دیوان بیدل شیرازی/عذر گناهکاری
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
عیب سر بستگی | عذر گناهکاری از بیدل شیرازی |
ثواب و گناه |
دیوان بیدل شیرازی |
گردون نمونه ایست ز قصر جلال ما | خورشید لمه ای ز فروغ جمال ما | |
بر ما به چشم کم منگر گر چه مفلسیم | کافزون ز هر دو کون بود ملک و مال ما | |
داریم تاج صبر و قناعت کلاه فقر | ای بی خبر ز سلطنت بی زوال ما | |
بس جام زر که گردش گردون شکست و باز | ایمن بود ز سنگ حوادث سفال ما | |
خود ریزه خوار حضرت عشقیم و رزق خلق | شد از ازل حواله به خوان نوال ما | |
شب در خیال روزی فردا و بامداد | روزی چنان رسد که نه اندر خیال ما | |
چون خواجه بنده پرور و دانا و مشفق است | کافی بود کفایت او از سئوال ما | |
راه امیدواری ازو خواجگی اوست | عذر گناهکاری ما انفعال ما | |
بیدل خموش باش که سودی نمیدهد | در پیشگاه حضرت او قیل و قال ما |
***