دیوان بیدل شیرازی/مستغرق دوست

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
تعمیر عشق مستغرق دوست
از بیدل شیرازی
کنگرهٔ عرش
دیوان بیدل شیرازی


چون غیر تو نیست در خیالم هم نالم اگر من از تو نالم
در عشق تو سر برفت و مشکل کز سر برود به در خیالم
دل در بر تست وین عجب بین کز دل برود برون ملالم
بنوازی اگر تو یا بسوزی ناچار بباید احتمالم
جز فکر تو نیست در ضمیرم جز ذکر تو نیست در مقالم
از یاری بخت نیک خواهم یار آمد و رفت بد سگالم
نوریست مرا مقابل چشم یا جلوه نمود آن جمالم
با ماه رخش جوان شوم باز ور خود بشکست ماه و سالم
من تشنۀ سلسبیل عشقم ساقی بفریبد از زلالم
هم نغمۀ طایران عرشم گر از ستمش شکسته بالم
هوشم که ربود عشق بربود از قید فراق یا وصالم
مستغرق دوست گشت بیدل بیگانه ز خویش و خلق عالم

***