دیوان بیدل شیرازی/غیر مرگ
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
پردۀ پندار | غیر مرگ از بیدل شیرازی |
سبز |
دیوان بیدل شیرازی |
نه چنان برده مستی از کارت | که توان کرد باز هشیارت | |
دل منه بر متاع دنیای دون | که زیانست سود بازارت | |
از چه رو میخری متاعی را | که بباید فروخت ناچارت | |
ایکه در خواب غفلتی همه عمر | نکند غیر مرگ بیدارت | |
نیست ایمان مگر به ایمانت | دین نباشد مگر به دینارت | |
آنچه در کار دیگران کردی | آن کند روزگار در کارت | |
تو که آزار خویش نپسندی | میرسد از چه بر کس آزارت | |
در تو کی پند سودمند آید | که کنی بندگی پندارت | |
عاقبت بیدل آشکار شود | بت پنهان ز خلق زنّارت |
***