رضا شاه پهلوی
درگاه محمدرضا شاه پهلوی | اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی | درگاه شهبانو فرح پهلوی |
اعلیحضرت رضا شاه پهلوی سر دودمان سامانه پهلوی و بنیانگذار ایران نوین در ۲۴ اسفند ۱۲۵۶ خورشیدی در آلاشت، مازندران زاده شد و در ۴ امرداد ۱۳۲۳ خورشیدی در ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی درگذشت.
سرتیپ رضا خان یا رضا خان میرپنج
رضا خان فرزند سرهنگ عباسعلی خان فرمانده هنگ مازندران در روز ۲۴ اسفند ماه ۱۲۵۶ در آلاشت سواد کوه چشم به جهان گشود. سرهنگ عباسعلی خان نامی به داداش بیک یاور خود از تیره سرداران و مرزداران ایران بود و پدر او یاور مراد علی خان نیز ار فرماندهان دلیری بود که به سال ۱۲۳۵ در پیکار هرات دلاوری ها کرد و در این پیکار کشته شد. چهل روز پس از زاده شدن رضا خان سرهنگ عباس علی خان درگذشت. پس از درگذشت پدر رضا خان، بانو نوشآفرین مادر رضا خان که زاده تهران بود برآن شد که به نزد خانوادهاش در تهران بازگردد. رضا خان با راهنمایی و سرپرستی عموی خود سرتیپ نصرالله خان، در ۱۴ سالگی همانند نیاکانش که همگی پیشنیه سرداری و سربازی و فرماندهی و سپاهیگری داشتند، به یکان قزاق که زیر فرماندهی عمویش بود پیوست. زمانی که رضا خان سی و پنج ساله بود سرکرده سپاه قزاق مجهز به تیربار شد و ماموریتهای گوناگون در تهران، گیلان، مازندران و آذربایجان را به انجام رسانید. رضا خان در جنگ با اشرار و یاغیان دلاوری های بسیار نشان داد و با دید و داوری فرماندهان که دلیری ها و استعداد ویژه نظامی رضا خان را دریافتند، مقام فرماندهی و درجه های نظامی را یکی پس از دیگری بدست آورد و به مقام میرپنجی یا سرتیپی رسید و فرمانده یکان همدان شد. درسال ۱۲۹۳ جنگ جهانی در اروپا آغاز شد و دامنهاش به ایران کشید. کشور ایران با وجود اعلام بیطرفی از سوی ارتش های عثمانی، روسیه و انگلستان اشغال شد و شش سال کشور ایران زیر فشار و آزار جنگ و نظامیان خارجی ماند. [۱] پس از به پایان رسیدن جنگ جهانی در اروپا، جنگ در ایران به پایان نرسید بلکه سراسر ایران از سوی ارتش انگلستان اشغال شد و یکان نظامی ژنرال لایونل چارلز دنسترویل برای دستیابی به نفت، به باکو لشکرکشی کردند. ارتش سرخ شوروی، ارتش انگلستان را از باکو بیرون راند و شهرهای شمال ایران را اشغال کرد و جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران در گیلان و مازندران به سرکردگی میرزا کوچک خان اعلام شد.
رضا خان در سال ۱۲۷۴ خورشیدی با دختر خاله خود مریم پیوند زناشویی بست. بانو مریم در روز ۲۲ بهمن ماه ۱۲۸۲ به هنگام زادن دخترش "همدم" چشم از جهان فروبست. در سال ۱۲۹۵ خورشیدی رضا خان بانو تاجالملوک را به همسری برگزید، نخستین فرزندشان شمس در روز ۲۶ مهر ماه ۱۲۹۶ خورشیدی زاده شد. در زمانی که کشور ایران در اشغال بیگانه و ورشکستگی، خشکسالی، گرسنگی و ملخ و ویرانی های جنگ به سر می برد، رضا خان دارای دو فرزند دیگر شد.
خجسته زاد روز محمدرضا و اشرف
محمدرضا در روز ۴ آبان ماه ۱۲۹۸ با خواهر توامان خود اشرف در تهران زاده شد.
پس از ۴ سال و ۱۰ ماه و ۲۷ روز جنگ جهانی اول با عهدنامه صلحی در روز ۱۳ تیر ماه ۱۲۹۸ به پایان رسید یا چنین به نظر میآمد که در اروپا به پایان رسیده ولی جنگ در ایران به درازا کشید و سراسر ایران از سوی ارتش انگلیس اشغال شد. در ۱۷ امرداد ۱۲۹۸ برابر با ۹ اوت ۱۹۱۹ قراردادی میان دولت ایران و دولت انگلستان بسته شد و قراربود که بر اساس این قرارداد خیانتکارانه و استعماری، کشور ایران زیر کنترل کامل انگلستان و یکی از مستعمرههای انگلیس بشود. این قرارداد ننگین با امضای حسن وثوق وثوقالدوله نخستوزیر برادر بزرگ احمد قوامالسلطنه و اکبر میرزا صارمالدوله وزیر دارایی و فیروز میرزا نصرتالدوله (فرزند فرمانفرما) وزیر خارجه بسته شد. رشوه های بزرگی ک این سه تن از دولت انگلستان دریافت کرده بودند آشکار شد، و با سرنگونی نخست وزیر سپهدار رشتی از سوی سیدضیا و سرتیپ رضا خان در روز سوم اسفند ماه ۱۲۹۹ [۲] این قرارداد از میان برداشته شد ولی با از میان برداشتن یک خطر، خطر دیگر حمله بلشویک ها به ایران پیش آمد که با بنیانگذاری ارتش ایران و مبارزه علیه بلشویک ها و همدستانشان در شمال ایران، به قرارداد دوستی میان دولت شوروی و دولت ایران انجامید.
چهارمین فرزند رضا خان و تاجالملوک، علیرضا در روز ۱۱ فروردین ماه ۱۳۰۱ خورشیدی زاده شد.
رضا سردار سپه در سال ۱۳۰۱ با بانو توران امیر سلیمانی دختر مجدالسلطنه از خانواده قاجار ازدواج کرد. در روز ۲۴ اردیبهشت ۱۳۰۲ غلامرضا سومین پسر رضا خان زاده شد. توران امیر سلیمانی که نیمی از زمین های میان تهران و ری به پدرش مجدالسلطنه تعلق داشت، انگشتری الماسی را که رضا خان سردار سپه به وی پیشکش کرده بود نزد یک نزولخوار به گرو گذاشت، این، به گونهای رضا خان سردار سپه از این کار آگاه شد و انگشتری نیز به دست خود او رسید. رضا خان سردار سپه بیدرنگ، از توران سراغ انگشتری را گرفت و سرانجام در روز ۱۶ خرداد ماه ۱۳۰۲ طلاق بانو توران داده شد.
در همین سال رضا خان سردار سپه با بانو عصمت دولتشاهی چهارمین همسر خود ازدواج کرد و دارای پنج فرزند شدند، عبدالرضا ۱۷ خرداد ۱۳۰۳ خورشیدی، احمدرضا در روز ۵ مهر ماه ۱۳۰۴، محمودرضا ۱۱ آبان ۱۳۰۵ خورشیدی، فاطمه ۱۲ مهر ماه ۱۳۰۷ خورشیدی و حمیدرضا ۱۳ تیر ۱۳۱۱ خورشیدی زاده شدند.
رضا خان سردار سپه
در روز ۱۳ امرداد ماه ۱۲۹۳ دولت انگلیس به دولت آلمان، و ۳۱ امرداد ژاپن به آلمان، و پس از همه در روز ۵ آبان ماه دولت عثمانی به دولت روسیه و همدستانش آگاهی جنگ داد و جنگ جهانی اول آغاز شد. با اینکه دولت شاهنشاهی ایران بیطرفی خود را اعلام کرده بود، کشور ایران کارزار جنگ سه دولت روسیه، انگلستان و عثمانی شد و ایران اشغال نظامی شد.[۳] شش سال جنگ جهانی اول در ایران به دراز کشید. فقر و گرسنگی و قحطی همه جا را فرا گرفت. بیماریهای واگیردار گوناگون چون تراخم، مالاریا، طاعون، وبا، تیفوس و آبله را چیزی جلودارشان نبود. هیچ سیستم آموزشی و بهداشتی در ایران نبود. تنها مکتبهایی زیر نظر آخوندها وجود داشت. سال ۱۲۹۷ خورشیدی جنگ جهانی اول به پایان رسید ولی جنگ در ایران ادامه یافت. ارتش روسیه که در ایران بود منحل شد و از ایران خارج شد و تمامیت ایران به اشغال انگلیس درآمد. نیروهای انگلیسی تا باکو پیشروی کردند تا معادن نفت روسیه در باکو را تسخیر کنند. ارتش سرخ شوروی منابع باکو را از تصرف قوای انگلیس درآورد و به شمال ایران گیلان و آذربایجان و کردستان حمله کرد.
در این زمان مجلس شورای ملی شش سال بود که بسته شده بود و در درازای این زمان ده نخستوزیر و کابینه بر سر کار آمدند و کنارهگیری کردند. فتحالله اکبر سپهدار اعظم سپهدار رشتی در مهر ماه ۱۲۹۹ با پشتیبانی دولت انگلیس نخستوزیر شد و به انگلیسیها قول داد که انتخابات را برگزار کند و مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم را برقرار نماید تا قرارداد ۱۹۱۹ را که وثوقالدوله[۴] امضا کرده بود، در مجلس شورای ملی به تصویب برساند که قانونی شود.[۵] ارتش سرخ شمال ایران را اشغال کرده بود و میرزا کوچک خان جنگلی در روز ۱۵ خرداد ماه ۱۲۹۹ در رشت جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران را با پشتیبانی ارتش سرخ شوروی و با الگوی شوروی برپاکرد و برآن بود که با ارتش سرخ به سوی تهران یورش ببرند و حکومت مرکزی را سرنگون سازند. دو هفته پس از گزینش کابینه، سپهدار از سفیر انگلیس درخواست پول کرد تا پس از انتخابات میان نمایندگان مجلس شورای ملی پخش کند. نورمن سفیر انگلیس به لرد کرزن وزیر خارجه نوشت و پروانه خواست. در ۱۴ دی ماه ۱۲۹۹ در چنین وضعیتی، دولت انگلستان برآن شد که ارتش خود را از شمال ایران بیرون بکشد و بخشی از آن را در بغداد و بخشی دیگر را در جنوب ایران جای دهد. خطر یورش ارتش سرخ ایران به تهران و بدست گرفتن حکومت از سوی بلشویکها آشکار بود.
کودتایی علیه دولت فتح الله اکبر سپهدار اعظم نخستوزیر برنامهریزی شد، این کودتا علیه احمد شاه و سلطنت نبود. کودتا در شب اول اسفند به روز دوم اسفند آغاز شد. سرکردگان کودتا سیدضیا طباطبایی و سرتیپ رضا خان فرمانده کل قزاق، مسعود کیهان، کاظم خان سیاح از افسران ژاندارمری ایران و کلنل احمد امیراحمدی فرمانده گردان سواره قزاق بودند. کودتای سوم اسفند به سرنگونی سپهدار اعظم و نخستوزیری سیدضیاءالدین طباطبایی[۶] به فرمان احمد شاه قاجار انجامید و همچنین با این فرمان مسعود کیهان وزیر جنگ شد، کاظم خان فرماندار نظامی تهران شد و رضا خان سردارسپه قزاق شد.
بامداد سوم اسفند ۱۲۹۹ تیپ همدان با دوهزار و پانصد تن قزاق به فرماندهی "رضا خان میرپنج" از سوی غرب به تهران تاخت و جاهای مهم و حساس مانند تلگرافخانه، تلفنخانه، شهربانی و وزارتخانهها را به اشغال درآ<رد. نیروی ژاندارم تهران بدون ایستادگی تسلیم شد و نیروی پلیس نیز پس از ایستادگی ناچیزی تسلیم شد. با اشغال تهران دولت سپهدار سرنگون شد و ۸۰ تن از قاجاریان و درباریان دستگیر شدند.
در روز ۴ اسفند ۱۲۹۹ رضا خان میرپنج به اهالی تهران اعلامیهای داد:
حکم میکنم:
مواد مصرحه زیر را مردم تهران نصبالعین قرارداده و فردا فرد تشریک مساعی نمایند، در صورت تخلف شدیدا عقوبت خواهند شد.
- تمام اهالی تهران باید مطیع اوامر نظامی باشند.
- حکومت نظامی در شهر برقرار و از ساعت هشت بعد از ظهر غیر از افراد نظامی و مامورین انتظامی شهر کسی نباید در معابر عبور کند.
- کسانی که از طرف قوای نظامی و پلیس مظنون به اخلال در آسایش مردم و انتظامات واقع شوند فورا جلب و مجازات سخت خواهند شد.
- تمام روزنامهجات و اوراق مطبوعه تا موقع تشکیل دولت به کلی موقوف و برحسب حکم و اجازهای که بعدا داده میشود باید منتشر شوند.
- اجتماعات در منازل و نقاط دیگر بکلی موقوف، در معابر هم اگر بیش از سه نفر گرد هم جمع باشند با قوه قهریه متفرق و جلب خواهند شد.
- تا دستور ثانوی تمام مغازههای مشروب فروشی و تئاترها و قمارخانهها و کلوبها تعطیل است و هر کس مست دیده شود به محکمه نظامی جلب خواهد شد.
- تا زمانی که دولت تشکیل نشده ادارات و دوایر دولتی به استثنای اداره ارزاق تعطیل خواهدبود. پستخانه و تلگرافخانه و تلفنخانه هم مطیع همین حکم خواهند بود.
- کسانی که در اطاعت از مواد فوق سرپیچی کنند به محکمه نظامی جلب و به سختترین مجازاتها خواهند رسید.
- کلنل کاظم خان به سمت (کماندانی) شهر انتخاب و معین میشود و او مامور اجرای مواد فوق است.
رئیس دیویزیون قزاق - اعلیحضرت شهریاری و فرمانده کل قوا - رضا
چهاردهم جمادیالثانی ۱۳۳۹
۶ اسفند ۱۲۹۹ به فرمان احمدشاه سیدضیاالدین طباطبایی نخستوزیر شد و مجلس شورای ملی دوره چهارم برگزار گردید. رضا خان میرپنج در ۷ اسفند به فرمان احمدشاه سردارسپه شد و فرمانده کل قوای قزاق شد. ۷ اسفند ۱۲۹۹ هیات وزیران قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلیس را که در کابینه وثوقالدوله به تصویب رسیده بود لغو کرد. ۸ اسفند ۱۲۹۹ به فرمان احمد شاه، رضا خان میرپنج به پاس کاردانی و لیاقت به پایه سردار سپهی رسید. در همین روز عهدنامه دوستی منعقده بین دولت علیه ایران و جمهوری شوروی روسیه بسته شد. مسعود کیهان در اردییهشت ماه از مقام وزارت جنگ کنارهگیری کرد. در روز ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۰ رضا خان سردار سپه و فرمانده کل قوا در کابینه نوین سیدضیاالدین طباطبایی وزیر جنگ شد.
رضا خان سردار سپه وزیر جنگ
در روز ۵ اردیبهشت ماه ۱۳۰۰ رضا خان سردار سپه در کابینه سید ضیا به فرماندهی کل قوا و وزارت جنگ برگزیده شد. رضا خان وزیر جنگ برای بهبود مالی قشون و برای از میان برداشتن سختیهای پیآمد گرفتن وامهای خارجی برای مسافرتهای ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه و احمد شاه دستور بررسی این وامها را داد.
پس از صد روز که دولت سیدضیا بر سرکار بود، احمد شاه سیدضیا را وادار به کنارهگیری کرد و در روز ۱۶ مهر ماه ۱۳۰۰ خورشیدی احمد قوامالسلطنه را به نخستوزیری برگزید و رضا خان سردار سپه وزیر جنگ و فرمانده کل قوا در در کابینه احمد قوام در وزارت جنگ ماند.
بنیانگذاری ارتش نوین
پس از این که جنگ جهانی به پایان رسید، سپاه ایران وضع غمانگیزی داشت، ژاندارمری از سوی افسران سوئدی اداره میشد که از هواداران آلمانها بودند. در جنوب ایران، دولت انگلستان پلیس جنوب را زیر سرپرستی ارتش انگلستان برپا کرد، پلیس جنوب از سربازان ایرانی و هندی تشکیل میشد. عشایر ایران زیر رهبری سران خود تا بن دندان مسلح بودند. تیپ قزاق که به لشکر دگرگون شد، از زمان ۳ اسفند ماه ۱۲۹۹ تنها یکان نظامی بود که سازمان داشت و به همین روی هسته مرکزی ارتش نوینی شد که رضا خان وزیر جنگ بینان کرد و با رفرمهای خود پیشرفت و نیرومندی ارتش را به ارمغان آورد. در روز ۴ آذر ماه ۱۳۰۰ ژاندارمری از وزارت کشور به وزارت جنگ جا به جا شد و رضا خان در سخنرانی به آگاهی رساند که از امروز دیگر "قزاق" و "ژاندارم" نمیگوییم بلکه از "قشون" میگوییم. واژه قشون که روسی است در زمان ایرانی کردن سپاهیان ایران از سوی رضا خان به واژه ایرانی ارتش دگرگون شد و همچنین برای دیگر واژههای درجههای نظامی و دستورهای نظامی برابر پارسی آن برگزیده شد.
برای رضا خان وزیر جنگ روشن بود که برای اینکه ارتشی مدرن بسازد به بودجه نیاز دارد. بدین روی دپارتمانهایی از وزارت مالیه که وزیر آن محمد مصدقالسلطنه بود به وزارت جنگ جا به جا شدند. در روز ۱۵ دی ماه ۱۳۰۰ رضا خان وزیر جنگ سازمان نوین ارتش را به آگاهی رساند. ارتش ایران از پنج لشکر تشکیل میشد که ستاد فرماندهی ارتش و هم چنین لشکر مرکزی در تهران بود، لشکر شمال غرب با مرکز فرماندهی در تبریز، لشکر غرب در همدان (پس از زمانی مرکز به کرمانشاه جا به جا شد)، لشکر جنوب در اسپهان (پس از زمانی مرکز فرماندهی به شیراز جا به جا شد) و لشکر شرق در مشهد. لشکر شمال نیز برای نگاهبانی از گیلان، مازندران و استرآباد بنیان شد که مرکز فرماندهی این لشکر در رشت بود. هر لشکر از ده هزار تن سرباز و افسر تشکیل میشد، و هر لشکر دربرگیرنده هفت هنگ پیاده نظام، یک هنگ سواره نظام، یک هنگ رسته توپخانه میبود. فرمانده کل ارتش رضا خان سردار سپه بود و ریاست مرکز فرماندهی ستاد با وزیر جنگ رضا خان بود. همه واژگان بکار برده شده برای درجههای نظامی و دستورهای نظامی به دستور رضا خان برابر پارسی آن بکار برده شد.[۷] همزمان با بنیان ارتش نوین، ژاندارمری نوین نیز زیر فرماندهی وزارت جنگ به نام "امنیه" بنیان شد. سپس رضا خان برآن شد که یکانها و افراد مفید پلیس جنوب را در ارتش نوین ایران ادغام کند. لرد کرزون این پیشنهاد را رد کرد زیرا که رضا خان وزیر جنگ نپذیرفت که افسران انگلیسی در ارتش ایران باشند. بدین روی دولت انگلستان پلیس جنوب را منحل کرد و همه تفنگها و دیگر ابزار جنگی را به هندوستان بازگرداندند. بسیاری از سربازان و افسرانی ایرانی پلیس جنوب پس از انحلال آن، درخواست پیوستن به ارتش ایران را کردند.
یک پارچه کردن دو نیروی ژاندارم و قزاق، در آذربایجان و خراسان درگیریها و سختیهایی پیش آورد. در ۹ آذر ماه ۱۳۰۰ در صوفیان و شرفخانه در استان آذربایجان آشوب برپا شد زیرا که کلنل محمدعلی پوریا و کلنل محمود خان پولادین از فرماندهان پیشین قزاق خواستند که فرماندهی ژاندارمری را به گردن بگیرند ولی ژاندارمها پوریا و پولادین را دستگیر کردند. دو لشکر ژاندارم صوفیان و شرفخانه به یکدیگر پیوستند و به تبریز حمله کردند. کلنل ارفع و حکمران آذربایجان مخبرالسلطنه با فرستادن سپاهی از قزاقها کوشش کردند که ژاندارمها را بازایستانند ولی با دیدن شمار بسیار آنان، ناچار برگشتند. ژاندارمها وارد تبریز شدند و سرگرد ابوالقاسم لاهوتی از ژاندارمهای تبریز وابسته به شوروی، در ۱۴ بهمن ماه ۱۳۰۰ فرمانده ژاندارمری تبریز شد. سرگرد لاهوتی کمیته انقلابی به نام "تجدد" بر پا کرد و مخبرالسلطنه را دستگیر نمود. دستگیری مخبرالسلطنه شوری در مردم تبریز به وجود آورد زیرا که وی کسی بود که دستور کشتن خیابانی و یارانش را در تبریز داد. سپس ۲۷۰ تن از حزب کمونیست ایران به ژاندارمها پیوستند و پرچم سرخ شوروی را به اهتزاز درآوردند و فرتورهای احمد شاه را پاره کردند. این گروه کوشش داشتند که جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران در آذربایجان را برپاسازند. سرگرد لاهوتی تلگرامی به تهران فرستاد که وی میخواهد با حکومت مرکزی در تهران به نخستوزیری مشیرالدوله گفتگو نماید. رضا خان وزیر جنگ ۱۰۰۰ تن قزاق را از ساوجبلاغ به فرماندهی سرتیپ شیبانی از ژاندارمهای پیشین تهران در زمان کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ روانه تبریز کرد. در روز ۱۹ بهمن ماه این سپاه وارد تبریز شدند. در تبریز ۲۰۰ قزاق بودند که به این سپاه ۱۰۰۰ تنی پیوستند. سرگرد لاهوتی با ۳۵۰ کمونیست و ژاندارم به شوروی فرار کرد. خلع سلاح ژاندارمری تبریز یک هفته به درازا کشید و در این عملیات تنها چند نفری کشته شدند و دیگر ژاندارمها تسلیم شدند. همه کارهای مورد نیاز برای تصفیه یکانهای نظامی تبریز زیر سرپرستی مستقیم وزیر جنگ انجام یافت. سرگرد ابوالقاسم لاهوتی پس از فرار به شوروی به کمینترن شوروی یا کمونیست بینالمللی مامور برپا کردن انقلاب کمونیستی جهانی پیوست و تا آخر عمر در شوروی ماند.
زمانی که دکتر آرتور میلسپو [۸] مستشار مالی و امور اقتصادی از امریکا به ایران آمد تا به وضعیت پریشان مالی ایران سر و سامان بدهد و کارهای ارزنده مستر مورگان شوستر را به انجام برساند، این دپارتمانها پس از کوتاه زمانی به وزارت مالیه با پرسنل نظامی آن برگردانده شدند. رضا خان وزیر جنگ به دکتر میلسپو قول داد که ارتش، وی را در گردآوری مالیات پشتیبانی کند. دکتر میلسپو نیز به وزیر جنگ قول داد که بودجه مورد نیاز برای بینان ارتش را فراهم آورد.
یکپارچه ساختن ایران و سرکوب یاغیان و جداییخواهان
از زمانی که رضا خان در کابینه سید ضیاالدین طباطبایی وزیر جنگ شد علیه جداییخواهان و یاغیان در کشور ایران جنگید. در ۲۵ خرداد ماه ۱۳۰۰ خورشیدی امیر موید سوادکوهی با پسران خود و شماری از خان های مازندران در سواد کوه علیه دولت مرکزی در تهران آشوب برپا کردند. در همین زمان یاغیان دیگر چون احسان الله خان و ساعدالدوله نیز به تنکابن یورش بردند. روز پسین ۲۶ خرداد ماه میان نیروهای نظامی به فرماندهی سرهنگ فضل الله خان زاهدی با نیروهای کمونیسیت زیر فرمان احسان الله خان و ساعدالدوله روی داد و کمونیست ها شکست خوردند و واپس نشستند. در روز ۳۰ خرداد ماه به دستور وزیر جنگ رضا خان سرهنگ شاه بختی فرمانده ستونی که برای کمک به نیروهای زیر فرمان سرهنگ فضل الله خان زاهدی فرستاده شده بود، به همراه سرهنگ زاهدی نیروهای نظامی یاعیان را درهم شکستند.
میرزا کوچک خان جنگلی
میرزا کوچک خان جنگلی در روز ۱۵ خرداد ماه ۱۲۹۹ در رشت جمهوری سوسیالیستی ایران را با پشتیبانی ارتش سرخ شوروی و با الگوی شوروی برپاکرد و برآن بود که با ارتش سرخ به سوی تهران یورش ببرند و حکومت مرکزی را سرنگون سازند.
دنباله دارد
منبع
- ↑ انقلاب مشروطه - جنگ جهانی اول در ایران - مبارزه برای آزادی علیه اشغال نظامی ایران از سوی دو کشور استعمارگر روسیه و انگلستان
- ↑ کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹
- ↑ انقلاب مشروطه - جنگ جهانی اول در ایران - مبارزه برای آزادی علیه اشغال نظامی ایران از سوی دو کشور استعمارگر روسیه و انگلستان
- ↑ قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلیس
- ↑ انقلاب مشروطه - جنگ جهانی اول در ایران - مبارزه برای آزادی علیه اشغال نظامی ایران از سوی دو کشور استعمارگر روسیه و انگلستان
- ↑ پروگرام کابینه سیدضیاالدین طباطبایی
- ↑ انقلاب مشروطه - یک پارچگی کشور ایران از سوی رضا خان سردار سپه وزیرجنگ
- ↑ Dr Arthur Chester Millspaugh, Financial Advisor