مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با نماینده هفتهنامه آفریقای جوان ۱۵ تیر ماه ۱۳۵۰
سخنرانیهای محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بر پایه تاریخ | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران | تصمیمهای مجلس |
مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با نماینده هفتهنامه آفریقای جوان ۱۵ تیر ماه ۱۳۵۰
فعالیت اخلالگران
ناراحتی در همه جا به چشم میخورد، اما علل ناراحتی نزد ما فرق دارد و کاملاً برایمان روشن است. در کشور ما هم مانند سایر کشورها در محیطهای دانشگاهی توطئهگران و نیهیلیستها وجود دارند، دانشجویانی که از درس ضعیفاند و قادر نیستند امتحانات را با موفقیت بگذرانند، پر واضح است که نیاز به بهانه سیاسی و اجتماعی دارند تا شلوغ کنند و فرصتی به دست آورند. بنابراین به اشخاص محرک میپیوندند، اما آنهایی که درس میخوانند خود را کنار میکشند، حربه آنها کتاب است و به این جهت میدان را برای محرکین خالی میگذارند. خوشبختانه تعداد محرکین زیاد نیست. به من گفتهاند که حتی در (نانتر) از ۲۰۰۰۰ دانشجویی که درس میخواندند، هزار نفر تظاهرکننده وجود داشت و از میان این هزار نفر تنها سیصد نفر محرک بودند. رژیم ما را هر طور که میخواهید بنامید، قانون اکثریت است که باید حاکم بر کشور باشد.
دستور از خارج
ما در کشورمان به توطئهگران اجازه فعالیت نخواهیم داد. مسخره است که یک نفر از میان صدهزار نفر بتواند حرکت ملتی را متوقف سازد. کشوری که چنین اجازهای بدهد، به عصر حجر باز خواهد گشت. ما در کشورمان انقلابی به وجود آوردهایم که نظام اجتماعی را تغییر داد. در چنین کشوری چرا باید ناراحتی وجود داشته باشد؟ چه چیز را تحریک کنندگان میتوانند به کارگران و روستاییان قول بدهند؟ مطمئن باشید که آنها آزادی را کاملاً از بین خواهند برد. آنها دستورات را از خارج دریافت میکنند.
عملیات چریکی
قبل از همه باید بگویم سیزده نفری که دست به عملیات چریکی زده بودند، طبق قانون محاکمه شدهاند و اگر ما در این مورد سر و صدا و تبلیغ نکردهایم، این بحث دیگری است. جای تردید نیست که این گونه افراد برای انجام عملیات چریکی در خارج تعلیم مییابند. اگر ما حوادث اخیر ترکیه را از نزدیک مطالعه کنیم خواهیم دید که آنها نیز همان تعلیمات مشابه را دیدهاند. در کشور ما این کار به گانگستریسم ختم میشد. چریکهای شمال به کمک مردم، منجمله زنان بازداشت شدند، روستاییان در تعقیب آنها شرکت داشتند و تلفاتی دادند. آیا کدام کشورها به آنها کمک میکنند؟ اگر میخواهید پاسخ این سؤال را بدانید از خود بپرسید که کدام کشورهایی هستند که اقتدار ایران به نفع آنها نیست؟
و اما سازمانی که ۵۰ نفر عضو دارد، چگونه میتواند کشوری را که جمعیت آن ۳۰میلیون نفر است، تهدید کند؟ حتی اگر تعداد آنها ۵۰۰هزار نفر هم بود، چه کاری از دست آنها برمیآمد؟ تنها عدهای از کمکآشپزهای ارتش شاهنشاهی کافی بود که از عهده آنها برآیند.
یک جناح مخالف سالم
انتقادکردن و سر و صدا راه انداختن به تعداد نمایندگان ارتباطی ندارد، زیرا سه نفر میتوانند به اندازه پنجاه نفر سر و صدا راه بیاندازند. یک جناح مخالف و سالم و درستکار باید هر چه که میخواهد بگوید. اگر آنها حرفهای احمقانه بزنند، در نظر رأیدهندگان خویش مسخره جلوه خواهند کرد. اگر انتقاد آنها بر اساس حقایق باشد، دولت را مجبور خواهند کرد که صحت این انتقادها را قبول کند. یک جناح مخالف صحیح به هر ایرانی درستکار روشنبین اجازه خواهد داد که نظریه خود را ابراز دارد. آن وقت مباحثهای که در میگیرد به منزله یک سوپاپ ایمنی است و آنهایی که در رأس حکومت هستند، خواهند توانست کشور را به طور شایستهای اداره کنند.
سلطنت، ثبات کشور را تأمین میکند. هیچ یک از احزاب نمیتواند کشور را به انهدام بکشاند، زیرا اقدامات احزاب تنها در زیر سایه سلطنت انجام میگیرد. با ادای کلمه سحرآمیز «پادشاه» همه چیز را میتوان کنترل کرد. تعدّد احزاب امکانپذیر است، اما به شرط اینکه اعضای آنها نسبت به ۱۲ اصل انقلاب سفید وفادار باشند و خویشتن را خدمتگزار کشور بدانند.
منفردین در مجلس
برای انتخاب نمایندگان منفرد در مجلس، آیا چه کسی به یک فرد تنها رأی خواهد داد؟ آیا چه سازمانی برای دریافت آرا از او پشتیبانی خواهد کرد؟ قبل از همه باید این سؤال را مطرح کرد که آیا این عده، مستقل از چه چیز و چه کسی خواهند بود؟ آیا مستقل از دو حزب اصلی و یا مستقل از دوازده اصل انقلاب سفید؟ تصور نمیکنم که درمورد اخیر امکان داشته باشد. حزب ایران نوین که در رأس قدرت قرار دارد، میتواند به رأیدهندگان بگوید که طی چهار سال اخیر رشد اقتصادی ما به میزان ثابت بیش از ده درصد بوده است. چرا رأیدهندگان باید از حزبی که تا این اندازه موفق بوده است، رویگردان شوند؟ به نظر من در انتخابات آینده حزب ایران نوین و حزب مردم بر سر اشغال کرسیهای مجلس با هم رقابت خواهند داشت.
حزب منحله توده
ممنوعیت فعالیت حزب منحله توده مربوط به گذشته است و ارتباطی با پیوندهایی که ما را به شوروی و سایر کشورهای سوسیالیست متصل ساخته، ندارد. هیچ کس نمیتواند در امور داخلی ما دخالت کند. چگونه ما میتوانیم موجودیت و فعالیت حزبی را اجازه دهیم که اعضای آن قبل از کشور خویش به سیستم دیگری وفادار هستند؟
در سال ۱۹۵۳، ششصدوچهل افسر وابسته به حزب توده که ما آنها را بازداشت کردیم، سوگند وفاداری نسبت به یک سیستم خارجی یاد کرده و ظاهراً متعهد شده بودند که با اقدامات امریکا مبارزه کنند و حال آنکه علیه کشور خویش فعالیت مینمودند. آنها تصور میکردند که با این کار به کشور خویش خدمت میکنند، در صورتی که در حقیقت علیه کشور خویش اقدام میکردند. از طرف دیگر برخی افراد از روی منطق و استدلال میگویند که چون این اشخاص حرفهای احمقانهای میزنند، بهتر است آنها را آزاد گذاشت، زیرا پاسخ دادن به این گروه خیلی آسان است.
اوپک و نفت الجزایر
مسئولیت اعضای اوپک در صورتی به مسئله نفت الجزایر ارتباط مییابد که تصمیمات دستهجمعی درمورد آن اتخاذ گردد. اگر اختلافی بین کمپانیهای فرانسوی و الجزایر پدید آمد علیرغم همه علاقه ما نسبت به الجزایر ما تنها در موردی میتوانیم همبستگی نشان دهیم که مشترکاً با کشورهای عضو اوپک با آن توافق کرده باشیم.
نفت و فرآوردههای پتروشیمی
به هنگام مذاکرات تهران، امریکا قصد داشت ما را قانع کند که به زودی ذخایر نفت آلاسکا برای آن کشور کفایت خواهد کرد. در صورتی که ما میدانیم تا چند سال دیگر امریکا ناگزیر خواهد شد بیش از پنجاه درصد نفت خام مورد نیاز خویش را وارد کند. ذخایر امریکا عبارت از چهلمیلیارد بشکه است و با در نظر گرفتن آهنگ فعلی استخراج، یعنی سالیانه ۹میلیارد بشکه، این ذخایر دیری نخواهد پایید.
عربستان سعودی مانند ایران دارای ذخایر فوقالعادهای است، بنابراین نباید تعجب کرد که آرامکو میخواهد میزان تولید خود را به سه برابر برساند، اما من تصور نمیکنم که آرامکو بتواند بلافاصله این امر را انجام دهد. در هر صورت ما در ایران اجازه نخواهیم داد که میزان نفت خامی که صادر میشود تا این اندازه افزایش یابد. طی مذاکرات تهران ما یادآور شدیم که قصد ما این است که عملیات تبدیل نفت در کشور خودمان انجام گیرد تا نفت به فرآوردههای پتروشیمی تبدیل شود و مشاغل جدیدی به وجود آید. من علاقمندم که منفعت هر لیتر نفتی که در کشورمان تبدیل میشود، صد برابر منفعت هر لیتر نفت صادر شده باشد. البته تولید ما افزایش خواهد یافت، اما بعد از اینکه توانستیم مقادیر نفت بیشتری را به فرآوردههای پتروشیمی تبدیل کنیم، میزان نفت صادرشده پایین خواهد آمد.
تبعیض نژادی
ما از سیاست خارجی مستقلی پیروی میکنیم و هرگز مسائل بازرگانی را با مسائل سیاسی مخلوط نمینماییم. اگر همه کشورها با افریقای جنوبی دارای روابط بازرگانی هستند، من دلیلی نمیبینم که ما با آن کشور روابط بازرگانی نداشته باشیم، اما روابط تجاری با افریقای جنوبی مانع از آن نمیشود که ما سیاست تبعیض نژادی آن کشور را شدیداً محکوم کنیم. به نظر من افریقای جنوبی عضو سازمان ملل متحد است، اگر عضو سازمان ملل متحد نبود مسئله فرق میکرد، برخی از کشورهای افریقای سیاه میخواهند شخصاً با افریقای جنوبی وارد مذاکره شوند.
هر کشوری آزاد است به هر گونه که بخواهد سیاست خارجی خود را پیش ببرد در هر صورت ایران همیشه سیاستهای تبعیض نژادی را محکوم کرده است.
موفقیت برنامههای اقتصادی
برای سرمایهگذاری در بخشهای مختلف، متخصصین و مهندسین مشاور ما کلیه طرحها را به دقت مطالعه میکنند، اما عامل اصلی موفقیت ما این است که بر اثر تحولات و اصلاحاتی که انجام گرفته، اساس اجتماع ما سالم شده است.
اصلاحات ارضی یکی از این تحولات است و سهیمشدن کارگران در سود کارخانهها که میتواند تا ۲۰ درصد باشد، یکی دیگر از تحولات ایجاد شدهاست. بر اثر این مشارکت دستهجمعی ثبات و تداوم سیاسی به وجود میآید و به نتایجی منتهی میشود که شما شاهد آن بودهاید.
به علاوه به زودی شما شاهد تحولات دیگری در همه شهرهای ایران خواهید بود. بندرعباس را مثال بزنیم که شهر کوچک بی رنگ و رویی است و قرار است به زودی تبدیل به یکی از بنادر مهم آسیا شود. در تمام شهرهای ایران نیز تحولاتی انجام خواهد گرفت. ملی کردن منابع معدنی اجازه میدهد که از این منابع به بهترین نحو استفاده شود.
هدف ما این است که تا آخرین قطره باران و یا آب در زمینهای حاصلخیز استفاده شود. ما حق نداریم از زمینهایی که مرغوبیت کمتری دارند، بهرهبرداری کنیم. با پیروی از این خط مشی، امکان دارد که بعضی از روستاها از بین برود و روستاهای تازهای در جاهای دیگر به وجود آید.
اصلاحات اداری
ما از دستگاه اداری در برنامه دوازدهگانه انقلاب سفید یاد نمودهایم، ما همواره متوجه لزوم اصلاحات هستیم، ولی این امر نمیتواند یک روزه تحقق پذیرد. شیوههای کار البته باید با شرایط جدیدی که بر ایران حکومت میکند، مطابقت نماید، ولی طرز فکر مردمی که با این دستگاهها سر و کار دارند نیز باید عوض شود. آنها دیگر نباید تقاضای امتیارات فردی بنمایند. در بخش خصوصی نیز نکات بسیاری برای فراگرفتن وجود دارد. ما میان بخش خصوصی و بخش عمومی سمینارهایی تزتیب میدهیم و صحبت از تأسیس یک مدرسه تجارت و مدیریت به سبک دانشگاه هاروارد در میان است.
مشکلات صنعتیشدن
ما برای صنعتیشدن و پیشبرد صنایع خود امید زیادی داریم. ما در ایران نسبت به هیچ چیز عقده نداریم. آنچه را که نمیدانیم، از نقاط دیگر یاد میگیریم. به مشاغل و کارهایی که در ایالات متحده امریکا و اروپا و حتی ژاپن آلودگیهایی ایجاد نموده است بنگرید، این وحشتناک است، تقریباً دیگر نمیتوان در دریاچههای باشکوه سویس شنا کرد. ممالک کاملاً صنعتی جز آنکه به ترمیم اشتباهاتی که مرتکب شدهاند بپردازند و خسارات خود را محدود نمایند، کار دیگری ندارند، ما این امتیاز را داریم که از تجربیات آنها استفاده میکنیم.
صنعتی شدن، منجمله به وجود آمدن یک جامعه مصرف، یک سلسله مسائل انسانی را مطرح میسازد که ما امیدواریم بتوانیم آنها را به کمک قوانین اجتماعی خویش، فیالمثل با شریک ساختن کارگران در سود مؤسسات و همچنین از طریق تعاونیهای روستایی حل نماییم.
این سنت ایرانی هم وجود دارد که عبارت است از هدایای افراد ثروتمند به بخش عمومی، معهذا این مسائل بشری نباید این نکته را از یادمان ببرد که هر واحد صنعتی باید خود قادر به ادامه حیات باشد، به عبارت دیگر قیمت فرآوردههای تولیدی باید بتواند با قیمتهای بینالمللی رقابت کند. با اجرای سیاست کمک هزینهای یک صنعت بیمار به وجود میآید که مسائلی را نیز به دنبال میآورد، مسائلی نظیر مسئله آلودگی.
کشاورزی صنعتی
طرحهای ملی که یکی پس از دیگری به موقع اجرا درخواهند آمد، اهمیت اساسی کشاورزی را که خصوصیت کشاورزی به خود خواهد گرفت پدیدار خواهد ساخت. ما میخواهیم از منابع کشاورزی خویش به طریق علمی و صنعتی بهرهبرداری کنیم.
ایران نیرومند در خلیج فارس
اگر به موضوع اعزام پزشک و کارشناس از طرف ایران به امارات خلیج فارس به مثابه یک اقدام امپریالیستی نگریسته شود، ایران حاضر است به خاطر آسایش منطقه، به دیده یک امپریالیست به آن بنگرند.
کشور ما به لطف خداوند آنقدر وسیع است و آنقدر از حیث داشتن منابع طبیعی غنی است، که نیازی ندارد تا سیاست توسعهطلبی در پیش بگیرد. سیاستی که گاه موجب صرف هزینههای بیهوده میشود. اینکه ما خود را مجهز به سلاحهای مدرن مینماییم، امری است طبیعی، چون ما باید قادر باشیم تا اگر سیاست فعلی همکاری در خلیج فارس در زمینه امور دفاعی، سیاستی که ما اینک با ممالک ساحلی دنبال میکنیم تغییر کند، به تنهایی تمامیت و ثبات کامل خلیج فارس را حفظ نماییم. این راه آبی برای ما حیاتی است و باید باز باقی بماند. ما اگر لازم باشد سلاحهای خویش را دو و حتی سه برابر خواهیم کرد، ما نمیخواهیم که کشور دیگری جای بریتانیا را که باید از این منطقه بیرون برود، اشغال نماید.
حفظ اماکن مقدسه
اگر مسئله ورود به اماکن مقدس برای سهمیلیون اسرائیلی یک مسئله شورانگیز مذهبی است، این مسئله برای یکمیلیارد مسیحی و ششصدمیلیون مسلمان جهان نیز همینطور است. نمیتوان وضع قبلی را به طور یک جانبه تغییر داد.
مجازات اقتصادی اسرائیل
ما با قاطعیت از قطعنامه مورخ ۲۲ نوامبر سازمان ملل جانبداری میکنم و نظریات عنوان شده از جانب پرزیدنت سادات به نظر ما منطقی است، با این حال ابتکار مجازات علیه اسرائیل و عدم ارسال نفت به آن کشور بستگی به سازمان ملل متحد دارد و ایران هرگونه تصمیمی را که این سازمان اتخاذ نماید، طابقالنعل انجام خواهد داد.
وقتی یک کشتی پر از نفت شد، ما دیگر نمیدانیم این نفت به کجا میرود. از این گذشته چه کسی میتواند به شما بگوید که نفت اعراب به اسرائیل صادر نمیشود؟ برای پنهان ساختن منبع اولیه نفت کافی است آن را از طریق یک بندر ثانی حمل نمود.
عضویت چین کمونیست در سازمان ملل متحد
درمورد عضویت چین کمونیست در سازمان ملل متحد، یک تحول متقابل مطرح است. تا امسال چین علاقه چندانی به وارد شدن به سازمان ملل متحد نداشت، در حالی که اینک علاقه به گفتگوی بینالمللی نشان میدهد، معهذا بگذارید بگویم که در این مورد هنوز همه مسائل حل نشده است، در هر صورت ما در اجلاسیه آینده به نفع عضویت چین در سازمان ملل متحد رأی خواهیم داد.
رهبران بزرگ جهان
در میان سیاستمدارانی که آنها را تحسین میکنم، میتوانم نام ژنرال دوگل را یاد کنم. با وجود تحسین بسیار زیادی که برای رضاشاه، پدرم قائلم، ولی قبلاً میدانستم که من با او فرق خواهم داشت و وقتی که به قدرت رسیدم طور دیگری عمل خواهم نمود. شاید اگر من به جای او بودم نمیتوانستم کاری را که او کرد به پایان برسانم، همانطور که شاید رضاشاه هم اگر اکنون به جای من بود، نمیتوانست کاری را که من انجام دادهام انجام دهد.
وقتی کودک بودم نمیتوانستم مجذوب شخصیت ناپلئون نباشم، چون میدانستم که خود بعداً پادشاه و یک فرد نظامی میشوم، با این حال طبیعت من با طبیعت ناپلئون فرق بسیار دارد، چون ناپلئون یک فاتح بود، من یک فرد ایدهآلیست و پراگماتیک هستم، البته ایدهآلیست وقتی که فلسفه انقلاب مطرح میگردد، من هیچگاه در نظر خود درمورد ملی ساختن منابع طبیعی کشور تجدید نظر نخواهم نمود، پراگماتیک چون اگر مشاهده کنم یکی از منظرههای انقلاب متروک میگردد درمورد تغییر آن تردید نمیکنم.
آگاهی از حوادث داخلی و بینالمللی
برای کسب اطلاعات از حوادث داخلی و خارجی، من زیاد روزنامه میخوانم و زیاد به رادیو گوش میدهم، فیالمثل من کلیه مطالبی را که درباره ایران در مطبوعات خارجی نوشته میشود میخوانم، اطلاعات دیگر مرا گزارشهای سیاسی که اینک نسبت به چند سال پیش خیلی بیشتر شده است تشکیل میدهد. این گزارشها در حد وسیعی از مطالعه مطبوعات بینالمللی الهام گرفتهاند.
تلفیق فرهنگ شرق و غرب
برای تلفیق بین فرهنگ شرقی و فرهنگ غربی فکر میکنم که میتوانم خود را در این مورد تقسیم کنم، برای من مسئله هویت فرهنگی وجود ندارد، شاید یک روز ما بتوانیم خط رابطی میان این دو فرهنگ به وجود آوریم، در ضمن فراموش نکنیم که تمدن با کشور ما آغاز شده است.
من زیاد وقت کتاب خواندن ندارم و در این مورد نمیخواهم سرسری حرفی زده باشم، ولی اگر وقت مطالعه پیدا کنم بی شک آنچه را که در ایام جوانی خواندهام مجدداً میخوانم، مثلاً شاتوبریان را میخوانم. بسیار برایم اتفاق افتاده است که شعر یک شاعر ناشناس را که از رادیو میشنوم بیش از اشعار شعرای معروف مرا تحت تأثیر قرار میدهد، هیچ کشور و هیچ ملت دیگری نبوغ شعری زبان فارسی را ندارد، شاید عنوان نمودن این مطلب پیشداوری کردن جلوهگر شود، ولی من در عنوان نمودن این پیشداوری تردیدی به خود راه نمیدهم. درمورد موسیقی باید بگویم که موسیقی کلاسیک همیشه مورد تحسین من بوده است، همچنین موسیقی پاپ در شرایط خاص.
تربیت ولیعهد
تربیت ولیعهد باید به آزادترین شکل ممکن صورت پذیرد، دوست دارم او یاد بگیرد که یک انسان کامل است، و حتی اگر پادشاه نشود، به شخص خویش و نسبت به اطرافیان خود مسئولیتهایی دارد.
جنگ ویتنام و بحران امریکا
من فکر میکنم که بحران اخیر امریکا معلول جنگ ویتنام است. اثرات این جنگ که در امریکا فوقالعاده ناخوشایند است، در اروپا نیز منعکس میگردد، ولی پایان این جنگ خودبهخود متضمن تغییرات مهمی خواهد بود. امریکای سختگیر بعد از جنگ که من در سال ۱۹۴۹ آن را شناختم، با امریکای سال ۱۹۷۱ تفاوت زیادی دارد، این نکته که بعضی از ایرانیها در برخی از زمینهها هنوز از امریکاییها تقلید میکنند صحت دارد، ولی این تقلید در حال از میان رفتن است. در نخستین سالهای بعد از جنگ جهانی دوم، این امر که «من در ایالات متحده امریکا تحصیل کردهام»، کلیدی بود که بسیاری از درها را میگشود، امروزه این نکته اهمیت کمتری پیدا کرده است، این مسئله مد است. اوراقی از تاریخ
ما در عصر ماشین زندگی میکنیم و ماشین احساس ایجاد نمیکند، شاید وجدان گذشته و فلسفهای که از اسلاف خویش به ارث بردهایم، به ما ایرانیها اجازه دهد که مبدل به ماشین نشویم، شاید ما با تکرار اشعار و خواندن نوشتههای فارسی از رادیو و تلویزیون و مطالعه آثار نویسندگان ملی، بتوانیم هویت خویش را حفظ نماییم.
ما تنها یک صفحه از تاریخ را ورق نزدهایم، بلکه چندین صفحه را ورق زدهایم و کارهای زیادی را نیز انجام دادهایم، تغییر روابط کشاورز با مالک که از ۲۰۰۰ سال پیش تاکنون تحولی پیدا نکرده بود، از آن جمله است. من فکر میکنم که قضاوت این امر با تاریخ است.