تفاوت میان نسخههای «به سوی تمدن بزرگ»
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
== در راه تمدن بزرگ == | == در راه تمدن بزرگ == | ||
− | [[ | + | اعلیحضرت همایون [[محمدرضا شاه پهلوی آریامهر]] در کتاب به سوی تمدن بزرگ مینویسد:<ref> |
محمد رضا شاه پهلوی: [[به سوی تمدن بزرگ]] -چاپ سوم - کتاب و انتشارات پارس - لس انجلس، ۲۰۰۷ ص ۲۲۱ - ۲۲۲ </ref> | محمد رضا شاه پهلوی: [[به سوی تمدن بزرگ]] -چاپ سوم - کتاب و انتشارات پارس - لس انجلس، ۲۰۰۷ ص ۲۲۱ - ۲۲۲ </ref> | ||
{{نقل قول| | {{نقل قول| |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۲۱
قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی | به سوی تمدن بزرگ | درگاه محمدرضا شاه پهلوی |
به سوی تمدن بزرگ فرنامی است که اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر در نوروز سال ۲۵۳۵ شاهنشاهی از آن برای اشاره به پیشرفتهای جاری و برنامههای آینده ایران استفاده کردند و برنامهها و آرمانهای خود را برای ایران و مردم ایران در کتاب به سوی تمدن بزرگ برای مردم ایران تصویر نمودند. این نوشتار با استفاده از کتاب به سوی تمدن بزرگ که در سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی به چاپ رسید نوشته شده است. در گفتمان تمدن بزرگ، شاهنشاه ایران افزون بر بیان پیشرفتهای کشور در درازای ۱۵ سال پس از انقلاب شاه و مردم، به بیان چشمانداز خود برای دگرگون ساختن ایران از یک کشور عقبمانده به یک کشور پیشرفته پرداختند که با اجرای برنامه عمرانی ششم درهای تمدن بزرگ برای ایرانیان گشوده خواهد شد.
دستاوردهای اقتصادی و اجتماعی
در دوران شاهنشاهی اعلیحضرت همایون محمد رضا شاه پهلوی آریامهر برای پیشرفت ایران برنامههای عمرانی با همکاری و همیاری مردانی چون ابوالحسن ابتهاج یکی از مدیران[۱] بانک جهانی و بنیانگذار سازمان برنامه و بودجه کشور و صفی اصفیا ریخته شد. برنامههای عمرانی کشور در دورههای گوناگون بدین ترتیب بودند:[۲]
- برنامه عمرانی اول ۱۳۲۷ - ۱۳۳۳
- برنامه عمرانی دوم ۱۳۳۴ - ۱۳۴۰
- برنامه عمرانی سوم ۱۳۴۱ - ۱۳۴۶
- برنامه عمرانی چهارم ۱۳۴۷ - ۱۳۵۱
- برنامه عمرانی پنجم ۱۳۵۲ - ۱۳۵۶
- برنامه عمرانی ششم ۲۵۳۷ - ۲۵۴۱ شاهنشاهی
در سال ۱۳۳۸ بانک مرکزی ایران بنیاد نهاده شد. مهدی سمیعی ریاست بانک مرکزی را بر عهده داشت و زیر سرپرستی وی بودجهبندی کشور و بانکداری شکل گرفت. بودجه برنامههای عمرانی و چرخش درست پول در زمان وی در ایران به کار انداخته شد. دیگر شخصیت ایران که بار پیشرفت ایران را همراه با شاهنشاه به دوش کشید علینقی عالیخانی وزیر اقتصاد بود. عالیخانی، اصفیا و سمیعی طراحان پیشرفت اقتصاد ایران بودند، با نرخ رشد اقتصادی ۱۵٪. در چهارچوب انقلاب شاه و مردم و منشور نوزده مادهای آن چهره ایران دگرگون شد. سپاه دانش، سپاه بهداشت، سپاه ترویج و آبادانی، اصلاحات ارضی و سهیم کردن کارگران در سود کارخانهها و دیگر اصول انقلاب شاه و مردم ایران را به دروازههایی رسانید که میتوانست کشور را از جنبههای اقتصادی و رفاه اجتماعی با کشورهای صنعتی اروپایی برابری دهد.[۳]
ایران پیش از انقلاب سفید
ایران نوین تنها پنجاه سال است که به وجود آمدهاست از زمان بنیانگذاری سامانه پهلوی، ایران از دریچه تاریخی در انحطاط کامل بود. از نظر سیاسی ایران در آستانه از دست دادن استقلال خود بود و حکومت مرکزی نیروهای دفاعی و خزانه مملکتی تنها روی کاغذ وجود داشت و از دیدگاه اجتماعی، تهیدستی، جهل، بیسوادی، بیماری، گرسنگی، خرافات، خیانت و بیگانهپرستی ایران را در رده فقیرترین و عقب افتادهترین کشورهای دنیا پایین کشیده بود. در سال ۱۲۸۶ خورشیدی که قرارداد سن پترزبورگ، ۱۹۰۷ میلادی بسته شد ایران به دو منطقه نفوذ روس و انگلیس بخش شده بود. ارتش و پلیس و ژاندارمری تقریبا وجود نداشت و در نتیجه از امنیت خبری نبود. ایران در چنگال مالاریا، حصبه، تراخم و بیماریهای بومی و یورش وبا و طاعون ذرهذره هر روز نزارتر از پیش میشد.[۴] سلسله غیر ایرانی ترک اصل قاجار فقط به عیش و نوش و بچه درست کردن و چپاول ایران و بخشیدن شهرهای ایران به عنوان باج به روسیه برای دوام سلطنت خود مشغول بودند و تحصیل فقط به درباریان و خانوادهشان تعلق داشت بچههای قاجار در بهترین مدارس سویس و دیگر کشورهای اروپایی درس میخوانند و ملت فلکزده ایران غرق در شپش و کچلی در پی لقمه نانی برای سیر کردن شکمهایشان بودند. چه دگرگونی شگرفی درکنار فراز و نشیبهای تاریخ ایران که از آغاز انقلاب شاه و مردم ۱۳۴۱ تا سال ۱۳۵۳ ایران مقام سیزدهم در فهرست بیست کشور ثروتمند دنیا را بدست آورد.[۵]
پر اهمیتترین پایه انقلاب شاه و مردم اصلاحات ارضی بود که با تقسیم املاک سلطنتی و فروش خالصجات آغاز شد. برنامه اصلاحات ارضی با نخست وزیر وقت علی امینی و با همکاری وزیر کشاورزی حسن ارسنجانی تهیه شده بود. پس از کنارهگیری امینی از مقام خویش اسدالله علم را شاه به نخستوزیری میگزیند. ارسنجانی در مقام خود ابقا میشود. هدف ارسنجانی ایجاد یک طبقهای از کشاورزان مستقل است. بدین قرار که مازاد زمینهایی که به دنبال محدودیت مالکیت زمینهای کشاورزی از مالکین گرفته شده بلافاصله به رعایایی که در آن به کشت و زرع مشغول هستند فروخته شود. در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۴۱ محمدرضا شاه پهلوی در کنگره ملی کشاورزان این طرح را مطرح میکند. ۴۲۰۰ دهقانانی که در کنگره حضور داشتند غریو شادی میکشند.[۶] در تاریخ۶ بهمن ۱۳۴۱ رفراندوم و همه پرسی در ایران انجام میگیرد که به تایید اصلاحات پیشنهادی میانجامد. ۵۵۹۸۷۱۱ برای انقلاب شاه و مردم و ۵۲۱۱۰۸ علیه انقلاب شاه و مردم آرای خود را به صندوقها ریختند.[۷] برای نخستین بار در تاریخ ایران زنان نیز به پای صندقهای رای میروند. در تهران ۱۶، ۴۳۳ و در دیگر شهرستانها ۳۰۰، ۰۰۰ رای آری خود را به صندوقها ریختند.[۸]
ایران در درازای انقلاب سفید
از زمان ملی شدن نفت ایران، درآمد نفت هوشیارانه در برنامههای عمرانی برای توسعه صنعت، آموزش و پرورش، بهداشت، کشاورزی، تغذیه، محیط زیست، مسکن، آبادانی و بیمه همگانی سرمایهگذاری شدهاست. در سومین برنامه عمرانی کشور در سال ۱۳۴۲ ؛ ۲۰۴، ۶ میلیارد ریال و در برنامه چهارم عمرانی ۱۳۴۷ ؛ ۵۰۶، ۸ میلیارد ریال در پیشبرد و شکوفایی اقتصاد ایران سرمایهگذاری شدهاست.[۹] پس از صنعت نفت، صنعت ذوبآهن ایران که مادر دیگر صنایع ایران بود رو به گسترش روزانه نمود. صنایع پتروشیمی ایران از دیدگاه جهانی رتبه اول را دارد و در خاورمیانه بی همتا است. صنعت بزرگ مس و آلومینیوم و کانهای شناخته شده این دو فلز گرانبها پشتوانه امینی برای گسترش صنعت و آینده مردم ایران بود. منابع باور نکردنی ذغال سنگ که برآورد آن بیش از ۳۶ میلیارد تن در کویر مرکزی است و تولیدات کارخانجات داخلی صنایع سنتی و دستی دیگر صنایع داخلی از صنایع سبک گرفته تا صنایع سنگین همگی در حال رشد سریع بودند. ایران خودرو از آغاز کار خود اتومبیلهای ساخت ایران را علاوه بر بازار داخلی به بیش از ده کشور اروپایی آسیایی و آفریقایی صادر میکرد. در سال ۱۳۵۶ ایران خودرو از کارخانه Hyundai کره جنوبی اتومبیلهای بیشتری تولید کردهبود. تا سال ۱۳۶۴ خورشیدی نود در صد قطعات اتومبیل در ایران طراحی و تولید میشدند.[۱۰] همچنین کارخانههای کفش تولید ایران چون کفش ملی و کفش بلا و غیره به تمام کشورهای خاورمیانه کفش صادر میکردند. علاوه بر صدها واحد کوچک صنعتی بیش از یک صد واحد بزرگ صنعتی و تولیدی به کار افتادهاست که این از افتخارات ایران است.[۱۱]
در راه تمدن بزرگ
اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در کتاب به سوی تمدن بزرگ مینویسد:[۱۲]
« |
رساندن ملت ایران به دوران تمدن بزرگ بالاترین آرزوی من است و رهبری کشورم در این راه اساسیترین وظیفهای است که به عنوان مسئول سرنوشت این کشور برای خود قایل هستم. اعتقاد راسخ من این است که اکنون ملت ایران برای نیل به هدف در مسیری صحیح و مطمئن، گام بر میدارد و آنچه برای پیروزی او ضروری است، این است که از یک سو در این مسیر انحرافی حاصل نشود و از سوی دیگر در آهنگ پپمودن آن کُندی یا و قفهای روی ندهد. هدفی که من برای ملت خودم در نظر گرفتهام، بیگمان هدفی بسیار جاه طلبانه و بلند پروازانهاست. ولی هدفی نیست که نیل بدان برای ملت ایران، با امکانات فراوان مادی و معنوی و با سرمایه سرشار روحی و اخلاقی این ملت ناممکن باشد. اگر چنین هدفی از حد متعارف بسیار فراتر میرود، به خاطر آن است که تلاش برای نیل به کمال مطلوبی کمتر از آن، اساساً شایسته ملت ما نیست. کارنامه چند هزار سال تاریخ و تمدن ایرانی و نبوغ آفرینندهای که از نخستین صفحه این کارنامه تا به امروز وجه مشخص آن بودهاست، دلیل روشنی بر درستی این باور است که اگر این نیروی آفرینندگی، دوشادوش ارادهای راسخ و پشتکاری استوار به کار افتد، پپروزی ما ملت ایران یک باید تاریخی خواهد بود. |
» |
دورنمای آینده
طبق برنامههای و پیش بینیهای جامعه ایرانی در آخرین دهه قرن بیستم یا سال ۲۵۵۰ شاهنشاهی یا ۱۳۷۰ خورشیدی پا به دوران تمدن بزرگ خواهد گذاشت با این حساب یک ایرانی، زاده پیش از اسفند ۲۴۷۹ شاهنشاهی یا اسفند ۱۲۹۹ که در یکی از بدبخترین کشورهای دنیا چشم به جهان گشوده در کمتر از نیم قرن در یکی از سعادتمندترین کشورهای جهان زندگی میکند و از دنیا خواهد رفت.
امیر عباس هویدا نخستوزیر ایران در مصاحبهای با روزنامه لوموند فرانسه میگوید: در سال ۱۹۸۵ میلادی یا ۱۳۶۴ خورشیدی درآمد سرانه ایران بیش از ۴۵۰۰ دلار خواهد بود. ایران سالیانه ۲۰ میلیون تن فولاد تولید خواهد کرد. یک میلیون تن آلومینیوم، یک میلیون خودرو (پیکان، آریا، شاهین، شورولت ایران، کادیلاک ایران، هیلمن و کامیونها و اتوبوسها) تولید و صادر میکند و یک میلیون تن کاغذ تولید و صنایع شیمی و پتروشیمی سود سالانهای برابر با هفت میلیارد دلار خواهد داشت.[۱۳]
محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران زمین به ملت خویش تمدن بزرگ را که بر پایه منشور انقلاب شاه و مردم قرار دارد قول میدهد که تا سال ۱۹۹۰ میلادی برابر با ۱۳۷۰ خورشیدی، ملت ایران استانداردهای رفاه اجتماعی وسطح زندگی و سطح پیشرفتی همانند اروپا در سال ۱۹۷۸ میلادی را خواهد داشت و ملت ایران تا سال ۲۰۰۰ برابر با ۱۳۸۰ خورشیدی در پیشرفتهای صنعتی و رفاه اجتماعی برابر با کشورهای فرانسه، انگلیس و ایتالیا خواهد بود. برنامهای با فرنام دور نمای اقتصادی و اجتماعی ایران، ۲۵۳۱ - ۲۵۵۱ طراحی و پایهریزی شد تا هدفهای تمدن بزرگ را به انجام برساند.[۱۴]
در کنار برنامه دورنمای اقتصادی و اجتماعی سازمان برنامه و بودجه کشور یک طرح نوسازی و بازسازی ایران تهیه شد.[۱۵] [۱۶] در این طرح ایران به سه محور تقسیم شد. محور مرکزی که شیراز، اصفهان، تهران، تبریز را در برداشت. محور خاوری که چاهبهار را از راه زاهدان، مشهد تا سرخس در بر میگرفت و محور باختری که خرمشهر به سوی مهران، ایلام، کرمانشاه و سنندج به سوی رضاییه را زیر پوشش خود داشت. بودجههای عظیمی برای توسعه تمامی شهرهایی که در راه هر یک از این سه محور قرارداشتند اختصاص داده شد. این طرح برای جلوگیری از مهاجرت بیرویه به تهران و اصفهان پایهریزی شد و بدین روی کوشش شد که همه مردم ایران از سرویسهای آموزشی، بهداشتی، رفاهی، فرهنگی و ورزشی و غیره همانند سرویسهای پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ ایران برخوردار شوند.[۱۷]
شاهنشاه درباره دورنمایی که برای ایران داشتند چنین مینویسند:
دورنمایی که من از چنین ایرانی در برابر نظر دارم، دورنمای کشوری است آباد، و آزاد، مجهز به صنعت و تکنولوژی پیشرفته با اقتصادی سالم و شکوفا که در آن جامعهای نیرومند و سرفراز، برخوردار از حد اعلای شرافت انسانی و از آزادیهای فردی و عدالت اجتماعی و در عین حال آراسته به ارزشهای عالی اخلاقی و فرهنگی، با کوشش خلاقه خویش، راهگشای اعتلای باز هم بیشتر خود و جامعه بشری در راه کمال، که راهی پایان یافتنی نیست، باشد.
در ایران عصر تمدن بزرگ، از عوامل مخرب و منفی دیرینه یعنی فقر، جهل، بیسوادی، فساد، استثمار، تبعیض و امثال آنها نشانی باقی نخواهد بود. گسترش فعالیتها و خدمات بهداشتی، حداکثر تندرستی و نیرومندی بدن را تا آنجا که دانش و امکانات اجازه دهد، برای هر فرد ایرانی تامین خواهد کرد و تعمیم آموزش و دانش همین فرد را از حداکثر سلامت روحی و فکری، باز هم تا آنجا که امکانات اجازه دهد، برخوردار خواهد ساخت. هر ایرانی در هر شرایط فردی و اجتماعی، ار لحظه تولد تا زمان مرگ، در زیر پوشش انواع بیمههای اجتماعی قرار خواهد داشت. دستمزدها و درآمدها، در برابر کار شرافتمندانه، که برای همه کس وجود خواهد داشت، در حدی خواهد بود که همه مخارج افراد را در حد کافی تامین کند. بسیاری از هرینههای افراد با کمکهای دولت سبکتر خواهد شد. تحصیل تا حد معینی به طور اعم و پس از آن تا بالاترین سطوح دانشگاهی و تخصصی، تحت شرایط معینی برای همه رایگان خواهد بود. سطح زندگی در حدی قرارخواهد داشت که دیگر هیچ ایرانی معنی گرسنگی را نخوهد فهمید و با وجود این، دولت وظیفه خود را در مراقبت از کودکان و نوزادان تا دو سالگی آنها، انجام خواهد داد. هر ایرانی مسکنی مناسب خواهد داشت. محیط زیست مادی مردم، محیطی سالم و پاکیزه و نیروبخش و محیط زیست فرهنگی و روحی آنان نیز محیطی منزه و کاملا انسانی خواهد بود. اصل اشتراک، اساس کوششها و برنامهها به شمار خواهد رفت و بر مبنای آن، کشاورز و کارگر و کارفرما، دانشجو و کارمند دولت و روشنفکر و هنرمند و به طور کلی هر فرد از هر طبقه و در هر موقعیت اجتماعی، کار خود را با برخورداری از حداکثر حقوق انسانی و اجتماعی و اقتصادی، به صورت سازنده و بر اساس همکاری و مشارکت و نه دشمنی و رویارویی، انجام خواهد داد.
کار مردم، در حداکثر ممکن به دست مردم اداره خواهد شد و در هر مورد همفکری عمومی و راهنماییها و انتقادهای سازنده، راهگشای پیشرفتها خواهد بود. آگاهی وسیع سیاسی که دستآورد آموزش گسترده حزبی است، آموزش و پرورش را به معنای اعم آن تکمیل خواهد کرد. روح ایمان مذهبی به عنوان عالیترین مظهر معنویت، در وجود همگان متجلی خواهدبود. کانونهای فرهنگی و هنری و ورزشی و مراکز تفریحات سالم، به روی همه باز خواهد بود و امکانات اقناع نیازهای روحی از قبیل کتابخانهها، موزهها تالارهای کنفرانس، تاتر و موسیقی و به طور کلی هر چیز که به فرهنگ ملی و بینالمللی مربوط میشود، در دسترس همه قرارخواهد داشت.
برای کهن سالانی که تنها باشند یا با وجود داشتن خانواده مایل به تنها زیستن باشند، مراکز آماده وجود خواهد داشت. حداکثر تسهیلات برای پرورش و بروز استعدادها فراهم خواهد شد تا هر قریحه و نبوغی در محیطی سالم و سازنده امکان شکفتگی داشته باشد و نه تنها در راه پیشرفت شخصی، بلکه در عین حال، در راه پیشرفت جامعه بکار افتد.
منظور از تمدن بزرگ
تمدن بزرگ یعنی تمدنی که در آن بهترین عناصر دانش و بینش بشری در راه تامین والاترین سطح زندگی مادی و معنوی برای همه افراد جامعه بکار گرفته شده باشد. تمدنی که در آن دستاوردهای شگفتآور دانش و صنعت و تکنولوژی با ارزشهای عالی معنوی و با موازین پپشرفته عدالت اجتماعی درآمیخته باشد. تمدنی که بر پایه سازندگی و انسانیتی بنیان نهاده شده باشد و در آن هر فرد آدمی در عین برخورداری از رفاه کامل مادی، از حداکثر تامین اجتماعی و از غنای سرشار روحی و اخلاقی بهرهمند باشد. روشن است هر ملت و جامعهای در جهان حق دارد در راه رسیدن به چنین هدفی بکوشد و ما صمیمانه آرزو میکنیم که چنین تلاشی در هر جا که صورت گیرد، با پیروزی کامل همراه باشد. زیرا این تلاشی است که در راه ایفای شریفترین رسالت جامعه بشری انجام میگیرد. ولی تا آن جا که به ما مربوط است، ما بیش از هر چیز تضمین سعادت و رفاه جامعه ایرانی را در مد نظر داریم. البته اگر تمدن بزرگ ما کشش و جذابیتی داشته باشد، به احتمال قوی این تمدن از مرزهای ما خواهد گذشت و در آن صورت این در اختیار دیگران خواهد بود که درباره آن داوری کنند.
در راه رسیدن به این تمدن بزرگ، ما باید بر اساس جهان بینی همیشگی ایرانی، بهترین اجزای مدنیت و فرهنگ ملی خویش را با بهترین اجزای تمدن و فرهنگ جهانی درآمیزیم و در این راه از هر گونه تعصب و کوتاه بینی دوری گزینیم. هیچ ملتی در هیچ مرحله از پیشرفت، نمیتواند خود را از دستاوردهای مادی و معنوی دیگران بی نیاز شمارد. زیرا تمدن بشری اساسا بر داد و ستد مداوم اندیشهها و دستاوردها پیریزی شدهاست. اگر در گذشته ملتهایی خواستهاند به دور خود دیواری بکشند این آزمایش همواره باشکست رو به رو شدهاست.[۱۸]
منابع
- ↑ Director
- ↑ Frances Bostock and Geoffrey Jones: Planning and Power in Iran, Ebtehaj and Economic Development under the Shah, London, ۱۹۸۹
- ↑ Gholam Reza Afkhami: The Life and Times of the Shah, University of California Press, 2009, Chapter 14, Development and Dreams, p. ۳۱۷-۳۳۴
- ↑ پهلوی، محمد رضا، به سوی تمدن بزرگ، چاپ سوم، کتاب و انتشارات پارس، لس انجلس، ۲۰۰۷؛ ص ۷۷.
- ↑ پهلوی، محمد رضا، به سوی تمدن بزرگ، چاپ سوم، کتاب و انتشارات پارس، لس انجلس، ۲۰۰۷؛ ص ۷۸.
- ↑ Gholam Reza Afkhami: The Life and Times of the Shah. University of California Press , 2009, p. ۲۳۰
- ↑ گاهنامه ۳: ۱۳۰۳، ۱۳۰۴؛ روز شمار ۲: ۱۵۰
- ↑ علامرضا افخمی: جامعه، دولت و جنبش زنان ایران: ۱۳۲۰ - ۱۳۵۷. بتزدا، ۲۰۰۲، ص ۱۲۴ - ۱۳۶
- ↑ Charles Issawi: The Iranian Economy, ۱۹۲۵ - ۱۹۷۵. In: George Lenczowski ed. : Iran Under the Pahlavis. Stanford, 1958, p. ۱۲۹-۱۶۶
- ↑ Gholam Reza Afkhami: The Life and Times of the Shah. University of California Press , 2009, p. ۳۲۵
- ↑ محمد رضا پهلوی - به سوی تمدن بزرگ - چاپ سوم - کتاب و انتشارات پارس - لس انجلس، ۲۰۰۷ ص ۹۶
- ↑ محمد رضا شاه پهلوی: به سوی تمدن بزرگ -چاپ سوم - کتاب و انتشارات پارس - لس انجلس، ۲۰۰۷ ص ۲۲۱ - ۲۲۲
- ↑ Amir Abbas Hoveyda: Le Mond, 11 Feb. ۱۹۷۵.
- ↑ سازمان برنامه و بودجه ایران. تهران، ۲۵۳۵ شاهنشاهی (۱۳۵۵ خورشیدی)
- ↑ National Spatial Strategy Plan. Center for National Spatial Planning, Tehran, May 1976.
- ↑ سازمان برنامه و بودجه ایران. تهران، ۲۵۳۵ شاهنشاهی (۱۳۵۵ خورشیدی)
- ↑ National Spatial Strategy Plan. Center for National Spatial Planning, Tehran, May 1976.
- ↑ محمد رضا پهلوی - به سوی تمدن بزرگ -چاپ سوم - کتاب و انتشارات پارس - لس انجلس، ۲۰۰۷ ص ۲۲۳