دیوان بیدل شیرازی/تشنه بر آب
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
تاب نظر | تشنه بر آب از بیدل شیرازی |
یک نفس |
دیوان بیدل شیرازی |
سر زلفین تو با هم چو پیوست | مرا یکبارکی دل رفت از دست | |
ز من گر رشتۀ الفت بریدی | مرا مهر تو در دل همچنان هست | |
بتی دارم که دل سخت است و خودرأی | نگاری تند خوی و شوخ و سرمست | |
که با لعل لبش کوثر بود تلخ | که با نخل قدش طوبا بود پست | |
به او مشتاق من چون تشنه بر آب | ز من بیزار او چون زاهد از مست | |
به تیر غمزه چون کار دلم ساخت | گریزان شد ز من چون تیر از شست | |
اگر چه دل ز ما بگرفت آسان | ولی از دام او مشکل توان جست | |
هنوز اندر سرت شور جوانیست | نه آخر عمرت افزون بیدل از شصت |
***