دیوان بیدل شیرازی/طاعت

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
چشم زخم طاعت
از بیدل شیرازی
صحبت فرمانفرما
دیوان بیدل شیرازی


کسی ربود ز میدان عشق گوی سعادت که سر چو گوی بچوگان صدق داد و ارادت
به جرم دوستی ار صد هزار بار کشندم دگر چو زنده شوم باز رجعتست و اعادت
بخون خلق گواهی دهم که جور تو کشتست مرا به حشر بیارند گر برای شهادت
در انتظار دیدنت جان میدهد قتیل رخت به خاک او گذری کن چو نامدی به عیادت
به تیغ دشمن اگر کشته میشوم نبود غم سعادتست چو در راه وصل دوست شهادت
مسلم است بما ذلت و عسرت و بندگی چو بر تو ختم بزرگی و فضل و جود و سیادت
اگر قبول وگر ناقبول طاعتبیدل به غیر کعبۀ کوی تو نیست روی عبادت

***