دیوان بیدل شیرازی/مدحت مهر انور

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رسم جنون مدحت مهر انور
از بیدل شیرازی
شکوه به دشمن
دیوان بیدل شیرازی


این لب لعل تو یا چشمۀ آب کوثر وین خم زلف تو یا نافۀ مشک اذفر
این بود روی تو یا چارده مه بر سر سرو وین بود موی تو یا سنبل تر بر آذر
تیره با مهر رخت چهرۀ مهر تابان پست با سرو قدت قامت سرو کشمر
خال بر کنج لبت بر لب کوثر هندو زلف بر گرد رخت در بر مؤمن کافر
لعل یا آب خضر قطرۀ می یا که لبست غنچه یا درج دهان بسته و یا تنگ شکر
ملکی یا که پریزاد و یا حور بهشت ور نه این حسن و لطافت نبود حد بشر
من کجا و صفت حسن و جمال تو کجا مرغ شب را نرسد مدحت مهر انور
هر چه گویم همه در وصف تو خوابست و خیال با وجود تو چون از خویشتنم نیست خبر
باز در سوخته افتاده مگر آتش عشق کز وجودم اثری نیست به جز خاکستر
بیدل افشاند بر آن پای چه آسان آخر نقد جانی که به کف داشت به صد خون جگر

***