دیوان بیدل شیرازی/برقع
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
طعم صبر | برقع از بیدل شیرازی |
رخ خوبان |
دیوان بیدل شیرازی |
اين دلبران كه روی به برقع كشیده اند | هر یك هزار پردۀ تقوا دریده اند | |
اين نازكی و لطف ندارد گل بشر | حوران ز باغ خلد برین گل نچیده اند | |
گویند آب خضر حیات ابد دهد | گویا كه در لبان تواش پروریده اند | |
شیرین لبان ترش بنشنند اگر رواست | طفلند و همچو میوۀ اول رسیده اند | |
با او چه خاصیت بود آیا كه تا به عشق | عشاق خو گرفته ز عالم رمیده اند | |
جان داده اند و راه مودّت سپرده اند | دل داده اند و روی محبت خریده اند | |
صورتگران صنع مگر قوس ماه را | دیدند كابروان تو اینسان كشیده اند | |
دل خود به زور و زر نگرفتند دلبران | این مملكت ز اول مسخرشان آفریده اند | |
تنها نداده بیدل بیچاره دل ز دست | از كف ربوده اند دل هر كه دیده اند |
***