دیوان بیدل شیرازی/ گردش دوران

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سیل سرشک گردش دوران
از بیدل شیرازی
شست قدر
دیوان بیدل شیرازی


از آسمان بر اهل زمین چون بلا رسید اول بلا به سلسلۀ انبیا رسید
بر هر سری ز کین فلک جور ها گذشت بر هر تنی ز گردش دوران جفا رسید
هر کس ز محنتی به جهان شد قرین درد چون نوبت مصیبت آل عبا رسید
بشکست سنگ حادثه دندان مصطفی وز روبهی چها که به شیر خدا رسید
از کینه سوخت چرخ دل شاه اولیا وز ظلم در به پهلوی خیرالنسا رسید
خون شد دل رسول چو از کید روزگار زهر ستم به کام و لب مجتبی رسید
پس آه ضربتی که زبانم بریده باد بر حلق شاه تشنه لب کربلا رسید
وآنگه بر اهل بیت در آن دشت پر محن از کوفیان ز کینه چه گویم چه ها رسید
چشم وفا و مهر از این روزگار نیست وین چرخ را به غیر جفا هیچ کار نیست

***