مصاحبه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با هیات روزنامه‌نگاران و نمایندگان رادیو تلویزیون‌های آلمان در کاخ سفید سعدآباد ۱۹ شهریور ۱۳۴۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
برنامه عمرانی چهارم درگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۴۷ خورشیدی تازی

کنفرانس جهانی حقوق بشر - تهران ۲ تا ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۳۴۷


مصاحبه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با هیات روزنامه‌نگاران و نمایندگان رادیو تلویزیون‌های آلمان در کاخ سفید سعدآباد ۱۹ شهریور ۱۳۴۷

خوشوقتم از اینکه گروه مهمی از مطبوعات آلمان نمایندگان خود را برای همراهی با صدراعظم دولت فدرال به ایران فرستاده‌اند، زیرا آنها ایمان دارند که خوانندگانشان به سبب مناسبات سیاسی و دوستی دیرینه‌ای که میان دو کشور و دو ملت ایران و آلمان وجوددارد، علاقه وافری نسبت به اوضاع و احوال ایران و رویدادهای این کشور نشان می‌دهند. بدیهی است که این علاقه دوجانبه است و ما نیز همین علاقه و تمایل را نسبت به کشور و ملت آلمان ابراز می‌داریم. اکنون فرصتی پیش آمده‌است که با نمایندگان و خبرنگاران تلویزیون و مطبوعات آلمان ملاقات کنیم. امیدوارم وقت کافی باشد که شما آنچه را که مایل به شنیدن آن باشید، بشنوید و به سؤالاتی که مایل هستید بکنید، پاسخ داده‌شود.

مذاکرات با صدراعظم آلمان

گفتگوهای اخیر ما جنبه کلی داشته‌است و مسلماً امکان این نوع همکاریها میان دو کشور ما زیاد است. ما مایلیم که آلمانیها در کشور ما در عملیات مختلف آبادانی کار کنند، زیرا نسبت به فعالیت آنها از دیرباز، تجارب خوبی داریم و نیز تصور می‌کنم که کارکردن افراد آلمانی در ایران به سود و صرفه آنها باشد.

کمکهای آلمان به برنامه‌های آبادانی و صنعتی ایران

البته من در اینجا نسبت به مفهوم کلمه «کمک» تعصب به خرج نمی‌دهم، ولی باید دید که این کلمه چگونه تعبیر می‌شود. به عقیده من این یک نوع سرمایه‌گزاری است که بازدهی خوبی عاید آلمان می‌کند. شما می‌توانید در همه شئون با ما همکاری کنید و درها به روی این قبیل همکاریها کاملاً باز است. مسئله عمده این است که شما در این امر از دیگران عقب نمانید و بالعکس حتی بکوشید تا قدری هم جلو بیفتید. مثلاً شاید در صنایع سنگین، شاید در صنایع اتومبیل‌سازی. اگر سرعت عمل به خرج ندهید شاید بعداً در مورد تقلید مشتقات و فرآورده‌ها و محصولات فرعی صنایع سنگین از قبیل فولادسازی نیز عقب بمانید.

صنعتی‌کردن ایران

سیاست ما نسبت به این موضوع کاملاً روشن است. ما معتقدیم که باید صنایع عمده توسط حکومت یعنی مردم اداره شود و این صنایع عبارتند از فولادسازی، نفت و یا هر نوع صنایع دیگر که امکان تبدیل آن به تراست و کارتل باشد که نقش تعیین‌کننده قیمت اجناس و محصولات را پیداکنند. باید این قبیل صنایع تحت کنترل حکومت باشد. ولی در مورد صنایع سبک، برای اینکه محصولات مرغوب با قیمتهای مناسب به‌دست آید باید رقابت میان این نوع صنایع وجود داشته‌باشد. در اجرای این مقصود باید بخش خصوصی سرمایه‌گزاری کند و میان مؤسسات خصوصی رقابت شایسته‌ای وجود داشته‌باشد تا محصولات مرغوبتری تولید و به قیمت ارزانتری عرضه شود.

مسئله دانشجویان

باید بگویم که ما مشکلاتی مشابه شما نداریم، ولی ما می‌کوشیم مسایل را قبلاً پیش‌بینی کنیم. هدف و شعار ما این است که همیشه چند قدم پیشاپیش حوادث باشیم. ما حتی مایل نیستیم که با حوادث همگام باشیم چه برسد که از آن عقب بمانیم. ما حتی برای سی سال آینده خود پیش‌بینی‌های لازم را می‌کنیم و به همین جهت در مورد مسئله دانشجویان، ما یک انقلاب فرهنگی جدیدی را آغاز کرده‌ایم. البته این انقلاب شبیه انقلاب فرهنگی رژیم چین کمونیست نیست، بلکه هدف ما تأسیس دانشگاه‌های جدید و پذیرفتن دانشجویان تازه، در مؤسسات فرهنگی عالیه کشور است و اگر جا و وسایل کافی برای این کار نداشته‌باشیم، به دانشجویان اجازه می‌دهیم که برای ادامه تحصیل به کشورهای خارج بروند.

ما شیوه جدیدی را در مورد مناسبات استاد و دانشجو پیش گرفته‌ایم که وظیفه هر طبقه را کاملاً مشخص می‌نماید. ما بر این عقیده هستیم که باید به سؤالات دانشجویان جواب مؤدبانه داده‌شود و آنچه بدان «دیالوگ» می‌گوییم بین استاد و دانشجو برقرارباشد. در عین حال ایمان داریم که باید نظم و انضباط کاملاً برقرار باشد، اعم از انضباط فردی و یا عمومی که می‌باید متکی بر قوانین باشد. بنابراین ما همه این مسایل را پیش‌بینی کرده و می‌کنیم و مسلماً در این مورد گرفتاریهای شما را نداریم و نخواهیم داشت.

البته چند علت ممکن است سبب بروز این قبیل ناراحتیهای دانشجویان در نقاط مختلف جهان باشد. بسیاری از افرادی که این ناراحتی‌ها را بر پا می‌کنند در سنین عصیان هستند و شاید همه ما نیز در آن سنین عاصی بوده‌ایم. دیگر اینکه در هر جامعه‌ای عیوب و نواقصی وجود دارد و نباید نسبت بدین واقعیت تردیدی داشته‌باشیم. حتی می‌توانیم بگوییم که هر کدام از ما دارای عقایدی هستیم که چنانچه دیگران آن را نپذیرند و یا مطابق آن رفتار نکنند، ناراحت می‌شویم. ولی باید دید که آیا می‌توان دنیا را با این نوع عقاید اصلاح کرد؟ من البته معتقدنیستم که برای روبه‌رو شدن با این حوادث باید اقدامات حادی به عمل آورد، ولی مسلماً با طرز فکر آنهایی که دست به چنین حوادث می‌زنند نیز هم‌عقیده نیستم. عقاید و افکار من در کتاب «انقلاب سفید» مشروحاً درج شده‌است و می‌توانید آن را بخوانید.

ایران و کشورهای اروپای شرقی

ما سیاستی را تعقیب می‌کنیم که عبارت از سیاست مستقل ملی ما است و بر اساس آن مسلماً هر سیاستی را که منافع ملی کشورمان را تأمین کند، دنبال خواهیم کرد. ولی ما در سیاست خارجی و داخلی خود و همچنین در مورد هر اقدامی که به عمل می‌آید و هر تصمیمی که اتخاذمی‌شود، اصول و ضوابطی داریم. بدیهی است که منافع کشور و مردم ما در رأس همه این اقدامات و تصمیمات قراردارد، ولی موضوع اقدام متقابل و رعایت حقوق ملل دیگر از جمله مواردی است که ما آن را کاملاً مراعات می‌کنیم. این اصول قابل تغییر نیست و ما همواره از آغاز تمدن خود تاکنون بدان ایمان داشته‌ایم. اساس سیاست ما استقلال و آزادی ایران است و هر اقدامی که در زمینه سیاست داخلی و خارجی به عمل آید، این اصل مسلم در آن ملحوظ خواهدشد.

حکومت ایران

در مورد دموکراسی باید بگویم که شاید بهترین روش اداره امور کشور و مردم است. در عین حال در بسیاری از کشورهای دموکراتیک شما یک مقدار آثار و علایم ساختگی و غیرواقعی می‌بینید و در جایی که پول شاید بر همه چیز کنترل داشته، ما دیده‌ایم که مرده‌ها هم رأی داده‌‎اند.

آنچه می‌خواهم در مورد خودمان بگویم این است که ما از هیچ روشی تقلید نمی‌کنیم، بلکه صرفاً راهی را طی می‌کنیم که به سود و صرفه کشور و مردم ما باشد. ما حتی در بسیاری از موارد از آنهایی که خود را سوسیالیست می‌نامند، پا فراتر نهاده‌ایم. حتی اگر در کمونیزم نیز موردی باشد که با اوضاع و احوال کشور و مردم ما متناسب و موافق باشد، ما آن را می‌پذیریم، و اگر سرمایه‌داری همچنین مواردی را داشته‌باشد، ما از قبول آن خودداری نخواهیم‌کرد.

باید خداوند را شکربگوییم که کشور ما یک کشور باستانی است که سه‌هزار سال تاریخ مدون دارد، و مردم این سرزمین دارای حس تصور و اندیشه قوی هستند که به نیروی آن می‌توانند برای مشکلات خود راه حلهایی مناسب آن ابداع کنند. بدین جهت ما هرگز خود را زندانی چهار دیوار عقاید و ایدئولوژیهای به خصوصی نمی‌کنیم، به خصوص اینکه ایدئولوژیهایی که از یک‌صد سال پیش تاکنون به وجود آمده دیگر با اوضاع و احوال فعلی جهان و عصر جت و اتم و موشک سازش ندارد، و این «ایسم»هایی که از یک‌صد سال پیش پدیدآمده‌اند، امروز نمی‌توانند جوابگوی مقتضیات عصر موشک و اشعه لیزر و جت و انرژی اتمی باشند. هیچ «ایسمی» نمی‌تواند جلوی پیشرفت تکنولوژی جدید را بگیرد. پس این همه «ایسم»ها برای چیست؟ اگر ما به این «ایسم»ها که سالهای پیش فقط به خاطر منافع بخشهای معینی از اجتماع پدیدآمده، وفاداربمانیم، در آن صورت فقط به طبقه معینی از اجتماع خود خدمت کرده‌ایم، و حال آنکه فلسفه و دید جهان‌بینی ما مستلزم خدمت به اکثریت ملت است و نه نمایندگان بخش کوچکی از ملت.

از این رو است که ما معتقدیم «ایسم»های مختلف، متأسفانه فقط به اقلیتهای محدودی خدمت می‌کنند و حال آنکه ما می‌کوشیم به همه ملت خدمت کنیم. بر اساس همین فلسفه است که ما اقداماتی نظیر ملی کردن جنگلها را به خواست خداوند به عمل آوردیم. اطلاق این کلمه به خصوص برای آن است که جنگلها به خواست خدا به وجود آمده‌است و بشر در ایجاد آنها سهمی نداشته‌است.

این امر در مورد مراتع نیز صادق است. از این رو جنگلها و مراتع نمی‌توانند به شخص معینی متعلق باشند، زیرا این یک هدیه خدایی است که به همه جامعه تعلق دارد و بایستی به سود جامعه از آن بهره‌برداری شود. ما حتی از این پیشتر رفته‌ایم و تمام منابع آن کشور را ملی کرده‌ایم. طبق این اصل شما می‌توانید از مالکیت بهره‌مند باشید و به حفر چاه اقدام‌کنید، ولی اگر به آب رسیدید دیگر این آب از آن شما نیست، بلکه فقط می‌توانید با اجازه وزارت آب و برق از آن استفاده‌کنید و تنها این وزارتخانه است که می‌تواند به شما بگوید که می‌توانید از چه مقدار این آب استفاده‌کنید، زیرا قبل از هر چیز ما در این کشور با مسئله کمبود آب روبه‌رو هستیم.

آری! ما چنین اقداماتی را انجام داده‌ایم ولی من بر این کارها نام «ایسم» نمی‌گذارم، بلکه همه این اقدامات را ضرورت اجتماع خودمان می‌دانم.

سرمایه‌گزاری خارجی در ایران

ما در کشور خود قوانین بسیار دقیقی در این مورد داریم که این نوع سرمایه‌گزاری‌ها را تضمین می‌کند. تا آنجا که من می‌دانم پول ریال ما در همه جای دنیا مانند طلا پذیرفته‌می‌شود و خوب می‌دانید که برابری ارزی میان پول ما و پولهای دیگر برقرار است و ما بازار سیاه نداریم. درآمد ارز خارجی ما بسیار خوب است و هر روز افزایش می‌یابد، بنابراین انتقال عواید حاصل از سرمایه‌گذاری هیچگونه اشکالی ندارد.

پیشرفتهای اجتماعی

ما در ایران سپاه‌های بهداشت، دانش، ترویج‌وآبادانی را به خاطر پیشرفت اجتماعی کشور خود تأسیس کردیم. جوانان ما که باید دوران خدمت خود را در صفوف نیروهای مسلح انجام دهند، وارد این سپاه‌ها می‌شوند و پس از یک دوره تعلیمات شش‌ماهه، پزشکان به سپاه بهداشت و معلمان به سپاه دانش و مهندسان به سپاه ترویج‌وآبادانی در اقصی نقاط کشور اعزام می‌گردند و کار می‌کنند.

به طوری که حتماً شنیده‌اید تصمیم گرفته‌ایم از نیروی دختران خود نیز برای خدمات اجتماعی استفاده کنیم. ما برای خدمت دختران به مدت دو سال قانون داریم. دختران پس از پایان تحصیلات متوسطه مانند برادران خود دو سال خدمت خواهندکرد و برای اجتماع فعالیت خواهندداشت.

مهمترین مسئله در ایران

البته ما با مشکلات زیادی روبه‌رو هستیم و این یک فخرفروشی خواهدبود اگر بگوییم که با هیچ مشکلی مواجه نیستیم. مهمترین اینها یکی مسئله زمان است، و دیگری موضوع کادر متخصص. ما از لحاظ متخصصان کارآزموده در مضیقه هستیم و اینک برای رفع این مشکل کوشش می‌کنیم.

ما هفتادهزار دانشجو داریم که در دانشگاه‌های داخل و خارج تحصیل می‌کنند، ولی در برابر این عده فقط بیست‌هزار دانشجوی فنی داریم، در حالی که این رقم اقلاً باید به سه برابر دانشجوی سایر رشته‌ها افزایش یابد. این یکی از مهمترین مسایل ما است.

روابط ایران و شوروی

می‌دانید که دو کشور دارای روابط نزدیکی هستند و ما دارای مبادلات اقتصادی بسیار دامنه‌داری با یکدیگر هستیم و این روابط را به سود خود می‌دانیم. این معمولاً بسیار آسان و سودبخش است که دو همسایه با یکدیگر روابط اقتصادی داشته‌باشند، زیرا در اینجا دیگر مسئله فاصله مطرح نیست. ما مذاکرات و تماسهایی را همیشه داشته‌ایم. این تماسها گاهی میان سران دو کشور و گاهی میان نمایندگان آنها بوده‌است و امری عادی است.

روابط ایران و آلمان

این مناسبات همیشه خوب و هموار بوده‌است. هیچ یک از ما از دیگری شکایت نداشته‌ایم، ما از شما زیان ندیده‌ایم و شما نیز از ما زیان ندیده‌اید و در نتیجه مناسبات ما همیشه متقابلاً سودبخش بوده‌است. من گمان می‌کنم این برای آلمان اهمیت داشته‌باشد که از بازار خوب ایران متقابلاً استفاده کند. در این مورد راه‌های متعددی وجوددارد. ایران کشوری است که خیلی به سرعت پیش می‌رود و در هر زمینه و هر جهت به توسعه و عمران خود پرداخته‌است. ما بیش از بیست‌وشش‌میلیون جمعیت داریم در حالی که وسعت کشور ما فوق‌العاده است. ما می‌باید کشور خود را صنعتی کنیم و صنایع اساسی را به وجود آوریم. ما ناچاریم ابتدا نیروی برق کافی تهیه کنیم و سپس آن را به همه جا حتی در سطح روستاها برسانیم. باید زیربنای کشور را به طور اساسی پی‌ریزی کنیم و این مسیری است که برای طی کردن آن به انرژی و سرمایه و متأسفانه به زمان احتیاج داریم.

لژیون خدمتگزاران بشر

همانطور که همه ما می‌دانیم، دنیا با مخاطرات و مهلکه‌های زیادی روبه‌رو است. مثلاً یکی از این مخاطرات خطر قحطی و گرسنگی است. دنیای ما هم‌اکنون سه‌میلیارد یا بیشتر جمعیت دارد و در گوشه و کنار دنیا میلیونها انسان هستند که نه تنها گرسنه‌اند بلکه از گرسنگی می‌میرند. همچنین می‌دانیم که بیش از یک‌میلیارد بی‌سواد در سراسر دنیا پراکنده‌اند و این رقم نه فقط کاهش نمی‌یابد، بلکه برعکس زیادتر می‌شود. می‌دانیم که بسیاری مردم به خاطر فقدان امکانات بهداشتی می‌میرند. ما همه این چیزها را می‌دانیم. این یک جهت قضیه است. از سوی دیگر همانطور که کمی پیش گفتم ناراحتی، به خصوص ناراحتی جوانان، همیشه هم بی‌جهت نیست، زیرا آنها نقاط ضعف بسیاری را در جامعه می‌بینند. این نقاط ضعف در کجا است؟ یکی از آنها در این سؤال است که چرا باید انسانی از گرسنگی بمیرد و در همان حال انسان دیگری از پرخوارگی سوءهاضمه بگیرد؟ چرا برخی باید از بهترین وسایل رفاه بهره‌مند باشند و هنگام بیماری از بیمارستانهای خصوصی استفاده کنند، و حال آنکه دیگران از ابتدایی‌ترین وسایل زندگی و امکانات بهداشتی محروم باشند؟

ما برای از بین بردن این فاصله کار خود را با ایجاد سپاه دانش، سپاه بهداشت و سپاه ترویج‌وآبادانی آغازکردیم و این برنامه‌ها در وطن ما با پیروزی درخشانی روبه‌رو شد و روحیه‌ای بسیار عالی در جوانان وطن پدیدآورد. اینک دختران ما نیز با همان روحیه به آنها ملحق می‌شوند، و من اطمینان دارم که زنان ایران دارای روحیه‌ای سرشار از فداکاری بوده و وظایفی را که به عهده آنها گذارده‌می‌شود، خیلی جدی و با تمام جان و دل انجام می‌دهند و آماده خدمت به وطن و هموطنان خویشند.

با توجه به این نکات، با خود اندیشیدم چرا ما این برنامه را با همان روحیه، بین‌المللی نکنیم و در یک لژیون جهانی متجلی نسازیم؟ چنین لژیونی می‌تواند به بشریت خدمت کند. بسیاری از مردم که در محیط زندگی خود، خود را با بن‌بست روبه‌رو می‌بینند از این طریق راهی می‌یابند که خاصیت یک دریچه اطمینان را دارد. من پیشنهادکردم که لژیون خدمت‌گزاران بشر زیر نظر سازمان ملل باشد، تا آنکه هیچگونه جنبه سیاسی نداشته‌باشد و هر انسانی از هر نژاد و هر جنس و هر مذهب و هر ملیت با هر گونه اعتقاد سیاسی بتواند در آن عضویت یابد و هر جا که به او نیاز باشد به خدمت بشر بشتابد. این روحیه‌ای بود که محرک من در این پیشنهاد بود.

زلزله خراسان

مهمترین کاری که در آینده به عهده ما است تجدید بنای نواحی زلزله‌زده و ساختن خانه‌های تازه است و ما خودمان این کار را هم‌اکنون شروع کرده‌ایم. در این زمینه ما به خانه‌های ساخته‌شده و قابل نصب برای مدارس و درمانگاه‌های بسیار نیاز داریم.

آنچه در حال حاضر اسباب نگرانی ما است، وضع کودکان است. بسیاری از آنها موقع امتحاناتشان است و نباید زلزله موجب عقب‌ماندگی آنها شود. پیدا است که این کودکان برای ادامه تحصیل خود به مدرسه و کلاس احتیاج دارند. البته ما می‌توانیم آنها را از والدینشان و از شهر و خانه‌هایشان جداکرده و به نقاط دیگری ببریم، ولی این بهترین راه حل نیست. بهترین راه حل این است که برای آنها هر چه زودتر در خود محل، مدرسه بسازیم.

می‌دانیم که شما جوانمردانه پیشنهاد کرده‌اید بیمارستانهای صحرایی با پانصد تختخواب بفرستید، ولی خوشبختانه ما به این چیزها احتیاج نداریم، زیرا به اندازه کافی خودمان بیمارستان داریم و عده زیادی دکتر و پرستار داوطلب خدمت در نواحی زلزله‌زده شده‌اند که به علت بی‌نیازی از آنها خواستیم به شهرهای خود بازگردند.

سپاه دانش

شکی نیست که در این پیکار پیروزیهای جالبی حاصل شده‌است. بیش از یک‌میلیون نفر سواد خواندن و نوشتن فراگرفته‌اند، ولی طبیعی است که ما به این مقدار راضی نیستیم و می‌خواهیم که این مبارزه را هر قدر بتوانیم، تسریع کنیم. نقشه ما این است که بی‌سوادی را در مملکت خود طی ده سال آینده به طور کامل ریشه‌کن نماییم. اعتراف می‌کنم که این کار آسان نیست، ولی ما تصمیم داریم به هر حال آن را انجام دهیم.

نهضت ملی برای کمک به زلزله‌زدگان

ملت ایران از خود احساس مسئولیت عمیقی بروز داد که واقعاً اعجاب‌انگیز بود. می‌توانیم مثالهای زیادی را ذکر کنیم که نشان می‌دهد مردم و جوانان و حتی کودکان فعالانه به کمک زلزله‌زدگان شتافتند.

این نمودار همبستگی ملت ما است که راز بقای ملت ایران در سه‌هزار سال گذشته، علی‌رغم دورانهای دشواری که تاریخ ایران شاهد آن است، در آن نهفته‌است. همچنین بیش از هر زمان دیگر در تاریخ ایران حس اعتماد را در ملت ایران پدیدآورده‌است، زیرا با وجود آنکه وطن ما سرشار از صفحات بسیار درخشان است که شاید در تاریخ هیچ کشور دیگری نظیر نداشته‌باشد، معذلک در تمام تاریخ ایران هیچ دولتی به اندازه دولت کنونی نماینده اکثریت ملت ایران نبوده‌است. علت آن روشن است، زیرا هر کاری که ما می‌کنیم فقط به سود اکثریت ملت است.