۸/ ۱/ ۱۳۳۷ دولت راجع به اجرای ساختمان سدهای لار و لتیان که طی مرقومه شماره ۲۲۷۱۱ ۱۳/۱۱/۱۳۳۷ از مجلس شورای ملی به مجلس سنا رسیده است. اینک یک نسخه از لایحه مصوبه فوق برای استحضار عالی و طرح در مجلس شورای ملی به ضمیمه ایفاد می‏گردد.

رئیس مجلس سنا- محسن صدر.

رئیس- اصلاحاتی که شده قرائت می‏شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

در ماده واحده در بند یک برای انجام مطالعات کامل سد لار و لتیان، در مجلس شورای ملی فقط لتیان بوده است و در مجلس سنا لار و لتیان تصویب شده‏است. در قسمت دوم نوشته شده‏است برای ساختمان و تأسیسات سد لار تا میزان ۴۷ میلیون دلار از مؤسسه مزبور در صورتی که از مؤسسه دیگر باشد با تصویب مجلسین (با تصویب مجلسین) اضافه شده‏است (چند نفر از نمایندگان- اشکالی ندارد).

رئیس- آقایانی که با این دو اصلاح موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد به دولت ابلاغ می‏شود.

۶- شور دوم و تصویب گزارش کمیسیون نظام راجع به اصلاح قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی.

رئیس- شور دوم لایحه اصلاح قانون استخدام نیروهای مسلح که از کمیسیون رسیده مطرح است قرائت می‏شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

گزارش از کمیسیون نظام به مجلس شورای ملی کمیسیون نظام لایحه ارسالی از مجلس سنا راجع به اصلاح قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی را با حضور آقای معاون وزارت جنگ برای شور دوم مورد رسیدگی قرارداده با توجه به پیشنهاد واصله خبر شور اول را عیناً تأیید و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم می‏دارد.

۱- قسمت دوم بند (د) ماده پانزده قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی به طریق زیر اصلاح می‏شود:

۲- در صورتی که مبادرت به اعمال و رفتار خلاف حیثیت و شئون نظامی و یا مصالح ارتش بنماید «با رعایت مواد ۱۱۳ و ۱۱۵ و ۱۱۸ این قانون». ضمناً در ماده ۱۱۳ این قانون و در کلیه مواردی که اختیاراتی برای رؤسای ستاد نیروهای سه‏گانه منظور شده عبارت (رئیس ستاد) به عبارت (فرمانده نیرو) تبدیل می‏گردد.

۲- تبصره بند الف ماده ۳۲ قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی به طریق زیر اصلاح می‏گردد:

تبصره- مدت توقف در درجات سرتیپی و بالاتر و همچنین برای افسران خلبان نیروی هوایی از سرهنگی و بالاتر منوط به اراده سنیه شاهانه است. ترفیع افسران خلبان کاری در هر موقع سال و در تمام درجات بدون رعایت حداقل مدت توقف در درجه مربوطه نیز منوط به اراده سنیه شاهانه خواهد بود.

۳- تبصره زیر به بند ب ماده ۳۲ قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی اضافه می‏شود:

تبصره- چهار ترفیع درجه‏داران خلبان شکاری در صورت اقتضای اراده سینه شاهانه در هر موقع سال و در تمام درجات بدون رعایت حداقل مدت توقف و در درجه مربوطه نیز می‏تواند عملی گردد.

مخبر کمیسیون نظام

بزرگ ابراهیمی.

رئیس- ماده واحده مطرح است آقای خلعتبری.

خلعتبری- عرض کنم بنده وقتی که لایحه‏ای از ارتش اینجا می‏آید خود بنده هم از اشخاص هستم که همیشه تصویب می‏کنم و تجلیل ارتش و تقویت ارتش را عقیده دارم. اگر امروز هم عرض می‏کنم برای اظهار علاقه به ارتش است. برای اینکه ارتش ما یک وقتی صورتی داشت و حالا یک صورتی یک وقتی یک اشخاصی حقوق معینی می‏گرفتند و می‏آمدند در ارتش خدمت می‏کردند ولی حالا تمام افراد خانواده‏های مردم در ارتش هستند و ارتش ملی است (صحیح است). بنابراین هرکسی طالب این است که وضع ارتش ما روزبه‏روز بهتر بشود. تذکری که می‏خواهم بدهم به همین منظور است چون یک وقتی در مملکت در زمان جنگ دیده شد

که ارتش ما در بعضی مناطق مملکت نمی‏توانست برود و بعد وقتی که ارتش رفت آقایان دیدند که در آذربایجان مردم از کثرت وطن‏پرستی حتی آمده بودند که جلوی افراد سرباز بچه‏های‏شان را قربانی بکنند. این دلیل این است که این مرکز یک مرکز بسیار مؤثر و لازمی است برای مملکت و ملاحظه می‏فرمایید که به همین دلیل وقتی می‏خواهند وضعی را منقلب بکنند یا داخل آنجا را تکان می‏دهند یا سعی می‏کنند که رابطه ارتش با مردم را به هم بزنند. تبلیغات کمونیست‏ها در زمان جنگ و بعد از آن همیشه متوجه ارتش بود که بین مردم و ارتش ایجاد کدورت و بدبینی نمایند. برای اینکه اگر ایجاد کدورت و بدبینی شد آن وقت فرق می‏کند تا اینکه یک ارتش باشد که بین مردم محبوب باشد. آن وقت مردم با یک چنین ارتشی که عرض کردم در مواقع سخت همکاری خواهند کرد و به همین جهت این پیش‏بینی که در این لایحه شده‏است برای حفظ شئون و حیثیت ارتش است. بنده با ذات و اصل این لایحه مخالف نیستم. از آقای معاون وزارت جنگ هم تشکر می‏کنم و همین‏طور از آقای وزیر جنگ که این لوایحی که می‏آورند به قصد اصلاح ارتش است. ولی آقایان وقتی که قانون و مقرراتی را که تصویب می‏کنند نظرتان باشد و عمل هم طوری بکنید که قانون به نتیجه برسد. بنابراین برای حفظ شئون ارتش در کشور اگر یک فردی فرض بفرمایید خطایی کرد در میان ارتش هم افراد خطاکار مثل تمام تشکیلات ایران و هر مملکتی هست و به‏طور کلی هم این قابل جلوگیری نیست اما می‏شود تبعیت کرد. و افراد خطاکار را که در لباس مقدس نظامی به مردم تجاوز و تعدی می‏کنند اینها را گرفت و مجازات کرد و از ارتش بیرون کرد برای اینکه اگر چند مورد دولت این کار را کرد آن وقت خود مردم معتقد می‏شوند که خود دستگاه دولت و وزارت جنگ معتقد به این است که ارتش را باید از افراد ناپاک که خلاف مصلحت ارتش عمل می‏کنند پاک کرد. در این چند سال اخیر هر وقتی که قدرت دولت زیاد شده‏است افراد دستگاه‏های دولت سعی می‏کنند که از آن قدرت سوءاستفاده بکنند، این حسابش از حساب دولت جداست ولی اگر زیاد و موارد متعدد پیدا کرد آن وقت مردم اگر تبلیغات شد این را به حساب دستگاه ارتش و دولت می‏گذارند و این آن چیزی است که ما می‏خواهیم. من باب مثال عرض می‏کنم که آقای صدرزاده می‏دانند که حق‏الوکاله وکیل پنج درصد تا شش درصد و در حدود اینها است. بعضی از مردم در اراضی اطراف تهران می‏رفتند صاحب‏منصب آن ارتش را وکیل خود قرار می‏دادند و ۷۵ درصد هم از اصل زمین به عنوان حق‏الوکاله طبق سند رسمی می‏دادند برای اینکه از شرارت آن افسر استفاده بکنند. آن دیگر افسر نیست. آن لباس مال او نیست آن یک دزدی است که به آن لباس درآمده است به همین جهت اگر یکی یکی با لباس نماینده مجلس خواست دزدی بکند آن نماینده مجلس نیست. اگر کسی با لباس آخوندی و اهل علم عرق خورد و زنا کرد آن عالم نیست آن دزدی است که به آن لباس درآمده است آن لباس را باید از تنش کند تا مردم بدانند خوشبختانه وقتی که جناب آقای دکتر اقبال نخست‏وزیر شدند من دو سه مورد را که می‏دانستم به ایشان پیشنهاد کردم. گفتم آقا یک کمیسیونی در وزارت جنگ تشکیل بدهید و همین طور در استانداری‏ها که اگر افسرها به مناسبت موقعیت و لباس‏شان در شئون مردم دخالت کردند که سوءاستفاده از مقام باشد به فوریت تعقیب و تنبیه بکند. این کارها را هم کردند یک کمیسیون کردند در نخست‏وزیری از آقای مجلسی و آقای اشرف احمدی و تیمسار معاون وزارت جنگ و خود وزیر جنگ و در دو سه مورد تنبیه کردند. اما می‏خواستم بگویم این کافی نیست. شما باید مثل یک دستگاه مراقبت کنید که افسرهای شما خارج از شئون نظامی عملی نکنند و اگر مردند به فوریت که تنبیه‏شان کنید تا مردم بفهمند که این شخص در این لباس تعدی کرده است و قصد اولیای دولت و ارتش این نیست. این را من با نهایت خلوص نیت از لحاظ اینکه عدم رضایت ناشی از این قبیل اعمال در بعضی موارد سرایت نکند عرض کردم. عرض دومم این است که در همه جای دنیا افراد ارتش در امور مربوط به ارتش دخالت می‏کنند و حتی در بعضی ممالک هم دیدیم که حتی توی خیابان‏ها با لباس افسری می‏آیند. این اشخاص که تحمل ندارند لباس افسری را به خودشان ببینند بعضی از اینها وقتی که یک مقام و موقعیتی پیدا کردند آن ظرفیت را ندارند و از حد خود خارج می‏شوند. حالا مثال عرض می‏کنم این آمریکایی‏ها را می‏بینید که چقدر مهربان و خلیق هستند.

افراد نظامی آنها را در زمان جنگ ملاحظه می‏فرمودید می‏زدند، بدمستی می‏کردند، از این کارهای زشت می‏کردند، برای اینکه ظرفیت تحمل این قدرت را نداشتند. در این چند سال با کمال تأسف مشاهده کردم کارهایی را مأمورین کشوری می‏توانند انجام بدهند. اینها را بدون جهت به مأمورین لشکری مراجعه می‏کنند مقصود بنده وزرا نیستند. برای اینکه رئیس‏الوزرا حق دارد یک نفر را بیاورد در کابینه بگوید من می‏خواهم با این همکاری سیاسی بکنم. ولی کارهایی که با مردم تماس دارد اگر بگویند که مردم مأمور دولت را ببینند ملاحظه می‏کنند و نظامی را ببینند ملاحظه می‏کنند. به خدا اشتباه است مردم ایران بسیار نجیب و بسیار مطیع مقررات هستند. سوپور و رفتگر هم اگر یک عملی بر علیه یک نفر بکنند از طرف مردم مقاومت نمی‏شود این را ما همه دیده‏ایم. حالا کارهایی را که مربوط به اجرای دستگاه‏های اداری است وقتی شما این را به افراد دیسیپلینه احاله کردید یک افرادی که وظیفه‏شان این است که تحکم می‏کند از طریق عمل با افراد کشوری تفاوت دارد بعضی اوقات در غیرموقع قدرت به کار برد اسلحه به کار می‏برد و این اسباب دلتنگی مردم از برادران نظامی ما می‏شود. مازندرانی وقتی دید یک کسی شده برای اجرای یک امر و یک وظیفه‎ای برایش فرق نمی‏کند یا گیلانی یا هرجای دیگر مملکت همین‏قدر که مأمور دولت است اطاعت می‏کند و می‏گوید که این به حساب مأمور دولت است و این کار را کرده است اما خدای نکرده اگر شما جایی رفتید و مأمورین شما خواستند با اسلحه این کار را انجام بدهند عصبانی می‏شوند و خشونت به خرج می‏دهند و آن وقت بدون جهت خشونت و اسلحه و قدرت در برابر مردمی به کار برده می‏شود که آن مردم ارتش و صاحب‏منصبان ارتش را مثل برادر و جان خود دوست دارند.

این است که بنده می‏خواستم خواهش کنم از دولت که امور اجرایی را در هر یک از ادارات می‏خواهد باشد از بازرسی می‏خواهد باشد، از جنگلبانی می‏خواهد باشد، از امور کشاورزی می‏خواهد باشد به ارتش محول نکنند. البته یک وقت است که سیلی پیش می‏آید، یک وظایفی پیش می‏آید ارتش می‏آید به مردم کمک می‏کند. خیلی ممنون هستم در خیلی از موارد ارتش کمک‏های مؤثر کرده ‏اما آن موقتی است. انجام وظیفه‎ای کرده ‏اما ارتش و این دستگاهی که باید منزه از این کارها باشد این را وارد کارهای اجرایی کردن، این سربازهای شریف را، این برادرهای ما را که با کمال حسن‏نیت و سادگی می‏خواهند خدمت کنند دستورات را اجرا کنند اینها را دنبال کشاورزها این‏طرف و آن‏طرف فرستادن در بین عشایر و ایلات صلاح نیست. کارهای اداری و اجرایی با ژاندارمری است و اینکه در این لایحه در نظر گرفته شده کارهای اجرایی چطور بشود مصلحت قشون ایجاب می‏کند که برادران سرباز ما برای کارهای اجرایی مأمور نشوند. فقط برای حفظ حدود و ثغور مملکت موظف باشند این عرایض را از روی خلوص نیت عرض کردن و امیدوارم مورد قبول واقع شود (احسنت).

رئیس- آقای دکتر دادفر.

دکتر دادفر- فرمایشات جناب آقای خلعتبری واقعاً برای بنده قابل استفاده بود و بنده هم به سهم خودم خواستم در موافقت با این لایحه عرایضی به سمع مبارک نمایندگان محترم برسانم. البته مسلم است در سنوات اخیر ارتش ما چه از لحاظ کیفیت یعنی کیفیت نظامی و چه از لحاظ سلوک با مردم به اندازه‏ای پیشرفت کرده است که حقاً و فی‏‏الحقیقه می‏توان گفت که ارتش به تمام معنی ملی است دلیل این امر عبارت از این است که پس از گذشتن قانون انجمن شهر آقایان افسران رادر اغلب از شهرها و همچنین درجه‏داران را انجمن‏های شهر به عنوان‏ شهردار انتخاب مردند و این کار به جایی رسید که ستاد ارتش خودش بخش‏نامه کرد که هر افسری قبول شهرداری بکند دیگر بعداً در خدمت نظامی نخواهد بود و جلوی این کار را ستاد ارتش گرفت. این امر دلیل محبوبیت و حسن انجام وظیفه افسران و افراد ارتش در ولایات بود که مردم شهرها و انجمن‏های شهر با آزادی کامل آنها را به سمت شهردار و سایر مقامات ملی انتخاب می‏کردند. بنده چند روز قبل در آذربایجان و مراغه بودم در یک شهر محدود و کوچک مراغه لشکر سه که شاید یکی از مهم‏ترین لشکرهای ایران اشد و اخیراً به آنجا منتقل شده و مردم این شهر با آنچنان فداکاری و با آنچنان از خود گذشتگی و رضایت تمام این افسران و گروهبانان را در این شهر به این کوچکی جابه‏جا کردند که واقعاً مایة حیرت است. برای اینکه در یک شهر مراغه پیدا کردن هزار خانه اجاره‏ای برای افسر و گروهبان قابل تصور نبود هرکسی خانه‏ای اطاقی را تهیه کرده است و به افسران و درجه‏داران داده است و وقتی با مردم تماس گرفتم می‏گفتند. اگر ما از افسران و افراد ارتش پذیرایی نکنیم اینها در بیابان که نباید بمانند اینها برادران ما هستند و حسن سلوک این افسران و فرمانده لشکرشان واقعاً قابل تقدیر است. آقایان یک کارمند رتبة پنج و شش یا یک دبیر نمی‏رود در تبریز یا مراغه درس بگوید.

ولی یک فرمانده سپاه یا لشکر دو سال یا سه سال در مهاباد و مراغه و سرحدات بدون اینکه حتی بخواهد به تهران بیاید می‏ماند. اینها از خودگذشتگی‏هایی است که برای حفظ حدود و ثغور این کشور متحمل می‏شود و مراقبت‏هایی است که می‏کنند و ما امیدواریم که ارتش ما روزبه‏روز قوی‏تر و برومندتر و خوب‏تر شود و از لحاظ کیفیت نظامی الان بهترین مهندسین و بهترین دکترها و بهترین نقشه‏کش‏ها را لشکرهای ما و ارتش ما دارد و بنده تقدیر می‏کنم بنده خواستم نظر معاون محترم وزارت جنگ را به یک مطلب جلب بکنم. آن این است که در این قواعد ترفیعات آقایان افسر آن‏طوری رعایت شود که اگر یک افسری توفیق حاصل نکرد در وقت خودش این را به حساب مقررات بگذارند نه به حساب اراده سنیه ملوکانه.

چون معمولاً رسم است که وقتی به کسی ترفیع می‏دهند بنویسند که بنا به اراده سنیه ملوکانه و وقتی کسی را هم به استدعای ستاد ارتش می‏خواهند بازنشسته کنند می‏نویسند بنا به اراده سنیه ملوکانه. این صحیح نیست اراده سنیه ملوکانه دربارة همه یک سال عمل می‏شود ولی طوری وانمود نشود که شاهنشاه موافقت نفرموده‏اند با ترفیع کسی در حالی

ممکن است که خود ستاد موافقت نکرده باشد به این ترتیب استدعا میکنم رعایت شود و امیدواریم که افسران و افراد ارتش ما روز به روز در راه خدمت به میهن توفیق حال کنند و مملکت ما را از گزند حوادث همانطوری که در طول سالیان دراز حفظ کرده‌اند حفظ کنند.

رئیس – آقای بزرگ ابراهیمی

بزرگ ابراهیمی (مخبر کمیسیون نظام)- بیاناتی از طرف دو نفر از همکاران محترم شد راجع به ارتش بنده به نام مخبر کمیسیون و هم به نام یک فرد اجازه میخواهم که توضیحات مختصری عرض کنم وضعیت مملکت قبل از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ برای همه ما مشهود است بعد از آن مملکت به قدری از هم پاشیده بود که شخص اول یعنی ناجی حقیقی این ملت مجبور بود از قدرت ارتش برای ارائه طریق به سرکشان این ملت استفاده بکند اگر ارتش شاهنشاهی آن زمان نبود و اگر خدمات شبانه‏روزی افسران آن روز نبود مملکت امروز به این پایه نبود که شیخ خزعلها، صولت‏الدوله قشقایی‌ها، جوانرودی‌ها الوار که واقعاً خدمتگذار بودند نمی‏فهمیدند حتی سوادکوه و حتی جنگل‌های مازندران و گیلان که جناب آقای خلعتبری نسبت به آنها خیلی عاطفه دارند همه در اثر فداکاری سربازان و افسران منظم شد و امنیت مملکت به راه افتاد (صحیح است) البته او ناچار بود کسی که میخواست آن روز مملکت را از آن هرج و مرج خارج کند این قدرت را عمل کند آن هم هرج و مرجی که در خود این تهران وزیر وقت را یک نفر خان از کالسکه پیاده میکرد و میبرد توی خانهاش به چوب میبست جلوی این خانخانی فقط با ارتش گرفته شد ولی امروز در ارتش باید دید افسر چه وظیفه‌ای دارد و به چه کاری مشغول است امروز یک افسر پس از ۱۲ سال تحصیلات دبستان و دبیرستان با داشتن معلومات کامل علمی و ریاضی وارد دانشکده افسری میشود سه سال باید زحمت بکشد پایه معلومات ریاضی خودش را به جایی برساند که بتواند تمام شئون ارتش را فرا بگیرد این تحصیلات عمومی است بعد از آن باید به رود به گور تخصصی دانشگاه نظامی یک سال یا حداقل ۶ ماه بسته به آن دسته‏ای است که انتخاب کرده است زحمت بکشد این افسر ستوان دوم میآید بیرون تازه چه وظیفه‌ای دارد؟

او باید سرباز باسواد و بیسواد ایران را در سربازخانه‌ها در کوهستان در دشت و در بیابان سرما و گرما شب و روز آموزش بدهد که به اسلحه‌هایی که امروز در دول رافیه و سربازهای دارای معلومات زیاد دکتر و لیسانس فرا میگیرند به اینها حقنه بکند این دیگر وقت ندارد برود در کارهای خارج از موضوع ارتش دخالت کند، اما مسئله‌ای که مورد نظر جناب آقای خلعتبری است مسئله گارد جنگل است بنده خودم هم متوجه هستم چون افتخار همکاری ایشان را در کمیسیون دادگستری به امر رفقا دارم به این امر توجه دارم متوجه این مطلب هستم قربان گارد جنگل با ارتش حسابش جدا است همانطور که ژاندارمری و شهربانی و امثالهم حساب‏شان جدا است این هم یک قسمت مسلحی است که لباسی که تن او میکنند شاید ۵۰ درصد شبیه ارتش باشد در کمیسیون دادگستری من توضیح عرض کردم جنگل‌های ایران تنها شمال نیست.

رئیس – در موضوع لایحه بفرمایید در اینجا جنگل‌ها مطرح نیست.

بزرگ ابراهیمی- چشم قربان از این قسمت صرفنظر کردم (احسنت) اما اینکه آقای دکتر دادفر فرمودند اراده سنیه ملوکانه برای افسر ارتش بازنشستگی یک افتخاری است افسر ارتش هیچوقت به نام تنبیه بازنشسته نمیشود خدمتش را به پایان می‏رساند بعد بازنشسته میشود اما راجع به این لایحه اینجا دقت شده است که هر افسری هر سربازی هر شخصی که منسوب به ارتش است اگر خدای نخواسته برخلاف شئونات ارتش عمل کوچکی کرد قبل از اینکه یک دستگاه محاکمه عریض و طویل رسیدگی بکند یک کمیسیون از وزیر جنگ رئیس ستاد بزرگ ارتشداران، فرمانده نیروی مربوطه و دو نفر دیگر فوراً درباره او تصمیم میگیرند که این را از خدمت خارج بکنند یا نکنند و این لایحه به این منظور آمده است خدمت آقایان که دیگر محتاج نباشد دادستان و بازپرس و این سختترین مجازاتی است که برای افراد ارتش در خدمت ارتش تعیین میکنند پس تمام منظور آقایان در این لایحه جمع است و به عقیده بنده این لایحه اجازه نمیدهند به هیچ کس که پس از این اعمال قدرت بکند و از وضعیت خودش یک وجب پا به کنار بگذارد و این را به آقای خلعتبری مطمئناً قول میدهم که امروز سرباز و افسر اصولاً نمیتوانند به هیچ کاری دخالت بکنند جز موضوع تعلیم و تربیت در سربازخانه.

رئیس – آقای خلعتبری طبق ماده ۸۲ اجازه خواسته‌اید اگر تحریفی شده بفرمایید.

خلعتبری- بنده میخواهم از ماده ۸۲ استفاده بکنم و عرض کنم که بنده با کمال حسن نیت تذکراتی که دادم مربوط به گارد و جنگل نبوده و بنده گارد جنگل را خودم نظامی نمیدانم گفتم در تمام اداراتی که نظامی‌ها امور را به عهده دارند از جمله برای توضیح عرض کردم در جنگلبانی عده‌ای افسر در مقام بازرسی هستند سرهنگ و سرگرد اینها جزء کادر نیستند افسر هستند بنده دو سال پیش هم در مجلس عرض کردم که یک نفر از اینها توی گوش یک زارعی زده بود از زارعین اعلیحضرت همایونی بنده شکایت کردم رسیدگی کردند ولی همه مردم که شکایت نمیکنند، همه هم وسیله شکایت ندارند گفتم که سرتیپ و سرهنگ و سرگرد حیف است که مصادف به شوند با مردم با رعیت و با مردی که کارهای عادی زندگی دارند و در اینجا با هم برخورد بکنند بنابراین هیچ راجع به جنگل عرضی نکردم و انتظار هم نداشتم که همکار محترم این طور تفسیر بفرمایند برای اینکه اگر جنگل نباشد مردم مازندران باید از گرسنگی بمیرند. (احسنت)

رئیس – دیگر چون کسی اجازه صحبت نخواسته است رأی میگیریم به ماده واحده آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد کلیات آخر مطرح است مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) رأی نهایی گرفته می‏شود آقایان موافقین قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد به دولت ابلاغ میشود.

۷- بیانات بعد از دستور آقایان: ارباب- پرفسور اعلم- مشایخی- مهندس اردبیلی

چون دیگر چیزی در شور نیست بر طبق تبصره ۲ ماده ۶۶ بعضی از آقایان اجازه صحبت خواسته‌اند آقای ارباب.

مهدی ارباب- این روزها ایرانیان مشرف به خلیج فارس اجتماعات نموده جنبش ملی خودشان را نشان دادند که من در این جا به عموم مردم سکنه بندرعباس و میناب و جزایر خلیج‏فارس که بار دیگر صفت وطنپرستی و شاه‏دوستی خود را به معنا ظهور و بروز رسانیده‌اند، درود میفرستم (علامه وحیدی – همه جای ایران اینطور است) و همه جای دیگر تلگراف‌های زیادی رسیده است که بنده را مکلف کرده‌اند به عرض آقایان محترم برسانم که بنده از خیلی از آن تلگراف صرفنظر کرده و فقط با اجازه آقایان دو قسمتش را قرائت میکنم این تلگراف از میناب است «توسط ارباب مجلس شورای ملی به طوری که خاطر عالی مستحضر است مدتی است بعضی از رادیوهای بیگانه شروع به هرزهدرایی و اهانت به مقدسات و به رهبران ملی ما کرده‌اند و بدین وسیله قلوب عموم میهنپرستان و شاه‏دوستان به خصوص اهالی جنوب و مردم مرزنشین را جریحهدار نموده‌اند از حضور آن جناب استدعا داریم که از دولت جناب آقای دکتر اقبال بخواهید که به نیروی خللناپذیر و اراده آهنین ملت غیرتمند و شاه‏دوست هرگونه یاوهسرایی‌های رادیوی جسور پاسخی محکم داده تا بیش از این به خود اجازه هرزه‏درایی ندهد از طرف قاطبه اهالی میناب جواد احمدی و چندین امضای دیگر و نظیر همین تلگراف دیگری است که چون مفادش همین است تقدیم مجلس میکنم و نمی‏خوانم ولی یک تلگراف دیگر هست که مربوط به روز ملت است (صارمی – تلگرافات خیلی زیاد است از تمام نقاط ایران است) اجازه میخواهم که آن را هم عرض کنم «وسیله ارباب ساحت مقدس مجلس شورای ملی روز مقدس ملت ایران ۹۹ اسفند ماه روی که عده معدودی وطنفروش و اجنبی‏پرست تحت تأثیر و تبلیغ شوم اجانب و حب جاهطلبی عده‌ای بیفکر و لاابالی عقیده داشتند تیشه به ریشه این کشور کهنسال بزنند و مسیر تاریخ پرافتخار و قدیمی‏ترین سلطنت مشروطه ایران را تغییر و کشور و ملت ایران را برده و اسیر اجانب نمایند ولی خدا نخواست و ملت هوشیار و وطنپرست و شاه‏دوست که علاقه قلبی و ناگسستنی شاهنشاه معظم و وفادار و باایمان به تخت تاج سلطنت مشروطه کشور خود بودند از زن و مرد و بزرگ و کوچک غنی و فقیر دست توسل به دامان شاهنشاه عظیمالشأن خود زدند و با کوبیدن مشت محکم به دهان اجنبی و اجنبی‏پرستان از این حادثه شوم و خطرناک جلوگیری نمودند اینک اهالی شاه‏دوست و میهنپرست بندرعباس این روز بزرگ تاریخی و ملی را جشن گرفته و تبریکات خالصانه خود را به حضور قاطبه نمایندگان محترم ملت ایران تقدیم و سلامت ذات مبارک شاهنشاه معظم و بقای تاج و تخت کشور عزیز ایران را توأم با موفقیت و سرافرازی مجلس محترم شورای ملی از درگاه خداوند متعال خواستاریم حاج مختار مشیر و چندین امضای دیگر اما نکته‌ای که امروز می‏خواستم به عرض آقایان برسانم البته در جراید مطالعه فرموده‌اند که این حمید یک دست جانی معروف را دادگاه آبادان محکوم به دو سال زندان کرده است بنده نمیدانم این موضوع ۳۵ نفر که در یک جزیره‌ای که آثار زندگی و حیاتی وجود نداشته آیا برده و تلف کرده یا خیر؟ اگر چنین خیانت بزرگی شده آقایان دو سال حبس برای این کافی نیست، بلکه یک دفعه اعدام هم کافی نیست منتهی یک جان دارد و یک دفعه گرفته میشود و اگر این مطلب صحیح نبوده است پس دو سال حبس برای چیست (اکبر- محکمه تشخیص داده است) اگر قانون نداریم طرحی امضا کنید اما این خیلی رقت بار است اگر صحت داشته باشد که ۳۶ نفر مردم بی‏گناه را به این شکل فجیع از بین ببرند، اینها بشرند اینها ایرانی‌ها بوده‌اند منتهی جاهل بوده‌اند اگر قانون نداریم دولت قانون بیاورد (دکتر شاهکار – قانون داریم آقا) این چنین جانی را حق نیست، انصاف نیست تشویق بکنیم و هر چه جانی است در ناحیه جنوب تشویق به شوند استدعا میکنم به این موردر آقایان توجه بفرمایند دولت را مکلف بکنند اگر قانون ندارد و قانون بیاورد

والا خودمان طرح امضاء بکنیم و یک چنین جانی را تشویق نکنیم.

رئیس – آقای پرفسور اعلم.

پرفسور اعلم- دیروز یک نفر این نوشته را که از روی ردیو مسکو نوشته بود برای من آورد و گفت اگر دولت مصلحتی در کار دارد و جواب نمیدهد شما که آزاد هستید و نماینده ملت هستید چرا جواب نمیدهید من گفتم که اولاً دولت ادب را از بیادبان آموخته و جواب یاوه‏سرایی خاموشی است و شاید نخواست بگوید اما من فردا در جواب رادیوی مسکو از پشت تریبون بعضی از نکاتش را تجزیه و تحلیل خواهم کرد به این جهت بود که اینجا خدمت آقایان مصدع شدم اولاً به نظرم وقتی که صحبت باادب و نزاکت منطبق نباشد و اساسی نباشد اثر سوء میبخشد (صحیح است) و این یاوه‏سرایی‌های رادیوی مسکو ما را و احساسات شاهدوستی و میهنپرستی ما را متبلورتر و محکمتر میکند (صحیح است) رادیو مسکو میگوید به موجب فرمان ملوکانه مردم ایران اعلام شد (رامبد – هر مزخرفی که میگویند و هر غلطی که میکنند نباید پشت تریبون گفته شود) آقا اجازه بدهید.

رئیس- صحبت خودتان را بکنید بین الاثنین صحبت نکنید.

پرفسور اعلم – شما یکهو چرا ترقه شدید این روز را روز شاه اعلام کردند من میگویم روز نهم اسفند روز ملت است و مربوط به شاه نیست روز نهم اسفند سی و یک و روز نهم اسفند سه روز پیش که سیصد هزار نفر جمعیت از پیر و جوان ایران تشکیل شده بود فقط و فقط برای روز پیروزی ملت است این روز روز پرسرور و روز احساسات مردم دلیر ایران است و ما این روز را روز شاه اعلام نکردیم روز ملت ایران اعلام کردیم (علامه وحیدی – چه گفته است؟ روز شاه؟ شاه هم ملت است فرق نمیکند) ای دروغگو چرا دروغ میگویی؟ این روزی که همان رادیو مسکو میگوید روز ملت ستمدیده ایران بلی ملت ایران ستمدیده است و شما ۱۵۰ سال است که به ما ستم میکنید والا ملت ایران ستمدیده نیست ملت ایران ملت رشیدی است ملتی است که در فکر چاره است و آن ملتی که در فکر چاره نیست بیچاره است و همین در فکر چاره بودن است که خار چشم رادیو مسکو است و به همین جهت رادیو مسکو حمله میکند چون در فکر چاره‌ایم رادیو مسکو میگوید که این روز نهم اسفند برای زاغه‏نشینان بود من میگویم بلی ما همان ملتی هستیم که در ظرف ۲۴ ساعت زاغه‏نشینان جنوب تهران را به بهترین خانه‌ها بردیم.

رئیس- آقای پرفسور مگر نمیخواهید تمام کنید؟

پرفسور اعلم – قربان زود تمام میکنم شکی نیست من نمیگویم که سطح زندگی ملت ایران خیلی بالا رفته، ولی شکی نیست که قدم‌های خیلی مؤثری برای بالا بردن سطح زندگی آنها برداشته شده و همین قدمهاست که رادیو مسکو را نگران کرده است و همین قدمهاست که باعث این حرف‌ها شده است، میگوید کارگران ما از بام تا شام کار میکنند، زحمت میکشند، آقا مگر کارگرهای روسیه خوابیده‌اند تا از کاخ کرملین شام و ناهار برایشان بیاورند؟ از تمام دنیا کارگران روسیه وضع معاش‏شان وضع زندگیشان به مراتب بدتر از تمام کارگران دنیاست (علامه وحیدی – بدبختترین کارگران دنیا هستند) ای کاش میآمدند میدیدند ما سرحدات‏مان را باز کرده‌ایم که همه بیایند و ببینند اگر عیبی در کارشان نیست چرا دیوار آهنین دورشان کشیده‌اند بنده از کار کردن اجباری در سیبری و گودال‌های سیبریه حرفی نمیزنم که هر روز هزاران نفر به انواع و اقسام شکنجه‌ها از بین میروند، این جشن جشن بزرگ ملت ایران است از خرد و کلان و بزرگ و کوچک همه در این جشن شرکت کرده‌اند، زنده باد ملت ایران، پاینده باد شاه، ولی در یک قسمتش میگوید این جشن برای بیوه‏زنان افسرانی است که اعدام شده‌اند ما به مصلحت چهار نفر افسر را برای خیانت مسلم اعدام کردیم، باز هم اگر افسری خیانت کرد اعدام میکنیم، هیچ عیبی ندارد ۵۰ میلیون آدم را میکشید و نوحهسرایی برای زن و بچه آنها نمیکنید، در مجارستان صدها هزار نفر را تیرباران کردید و کشتید برای آنها نوحهسرایی نمیکنید برای چهار نفر افسر خائن نوحهسرایی میکنید؟ بلی این جشن برای اعدام آنهاست برای خیانت آنهاست برای اعدام آنهاست، هر کس خیانت کند باید جشن گرفت که اعدام بشود کشتارهای دسته‏جمعی، محاکمات دسته‏جمعی خیانت‌های دسته‏جمعی روسیه هنوز فراموش نشده واقعاً منطق عجیبی است. هر کاری که آنها میکنند خوب است و هر کاری که ما برای حفظ استقلال خودمان میکنیم رادیوی مسکو میگوید که ساختگی است وقاحت هم حدی دارد. رادیو مسکو در یک قسمت دیگر میگوید کاخ مرمر در نور چهل چراغ‌های رنگی غرقه بود، مثل اینکه در کاخ کرملین پیهسوز میسوزد، آقا کاخ کرملین ابهت و جلالش که از همه کاخ‌های دنیا بیشتر است، یک کاخ مرمر شاه ما دارد که آن هم برای آن که ملت ببیند چه در تویش میگذرد دستور فرمودند نرده گذاشته شود، ایا سران کرملین جرأت میکنند چنین کاری بکنند؟ کسی جرأت میکند وارد کاخ کرملین بشود؟ یا کسی میتواند چپ نگاه بکند این مهملات چیست؟ مینویسد در کاخ مرمر جام‌های بلورین صدا میکند، این مهملات چیست؟ مگر در کاخ کرملین با ظرف سفالینی آن میخورند؟ این حرف‌ها چیست؟ این مهملات چیست؟ مهملات هم حدی دارد دروغ هم حدی دارد، هر چیزی حدی دارد و مهمل هم برای خود حدی دارد مهملات اینها حدی هم ندارد (خنده نمایندگان) مهمل هم یک منطقی دارد مهملات اینها همان منطق مهملی را هم ندارد (بیات ماکو- خیلی مهمل است) رئیس مملکت ما شاهنشاه ما ثابت کردند که در زندگی ساده و دموکراتیک سرآمد رؤسای ممالک جهان هستند رئیس مملکت ما غالباً به میان مردم میآید در همین چند روز پیش در ورامین برای تقسیم املاک رئیس مملکت ما رفت میان مردم (صحیح است) جز با میهندوستی و شاهدوستی مواجه نشد همه احساسات مردم به پایش ریخته شد آیا سران کرملین جرأت دارند دماغ‏شان را بیاورند بیرون بسمالله یکیشان چرا مهمل میگویید آن وقت این شاه از این ملت می‏ترسد؟ ما آن چنان علاقه‌ای به شاهمان داریم که با جان‏مان ازش دفاع میکنیم آیا سران کرملین هم این کار را میکنند؟ همین‏جور پشت سرهم دارند از بین میروند در یک ارتیکل دیگر نوشته است این دیگر خوشمزه است استدعا میکنم توجه بفرمایید خاتمه میدهم عرایضم را می‏نویسد این جشن برای ملتی است که پ. ل‌هایی که از فروش املاک گرفته شده شاه فرستاد به بانک‌های خارجی من پشت این تریبون هم آواز با تمام وکلا هستم و میگویم که‌ای مرد درغگو این مرد فتنهجو تو اگر سراغداری یک شاهی از این پول در یک بانکی هر چه سراغ داری من به ملت ستمدیده و بدبخت روسیه واگذار میکنم و شاه ما هم همینطور اما به شرطی که این پول باشد اگر باشد چون این نیست دروغ است این پول در بانک عمران که برای بالا بردن سطح فرهنگ و سطح زندگی و معلومات همین کشاورزان است گذاشته شده (مشایخی- و در تهران) و در تهران و اما اگر دیدی تو پیدا کردی ما میدهیم به تو شخص اول مملکت میدهد اما به یک شرط به شرطی که برای آدمکشی خرج نکنی این پول را برای سوخت و برای لباس آن کارگرانی که در زاغه‌های سیبری کار میکنند خرج کنی این پول را من از طرف شاهنشاه هدیه می‌کنم رادیو مسکو هرقدر حرف بزند دو نتیجه میگیرد یکی اینکه ما را به هم نزدیک میسازد و ما اجازه نمیدهیم به سایرین که به ما بیاحترامی بکنند ما ممکن است که بین خودمان اختلافاتی داشته باشیم اما خارجی غلط میکند که به مقدسات ما بیاحترامی بکند اما یک نتیجه می‏خواهم بگیرم آن هم این است که ملت ایران یک چیز میفهمد و آن این است که این ماسک را دو مرتبه برداشت و برای برداشتن این ماسک علتی است که آن علت پیست؟ برای اینکه ما فهمیدیم ما متوجه شدیم روز نهم اسفند رشد ملی خودمان را نشان دادیم برای اینکه در فکر چاره هستیم به همین دلیل یک بار دیگر به اینها میگوییم یک بار دیگر ما را مجبور کردید که از شما بپرهیزیم و ما برای دفاع و حفظ استقلال خودمان با هر مملکتی که صلاح بدانیم قرارداد میبندیم شما بخواهید یا نخواهید مرگ یک بار شیون یک بار.

رئیس– آقای رامبد توضیحی دارید بدهید.

رامبد– بنده ضمن تأیید کامل بیانات همکار محترم جناب آقای پرفسور اعلم که در واقع زبان عموم همکاران و ملت ایران بود خواستم عرض به کنم که اعتراض بنده فقط از این جهت بود که مزخرفاتی که ملت ایران هم گوش نمیدهد چرا از دهان جناب عالی یک بار باید تکرار شده باشد ولی با توضیحاتی که فرمودید بنده از جنابعالی هم معذرت میخواهم.

رئیس– آقای مشایخی

مشایخی– به طوری که آقای وزیر امور خارج در گزارش مشروح خود در جلسه خصوصی مجلس شورای ملی بیان فرمودند دولت شوروی در ۲۸ دسامبر گذشته درصدد جلب موافقت دولت ایران برای انعقاد پیمان عدم تجاوز برآمد و دولت ایران هم طبق رویه مسالمتآمیز که در پیروی از منویات اعلحضرت همایون شاهنشاهی داشت با این پیشنهاد و با طرحی که به طور غیررسمی ارسال داشته بودند مخالفتی ننمود مشروط بر آن که مواد آن تعارضی با تعهدات دیگر ایران با سایر ملل که براساس منشور ملل متحد است نداشته باشد و روی همین اصل زمینه عهدنامه هم برای اصلاح عهدنامه تأمینیه ۱۹۲۷ تهیه کرد و ضمن آن تذکر داد که مواد ۵ و۶ قرارداد ۱۹۲۱ چون تحت شرایط خاص و در اثر اوضاع و احوال مخصوصی بسته شده با توجه به نامه سفیر کبیر وقت شوروی و پروتکلی که در آن تاریخ امضاء شده مورد ندارد و از اعتبار افتاده است و دولت شوروی طرح متقابلی تقدیم نمود که ضمن آن بدون اینکه اشاره به مواد باطله ۵ و۶ قرارداد ۱۹۲۱ شده باشد اظهار تمایل شده بود که دولت ایران صریحاً تعهد کنند که خاک او پایگاه نظامی دولت ثالث نشود و قوای مسلح بیگانه را به منظور تهدید امنیت شوروی در خاک خود راه ندهد.

دولت ایران این پیشنهاد را نپذیرفت و ضمناً به دولت تذکر داد که عهدنامه جدید نباید منجر به انزوای سیاسی ایران گردد.

در نتیجه این تذکرات با توافق قبلی هیئتی مرکب از نمایندگان شوروی تحت ریاست معاون وزارت خارجه آن دولت به تهران آمدند و مذاکراتی صورت گرفت که ضمن آن یادآوری شد که دولت ایران در پیمان تدافعی بغداد ثابت و پایدار خواهد ماند و بعد از این هم هر قراردادی که ناشی از آن باشد با هر مملکتی که مایل باشد

منعقد خواهد نمود ولی در عین حال حاضر است ضمن یک یا و ماده صریحاً تعهد کند که اولاً هر قراردادی که با دولت دیگر امضاء خواهد کرد صرفاً جنبه تدافعی داشته باشد تهدید و تجاوز به دولت شوروی نباشد و ثانیاً دولت ایران در خاک خود هیچ‏گونه پایگاه نظامی به هیچ دولتی نخواهد داد و برای رفع ابهام باید پایگاه نظامی هم به وسیله متخصصین نظامی و حقوقی تعریف و روشن شود و به طور پروتکل ضمیمه عهدنامه گردد. هیئت نمایندگی شوروی این تذکرات را به حسن قبول تلقی نکردند و باز همان حرف‌های گذشته را که بر علیه پیمان بغداد میزدند و جنبه تبلیغاتی داشت تکرار کرد و موافقت‏نامه دو جانبه ایران و آمریکا را در مورد تعهدات دفاعی و همکاری اقتصادی پیمان بغداد مانع مقصود اعلام نمود و مذاکرات قطع گردید.

این بود مختصری از گزارش آقای وزیر امور خارجه در موضوع مذاکرات اخیر ایران و شوروی و تصدیق میفرمایید که رویه دولت ایران در این مورد به هیچ وجه با موازین بینالمللی و منشور ملل متحد و نزاکت سیاسی مباینت و مغایرت نداشته است و عموم ملت ایران طرفدار رویه و خطمشی دولت بوده و خواهند بود.

من هر چه فکر میکنم علت سوءظن دولت شوروی را از ایران نمیدانم و نمیدانم به چه جهت دولت شوروی مایل است ما را از تعهدات دفاعی که طبق پیمان بغداد با دول عضو پیمان داریم منصرف و منحرف کند. مگر دولت اتحاد جماهیرشوروی که عضو یکی از دول نیرومند درجه اول دنیاست با میلیون‌ها قشون مجهز و قوای بری و بحری هوایی کامل و بمب‌های اتم و هیدروژن داخل در اتحادیه نیست و با دول دیگری قرارداد تدافعی ندارد.

اگر شوروی با آن قدرت نظامی که دارد نیازمند به دول هم پیمان باشد پس چرا کشور ایران که یک کشور کوچکی بیش نیست از پیمان تدافعی خود خارج شود مگر مرگ برای همسایه حق است این چه توقعی است که دولت شوروی از کشور ایران دارد آیا دولت شوروی متوقع است که کشور ایران در این دنیای آشفته که هر آن احتمال بروز حوادث ناگوار میرود دروازه‌های کشور پهناور خود را باز گذارد و در گوشه انزوا به خواب خرگوشی فرو رود؟ باید به دولت شوروی گفت که مگر خیال حمله به ایران داری که ایران را به ترک تعهدات دفاعی تشویق میکنی؟ آیا معقول است به مالک خانه تکلیف کنند که نیمه شب در منزل خود باز گذار و اسلحه که در دست داری دور بینداز و برای حفظ اموال و اثاثیه خود کوچکترین وسیله در نظر نگیر؟ اگر کسی چنین تکیفی کند آقا نباید تصور کرد که در این زمینه نیت سوئی در سر میپروراند دولت شوروی با کدام تضمین و به چه اطمینانی ایران را ترغیب به ترک تعهدات دفاعی مینماید مگر دولت شوروی نبود که در کنفرانس تهران شرکت داشت و استقلال و تمامیت کشور ایران را تضمین کرد پس چرا بعد از جنگ موقعی که قوای آمریکایی و انگلیسی ایران را تخلیه کردند شوروی قوای خود را در ایران نگاه داشت و سال‌ها کشور ما را تخلیه نکرد و علاوه بر نگاهداری قوا در آذربایجان وسایلی برانگیخت که نزدیک بود منجر به تجزیه ایران گردد دولت ایران در طی قرن‌ها هیچگونه تجاوزی به همسایه شمالی خود نکرده ولی تاریخ نشان میدهد که در طی قرن نوزدهم و بیستم مکرر از طرف دولت تزاری روس و هم چنین از طرف دولت اتحاد جماهیر شوروی مورد تجاوز قرار گرفته است. دولت تزاری روس از سال ۱۸۲۸ میلادی که قرارداد منحوس ترکمانچای را به ملت ایران تحمیل کرد تا موقعی که در چنگال انقلاب سرخ مضمحل و نابود شد مکرر در مکرر به کشور ایران تجاوز کرد در ۱۸۷۹ با دسایسی صاحب‏منصبان قزاق را به ایران فرستاد و قوای قزاق را در ایران تشکیل داد و همیشه از آنها برای مصلحت خود و بر علیه مصالح ایران و آزادی ایران استفاده میکرد دولت تزاری روس با تأسیس بانک استقراضی و با پرداخت وام با شرایط بسیار سنگین به عده از زمامداران و متنفذین و متمکنین وقت زندگانی اقتصادی کشور ایران را به مخاطره انداخت و به این وسیله مداخله علنی در امور داخلی و سیاسی ایران مینمود.

در انقلاب مشروطیت همان قوای قزاق را برای جلوگیری از نهضت آزادی‏طلبانه مشروطه‏خواهان برانگیخت و به وسیله سفیر خود به صدراعظم وقت اطلاع داد که اگر مشروطهخواهان بر علیه محمد علی میرزا اقدامی نماید مداخله نظامی خواهد نمود در سال ۱۹۰۷ یکی از دولی که نقشه تجزیه و نابودی ایران را طرح کرد دولت روس بود و به خیال تصرف و تحت نفوذ قراردادن تمام منطقه شمالی ایران و شهر تهران و راه تجارتی مهم خانقین به قزوین و شهر اصفهان و یزد داخل عمل شد. در جنگ بینالملل اول قوای تزاری روس سرزمین ما را مورد تاخت و تاز قرار داده و ازتعدی برجان و مال و محصول ملت ایران فرو گذار نکردند دولت روس همیشه وصیتنامه مشکوک و معروف پطرکبیر را سرمشق سیاسی خود قرار داده و این جمله از وصیتنامه پطرکبیر را که گفته است (در انهدام ایران عجله کنید و داخل آن مملکت شده خودتان را به خلیج فارس برسانید) همواره در نظر گرفته و مکرر استقلال ایران را مورد تهدید قرار داده است.

دولت شوروی هم با تمام وعده‌های ظاهرفریبی که در بدو تشکیل دولت انقلابی داد از اسلاف خود پیروی کرد و مکرر در امور داخلی کشور ایران مداخله کرد علاوه بر اینکه برخلاف تمام موازین بینالمللی در جنگ بینالمللی به ایران تجاوز کرد و اهالی بیدفاع شهرهای ایران را به بمباران کرد پس از اختتام جنگ و پس از اینکه در نتیجه ارتباط با متحدین خود از راه ایران جنگ را برد باز هم حاضر به تخلیه ایران نشد و در سالهاییکه متجاوزانه قسمتی از ایران را تحت اشغال داشت بیگانه‏پرستان و مزدوران خود را بر علیه نظم و آرامش و استقلال کشور ایران تحریک مینمود از طرفی در تهران با کامیون‌های پر از سرباز روس از تظاهرکنندگان بیگانه پرست بر علیه ایران حمایت می‌کرد و از طرفی از پیشهوری‌ها حمایت میکرد تا آذربایجان عزیز را از کشور جدا ساخته و کشور ایران را میدان جنگ داخلی و برادرکشی نماید و در تمام این مدت کشور ایران را خودشان پل پیروزی خطاب میکردند.

آقایان در نظر دارند که دولت شوروی برای به دست آوردن امتیاز نفت شمال چه دسایسی به کار بست و چطور جوانان بیتجربه و زودباور ایرانی را اغفال کرده و به نفع خود تحریک نمود با این تجاوزات و این مداخله‌ها و هزاران مداخلات دیگر که فعلاً از ذکر آنها خودداری میشود چطور کشور ایران بتواند با انعقاد یک قرارداد عدم تجاوز که هیچگونه ضمانت اجرایی ندارد و فقط یک مشت الفاظ و جملاتی است که در روی کاغذ میآید در موقع خود به هیچ وجه مور درعایت و احترام قرار نمیگیرد خود را دلخوش کند و از پیمان‌های دفاعی که با دول صلحجو و مسالمت طلب اسلامی خود دارد صرف نظر کند.

از دولت شوروی گله میکنیم که چرا مطبوعات و رادیوهای کشور خود را تحریک به فحاشی و هتاکی نسبت به مقدسات ملی ایران مینماید. کدام قانون و کدام منطق اجازه میدهد که ملتی را که یا از دایره نزاکت بیرون نمینهد شب و روز به باد ناسزا بگیرند همین هتاکی و فحاشی بزرگترین دلیل تجاوز و مداخله کشور شوروی در امور ایران به شمار میآید.

ملت ایران به مقدسات ملی خود به وطن خود به شاهنشاه خود علاقمند است و از کسانی که هتک احترام نسبت به مقدسات او روا دارند قویاً معترض است.

مملکت ایران از چند هزار سال قبل یک مملکت سلطنتی بوده و ملت به مقام سلطنت علاقمند است و بالاخص به پادشاهی که علاوه بر وراثت منتخب خود آنهاست و در اسفند سال ۱۳۳۱ و مرداد سال ۱۳۳۲ با بذل جان و نثار خون خود پادشاهی و رهبری او را تسجیل کرده نهایت دلبستگی را دارد (صحیح است)

همین علاقمندی مردم به شاهنشاه و همین احساسات شاهپرستانه است که مردم تهران و شهرستان‌ها را برانگیخت که روز نهم اسفند جاری صدها هزار نفر از احزاب مختلف و کارگران و سایر طبقات در تهران و همچنین در شهرستان‌ها دست از کار و زندگی خود کشیده و در میدان‏های عمومی با صدای بلند همزبان هم شوند و علاقمندی کامل خود را نسبت به رهبر محبوب خود اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی ابراز داشته آمادگی خود را برای هر نوع فداکاری و جانبازی در راه شاهنشاه خود اعلام دارند. (صحیح است)

برای اثبات شاه‏دوستی و پشتیبانی دایمی ملت ایران از رژیم سلطنت و شخص پادشاه بهترین گواه تاریخ است. تاریخ شاهد است که با اینکه اکثریت ملل از بدو تشکیلات اجتماعی و سیاسی خودشان تا امروز هر یک چند حکومت عوض کرده و هر مدتی به رنگی درآمده‌اند ولی ملت ایران از ابتدای تاریخ سیاسی خود تا امروز یک رنگ ثابت و پایدار داشته و آن وفاداری به رژیم سلطنت و هواخواهی از مرام سلطنت طلبی بوده است (صحیح است) ایران افتخار دارد که قرن‌ها روی پای خود ایستاده و با وجود فشارهایی که مکرر از جهات مختلف به او وارد آمده به اتکا تعصب ملی و غرور ملی خود استقلال مملکت و رژیم سلطنت را حفظ کرده و همواره پرچم سلطنتی را برافراشته نگاه داشته است. (صحیح است)

در خاتمه من به نام یک فرد از ملت و به نام یک نماینده ملت برای اطلاع دولت شوروی که به وسیله مطبوعات و رادیوهای خود بر علیه مقدسات ملی ایران تبلیغ میکند اعلام میکنم که ملت ایران با هیچ نوع تبلیغات از مقدسات ملی خود که هزارها سال است به آن خو گرفته دست نخواهد کشید زیرا ملت ایران خداپرست است و عزیزترین چیز او که هرگز از آن دست بردار نیست خدا شاه میهن است. (صحیح است، احسنت)

رئیس – آقای مهندس اردبیلی

مهندس اردبیلی- برای بنده هم مثل سایر آقیان تلگرافاتی از آذربایجان و سایر نقاط رسیده است که خلاصه یکی از آنها را برای آقایان میخوانم.

«روز نهم اسفند که یکی از بزرگترین و تاریخیترین ایام کشور محسوب میشود که

� شاهنشاه محبوب و معظم ما و ناجی حقیقی و ضامن استقلال کشور ایران جان خود را برای بقای استقلال کشور به خطر انداخته و ایران امروز را بار آورده صمیمانه تبریک گفته و ما آذربایجان‌ها از یکصد فرسخی این روز فرخنده را به شاهنشاه و نمایندگان محترم تبریک گفته و با جان و دل در مقابل این یاوه‏سرایی‌ها با کمال شجاعت پاسخ دندان‏شکنی میدهیم و با صدای بلند میگوییم

چو ایران نباشدش تن ما مباد

بر این بوم و برزنده یک تن مباد

به امضای صدها نفر (احسنت)

۸- تعیین موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه

رئیس – جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز پنجشنبه آینده ساعت ۹ صبح و دستور هم لوایح موجود است.

(مجلس ۲۰ دقیقه بعدازظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت