مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ دی ۱۳۵۰ نشست ۲۶

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۲۱:۲۶ توسط Bellavista (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و سوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و سوم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ دی ۱۳۵۰ نشست ۲۶

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۱ دی ۱۳۵۰ نشست ۲۶

فهرست مطالب:

۱- قرائت اسامى غائبین جلسه قبل‏
۲ - ادامه بحث و تصویب گزارش یك شورى كمیسیون بودجه راجع به لایحه متمم بودجه سال ۱۳۵۰ كل كشور و ارسال به مجلس سنا
۳ - ختم جلسه

مجلس ساعت چهار بعد از ظهر بریاست آقای عبدالله ریاضی تشکیل گردید

- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل.

رئیس- اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود. (بشرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه

آقایان ایلخانی پور- عبدالحسین آموزگار- دکتر برومند- دکتر حبیب بهبهانی- دکتر جزایری- جندقی- حق شناس- امیر علم خزیمه- دکتر خطیبی- ذوالفقاری- رشیدی- خانم دکترسرخوش- دکتر فضل الله صدر- خانم دکتر صنیع- ضیاء احمدی- طباطبائی دیبا- مهندس عطائی- غضنفری- دکتر غنی- فروتن- دکتر فروزین- فیصلی- دکتر کفائی کمالاتی- کورانلو- دکتر کیان- دکتر لقمان ادهم- مظاهری- مظهری- نیک پور- دکتر عظیمی- کشفی.

غائبین مریض

آقایان دکتر اسکوئیان- خانم اقبال- بختیار بختیاریها- بدرخانی- دکتر یحیی بهبهانی- دکتر پرتو اعظم- پرویزی- پسیان- مهندس جلالی نوری- جهانی- دکتر حاتم- ضیاء رضوی- دکتر صفائی- خانلر قراچورلو- سید کاظم مسعودی- دکتر مشایخی- دکتر موسوی امین- دکتر یگانگی.

- ادامه بحث و تصویب گزارش یک شوری کمیسیون بودجه راجع بلایحه متمم بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور و ارسال بمجلس سنا

۲- ادامه بحث و تصویب گزارش یک شوری کمیسیون بودجه راجع بلایحه متمم بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور و ارسال بمجلس سنا.

رئیس- وارد دستور می‌شویم دنباله بحث در کلیات لایحه متمم بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور مطرح است آقای دکتر دادفر بفرمائید.

دکتر دادفر- با اجازه مقام محترم ریاست قبل از ظهر در کلیات و بعنوان مقدمه و توضیح اصول کارمان و دلائل موافقت با لایحه متمم بودجه مطالبی بعرض رساندم می‌خواستم مسائل راجع به مطبوعات را که اینجا بیان شد طرح کنم آرام صحبت خواهم کرد که شاید همکاران اقلیت تشریف داشته باشند لااقل ناطقین آنها که بدانند ما چه جواب دادیم من معتقد نیستم که مطبوعات مملکت ما منحصر بچند روزنامه پرتیتراژ روزانه و دو روزنامه ارگان حزبی است من اعتقاد دارم و تصور می‌کنم همه مردم ایران اعتقاد دارند یک روزنامه بصورت هفتگی یا ماهانه یا روزانه در زمینه ادبی علمی و هنری وسیاسی در حد خودش زحمت می‌کشد همه اینها مورد استفاده هستند و چه بسا در تاریخ پرآشوب وطنمان دیده‌ایم که روزنامه هائی که شاید تیتراژشان خیلی محدود بود ولی در راه خدمتگزاری به مملکت و در راه دفاع از اصول ملیت ما اقدامات بسیار قابل توجهی انجام داده‌اند و مقالات آنها مسیر افکار را تغییر داده است (صحیح است) همه مطبوعات مورد احترام ما هستند البته هیچوقت روزنامه‌ها با توجه به سبک و سیره شان نمی‌توانند از نظر تیتراژ در یک حد معینی قرار بگیرند مثلاً در خارج روزنامه‌ای داریم به اسم لوموند با تیتراژ سیصد هزاری و یک روزنامه‌ای داریم مثل فرانس سوار با یک تیتراژ سه میلیونی نمی‌شود گفت کدام ارجحیت دارد هر کدام نسبت به مطالب خودش اثر مخصوصی را دارد اما مطالب مندرجه در جراید که غالباً مورد استفاده بعضی از همکاران اقلیت ما قرا گرفت دو صورت دارد یک وقت یک کسی یک نامه‌ای یا شکـایتی می‌نویسد و مطلبی را عنوان می‌کند یا خبری را می‌دهد به روزنامه و در ستون مخصوص اخبار یا شکایت درج می‌کنند و روزنامه نسبت به این مکاتبات و بگو مگوهای احیاناً تلفنی تعهدی ندارد این هم هدف مطبوعات است و هم قانون مطبوعات اینـطور است اما یکوقت روزنامه مقـاله‌ای می‌گذارد و در زیر آن نظر خودش را اعلام می‌کند به صحت و سقم یک مطلبی و یا تأیید و تکذیب یک مطلبی و این چیزی است که نظر آن روزنامه است و این است که قابل استناد است در مرجعی آنهم اگر بشود گفت در پشت تریبون مجلس شورایملی مورد استفاده قرار بگیرد و لذا بر ماست که ببینیم جراید مملکت ما درباره ما چه می‌گویند هیچ دلیلی بهتر از اینکه قسمت اعظم مطبوعات مملکت ما که تعداد آنها از چهل متجاوز است با کمال افتخار اعلام می‌کنم که در صف حزب ایران نویـن قرار دارند و مطبوعات وابسـته به حزب ما هستند و ناشر افکـار حزب ما چون پی برده‌اند که برای خدمتگذاری به مملکت آن تکرویهای سابق و آن مطالبی که سابق عنوان می‌شد امروز فایده‌ای ندارد و لذا امروز همانطور که حزب ما از هر طبقه و صنف عناصر فراوانی از نظر کمی و کیفی دارد در صف مطبوعات کشور غیر از مطبوعات بخصوصی که طبع کارشان ایجاب می‌کند به هیچ حزبی وابسته نشوند و طبع کار آنها این خصوصیت را دارد با ذکر این مقدمه می‌خواهم به همکاران اقلیتی خودم یک تذکری عرض کرده باشم و من هم به نوبه خودم یک انتقادی می‌خواهم از شما بکنم این روزنامه راه مردم ارگان رسمی یک حزب معروف مملکت است که ۳۷ نفر هم در پارلمان نماینده دارد به بیند چه نوشته است در سر مقاله نه خبر است نه شکایت است و نه اطلاعیه نوشته دویست میلیون تومان برای تغذیه یک عنکبوت و در اینجا به اداره ثبت احوال و آمار اشاره کرده در ستون چهارم با حروف ۱۲ سیاه یعنی برای جلب توجه خواننده نوشته در حالیکه دولت اعتباری به مبلغ دویست میلیون تومان برای تغییر شناسنامه در نظر می‌گیرد رقم اعتباری که همراه یک جنجال تبلیغاتی برای معلمان کشور آنهم از محل درآمدهای نفتی نه درآمدهای عمومی ۱۳۰ میلیون تومان است بنده همین قسمت را می‌خوانم که وقت مجلس بیش از این تلف نشود این لایحه متمم بودجه و لااقل بعنوان رئیس کمیسیون بودجه می‌توانم عرض کنم که در کجای این لایحه دویست میلیون تومان دولت برای تغییر شناسنامه در نظر گرفته است که در همان لایحه فقط ۱۳۰ میلیون تومان به معلمان داده است آقا وقتی یک روزنامه ناشر افکار حزبی اشاعه اکاذیب می‌کند چه انتظاری دارید عبارتی اینجا نوشته است عین عبارت را می‌خوانم خانم وزیر آموزش و پرورش شما مسئولیت مشترک دارید ما نمی دانیم وقتی خانم وزیر آموزش و پرورش یا یک رئیس دبیرستان این را خوانده است تا چه حد منفعل شده است با تصویب یک اعتبار دویست میلیون تومانی برای تغییر شناسنامه‌ها آنهم با وجود یک چنین کمبودها بار سنگینی است از سهل انگاری و قصور که بر دوش گرفته است کو دویست میلیون تومان این نشر اکاذیب نیست؟ این مشوب کردن اذهان عمومی نیست؟ من بعنوان یک وکیل دادگستری می‌گویم این سه سال زندان دارد (یکنفر از نمایندگان اقلیت- اعلام جرم کنید) خواهم کرد این انتقادات شما در پشت تریبون هم نظیر انتقاداتی است که ارگان رسمی شما در مملکت نوشته است در این لایحه یک رقم کوچک است که یک میلیون و نیم تومان است آنهم برای پرداخت ما به التفاوت رتبه کارمندان روزمزد که با قانون جدید تطبیق شده‌اند و اضافه می‌شود یک میلیون و نیم تومان را شما دویست میلیون تومان کرده‌اید آنهم در روزنامه ارگان حزب بله نوشتن خیلی آسان است ادعا کردن خیلی آسان است آرزو کردن خیلی آسان است آرزوهای طلائی را برای جلب افکار عنوان کردن خیلی آسان است بنده هم می‌خواهم که در این مملکت هیچ کس فقیر نباشد بی سواد نباشد و مثلاً اگر برای هر نفر یک تخت لازم است من آرزویم این است که برای هر یکنفر تخت باشد آرزو کردن خیلی آسان است بنده هم آرزو می‌کنم تمام کارگران ما تمام افراد ملت ما تمام روستائیان ما دارای مسکن باشند اما آرزو کافی نیست رسیدگی به یک بودجه این است که یک واحد داری به اسم صد این صد را چه اولویت بدهیم به کدام بخش چه مبلغ بدهیم که کار مملکت ما بچرخد تا اولویت‌ها بهتر رعایت شود و الا اینکه چرا در فلان جا فلان مطلب نیست یا مدعی بود که تمام مشکلات و مسائل مملکت و نیازهای اجتماعی ما بر آورده شده این محال است یک روز این را عرض کردم توسعه خودش مشکل ایجاد می‌کند تا نیاز چه باشد بنده یک روزی نماینده مجلس بودم می دانید از دولت چه می‌خواستم یک دستگاه درمان کچلی برای بیمارستان مراغه امروز می دانید من چه دارم دو بیمارستان مجهز پنجاه تختخوابی با تمام بخشهای لازم آن روز آرزوی درمانگاه بود امروز بیمارستان است آن روز از اینجا تا تبریز آرزویمان بود تا راه تسطیح بشود امروز جاده آسفالته مراکز استان داریم و به آن قانع نیستیم می‌خواهیم راههای روستائی و اساسی هم ساخته شود اینها آرزویمان است اگر پول آنرا داشتیم والا یک دینار به ناحق خرج نمی‌کنیم کارهایمان طبق برنامه است و دلیل اینکه در برنامه موفق شده‌ایم یک اثر می‌توانیم نشان بدهیم مجموع کارهائی که از برکت انقلاب و پاسداران انقلاب در این مملکت شده مساوی است با کارهائی که در دو قرن اخیر شده اما وقتی ما مطلبی می گوئیم یا می‌نویسیم باید توجه کنیم مجلس ما که مجلس چهارده و پانزده نیست که من اینجا یک نطقی بکنم و ارباب مطبوعات بنویسند و یک عده هم بخوانند و بگویند به به از دولت انتقاد کرد بیائید واقع بین باشید بیائید بگوئید این بودجه‌ای که الان در حدود ۴۷۰ میلیون تومان آورده شده و در این بخشها تقسیم کرده بنظر ما از این بخش برداریم و به آن بخش اضافه کنید فلان کار بهتر صورت می‌گیرد یا این برنامه بهتر انجام می‌گیرد از وزارت آموزش و پرورش صحبت شد من قبل از اینکه به آموزش و پرورش بپردازم چون آموزش و پرورش در برنامه دولت هست و علاوه بر اینکه یکی از اهداف مقدس حزب ماست و یک مطلبی است که مورد توجه شخص اول مملکت است و پرچم پیکار با بیسوادی را در جهان رهبر ارجمند ما بدوش دارد شما شنیدید ما هم شنیده‌ایم ما امیدواریم در آخر برنامه پنجم در مملکت ما از بیسوادی دیگر اثری باقی نماند و آیا ما با این روش و روالی که می‌رویم به این آرزو خواهیم رسید یا نه من نه از آمار و ارقام وزارت آموزش و پرورش کمک می‌گیرم که شاید مورد قبول شما نباشد و نه آنچه رسماً اعلام شده همکار محترم بنده وقتی که اینجا درباره کازرون می‌فرمودند گفتند حوزه من در آمار چهل هزار نفر ثبت شده در صورتی که باید ۵۰ هزار نفر باشد زیرا ما چهارده هزار دانش آموز داریم جناب آقای طباطبائی دوست عزیز بنده یک قاعده کلی که منتشره آکادمی سوئد است اینست که هر کشوری که بین ۲۵ تا ۳۰ درصد افرادش در کادر آموزش بودند اعم از دبستان و دبیرستان و هنرسرا فرض بر اینست که تمام اطفال لازم التعلیم آن مملکت از نعمت سواد اندوختن و دانش اندوزی برخوردارند ۱۴ هزار نفر یا به قول شما ۵۰ هزار نفر میدانید رسیده‌ایم به چه سطحی یعنی به ۲۵% رسیده‌ایم یعنی ۲۵درصد اطفال لازم التعلیم و نوباوگان شهر شما در مدارس هستند یعنی با آن درصدی که طبق این نظریه علمی شده فقط سه درصد فاصله داریم آیا باور می‌کنید که در آخر برنامه پنجم به این سه درصد می‌رسیم با آن جهادی که در مملکت ما با بیسوادی شروع شده که نه تنها این جهاد در قلب فرد فرد ایرانی‌ها است بلکه ضامن اجرای این اصل مهم ملی آن سپاهیان پر شور و افتخار آفرین انقلاب هستند که دانش و سواد را بدورترین نقاط مملکت بنا به امر شاه و در اجرای اهداف ملی می‌برند و ما از این نتایجی که گرفتیم اگر امروز ما در حوزه شما به بیست و پنج درصد جمعیت رسیده‌ایم رسیدن به سی درصد تا آخر برنامه پنجم کار مشکلی نخواهد بود البته در اینجا گفته شد کمبود معلم است بنده نه متصدی وزارت آموزش و پرورش هستم و نه میدانم هست یا نیست و این وظیفه مقامات آموزش و پرورش است که بگویند اما جناب آقای فرهادپور دوست عزیز بنده بکرات دیده‌اید و شنیده‌اید که خوشبختانه پیشرفت وطن ما مافوق برنامه ایست که ما برایش تنظیم کرده‌ایم پیش بینی ما در برنامه چهارم این بود که ۶۲ هزار نفر دانشجو در دانشگاهها و دانشسراها باشد امروز که یکسال و چند ماه از برنامه چهارم باقیمانده تعداد دانشجویان ما در مدارس عالی از مرز هشتاد هزار گذشته یعنی آنچه که ما پیش بینی می‌کنیم حتی در برنامه‌های دور پرواز یا جاه طلبانه خوشبختانه جهش مملکت ما آنچنان است که آن برنامه‌ها را پشت سر گذاشته است اگر این اصل را قبول داشته باشید آنوقت مسئله ده هزار ۲۰ هزار دانشجوئی که امسال اضافه داریم و سال آینده خواهیم داشت گو اینکه می‌شود ایراد گرفت که چرا معلم کافی نیست اما چرایش این است که ما ۶۲ هزار نفر دانشجو پیش بینی می‌کردیم مملکت ما امکان داده است که هشتاد هزار داشته باشیم در همین بودجه در ردیف‌های مختلف می‌بیند کمک بدانشگاه تبریز کمک بدانشگاه تهران و کمک بدانشکده پزشکی می دانید چرا اینها آمده برای جذب دانشجویان بدانشکده‌ها بیشتر از برنامه ریزی بوده آن برنامه ایکه جاه طلبانه بنظر می‌رسد در آموزش ابتدائی هم این طور است و مردم وطن ما چندان شور و علاقه‌ای به آموزش دارند که بهر نسبتی که وزارت آموزش و پرورش معلم استخدام کند باز کمبود دارد سابق اینطور نبود سابق کشاورز زاده عاشق تحصیل نبود سابق خیاط بچه اش را به شاگردی خیاطی وامیداشت سابق بچه هایشان را به کلفتی و نوکری می‌گذاشتند اینها امروز درس می‌خوانند و هر روز تعدادشان بیشتر می‌شود و معلم هم سیب و پرتقال نیست که از لبنان وارد کنیم معلم باید تربیت شود باید آماده شود البته همیشه یک عدم تعادلی در این همه پیشرفت که ما در فرهنگ داریم پیدا می‌شود که موقتی است و بر طرف می‌شود یعنی در آخر برنامه پنجم این امری است که رهبر مملکت ما صادر فرمودند و باید به آن برسیم آموزش و پرورش مطرح شد این را تذکر بدهم این تریبون مقدس است هرچه ما اینجا بگوئیم مصونیت داریم عدم مسئولیت پارلمانی اما آن اصلی که این اختیار را بما داده برای ما یک ترمز هائی هم مقرر کرده و آن ترمزها ترمز وجدان و ترمز توجه بحقوق مردم است در اینجا کسی را باید متهم کرد که از این صندلی بلند شود و بیاید اینجا دفاع کند در هیچ محکمه‌ای نمی‌شود علیه کسی که غایب است ادعا نامه صادر کرد و سند درست کرد. باید سند ارائه داد خوب است اگر چنین باشد در اینجا در دادگستری بگوئید بعد قضاوت کنید کی جرم مرتکب شده کی جرم مرتکب نشده همکار بسیار عزیز من آقای شیخ رضائی در اینجا چند نفر کارمند تعلیمات فنی و حرفه‌ای را با اسنادیکه ارائه کردند متهم کردند که اینها گناهانی مرتکب شده‌اند تکذیب نمی‌کنم شاید شده‌اند و این را قبل از ایشان خود دستگاه تعقیب کرده بدیوان کیفر فرستاده کیفر خواست صادر کرده تحت رسیدگی است اگر بخواهیم بگوئیم در چه حد است من نمی دانم اما تا این حد می‌توانم بگویم که بعنوان قوه مقننه نمی‌شود دخالت در قوه قضائیه کرد چون قوه قضائیه قوه‌ای است مستقل برای خودش قضاوت می‌کند و رأی صادر می‌کند دادگستری قوانین خود را تغییر نمی‌دهد مگر اینکه ما قانون دیگری وضع کنیم و هر وقت چنین قانونی تصویب کردیم آنها هم باید اجرا کنند مثلاً هر وقت قانونی تصویب کردیم که تا سه روز در موردی حکم اعدامی صادر یا تبرئه اش را دستش بدهد هر وقت ما تصویب کردیم آنها هم اجرا می‌کنند اگر در دستگاهی دو یا سه نفر خاطی پیدا شده نمی‌شود منکر سلامت فکری و تقوای تمام کارمندان شد آقا ما یک مکتب سیاسی هستیم مذهب که نیاورده‌ایم برای مملکت که بگوئیم تأخیر در انجام آن گناه کبیره است البته در یک دستگاه پانصد هزار نفری دولت می‌شود ده نفر پنجاه نفر فرضاً خاطی باشند و بهمین دلیل دیوان کیفر وجود دارد اما اگر پیش بینی خطا را نمی‌کردیم اول باید در دیوان کیفر را می‌بستیم نه بستیم این برای کیست برای کسی است اگر دزدی کرد اگر آدم خطا کار بود تعقیبش کنند در یک اجتماعی بد کار خطاکار ممکن است باشد ولی دستگاه و سازمان اداری این خطاکاران را تعقیب می‌کند بدیوان کیفر می‌فرستد کیفر خواست صادر می‌کنند حالا شما دارید می گوئید که چنین نیست اما این مسئله چرا نقص مدیریت است ضعف مدیریت هست باید رئیس قسمت باید رئیس قسمت می‌فهمید البته آنهم بر عهده دستگاه بالاتر از آن سازمان است که باید رسیدگی کند اگر ضعف مدیریت نبود اتفاقی بود اگر هرکس بجای آن مدیر بود باز این کار می‌شد گناهی نیست بنده که در یک دستگاهی کار می‌کنم نمی‌توانم همه چیز را بیایم از دید خودم بررسی کنم مگر در این بانکهای شما که خصوصی هم هستند تعدادشان هم از ۴۰ یا ۳۰ متجاوز است چند فقره نشان بدهم که کارمند شما با مشتری ساخته پول بانک را دزدیده (فرهادپور- و آن کارمند را هم سر کار نگاه نداشتند و آن کارمند را هم ترقی ندادند) بنده پرسیدم بعد از اینکه برای کارمندی ادعا نامه و کیفر خواست صادر شد طبق تبصره ۱۹ اصولاً معلق است و تا تبرئه نشود نه مقامی می‌تواند داشته باشد و نه پستی به او می‌دهند و نه به آن حقوق می‌دهند.

بنابراین من می‌گویم اگر چنین کاری شده عمل غیر قانونی بوده و مجریان آن مجرم هستند (فرهادپور- برنامه به این پر اهمیتی را منحصر به سه نفر کردید) (عباس میرزائی- یک نطق نشسته هم شما کردید) بهداری کمبود پزشک دارد کی منکر نداریم و کدام کشور است که مدعی باشد کمبود ندارد پزشکی که فقط هفت هشت سال دوره دانشکده و چهار پنج سال دوره تخصی و به علاوه۱۲ سال دوره متوسطه و بالاخره یک عمر بیست ساله را بعنوان تحصیل صرف می‌کند که متخصص شود و مشغول کار شود این ضابطه را معین کردن و بقول جنابعالی سوق دادن و هدایت کردن که امسال در دانشگاه ما ۸۰ هزار نفر در کنکور شرکت کردند در حالیکه ما احتیاج بده هزار پزشک داریم آقا انتخاب رشتهآزاد است ولی این امر بترتیب تحقق پیدا نمی‌کند که من جنابعالی عده‌ای را اجباراً ببرین دانشکده پزشکی این پزشکی که به این ترتیب فارغ التحصیل شود پزشک نیست پزشکی و معلمی مشاغلی هستند که با معنویات مردم سروکار دارند با جان مردم سرو کار دارند این عمق و شور می‌خواهد این داوطلب را نمی‌شود بزور فرستاد بدانشکده پزشکی که مثلاً آقا من پیش بینی کردم که سال آینده ۳۰۰ نفر لازم است و ۳۰۰ نفر هم باید طبیب بشوند این کار را اگر بکنیم آن ۳۰۰ نفر طبیب نیستند شما آقا نسبت جمعیت و نسبت بیمارستانهایتان خیلی بیشتر از کشورهای خیلی پیشرفته که در تمام قسمتها ظاهراً به عنوان قدرت بزرگ جهان موجب تقدیر و افتخار هستند پیشرفت دارید برای اینکه همانطور که عرض کردم یک وقتی در این مملکت در ده پانزده سال قبل فقط یک درمانگاه ماشینی که کچلی را معالجه بکند تراخم را معالجه بکند مملکت ما داشت اداره می‌شد امروز خوشبختانه ما در اغلب در اغلب مراکز استانها و مراکز وابسته بدانشگاهها در اغلب شهرها اطبای عالیقدر داریم روستاهای ما طبیب دارند به یمن قدوم سپاهیان بهداشت که در خدمت روستائیان قرار دادیم می‌توانیم مدعی شویم که کمبود پزشک نداریم یا اگر داریم مرتفع می‌کنیم اصولاً برای همین مسئله است که سپاه دانش بهداشت ترئیج و آبادانی بوجود آمده‌اند و این سپاهیان که یکی از ستونهای اصلی انقلاب ما هستند که افتخار آفرین کانون سپاهیان انقلاب را حتی بعد از فراغت از وظیفه در صفوف خود نگاهداشته و از آنها وظیفه مجانی می‌خواهند شما از من آمار می‌خواستید من چه آماری برای شما بهتر و پر شکوه تر از رژه این سپاهیان نشان بدهم که ۴۰۰۰۰۰ هزار نفر در ششم بهمن کشاورز معلم استاد دانشگاه زیر لوای حزب ایران نوین از جلو تمثال شاهنشاه رژه رفتند و هورا کشیدند اگر منکرید بروید دوباره فیلم آنرا تماشا کنید (فرهادپور- ۳۰ میلیون ایرانی رژه می‌روند در این مراسم شرکت می‌کنند) رژه شما دیدیم آن ایرانیانی که زیر پرچم حزب مردم رژه می‌روند دیدیم در آنجا خوشبختانه تمام این صفوف مشخص هست ایرانی‌ها تمام رژه می‌روند اما هر کسی زیر صنف و پرچم خودش و با آن پانصد هزار آرائیکه ادعا شد بشما نشان دادیم و در این ششم بهمن هم نشان خواهیم داد (فرهاد پور- مادمی که مردم گرفتار ما باشند ۸۰۰۰۰۰ هزار نفر هم می‌توانید نشان بدهید) (عباس میرزائی- اسمش را می‌گذارید گرفتاری) در اینجا عنوان شد که در بعضی از دهات لوله کشی آب نیست منهم قبول دارم شما می فرمائید در بعضی من عرض می‌کنم شاید در نصف دهات هنوز لوله کشی نیست اما فراموش نکنید در سال ۱۳۳۲ ن در پاریس محصل بودم در آنجا وقتی قضایای نفت ایران مطرح بود نام ایران که آن روز با آن ترتیب و آن وضع شهرت داشت و امروز که به این قدرت غرور و عظمت شهره جهان است روزنامه فیگار و مخبرش ادوار سابلیه آن مقاله را نوشته بود که مردم تهران آب روباز جویهای خیابانها را به انبارهایشان پر می‌کنند و مصرف می‌کنند یکی از همکلاسهایم از من پرسید واقعیت دارد.

گفتم بله در سال ۱۳۳۴ در تهران بودم شانزده سال پیشش باز پرس تهران بودم محله قلعه وزیر نشسته بودم در همین جا در امیریه روزی دو سطل آب می‌خریدم یک قران برای خوردن و آب می‌آمد در آب انبارها پر می‌شد ۱۶ سال قبل از این امروز و از برکت انقلاب از ۸ سال قبل باین طرف تهران شما با دو سد بزرگ لارو کرج برای سه میلیون نفر آب مشروب تهیه کرده و به پنج میلیون نفر هم آب خواهدداد در شهرهای شما بدون استثناء نصف دهات شما کلا از آب لوله کشی بهداشتی استفاده می‌کنند در ظرف ۸ سال و ده سال این اعجاز است البته ما آروزیمان این است که باز هم همه افراد ملت آب لوله کشی مشروب داشته باشند توفیق هم پیدا خواهیم کرد و من بشما اطمینان می‌دهم که با توجه به بودجه‌های سال قبل و با توجه به امکانات سال بعد در آخر برنامه پنجم مسئله‌ای به عنوان آب در مملکت وجود نخواهد داشت اما آرزو کردن و خواستن که همین فردا بشودعملی نیست با کدام اعتبار؟ صحبت کردید که وزارت آموزش و پرورش با وزارتخانه‌های دیگر محل اجاره کرده‌اند و اجاره بهای زیاد و گران می‌پردازند یک اصل این است که این وازرتخانه‌ها در یک جاهائی استیجاری سکوت دارند و یکی اینکه گران اجاره کرده‌اند اگر گران کرده‌اند من نمی دانم امیدوارم معلومات شما در این مورد کافی باشد و اگر خارج از عرف و عادت یک محلی را گران تر از عرف و قیمت واقعی اجاره کرده باشند خیانت است دزدی است و مسئول باید مجازات شود من و شما هم در اینجا شریکیم هیچ اخلاقی نداریم اما چرا اجاره کردند چرا نساختند در این لایحه بودجه هم بگوئیم که آقا با ۵۰۰ هزار تومان بروید ساختمان بسازید ساختمان که با شعر ساخته نمی‌شود برای اینکه ساختمان ساخته شود آن هم ساختمانیکه هیچوقت ساختمان مسکونی پیش از ۶% یا ۷% درصد بهره برداری نمی‌شود. با پولیکه من الان کارهای لازمی می‌توانم انجام بدهم نمی‌شود بعجله ساختمانی کرد مجلس شورای ملی الان ساعت ۱۰ سال است جلسه سالن علنی اش ساخته نشده چرا ساخته نشده برای اینکه ما به این پولها بیش از آنچه که ساختمان جلسه مجلس را بسازیم در جاهای دیگر احتیاج داشتیم این چهار صد میلیون تومان بجای اینکه بدهیم بده، پانزده سازمان برای خودشان ساختمان بسازند دو سال سه سال اجاره نشینی می‌کنند و لو گرانتر باشد کدام آدمی است که یک سرمایه کسبی داشته باشد آن سرمایه را از حنجره اش بکشد بیرون خانه بسازد این از کاسبی می‌افتد اگر در کارش منفعت کرد خودش می‌آید دو تا سه تا اطاق می‌سازد تویش می‌نشیند و الا سرمایه کسبش را که نمی‌تواند خانه بسازد اگر از بودجه ۸۰ میلیاردی بیائیم ۸۰ میلیارد برای ساختمان دولتی پخش کنیم و ضرورتش هم هیچ تردیدی نیست و این یکی از کارهائی است که دولت حتماً باید بکند این نه تنها از اینکه اجاره ندهد جالب است از نظر این است از نظر مناسب بودن محل کار از حیثیت مملکت ضروری است که باید ساخته بشود ولی در این قسمتهائیکه ضرورت داشته پول هم نداشتیم باز بوزارتخانه هائی مثل وزارت خارجه اجازه دادیم برود ۲۷ میلیون تومان از بانک مرکزی وام بگیرد برای خرید زمین و ساختمان در نمایندگیهای سیاسی جدیدی که در بحرین، کویت، قطر باید اثر کند چون این آبروی مملکت ما بوده اگر بودجه ندارد بروند از بانک مرکزی وام بگیرند اما در کار وزارت آموزش و پرورش چون هنوز می‌توانیم و چه اجاره بنای اداره فرهنگ استان وزارت آموزش و پرورش را ۲ سال دیگر هم بدهیم صرف نظر خواهیم کرد و می‌دهیم بحثی هم نیست این بودجه همانطور که عرض کردم باعث افتخار است چند روز قبل من شاهد یا مستمع بیانات نخست وزیر در شورای مرکزی حزب ایران نوین بودم آنجا عنوان کردند که بزودی بودجه سال ۱۳۵۱ را می‌آوریم و اما چون در هیأت دولت هنوز تصویب نشده من بعنوان مسئول حزبی در جلسه حزبی می‌گویم می دانید چه می‌گویند ۲۱% بودجه ۵۱ شما نسبت به پنجاه اضافه خواهد بود یعنی ۵۸۸ میلیارد رحمت بر این مدیریت افتخار بر این دولت افتخار بر این مردانی که این چنین توانستند هر سال به میزان ۲۱% بودجه مملکت را بالا ببرند به میزان ۵۰۰ میلیون تومان ۵۰۰ میلیون تومان اضافه اعتبار می‌آورند انتقاد شده است در روزنامه راه مردم که این ۳۶۰ میلیون تومان از پذیره نفت است بموجب قانون می‌بایست می‌رفت به سازمان برنامه حالا آمده به هزینه عمومی قانون سازمان برنامه چهار پنج سال است تصویب کننده اش مجلس است و اجرا کننده اش این دولت امروز اگر ما یک عوایدی از نفت بخواهیم باید یک ساعت یا چند ساعت در اینجا بحث کنیم افتخار با آن کسانی که آمدند با فکر خود این امر را انجام دادند در اینجا روی سخنم با حقوق دانانی است که در اینجا نشسته‌اند بهتر می دانند عظمت این قرداد را بدون اینکه رقمی از آن را عوض کنند توانستیم از کنسر سیوم ۵۰۰ میلیون تومان بگیریم آفرین باد بر رهبر بزرگ بقرار داد دست نزدیم لغو نکردیم اما یک رقم اعتراضات ما که اعتراض جدیدی هم داریم برای مردم وطن ما ۵۰۰ میلیون برای کشورهای حوزه خلیج فارس در حدود یک میلیارد در آمد داشت که این پولها را الان بعثی‌های آقای البکر می‌گیرند و بصورت امواج بر علیه ما می‌فرستند اینهم حقشناسی آنها هیچ این قرداد را خوانده‌اید می دانید به چه صورت هست اصولاً در دنیا بی نظیر است مبلغی می‌گیریم بعنوان اینکه بیاید حفاری کند اگر نفت پیدا نکرد دیناری پول حق ندارد اگر در مدت معینی تجارتی شد تازه تابع قوانین ایران دعاوی حل و فصل می‌شود خلاصه ۹۰ درصد از این عواید بنام مالیات و سهم مالکانه و غیر ذالک که اینجا مطرح نمی‌کنیم مال ملت ما است به عنوان اینکه این آدم بتواند بیاید کارش را شروع کند ما امسال معادل ۳۶۰ میلیون دلار پذیره گرفتیم خوب این عوائد را چه می‌کنیم شما خیال می‌کنید ما دلمان نمی‌خواست که این اضافه حقوقی که برای معلمین امسال دادیم پارسال بدهیم ما می دانیم که معلمین، آموزگاران ما از سطح کلاس ابتدائی گرفته تا دانشگاه اینها مربیان جامعه ما پرورش دهندگان فرزندان ما سازندگان ملت ما و ایران آینده ما هستند ما به اینها احترام می‌گذاریم (صحیح است) ما پارسال هم خواستیم آن اضافه را بدهیم اگر نتوانستیم و امسال می‌دهیم برای این است که آن چنان احترام با این طبقه داریم که آمده‌ایم پذیره نفتی خودمان را که به موجب قانون ۸۰ درصد به سازمان برنامه می‌دادیم همه اش را در این متمم بودجه آوردیم و به این طبقه شریف و آندسته از کارمندانی که به موجب قانون جدید استخدام کشوری ذیحق هستند تخصیص دادیم آیا بیش از این می‌توان در فکر رفاه اجتماع بود؟ دوست عزیز ما اشاره‌ای کردند که قبل از انتخابات وعده‌ای باصناف تهران داده شده است چه شد اصناف کسانی هستند که صبح می‌روند به مغازه هایشان بنام خدا دکانشان را باز می‌کنند و آنهائی که سالم هستند عصر هم می‌روند توی خانه‌هاشان خدا را شکر می‌کنند اما این اصناف که تعبیر شد اصناف پانزده سال قبل هستند که سر رشته شان هم بدست متولی‌های محله بود آن متولی‌ها هم هفته‌ای یک روز روزهای جمعهدر تهران آقایان می دانند که خانقاههائی بود رجالی بودند و برای آنها ابهتی داشتند درش را باز می‌کردند و چای قلیانی براه می‌انداختند و یواش یواش ریش سفیدان محله می‌آمدند و مسائل مختلف سیاسی و اجتماعی آنجا زیر رو می‌شد و آن اصناف اگر دردلی مشکلی داشتند پیش آن رجا و پیش آن متولیان حل و فصل می‌کردند ولی اصناف امروز دیگر آن اصناف ۱۵ سال قبل نیستند اصناف امروزی ما نمی‌خواهیم قسم بخورم نشسته‌ام پای صحبتشان از من و شما اگر بیشتر ندانند کمتر نمی دانند بکار مملکت خیلی واردند اینها می دانند حزب یعنی چه تشکیلات یعنی چه، حزب با همکاری اینها می دانید چکار کرد برای اولین مرتبه در تاریخ اجتماعی این مملکت یک لایحه مترقی نظام صنفی را بتصویب رسانید که طرحش هم از حزب ما بود اینها را جمع کرد و آن مالیاتی که شما اشاره کردید ضمن این قانون آمده اصولاً باید مالیات اصناف بدست نمایندگان اصناف و در اتحادیه‌های صنفی حل و فصل بشود همانطوری که گفته شد وزیر کشور دستور اجرای این قانون را داد به محض اجرای این قانون که لابد الان دارد اجرا می‌شود یا مقدماتش فراهم شده خود اصناف برای خودشان محاکم صنفی دارند اتحادیه‌های صنفی دارند که به موجب آن قانون عمل خواهد شد (نامور- اتحادیه‌های صنفی مورد تأیید اکثریت مردم نیستند تحقیق بفرمائید) جناب نامور در اینجا به اصالت اینکه کدام انتخابات و کدام اتحادیه مورد تأیید اعضایش هست یا نیست بحثی ندارم فرمایش جناب عالی را هم رد نمی‌کنم ولی یک چیزی می‌خواهم عرض کنم طبع دموکراسی این است که در یک انتخابات یک عده نا راضی هستند مثلاً تعدادشان کم بود و کاندیدهایشان موفق نشدند باید دید کدام دسته به شما مراجعه کرده‌اند آن دسته‌ای که در انتخابات شکست خورده‌اند یا موفق شده‌اند در هر صورت به کیفیت انتخابات هم در این اتحادیه‌های صنفی بموجب آن قانون مصوب قطعاً برای آن کار قواعد و نظاماتی پیش بینی شده است اگر در یک مورد خلافی تخلفی عدم رعایت قانونی مشاهده شد تذکر خواهید فرمود مسئولین تعیین شده در آن قانون توجه خواهند کرد. در اینجا صحبت شد راجع بوسائل مخابراتی بطور کلی نسبت باینکه یک پاکتی از شهری بشهر دیگر در ۳۵ روز رفته مطالبی عنوان شد شاید هم باشد در کشوری که تا دهسال قبل تلفنی خود کار نداشتیم، همه ما اهل شهرستان هستیم وسیله بین شهرها غالباً آن قارقارکهای عهد بوق بنام تلفن بود که وسط مکالمه چند بار قطع می‌شد یا غالباً اصلاً موفق به برقراری ارتباط نمی‌شدیم اما امروز از دو ماه قبل بمناسبت جشنهای میمنت اثر ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ارتباط مستقیم با بوشهر و بهبهان برقرار شده و تا آخر سال آینده که برنامه عمرانی چهارم مملکت تمام می‌شود اغلب نقاط مملکت و مراکز شهرستانها با سیستم ماکر وویوبا هم متصل می‌شوند گفت: ما کجائیم در این بحر تفکر تو کجائی پیشرفت و اصولا توجه بامر مکالمه اعم از تلفنی و تلویزیونی و بی سیم و با سیم بحدی است که ما می گوئیم الآن در در آمریکا کسی نطق می‌کند یا در میدان ورزشی شوروی کسی توپی می‌زند ما با استفاده از ماهواره مخابراتی در جو که شریک هستیم و تأسیساتی که در اسدآباد همدان داریم ملتمان تماشا می‌کنند حالا فرض کنید یک مأمور پست که آدم بیحالی بوده پاکتی را اول گم کرده بعد پیدا کرده و بعد از ۳۵ روز بمقصد رسانده است یک مثال نادر کالعدم را نباید تسری داد بکار کلیه دستگاهها (نامور- الآن دستگاه پست مرتب است؟) ما در پست و تلگراف هم مانند سایر امور خوشبختانه همانطوری که اشاره فرمودند برنامه ریزی لازم داریم و برنامه هم داریم جناب نامور باور بفرمائید قسمت اعظم مشکلات ما و گرفتاریهای ما در مملکت از این نظر ناشی است که ما در عین حال که مظاهر و وسایل و مدنیت صنعتی جدید را می‌گیریم نمی‌خواهیم و حتی در این نخواستن اصرار داریم که با آن همه قواعد و اصول مربوط بآن مسائل خودمان را تطبیق بدهیم شماها همه تان باروپا تشریف برده‌اید و یا نامه هائی باروپا می‌فرستید و یا نامه‌ای از اروپا برای شما می‌رسد معمولا پاکت پستی را در سمت راست تمبر می‌زنند، بعد اسم گیرنده را می‌نویسند بعد آدرس و بعد شهر و مملکت را می‌نویسند آقا صدها بار وزارت پست و تلگراف گفته خواهش کرده پاکت نمونه چاپ کرده که اینطور بنویسید باز هم الآن که می‌نویسیم اول می‌نویسیم مراغه بعد اسم حضرت ابوی راو حاضر نیستیم این روش را تغییر دهیم تا آن ماشین بتواند این را بخواند و تقسیم بندی بکند یکی تمبر را گوشه چپ می‌زند دیگری راست و آن یکی پشت پاکت آنوقت مجبور می‌شوند بجای ماشین و خودکار با دست یکی یکی را مهر بزنند.

عباس میرزائی ـ مشکل آقای صمد نامور را حل کردید.

نامور ـ آقای نماینده کارگران....

دکتر دادفر ـ این مسئله را نمی‌خواهم تسری بدهم بامور دیگر و از جمله تصادف در راهها همه ما از وقوع تصادفات و کشته شدن رانندگان و مسافرین در جاده‌ها و شهرها متأسفیم اما یک روز به یکی از دوستان گفتم این اتومبیلی که هرکس سوار می‌شود در عین حال که وسیله راحتی و نقلیه او است و او را از محل کارش به منزل می رساند در عین حال مانند یک اسلحه و تفنگ است که پر از فشنگ باشد اگر بی احتیاطی کنند این فشنگ در می‌رود و آدم را می‌کشد ما باید ببینیم در این تصادفات بعد از بررسی چطور ۹۰ درصدش ناشی از حس مقاومت عجیب ما است نسبت به قوانین و آئین نامه هائیکه در صلاح خود ما وضع می‌شود آقا این یک واقعیت است باید مردم آشنا شوند این هم وظیفه دستگاه دولتی است که آشنائی بیشتر به مردم بدهد که وقتی چراغ قرمز است بایستند اگر چه مأمور آنجا نباشد حرکت کردن هنر نیست با جان خود بازی می‌کنند این مشکلات در تصادفات اکثراً ناشی از سهل انگاری است پور سانتاژ تصـادفات همین جاده قزوین یک به ۹ هزار و صد است از پزشکی قانونی بپرسید از هر نه هزار و صد وسیله‌ای که از این جاده عبور می‌کند یکی تصادف می‌کند ملاحظه بفرمائید ممکن است این یک تصادف تقصیر راننده و کمک راننده و عدم آشنائی به جاده و غیر ذلک باشد موارد دیگر عدم احتیاط سرعت زیاد و خستگی و مانند اینها است که ۹۰ درصد تقصیر با راننده است ده درصد هم ممکن است از کم عرضی جاده و عوامل دیگری باشد ولی ما می‌خواهیم بجای جاده ۱۲ متری بقول دکتر متین‌های وی داشته باشیم یعنی جاده عریض ده خطی مگر این اتوبان تهران کرج بد است؟ شما به شهرداری اشاره کردید می دانید در ظرف دو سه سال اخیر شهرداری ما انجمن شهر، شهردار حزبی ما در همین شهر تهران تا جائی که مقدورش بود و نمی خواسته است خاک بخرد و ملک بخرد و خانه خراب کند با احداث خیابان جردن و امتداد اتوبان چه اندازه تسهیلات در عبور و مرور مردم فراهم کرده است (صحیح است) تا سه سال قبل باران که می‌آمد با منظره شرم آوری روبرو می‌شدیم که آب به خانه مردم می‌رفت در ظرف دو سال در زیر تهران کانال آب بر احداث شده شما امسال دیگر منظره کول گرفتن مردم و نردبان انداختن و تخته و کیسه شن گذاشتن جلو خانه مردم را نمی‌بینید یکی از همین مدخلهای زیر زمینی جلوی کتاب خانه مجلس شورای ملی است آنجا صبح‌ها اگر تشریف ببرید بخار می‌زند بیرون و متوجه می‌شوید این کارها در همین تهران در همین دو ساله شده است شما در سی سال باینطرف فقط و فقط پارک سنگلج را داشتید حالا گوشه بگوشه یک پارک آبرومند و زیبا دارید نمی دانم بیست تا است سی تا است چقدر است. آقا در دو سال ۴۰۰ خیابان اسفالت اساسی شده یک خیابان از میدان کندی تا خیابان فرودگاه بطول ۵ کیلومتر و عرض ۳۷ متر خیابان دیگر از بهارستان تا پل چوبی به عرض ۳۵ متر و همین طور بقیه از نقشه جامع انتقاد شد روزی نقشه جامع مطرح شد و در فراکسیون بحث شد خود من در پشت این تریبون این مطلب را گفتم که تناقضش را چطور حل کنیم از یک طرف نقشه‌های اجرائی تفسیری این نقشه جامع نباید اجازه ساختمان داد از طرف دیگر اگر ما بخواهیم اجازه ساختمان بدهیم چه بسا که وقتی آن نقشه اجرائی شروع می‌شود و ترسیم می‌شود این نقشه به آن ساختمان صدمه می‌زند و این ساختمان در مسیر نقشه‌های تفصیلی قرار می‌گیرد وجود این نقشه‌ها موجب کمبود نسبی مسکن در تهران خواهد شد اما تهرانی که در شهریور ۲۰ شاید ۴۰۰ پانصد هزار و حالا سه ملیون نفر جمعیت دارد به مسئله آذربایجان اشاره فرمودید شما مرد وطن پرستی هستید وسابقه خدمتتان هم روشن است به وقابع آذربایجان و به فداکاران اشاره کردید خود من گواهی می‌کنم که یکی از سربازان جانباز آن وقایع زهتاب فردی است که خودش را با کمال خضوع می‌گوید رحیم زهتابفرد و همچنین همکار عزیز دیگر ما آقای دیهیم و سربازان جانباز دیگری بله در همین وقایع آذربایجان مردم آذربایجان در ظرف ۶ ماه ۵۰ هزار نفر به تهران کوچ کردند می دانید چرا برای اینکه وطنشان اشغال شده بود برای اینکه آذربایجانی تاب و تحمل دیدن چکمه‌های خارجی را در وطن نداشت.

حال که میدانید تهران شما اینقدر وسعت پیدا کرده از این سه میلیون نفر علی التحقیق یک میلیون نفر مهاجرین هستند که در آن زمان از آذربایجان به طرف قدرت حکومت مرکزی آمدند و مشکلاتی ایجاد شد آنوقت نظارتی در کار نبود بودجه نبود هر کس آمد گوشه‌ای از تهران ۴ اطاقی ساخت و توی آن نشست تهران بی قواره بزرگ شد آبرساندن آسفالت دادن، برق رساندن یکی از مشکلات تهران شد شهرداری‌های ما بعد از انقلاب فقط بر اثر جانفشانی آن سربازان پاسدار انقلاب شهر نقشه جامع پیدا کرد من مهندس نیستم ممکن است بنظر یک مهندس این نقشه ایرادی داشته باشد و بنظر مهندس دیگری خوب باشد، کدام طبیبی است که در تشخیص و مداوای مریض با طبیب دیگر نظرش یکی باشد یکی شان می‌گوید من تابع متد آمریکائی هستم و این روش را جایز می دانم دیگری می‌گوید باید طبق متد اروپائی معالجه کرد من چون مهندس نیستم نمی دانم نقشه جامع شهر ایده ال است یا نه، این حد من نیست از طراح و مهندسینش باید پرسید. برای شهرهای دیگر هم نقشه جامع لازم است الان تکلیف تهران روشن شده بعد از نقشه جامع باید به تصویب می‌رسید بعد از دو سال از تصویب بایست نقشه‌های تفصیلی طرح را تهیه کنند تصدیق می فرمائید با این کمبود مهندس با این کمبود اهل فن تصور نمی فرمائید که ظرف ۴ سال هم نقشه‌های تفصیلی تمام تهران آماده شود اما من روی یادداشتی که خود شهردار به خط خودش به من نوشته است که می‌توانی اعلام کنی عرض می‌کنم الان نقشه‌های اجرائی تفصیلی نقشه جامع شهر تهران کلاً آماده است آقا این برای دستگاه شهرداری موجب افتخار است منکر نشوید یک عده زحمت کشیدند حالا وقتی نقشه‌های تفصیلی را تهیه می‌کردند همان مهندسینی که شما اشاره کردید مشکلاتی هم در همان نقشه اجرائی در بعضی جاها برای مردم تهران پیش آمد کرده است که انجمن شهر تهران حل کرده است به این ترتیب ما باید در عین حالی که آرزو می‌کنیم شهر ما مترو داشته باشد که همه می‌گویند چرا مترو نداریم چرا نمی‌توانیم مترو داشته باشیم نمی دانم چقدر خرج بر می‌دارد برای حمل و تقل عمومی شهر تهران یک اعتباری در حدود یک میلیارد ریال لازم است اما از همان مدرسه‌ای که شما عنوان فرمودید از همان روستائی که نماینده محترم دیگر گفت راهش تکمیل نشده برداریم بیائیم در تهران یک میلیارد خرج کنم که مترو داشته باشم آرزو می‌کنم تهران مترو که سهل است راه هوائی هم داشته باشد اما با اولویت‌ها در تاریخی که بتوانیم این پول را بدهیم در تاریخی که ضروریات اولیه مملکت را تأمین کرده باشیم البته اینها تا ۵ سال دیگر برای ما تأمین خواهد شد من یکبار دیگر عرض کردم مملکت ما یک نیازمندیهائی دارد مملکتی است که از دو قرن خواب خرگوشی بیدار شده با طلوع ستاره درخشان خاندان پر افتخار پهلوی در آسمان سیاست ایران بیداری ملت ایران آغاز شده از پهلوی اول آغاز شده تا به امروز (صحیح است)، در این مدت نه مدرسه داشتیم نه بیمارستان داشتیم نه راه نه نظام داشتیم هیچ چیز نداشتیم اما به یک تعداد معین مدرسه، در سطح مملکت نیاز داریم به یک تعداد معین تخت خواب برای مریض احتیاج داریم وقتی این تأمین شد نیازمندیهای ما متناسب خواهد بود با افزایش جمعیت که نسبت به افزایش جمعیتمان باید مدرسه و تخت خواب درست کنیم وقتی یک مرتبه تخت خواب‌های بیمارستانی ما به حد کافی رسید مدارس به حد کافی رسید ما دیگر غم اینکه مدرسه بسازیم نخواهیم داشت آنوقت است که ما می‌توانیم بیائیم بگوئیم مترو و راه ۱۸ خطه بسازیم فلان مسئله را که بیشتر جنبه اولویت در مقام بعدی دارد انجام بدهیم اما امروز چطور می‌توانیم بیائیم یک اعتبار کلانی را صرف راه زیرزمینی بکنیم که تازه ساختنش ده و بیست سال وقت می‌گیرد و تمام اعتبارات را اگر صرف آن بکنیم باز تمام نمی‌شود (سمیعی- کی ما همچو چیزی گفتیم؟) بنده نگفتم که شما همچو چیزی گفتید، بحث راجع بکار و کارگر شد گفت که بنده نمی دانم این بحث را چطور توجیه کنم کارگرانی که پس از انقلاب همان دست پینه بسته هائی که قبل از انقلاب ایران در این مملکت ارزش نداشتند سرنوشت آنها و فرزندان آنها همه ناشی از کارفرمایانشان بود پس از انقلاب به لقب شریف «شریف» از طرف رهبر بزرگ مملکت مفتخر شدند و قوانینی که در ظرف این هشت سال برای تنظیم امور کار بنفع کارگر و کارفرما در حدی که نفع کارگر تأمین بشود از همین مجلس گذشته و شما هم به آن رأی دادید در تاریخ کشور ما که بی سابقه است هیچ در تاریخ کشورهای پیشرفته هم بی سابقه است (صحیح است) اما مکتب حزبی ما این نیست که بیائیم مطالبی را عنوان بکنیم که امروز برای کارگر نان بشود اما سال دیگر با بسته شدن کارخانه خود آن کارگر بیکار بشود این را هم ما نخواهیم گفت مکتب ما این است که کارگر و کارفرما به حقوق خودشان با توجه به اصل انقلاب که از منافع ملی باید اکثریت استفاده بکنند باید برادروار در پیشرفت مملکت بکوشند اگر از این اصل تخطی بشود شما بدانید وزارت کار ما نمی‌تواند مدافع کارگر باشد چون وزارت کار در شورای کارگاه کارگر نماینده دارد نماینده کارگر هم امروز دم کارفرما نیست نماینده واقعی کارگران است شما در این مجلس نمونه اش را دارید عباس میرزائی‌ها هستند قدردانها هستند و این حیدر صائبی، من اگر جناب و آقا نمی‌گویم معذرت می‌خواهم برای این است که برادریم شما خیال می‌کنید که کم زخمت می‌کشند با وجود آنها، ما که در مجلس اسیرشان هستیم، یک کارفرما می‌تواند به کارگر زور بگوید هرگز مضافاً بر این حزب ایران نوین اساساً بازوی قوی و برومندش کارگران هستند چطور می‌شود هم مسلکان ما دبیر کل و قائم مقام دبیرکل ما که از صاحب منسبان شایسته وزارت کار بودند اینها بنشینند و کارفرما به ناحق به کارگر زور بگوید البته اگر کارگری هم به ناحق حرفی و ادعائی داشته باشد جوابش داده نمی‌شود حقوق او آنچه که به موجب قانون شناخته شده تأمین می‌شود قانون هم در اینجا نوشته می‌شود و تصویب می‌شود در اجرای اصول انقلاب چون خط مشی و اصول اساسی مملکت ما مشخص شده قوانین نمی‌توانند از این اصول منحرف بشوند اینها اصول ۱۲ گانه انقلاب هستند بعلاوه قانون اساسی دلسوزی به کارگر در اینجا از طرف بنده خیلی خوب است اگر کارگری بخواهد بگوید چه آدمی خوبی است اما منی که از نزدیک هنوز به مسائل کارگری آشنائی ندارم دلسوزی بکنم این سئوال پیش می‌آید که خوب نیت شما از این دلسوزی چه بود؟ انشاءالله نیت من که از کارگران دفاع می‌کنم و امثال من که از کارگران دفاع می‌کنند نیت خیری است اما آنچه که مسلم است کارگران ما کارگران رشید و ارزنده، کارگران شاهدوست و وطن پرست، کارگرانی که نیروی بازوی آنها تأمین کننده بیست درصد رشد اقتصاد و صنعت ما است می دانند که بر اثر پیشرفت این صنعت کارگر دارای کار شده است این کارگر تا ده سال پیش فعله بود یعنی تخصص نداشت می‌رفت سر چهارراه می‌ایستاد کسی می‌آمد اگر کاری بود او را می‌برد پشت بامش را کاهگل می‌مالید و اگر کاری نبود گرسنه می‌ماند امروز کارگران ما را کارگر نمی‌شود گفت اینها کارمندان فنی مملکت هستند اینها بازوان نیرومند اقتصاد و صنعت ما هستند کسی کار کرده تا اتوبوس ایران در رمانی فروخته بشود کجا داشتید شما که الان صادرات صنعتی کشور ما از صادرات سنتی کشور ما پیشی گرفته است در مدت هشت سال در کدام مملکت بود که در سال ۱۳۳۰ نخست وزیر مرحوم رزم آرا گفت ما یک لولهنگ نمی‌توانیم بسازیم شما می دانید ما الان در کجا هستیم این کار یعنی اعجاز، فقط با سرمایه نبوده فقط با پول و علم نبوده کارگران ما امروز به هدفشان ایمان دارند به مملکت و به حزبشان ایمان دارند در اینجا گفته شد ما نمی دانیم دویست میلیون تومانی که از بودجه بنادر گرفته می‌شود و به بودجه عمومی می‌آید از کجا است همکار عزیز من آقای فرهادپور که یکی از اعضای بسیار دقیق کمیسیون بودجه است و در تمام موارد تا تمام مطالب را ندانند اصولاً رد نمی‌شوند اما سئوالی است لایحه متمم بودجه مطرح است من می‌گویم از کجا است همانطور که در تمام زمینه‌ها پیشرفت کشور ما چشم گیر است واردات و صادرات مملکت ما درآمد و عوارض بندری ما که تا سه چهار سال قبل صفر بود و به این دستگاه کمک می‌کردیم امروز بحمدالله به جائی رسیده است که ما تنها از عوارض بندری کشتی هائیکه به بندر عباس و خرمشهر و خارک و غیرذالک بار می‌آورند و به اداره بنادر ما عوارض می‌پردازند بحدی رسیده است که از این سازمان ما دویست میلیون تومان می‌توانیم به بودجه دولتی کمک کنیم این است پیشرفت بودجه مملکت ما می دانید چرا برای اینکه بندر ساختیم ما بندرعباس نداشتیم کشتی که باید در بندرعباس بارش را تخلیه می‌کرد می‌رفت در بصره تخلیه می‌کرد امروز از بندرعباس ما حتی افغانستان و قسمتی از پاکستان تغذیه می‌شوند مالالتجاره می‌آید و به ما عوارض می‌دهند دویست میلیون تومان برای مصارف در این بودجه مطرح است آیا در یک دولتی از نظر پیشرفت از نظر داشتن ممر عواید واقعی بیش از این انتظار دارید این اعجاز است دولت چه می‌تواند بکند حقوق ما را در همه جا پائیده همین در دوران انقلاب در همین دوران هشت سال حکومت پر افتخار ما بود که یک ممر دیگر عایدات مملکت خودمان که همان اروند رود باشد بدست آوردیم البته هیچکس منکر نیست این اصلاً گفتن ندارد که هر دفعه نماینده محترم اقلیت چه در روزنامه شان و چه در مجلس می‌فرمایند که اینها همه از رهبر ملکت ما است مثل این است که ما مرتب بگوئیم همه ما را خدا خلق کرده است این گفتن ندارد همه در این مطلب متفق القولند که ایران عظمتش، غرورش، افتخارش، همه چیزش از شخص شخیص اعلیحضرت شاهنشاه آریامهـر است (صحیح است) این دیگر هر روز گفتن ندارد اما آنچه ما میگوئیم ما هم در اجرای نیات شاهنشـاه زحمت کشیده‌ایم این هدف عالی را به مقصد رساندیم این بار گران را بدوش کشیدیم و به موفقیت رساندیم برنامه چهارم طرح کردیم در هر رشته قبل از خاتمه برنامه به آن حد رسیدیم اگر چنانچه بحساب شما ما زحمت نکشیدیم لااقل آنچنان دولتی و حکومتی هستیم که آنقدر خوش شانسیم که این افتخار نصیبمان شده است خوب چه اشکالی دارد وقتی از خوش شانسی ما این همه افتخارات نصیب ما و وطن ما می‌شود ما چرا از خوش شانسیمان استفاده نکنیم اما علاوه بر شانس و اقبال زحمت کشیده‌اند این طرحها و نقشه‌های عالی باید مجریان صدیق و وفاداری داشته باشد تا به هدف برسد مجانی این کارها بدست نمی‌آید بدون برنامه بدون زحمت کشیدن به هدف نمی‌رسیم همین چند روز قبل شاهنشاه و شهربانو در خوزستان تشریف داشتند شما بگوئید ما هم می‌شنویم رادیو می‌گوید روزنامه‌ها می‌نویسند بزرگترین پالایشگاه گاز دنیا در بیدبلند افتتاح شد (صحیح است) گفتند و شنیدیم معنای این حرف را می دانید چیست؟ همان گازی که تا ۸ سال پیش در سر چاه می‌سوخت و ما از دور آبادان را از سوختن آن گاز می‌شناختیم و می‌گفتیم به به امروز این گاز ذوب آهن می‌شود و فردا برای شما تراکتور خواهد شد (اخلاقی- بزرگترین پل را هم در دزفول ساختند) و بزرگترین پل هم در دزفول ساخته شد کشاورزی مملکت ما قبول داریم که پیشرفتش به اندازه صنعت نبوده ما اگر در صنعت رشد چشمگیری داشتیم در کشاورزی هنوز رشد ما از چهار درصد تجاوز نکرده مگر ما ادعا کردیم که در تمام زمینه‌ها این رشد را داریم اما چرا نکرده دلیلش واضح است کشاورزی اصولاً سرعت و پیشرفتش نمی‌شود قابل مقایسه و در ردیف بخش صنعت باشد و شما وقتی کارخانه‌ای خریداری کردید آوردید نصب کردید از فردا به شما محصول خواهد داد اما برای اینکه یک درخت سیب به شما سیب بدهد ۶ سال باید آنرا پرورش بدهید درخت پرتقال از همان فردا بشما پرتقال نمی‌دهد این را باید چهار سال پنج سال بیشتر بسته به نوعش صبر کنیم اما برای تشفی خاطر شما عرض می‌کنم روزی که در این مملکت کارخانه قند چغندر احداث شد سطح برداشت مملکت از هر هکتار چغندر قند که ۸ تن بود در این مدت به ۲۴ تن رسیده یعنی به سه برابر (یکنفر از نمایندگان- به ۵۰ و ۶۰ هم رسیده) من حد متوسطش را عرض می‌کنم در اصفهان حتی از چهل تن گذشته و به ۴۵ تن رسید و این حد نهائی ما نیست چون حد متوسط باید به بیست الی سی تن برسد برای این کار دولت در جائی که لازم است جاده کشیده به چغندرکار بذر داده می‌شود و وام بی بهره داده می‌شود دفع آفات می‌شود تمام این کمکها می‌شود و سطح برداشت چغندر قند بالا می‌رود برای اینکه صرف می‌کند عوض اینکه ما بیائیم سطح برداشت را بالا ببریم یعنی عوض اینکه از هر هکتار زمین ۲۰ تن برداریم اگر ده تن برداریم ناچار ما چغندر قند را به دو برابر قیمت بخریم ما نباید کاری بکنیم که اصولاً زارع از راه بالا بردن مواد تولیدی ارتزاق بکنند ما باید درآمد زارع را از راه بالا بردن میزان تولید در آن قطعه زمین تأمین کنیم چون اگر واقعاً برویم دنبال این مطلب که چقدر فلان ماده غذائی را از زارع بیشتر بخریم قطعاً این اثر خواهد گذاشت در سطح کلیه قیمتها شما نمی‌توانید آنوقت متوقع تثبیت قیمت باشید اما از طرف دیگر هم چون بطور متوسط سالانه ۳ الی ۴ درصد قیمتها بالا می‌رود ما باید به اندازه ده الی پانزده درصد آنها را آنچنان کمک بکنیم که سطح محصولشان در آن قطعه زمینی که دارند بالا برود و این هدفی است که وزارت کشاورزی ما دارد و تا بحال تعقیب شده راجع به بیمه محصولات در اینجا گفته شد من نمی دانم چطور می‌شود این هم یکی از تصادفات روزگار است که دو لایحه هست مربوط به دو تا تفکیک و دو تا ادغام یکی بی سر و صدا و در موقع تجزیه و ادغام هیچ حرف زده نشد هیچ ایرادی نبود در موقع تجزیه رأی موافق داده بودند در موقع ادغامش هم ولی در دومی خیلی بحث و فحص و ایراد و اعتراض فرمودند در یکی در این مورد عنوان شده است که بیمه محصولات کشاورزی که این تضمین تا امروز فقط در مورد گندم برقرار است و ما امیدواریم با تصویب این لایحه که تا به امروز چنین وظیفه‌ای را بدولتها نداده بودیم چون تا به امروز امکان آنرا نداشتند الان که دارند اغلب محصولات ما انشاءالله تضمین خواهد شد بدین ترتیب زارع و کشاورز در واقع محصولاتش از نظر فروش و قیمت بیمه است پاسخ دادن به کلیه فرمایشات نه در شأن من است نه اینکه آمار و ارقامی که بیاید بطور رسمی از طرف دولت و وزرای مسئول عنوان بشود در اختیار من است تا جائی که بعنوان موافق لایحه بودجه مقدور بود مطالبی بعرضتان رساندم دو سه نکته در نظر خود این لایحه عنوان شده بود یکی اینکه حق ثبتی که نسبت به کالاهای وارداتی گرفته می‌شود اگر اینها صادر بشود دوباره مسترد خواهد شد و از این وجه ده درصد به شیر و خورشید داده می‌شود خواستم به استحضار آقای فرهادپور برسانم که از طرف شیر و خورشید در کمیسیون بودجه توضیح داده شد این پول در حساب مخصوصی هست وقتی صادر می‌شود فقط ده درصد به شیر و خورشید داده می‌شود کافی است که یکبار دیگر به متن لایحه مراجعه شود مطلب دیگری که عنوان کردند آن بود که از اعتبارات بهداری کم شده و بودجه عمومی اضافه شده باید عرض کنم این اعتباری که در بودجه بهداری اضافی بوده مربوط به کشت خشخاش بوده و از محل فروش مواد مخدره بوده است که تا بحال نمی‌توانست مورد مصرف قرار بگیرد و الان پس از تصویب قانون کشت خشخاش مورد مصرف پیدا کرده و دولت طبق این متمم بودجه مجوز کسب کرده که به خرج بیاید و به اعتبارات معمولی بهداری مطلقاً ارتباطی ندارد دیناری هم کم نشده چه اساساً نمی‌تواند کم بشود در اینجا گفته شد که ممکن است یک بانوئی در خیابان وضع حمل کند چه اشکالی دارد در همه جا ممکن است این اتفاق بیافتد اما اینرا نگفتید که کشور ما افتخار دارد یکی از کشورهائی است که در تمام موارد وقتی امراض ساری در هر گوشه از جهان شیوع پیدا کرده اولین کشوری بوده است که توانسته است تلقیح را بموقع دقیق عمیق و همه جانبه انجام بدهد که اگر و با در غرب و شرق صدها هزاران نفر را کشت این مطلب رسماً تأیید شده است و در کشور ما نمونه اش هم دیده نشد من خودم سه ماه قبل برای یک کنگرهای عازم تونس بودم در فرودگاه رم وقتی دیدند که من ایرانی هستم پاسپورن مرا دیدند مأمور بهداری گفت شما بفرمائید گفتم چرا؟ گفت شما از ایران هستید و ایران از مراکز سالم است و کسیکه از ایران میاید لازم نیست تلقیح شود آقا این برای ما افتخار است سرخک آبله و یا طاعون هر مرضی که در دنیا هست وظیفه بهداری ماست که جلوگیری کند یکروز مازندرانی می‌گفت ما از مالاریا جرأت نمی‌کنیم به مازندران برویم یکروزی در کشور ما تراخم بود در دزفول آقای اخلاقی اولین مرکزی بود که تراخم بود (اسعد رزم آراء- کچلی) کچلی بود شپش هم یکروزی در این مملکت برکت حساب می‌شد در تمام مملکت دیگر یکدانه دیگر از این جانور موذی دیده نمی‌شود (مهندس صائبی- آبله) آبله هم همینطور بکلی ریشه کن شده. باید انصاف داشته باشیم همه را از نقطه نظر بدبینی و انتقاد نگاه نکنیم.

دکتر زهرائی ـ اقدامات وزارت بهداری مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی واقع شده است (صحیح است).

دکتر دادفر ـ یک مطلب عرض می‌کنم و بعرایض خود خاتمه می‌دهم عنوان شد بانک رفاه کارگران بچه نسبت بکارگران وام داده است بانک رفاه کارگران در سال گذشته بیش از ۱۲ هزار فقره بکارگران وام داده و چهار هزار به کارمندان بموجب اساسنامه خودش می‌تواند به کارگران و کارمندان وام بدهد با این تفاوت که ربح وام برای کرمندان ۱۲% و برای کارگران ۹% است فراموش نکنید بانک رفاه کارگران از سرمایه بیمه‌های اجتماعی می‌چرخد عملیات بانکی نکند و سودی نداشته باشد نمی‌تواند صندوق بیمه‌های اجتماعی تغذیه بکند و هدف و فلسفه وجودی خودش را از دست می‌دهد (فرهادپور ـ اسم این بانک چیست؟) اسم بانک ایران و ژاپن هر کس که ژاپنی است باید حساب داشته باشد اسم مهم نیست اسم بانک رفاه کارگران است در اساسنامه اش نوشته است به کارگران و کارمندان وام بدهد (صحیح است) این روزنامه که جزو مدارک جهت خودم نگاه می‌دارم تا اینکه لیدر محتم اقلیت که خودشان هم بمطبوعات اشاره می‌فرمایند و توجه می‌کنند تقاضا می‌کنم مطالعه بفرمایند و بسردبیر محترم این روزنامه که از همکاران ماست توصیه بفرمایند روزنامه نگاری به سیستم قبل از انقلاب یعنی به آن نحوی که مطلبی گفته باشیم صحیح نیست مطبوعات ما امروز در جاده ترقی و تکامل افتاده است در اینجا یک بار در مجلس دعوتی شد مقام ریاست فرمودند من حقیقتاً عقیده خودم را عرض کنم این گفته ناپلئون است که گفت من از ده لشکر پروس نمی‌ترسم اما در یک روزنامه ماتن صبح آنروز می‌ترسم کسی امروز از روزنامه نگار نمی‌ترسد ترس بآن معنی دیگر وجود ندارد ترس از آن که احترام مطبوعات اثری که مطبوعات در دل مردم دارند که قدرتی که مطبوعات در دل مردم دارند و اثری که در پرورش افکار عمومی دارند برای مطبوعات احترام خاصی در جامعه بخصوص در جامعه‌ای که بر اثر مطبوعات واقفند فراهم آورده بشود (صحیح است) روزنامه نگاران، نویسندگان مطبوعات بطور کلی کسانیکه با تنویر افکار عمومی سروکار دارند مانند سایر افراد و سربازان انقلاب مجاهدان راه انقلابند اینها هستند که مردم را رهبری می‌کنند بطرف هدف‌های ملی، هدف ملی آن هدفی است که ترسیم شده بوسیله رهبر بزرگ ماست هدف ملی ما عظمت ایران عزیز است هدف ملی ما آبادی ایران است هدف ملی ما آبروی ایران و استقلال ایران است هدف ملی ما قدرت ایران است هدف ملی ما پاسداری از انقلاب است این هدف ملی را مطبوعات شناخته اد و در این راه با تمام سربازان پاسدار انقلاب خوشبختانه هم آواز و هم دوشند توفیق همه نمایندگان محترم را از خداوند متعال خواستارم از طول عرایضم معذرت می‌خواهم موفق و مؤید باشید (احسنت – احسنت).

رئیس- خانم دکتر پارسای بفرمائید.

دکتر فرخ رو پارسای (وزیر آموزش و پرورش)- جناب آقای نخست وزیر خیلی علاقمند بودند مثل همیشه موقع طرح بودجه و متمم بودجه بتوانند در مجلس شورای ملی حضور پیدا کنند و به انتقادات نمایندگان محترم گوش دهند و توضیحاتی هم بعرض نمایندگان محترم برسانند ولی متأسفانه بعلت کسالت که در دو روز است عارضشان شده در منزل استراحت فرمودند و دستور فرمودند وزراء مسئول بسبب مسئولیتهای که دارند هر کدام در قسمتهای مربوط به خودشان توضیحات لازم را بعرض خانم‌ها و آقایان محترم برسانند ما ضمن اینکه برای سلامتی وجود ایشان دعا می‌کنیم امیدوار هستیم بتوانیم توضیحاتی را که لازم است برای رو شن شدن اذهان نمایندگان محترم در این ساحت مقدس بعرض برسانیم قبل از شروع عرایضم لازم است از آقایان مظهری دکتر بهزادی و دکتر متین و دکتر دادفر و کلیه افراد فراکسیون پارلمانی حزب ایران نوین که صمیمانه از برنامه دولت دفاع کردند و بهمه انتقادات پاسخ دادند و مقداری از بار ما را سبک و وظیفه ما را سبکتر کردند صمیمانه تشکر کنم (دکتر الموتی- آقای صدری کیوان هم واقعاً توضیحاتشان جالب بوده) آقای صدری کیوان همیشه این التفات را دارند اجازه بفرمائید در شروع عرایضم عرض کنم در سال ۱۳۴۲ که با فرمان شاهنشاه آریا مهر و تصویب مردم کشور افتخار خدمتگزاری در کادر سیاسی به زنها داده شد و من این افتخار را داشتم که بعنوان نماینده مجلس شورای ملی و مدتی در سمت معاونت پارلمانی وزارت آموزش و پرورش با نمایندگان محترم شورای ملی چه در صف اکثریت و چه در صف اقلیت تماس داشته باشم همیشه سعی کرده‌ام احترام قلبی خودم نسبت به تمام نمایندگان محترم مجلس و ساحت مقدس مجلس شورای ملی حفظ کنم (آفرین) و در تماس با نمایندگان اقلیت همیشه سعی کرده‌ام به مطالب منطقی و اساسی که واقعاً سیاست آموزشی کشور ما را روشن می‌کند و برنامه‌های ما را هدایت می‌کند گوش بدهم از تجربیات آنها استفاده کنم و به این ترتیب انتظار داشتم که در این موقع که یک سوم اعتباری که در متمم بودجه پیش بینی شده اختصاص پیدا می‌کند به برقراری حق فنی به معلمین و اجرای مرحله دوم قانون استخدام کشوری و اصلاحیه قانون استخدام به نفع معلمین اگر از افراد فرهنگی کسی در این زمینه صحبت می‌کند لااقل شواهد مثبتی در مورد خدمات ارزنده معلمین به این مجلس محترم عرضه کند و بنده هیچ انتظار نداشتم که شاهد مثال همه کوششها و زحمت‌های آنان اشتباه یک مدیر مدرسه باشد که بعد از ۳۰ سال خدمت شاید یک اشتباهش بود و خودش با کمال جوانمردی به اشتباهش اعتراف کرده و یک محصلی را که اشتباهاً قبولی اعلام کرده او را خواسته و مردودش اعلام کرده این شاهد مثال برای همه معلمین قرار بگیرد در حالیکه چنین چیزی نیست خوب بود که از خدمات ۱۴۹۹۹۹ نفر انسان دیگری که در این دستگاه خدمت می‌کنند در گرما و سرمای روستائی خدمت می‌کنند سپاهیان دانش زحمتکش ما معلمین زحمتکش ما جوانان زحمتکش و رؤسای ما لااقل یک شاهد مثال زندهو مثبت ذکر می‌کردند من از این جهت نه بعنوان یک وزیر آموزش و پرورش بلکه بعنوان یک همکار از نماینده فرهنگی حزب اقلیت گله مند هستم امیدوارم که واقعاً این نمونه را یک نمونه‌ای برای معلمین ندانند (دکتر الموتی- طبقه معلم مورد احترام همه مردم مملکت هستند) (صحیح است) (شیخ رضائی – آقای دکتر الموتی متشکرم) مطلبی اینجا ذکر کردند که آیا وزارت آموزش و پرورش برای شروع هر سال تحصیلی برنامه‌ای دارد که بداند چقدر شاگرد باید به مدرسه برود این برنامه اول سال ۱۳۵۰ خدمت همه نمایندگان محترم مجلس داده شده از صفحه ۱۱۶ برنامه کار سال ۱۳۵۱ در مورد برنامه تعلیمات ابتدائی یعنی ۵۰ – ۵۱ متاسفانه چون نمی‌خوانند اجازه بدهند خودم بخوانم در سال تحصیلی ۵۰ – ۵۱ با توجه به افزایش تعدا یکصد و پانزده (۱۱۵) هزار دانش آموز در سطح شهرها و تأسیس ۱۶۷۵ باب کلاس جدید و استخدام ۲۸۰۰ نفر آموزگاز جدید پیش بینی گردید جناب آقای فرهاد پور نمی دانم تشریف دارند یا نه (فرهادپور- فقط برای استماع فرمایش جناب عالی) آرزو داشتم که این را می‌خواندید و رقمی که امسال ما عرضه کردیم می دیدید و همکاران مرا در این راه تشویق می‌کردید ما از ۱۱۵۰۰۰ نفر منظور شده با تأسیس دبستانهای شبانه بحدود ۰۰۰/۲۱۰ نفر رسیدیم (آفرین) و اگر اشکالاتی از نظر معلم و جا داریم آن چیزی است که در برنامه بعلت کمبود اعتبار پیش بینی نکرده‌ایم و شما می‌توانید که امسال علاوه بر آنچه که باین مدارس اضافه شده ۲۷۱۷ مدرسه‌ای که از طریق جشنها و مردم ساخته شده و ۱۵۷۰ مدرسه‌ای که خود مردم ساخته‌اند باعث شده که ما در برنامه خودمان بنسبت ۲۰% از افزایش تجاوز کنیم بنابراین من انتظار داشتم همکاران من مورد تشویق آقایان قرار بگیرد (احسنت) بهمین ترتیب در صفحه ۱۱۹ برنامه کار سال تحصیلی ۱۳۵۱-۱۳۵۰ در مورد آموزش ابتدائی از طریق سپاه دانش علاوه بر فعالیتهای سال گذشته باید عرض کنم از ۱۱۷ هزار نفر منظور شده شاید بحدود ۱۷۰ هزار رسیدیم و بنابراین بازهم جاداشت از سپاهیان دانش تقدیر می‌فرمودید همچنین در برنامه راهنمائی که بجای خود در این مورد چون سئوال دیگری مطرح شده پاسخ خواهم داد و ملاحظه می فرمائید ما برنامه کار هم داریم و اول سال هم عرضه می‌کنیم اما اگر اشکالاتی در کار ما پیش می‌آید آن وقتی است که از برنامه تجاوز می‌کنیم کوشش بیشتری می‌کنیم فعالیت بیشتری می‌کنیم و انتظار نداریم که در مقابل این فعالیتها مورد ملامت قرار بگیریم و اما در مورد مطالب جزئی دیگری که واقعاً اینجا عرضه شد من باز برمی گردم به آن مطلبی که در مورد آن مدیر مدرسه گفته شد و می‌خواهم بتمام همکاران عزیزم عرض کنم فقط کسانی اشتباه نمی‌کنند که کار نمی‌کنند و الا هر کسی که کار می‌کند اشتباه هم می‌کند و مردمی که استراحت می‌کنند و کار نمی‌کنند ولی خدا کند که این اشتباهات هرگز مبتنی بر خودخواهی و غرض و سودجوئی و خیانت نباشد گاهی تمام این اشتباهات در پرونده‌های اداری آدم منعکس می‌شود ولی بعضی قابل گذشت است و بعضی‌ها قابل تعقیب است و امیدوارم که هرکس پرونده‌های گذشته‌هایش و زندگی خدمتیش را به یاد بیاورد و ببیند که کار کردن همیشه متضمن اشتباهاتی است که امیدوارم عمدی نباشد ایرادی اینجا شد متأسفم عرض کنم یک مقدار زیادی از مطالبی که اینجا عنوان شد ما انتظار داشتیم که در برنامه‌های دولت و سیاست‌های آموزشی مملکت باشد با حمله به دو مدیرکل که یکی اطاقش را کاغذ دیواری کرده بود و یک بخشنامه در مورد تخفیف شهریه به فرزندان کارگران صادر شده بود و ایراد از وزارت آموزش و پرورش گرفته شد که چرا یک عده متخلف را بدیوان کیفر فرستادیم شروع شد و تمام شد و من بیکی یکی اینها جواب خواهم داد ولی انتظار داشتیم که انتقادات اصولی را مطرح کنند و راهنمائی کنند که از پیشرفتی هم که ما کردیم باز هم از برنامه تجاوز کنیم و بیشتر پیش برویم درباره بخشنامه مدیرکل تهران باید عرض کنم وقتی این بخشنامه‌ها خوانده می‌شود کاش همه اش خوانده شود می دانید شورای مالی دبیرستانهای دولتی مؤظف هستند که تمام کارگران و کسانی که طبقه کم درآمد را تشکیل می‌دهند به اینها تخفیف کلی بدهند این امر کوچکی است جزو اساسنامه مالی شورای مدارس است اما مرجع کار کیه؟ وزارت کار از ما خواستند و بتمام مملکت هم بخشنامه شده به کارگرانی که از طرف وزارت کار معرفی می‌شوند تخفیف بدهید شرکت ملی نفت در نواحی نفت خیز و نواحی که کارگر دارد تقاضا کرده بخشنامه کرده تخفیف بدهید و حزب ایران نوین هم یک تشکیلات کارگری مفصلی دارد و یکی از مراجعی است که می‌تواند مرجع معرفی کارگر باشد قسمت کارگرها و کارخانه‌های خصوصی هم اگر از ما درخواست می‌کردند اجازه می‌دادیم و کارگری را اگر معرفی می‌کردند مطمئناً این تخفیف را می‌دادیم کما اینکه معرفی هم نکنیم شورای عالی مدرسه این تخفیف را می‌دهد (احسنت) درباره تجهیزات مدارس راهنمائی با کمال تأسف باید عرض کنم همکار عزیز من شاید بخاطر گرفتاریهای انتخاباتی در سال جاری موفق نشده‌اند نظام جدید آموزش را بخوانند و بدانند نظام جدید آموزشی و دوره راهنمائی یعنی چه چون در تمام این برنامه حتی پشت کتابش نوشته شده «شناخت آموزش حرفه و فن» نه آموزش حرفه و فن باید بداند که این گوشی پزشکی است و بچه درد می‌خورد این چکش است بچکار می‌آید این چرخ خیاطی و به چه درد می‌خورد این چراغ برق است و به چه درد می‌خورد این رادیو و این گوشی تلفن است و به چه کار می‌خورد اگر فکر می‌کنید در سن ۱۱ سالگی بچه‌ها را می‌آوریم در بخش صنعت و کشاورزی و خدمات دیگر همه کاره و متخصص می‌کنیم زهی افسوس برای تعین و تربیت در سن ۱۱ سالگی این همه تخصص و آموزش بدهیم ممکن نیست برنامه راهنمائی یعنی آزاد گذاردن بچه در کارگاه که بچه با شناخت این وسایل و مطالعه روی آنها بتواند راه تحصیلی آینده را پیدا کند امیدوارم بعد از کار بودجه که فرصتی برای نمایندگان محترم پیدا می‌شود کسانیکه این برنامه را نخوانده‌اند و درک نکرده‌اند مراجعه کنند و بخوانند و بدانند که در دوره راهنمائی آموزش و پرورش حرفه و فن و کارگاه راهنمائی را با برنامه کار دستی دبیرستانها فراموش نکنند (صحیح است) آمزش حرفه‌ای روستائی دورانی است بعد از ۵ ساله ابتدائی بدون کلاس راهنمائی بعد از این ۳ سال آموزش متوسطه نظری آموزش متوسطه عملی، در مورد آمادگی معلمین نمی دانم در صورت جلسه مجلس شورای ملی دیدم هم مسلکان عزیز بنده باطلاعتان رسانده بودند دانش سرای راهنمائی از دو سال پیش تشکیل شده بودجه اش را هم تصویب کردید و به ما ابلاغ کردید چطور می گوئید آماده نشده یعنی دانش سرای راهنمائی باز نشده اگر راهنمائی باز نشده و ما معلم آماده نکردیم پس چطور مستند روزنامه اطلاعات این است که یک عده از تربیت شدگان استخدام نشده‌اند اگر تربیت نکرده‌ایم پس چطور عدهای استخدام نشده‌اند امیدوارم به این مطالب یک دقت بیشتری بخرج داده بشود ولی برای استحضارتان بعرض می رسانم که چرا این عده استخدام نشده‌اند بعلت اینکه نمره هایشان کم بوده و میل داشته‌اند از امتیاز تعیین محل خدمت استفاده کنند ولی متأسفانه میسر نیست چون آنکه معدل بیشتر دارد حق دارد جای بهتری را انتخاب کند و آنکه معدل کمتری جای بدی را قبول کند و مسلماً اگر نخواهد قبول کند استخدام نمی‌شود متأسفم که آمار و بودجه را نخوانده بودند برای اینکه اظهار کردند اعتبار کلاسهای راهنمائی فقط دو میلیون تومان است من امیدوارم که ایشان باز دفترچه بودجه را بخوانند و ببینند ما در سال ۵۰ فقط برای ساختمان و تجهیز کلاس اول راهنمائی ۲۴۰ میلیون و ۴۵۰ هزار ریال در بودجه منظور کردیم و مصرف کردیم و برای جاهای جدید باز هم باید مصرف کنیم برای کلاسهائی که ساختمان نکردیم، ۱۵ هزار ریال مصرف یکساله لوازم یک کلاس بررسی کردیم و داده‌ایم در یک جا گفته می‌شود مدارس غیر دولتی هر کدام سه میلیون تومان بودجه گذاری کرده‌اند برای کلاسهای راهنمائی و در یک جا گفته شده که مدارس ملی اجحاف می‌کنند می‌دزدند، پول زیاد می‌گیرند خوب اگر پول می‌گیرند سه میلیون هم خرج می‌کنند می‌شود بچه‌ها را بگذارند در یکجای بی معلم و بی کارگاه و اسمش را بگذارند مدرسه بهرحال نمی دانم حزب اقلیت فکر می‌کند که ما تمام اعتبارات را بیائیم صرف تجهیز مدارس راهنمائی و متوسطه شهرها و استانها بکنیم و در سطح روستاها حتی مدارس ابتدائی نداشته باشیم حتماً فقط یکی از افراد این حزب اینطور فکر می‌کند و الا تصور نمی‌کنم همه افراد این حزب اینطور فکر کنند. ایرادهائی راجع به خانه سازی معلمین گرفته شد اولاً باید عرض کنم که این خانه‌ها اولین و آخرین خانه هائی نیست که ما می‌سازیم ولی ما خوشحالیم که اولین خانه‌ها را برای معلمین را در این زمان و در زمان این دولت توانستیم بسازیم این خانه نه بی برنامه است نه بی استاندارد، استاندارهائی که وزارت آبادانی و مسکن برای ما گذاشته برای طبقات کم درآمد یعنی کمتر از هزار تومان حقوق در ماه، ۵۵ تا ۶۰ متر زیر بنا و برای طبقات کمتر از متوسط ۶۵ تا ۷۰ متر زیر بنا و برای طبقه متوسط ۷۵ تا ۱۱۰ متر و برای طبقه بالاتر از متوسط ۱۲۵ متر این استانداردی است که در دنیا از اروپای شرقی بالاتر و از اروپای غربی پائین تر است و فکر می‌کنم استانداردی است که برای ما قابل قبول باشد و نباید در این کار مغلطه بشود چون اگر معلمی ۵ بچه داشته باشد بعد از ۲۰ سال خدمت است که مسلماً از هزار تومان کمتر حقوق نخواهد گرفت در مرحله دوم قانون استخدام کشوری شما معلمی را پیدا نخواهید کرد که کسی با ۲۰ سال سابقه کمتر از هزار تومان بگیرد. (فرهادپور- می‌گیرد یا خواهد گرفت) اگر طبقه بندی و گروه بندی را ملاحظه فرمائید می‌گیرد در مورد زمین عباس آباد البته خیلی معذرت می‌خواهم که وقت مجلس را با این موارد جزئی می‌گیرم ولی لازم است که ذهن نمایندگان محترم روشن بشود شاید استحضار دارید که ۱۵ سال پیش وزارت جنگ و بانک کشاورزی یک مقداری از اراضی عباس آباد را به وزارتخانه‌های مختلف و اشخاص مختلف واگذار کردند البته در آن زمان یک اشتباهاتی در این زمینه‌ها پیش آمد اما این اشتباهات دلیل این نمی‌باشد که وزارت آموزش و پرورش از سهم خودش و حق خودش صرف نظر کند البته روی این زمینها فقط ۷ نفر اعتراض دارند یکی هم وزارت آموزش و پرورش است آنهای دیگر که اعتراض دارند عمارت هم تویش ساخته‌اند که پرونده اش در دادگستری موجود است اطاق ساختند بعضی‌ها لوازم خانه هم در آن گذاشتند وزارت آموزش و پرورش هم نرده دورش کشیده اگر روزی وزارت دادگستری گفت وزارت آموزش وپرورش برو بیرون این مال شما نیست ما بیرون خواهیم رفت چون عقیده داریم که باید به قانون احترام بگذاریم ولی اگر گفت نه آنها بروند بیرون و وزارت آموزش و پرورش بماند ما از این زمین استفاده می‌کنیم شما هم نگران نرده آن نباشید چون ما اینقدر مدرسه داریم که این نرده‌ها را ببریم و دور یکی از آنها بگذاریم بهر حال ما ناگزیریم مدافع حقوق طبقه معلم و محصل باشیم و به قانون هم احترام بگذاریم (احسنت) این مطلب عیناً برمی گردد به مطالبی در مورد تخلفات مالی که در مورد تعلیمات فنی و حرفه‌ای گفته شد در آنجا هم ما به قوه قضائیه احترام می‌گذاریم و صبر می‌کنیم تا رأی قوه قضائیه صادر بشود ولی من سئوال می‌کنم آیا معرفی کننده این اشتباه و تخلف حزب اقلیت بوده؟ آیاآن همکار عزیز بنده بودند یا خود دستگاه بود؟ یا مدیر یک دستگاخه که این کار را گزارش می‌دهد و تعقیب می‌کند شما بروید این پرونده‌ها را ببینید و حتماً در دادگستری برایتان توضیح خواهند داد که این نامه از طرف وزارت آموزش و پرورش با تأیید دستگاه رفته و رسیدگی کامل را خواسته و شما مطمئن باشید که اگر خود مرا هم با یک تلفن احضهار می‌کردند حتماً به بازپرسی می‌رفتم (فرهادپور- معاونتان را بفرستید ولی خودتان نروید) و اگر معاونم را احضار کنند حتماً او را خواهم فرستاد اما در جائی که قوه قضائیه نشسته است بنده در مقام وزارت و شما در مقام وکالت حق قضاوت نداریم (صحیح است) گاهی هم اتفاق افتاده که بعضی از همکاران ما در دستگاههای دولتی یا غیر دولتی بعضی از جوانان شروع به یک کارهای غلطی کرده‌اند من شخصاً عرض می‌کنم در آموزش و پرورش سعی کرده‌ام پیش از این که اینها را بدست قانون بسپارم از راه غلط منصرفشان کنم و بیاورمشان به راه راست چون این سیاست ارشادی و به آموزش است من عقیده دارم و فکر می‌کنم که همکار عزیز من که نمی دانم تشریف دارند یا نه این مطلب را خیلی خوب بدانند و شاید خاطراتی از این قبیل داشته باشد (شیخ رضائی- آقای رئیس من اعتراض دارم) (همهمه نمایندگان) (عباس میرزائی- آقا شلوغ نکن چرا تخته می‌کوبی) (شیخ رضائی- بنده به هیچوجه به کسی توهین نکردم) در اینجا تصور من این است که شاید ما وقتی از تعلیمات فنی و حرفه‌ای صحبت می‌کنیم گاهی هم مسئله را به این صورت بزرگ می‌کنیم و می گوئیم دستور داده شده که پرونده مسکوت بماند می‌خواهیم رضایت گناه کارانی را که محکوم شده‌اند به دست بیاوریم در صورتی که عرض کردم خاطی در هر مقامی که باشد حتی اگر خود بنده را وزات دادگستری تشخیص می‌داد که در این قضیه مقصر هستم مسلماً مراجعه می‌کردم و اجر خودم را می‌گرفتم (فرهادپور- محاکمه وزارء مقرراتی دارد) (احسنت) اینها مواردی بود که من برای روشن شدن ذهن خانمها و آقایان عرض کردم یک مطلبی را هم جناب زهتاب فرد که همیشه به ایشان احترام می‌گذارم خواستم خواهش کنم که هیچ وقت ما را به عنوان حزب حاکم اسم نبرند ما حزبی هستیم که عقیده مان خدمتگزاری است در این جا یک شمه‌ای از خدمات مثبت دستگاه آموزش کشور را فکر می‌کنم که باید خدمت خانمها وآقایان بگویم من از آن آمارهای مفصل سالهای پیش صحبت نمی‌کنم برای اینکه در هر مورد گفته شده ولی یک مورد مقایسه‌ای بین سال ۴۸ – ۴۹ و سال ۴۹ – ۵۰ بعرضتان می رسانم این افزایش‌ها عبارتند از تعلیمات ابتدائی ۵/۵% و حال آنکه پیش بینی معمول در کشورهای مترقی پیشرفته و کشورهای در حال رشد ۳% است تعلیمات متوسطه ۱۲/۸۵% فنی و حرفه‌ای ۴۰% مرکز تربیت معلم ۱۳۴/۴۴% انستیتوهای تکنولوژی ۸۱/۷۲% دبیرستانها و هنرستانهای شبانه ۲۰۴% و این افزایش‌ها جزء در سایه ثبات و امنیت مملکت و رهبری‌های خردمندانه شاهنشاه آریامهر بدست نیامده است (احسنت) من خوشوقتم که اولین برنامه و مرام نامه حزبی ما آموزش و پرورش کلیه افراد مملکت است و من شخصاً خوشوقتم که شانس این خدمتگزاری را در این دوره داشته‌ام در اجرای انقلاب اداری باید عرض کنم که امروز دستگاههای اداری ما گرفتار گرفتن مجوزهای بی ربط و اجازه‌های بیهوده نیست بلکه شوراهای منطقه‌ای این اختیارات را دارند البته قضاوت بفرمائید خانمی که فقط یکسال و نیم از تصویبش می‌گذرد و قوه مقننه برای اجرای این قانون به وزارت آموزش و پرورش ۵ سال فرصت داده در عرض یکسال و نیم آنچه که باید انجام بگیرد انجام گرفته و می‌تواند حالا مورد ارزشیابی قرار بگیرد و گفته بشود که آیا شوراها خوب عمل می‌کنند یا نه بعضی از این شوراهای ما فقط دو ماه از سنشان می‌گذرد و هنوز افراد بوظایف قانونیشان وارد نیستند و هنوز وحشت دارند که اختیاراتشان بنحو خوبی استفاده کنند البته بتدریج اینجا باید روشهای صحیح را فرا بگیرند و علت اینکه قوه مقننه هم ۵ سال فرصت داده بخاطر پیش بینی در تجربه بود ایجاد مراکز تربیت تکنسین بهداشت از اموری است که برای رسیدگی بوضع جسمانی محصلین پیش بینی شده تربیت جسمانی محصلین فقط ورزش نیست پیش از ورزش سلامت محل و دانش آموز مطرح است (صحیح است) در گذشته ما میدیدیم بچه هائی را که مبتلی به امراض قلبی و رماتیسم و حتی راشیتیسم بودند اینها را بورزش وادار می‌کردند و مرگشان را نزدیکتر می‌ساختند در حالی که ما امروز کوشش می‌کنیم که افراد سالم بسازیم نه ورزش بدهیم و قهرمان بسازیم بچه را سالم بسازیم تا در یک سنی خودشان استعدادشان را بروز بدهند و بتوانند آن ورزش را که لازم هست انجام بدهند (احسنت) اینجا مراکز تربیت معلم برای مرز نشینان کشور یعنی برای مردم شهری و حتی روستائی که در دورترین نقاط زندگی می‌کردند یکی از کارهائی است که بدون صرف بودجه دولتی و بدون صرف یک شاهی از بودجه دولتی بلکه از طریق شهریه مدارس در سه مرکز مجهز در تهران تشکیل شده و امیدوارم که در آخر این ماه بتوانم بعضی از خانمها و آقایانی را که فرصت داشته باشند برای دیدن این مراکز دعوت کنند گسترش تعلیمات عشایری در قسمت استانهای غربی کشور که تا دو سال گذشته فقط در فارس انجام می‌شد مطلبی است غرور آمیز و افتخار آمیز که متأسفانه بعضی از رفقای ما از تهران پایشان را بیرون نمی‌گذارند که اینها را ببینند در حالیکه لازم است گاهی رفت و پیشرفت‌های مملکتی را دید امروز در این مملکت حدود آموزش و پرورش در کودکان عادی گذشته است همین برنامه را ملاحظه بفرمائید در صحفه ۱۱۹ برنامه می‌بینید کودکان استثنائی عقب مانده کر و لال نابینا و تیزهوش از برنامه هائی است که با تأیید علیاحضرت شهبانو انجام گرفته و ما خوشوقتیم که برای این طبقه مردم توانسته‌ایم امکاناتی فراهم بیاوریم نفوذ تعلیمات حرفه‌ای در روستاها و ایجاد هنرستانهای روستائی طبق قراردادی که بین وزارت آموزش و پرورش و وزارت تعاون و امور روستاها منعقد شده آموزش و پرورش روستائی را بر اساس یک هدف استوار کرده است طرح آموزش سوادآموزی حرفه‌ای از نظر بین الملل نتیجه بسیار جالبی داشته و از طرف یونسکو بعنوان یک کار نمونه یادشده همین برنامه انستیتوهای تکنولوژی که در برنامه پنجم آموزش حرفه‌ای برای ما پیش بینی شده بود ۵۰۰۰ فارق التحصیل در حالی که در سال گذشته به ۵۳۰۰۰ و ۷۰۰۰ رسیده من نمیدانم چه گناهی دارد که معاون وزارت آموزش و پرورش بیاید و پای کاغذش امضاء کند مجری طرح اگر کسی مسئولیت را قبول کرد و امضاء کرد مجری طرح که گناهکار نیست در مورد هیئت امناء این یک مطلبی است بسیار استثنائی و هیچ مدرسه‌ای هیئت امناء ندارد مگر مدارسی که بصورت وقف از طرف واقف با یک شرایطی اداره می‌شود اگر واقف یک سهمی در موردی در نظر گرفته باشد از ودجه خودش می‌دهد و یقین داشته باشید هیچ ارتباطی با بودجه دولتی ندارد و یقین داشته باشید که وزارت آموزش و پرورش دیناری برای هیئت امنا و شوراها و اعضای شوراها و هیچ کدام اینها نداده است از جناب آقای فرهادپور که گفتند رابطه در آموزش و پرورش نیست متشکرم و بلافاصله گفته شد ضوابط هم نیست برای اطلاع‌تان عرض می‌کنم که ضوابط هست ضوابط برای انتخاباتی در حد ریاست اداره مدیریت دستگاه مدیریت شهرستان‌ها و مدیریت کل از این قرار است اولاً دارا بودن درجه لیسانس البته در اینجا بگویم لیسانس واقعی چون این روزها بعضی‌ها هم پیدا شده‌اند که می‌گویند ما لیسانسه‌ایم در حالی که نیستند و حداقل ۱۵ سال سابقه خدمت بدون محکومیت اداری قبولی خدمت در مراکز پیشنهادی حسن شهرت دیدن کلاس مدیریت. بنابراین من نمی‌دانم ایشان این رقم ۲۳ را از کجا آورده‌اند باید عرض کنم حداکثر نمره قبولی صد و حد متوسط یعنی آن که قبولی حساب می‌شود ۷۵ است بنا براین نمره ۲۳ ما در کارمندان نداریم ولی به هر حال ضوابط را بنده عرض کردم هنوز هم این ضوابط را در امور اداری مراعات می‌کنیم تازه شخص پیشنهاد شده در شورای انتصابات مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد و من اسم اعضای شورای انتصابات را هم اینجا نمی‌برم ولی هر کس میل دارد بداند می‌توانم به ایشان بگویم تا بدانید چه افراد شریفی که تمام مدت سی سال را معلمی کرده‌اند بدون انتظار دیناری پاداش در این شورا شرکت دارند و شرافتمندانه کار می‌کنند. (احسنت) یکی از برنامه‌های بسیار اصیل ما جلب توجه مردم ایران و سرمایه‌گزاران خارجی در کار تعلیم و تربیت است و من از جلب توجه مردم ایران به این کار واقعاً خرسندم به دلیل اینکه تمام این مطالبی که اینجا مطرح می‌شود و وقت مجلس را می‌گیرد دلیل توجه مردم ایران به امر آموزش و پرورش است. سال‌های پیش به یاد دارم مراکز تحصیل تربیتی را بستند هیچ کس صحبتی نمی‌کرد چون به مسئله آموزش و پرورش عقیده و توجه نداشتند ولی امروز خوشحالم اگر شما ساعت‌های بیشتری را هم برای آموزش و پرروش صرف می‌کنید.

انتقاد و راهنمایی بکنید راه نشان بدهید خیلی خوشحال می‌شوم برای اولین دفعه بانک بین‌المللی که هرگز در کار تعلیم و تربیت سرمایه‌گذاری نیم‌کرد و آن کار را یک کار غیراقتصادی می‌دانست برای اولین دفعه حاضر شد در این کار سرمایه‌گذاری به مبلغ ۱۵ میلیون دلار بکند و الان هم مشغول تهیه یک برنامه دیگر برای دومین قسمت این کار هستیم امیدوارم ساعت‌های بسیاری نمایندگان محترم وقت‌شان را صرف آموزش و پرورش بکنند چون انتقادات شما باعث تقویت ماست این است آموزش ما برای کودکان و نوجوانان رقمی است که هیچ روزنامه‌ای در مملکت این تیراژ را در حدود ۷۵۰ هزار شماره ندارد و این مجلات پیک به قدری مورد تأیید و علاقه محصلین و بچه‌ها هست که شاید آقایان و خانم‌ها بچه دارند خوب می‌دانند که بچه‌ها با چه اشتیاقی منتظر مجله پیک هستند. (صحیح است) و من اینجا باید ذکر کنم من آموزش و پرورش را منحصر به چهار دیوار کلاس نمی‌دانم بلکه مسائلی نظیر روزنامه‌ها مجلات تلویزیون و رادیو و اجتماع تمام عوامل آموزش و پرورش هستند اجرای تعلیمات اجباری در ۲۵ شهرستان در سال گذشته و انشاءالله اجرای آن به تعداد بیشتری در سال آینده به فرمان شاهنشاه آریامهر نشان دهنده کوشش‌های بلاانقطاع مسئولین آموزش و پرورش است اما باید عرض کنم اشکالات اساسی که در راه آموزش و پرورش کشور وجود دارد اینها نیست بلکه مطالعه بیشتری باید بکنم که استقابل شدید مردم را در آموزش و پرورش و این علاقه‌ای که مردم به گذاردن بچه‌هایشان در مدارس از خود نشان می‌دهند با مشارکت خودشان و با علاقه خودشان به آن سر و سامان بخشیم و بتوانیم اطفال لازم‌التعلیم را به مدرسه ببریم. لازم است که یک مژده دیگری را هم عرض کنم و آن این است که امسال غیر از اعتباراتی که به هر طریق برای بچه‌ها به دست آوردیم اعتبار صد هزار نفر دیگر را برای روستاها و افراد لازم‌التعلیم از کمیته پیکار جهانی که سال‌ها پول‌ها را برای تعلیم و تربیت بزرگسالان در سنین ۴۰-۴۵ سال مصرف کرده بود و خود من هم در آن کمیته هستم متأسفانه متوجه شدیم و هنوز هم از آن وقت فهمیده شد که پول هر چه خرج کنیم و بزرگسالان را با سواد می‌کنیم از آن طرف نسبت به بیسوادی در کشور بالا می‌رود و این مورد بکلی تخصیص داده به کودکان و ما می‌توانیم صد هزار نفر از کودکان لازم التعلیم را به مدرسه بفرستیم (احسنت) بهر صورت من از حوصله خانمها و آقایان بسیار متشکرم و باز هم می‌گویم آموزش و پرورش هر کشوری بتمام نظریات و انتقادات به مردم آن کشور بستگی دارد و چه خوب است که این انتقادها با مطالعه و دقت و خالی از هرنوع غرض و نظر شخصی باشد تا ما بتوانیم بچه‌های خودمان را برای رسیدن بتمدن بزرگ تربیت کنیم در پایان عرایضم از همکار عزیزم فقط یک سئوال می‌کنم که برای این لایحه با چه استدلالی رأی مخالف خواهند داد لایحه‌ای که پولش به همت رهبر بزرگ مملکت و با کوشش وزارت دارائی بدست آمده و در بهترین مورد یعنی رفاه زندگی معلم دارد مصرف می‌شود شاید بتوانید از حزبتان کسب اجازه کنید و به این لایحه رأی مثبت بدهید (احسنت- متشکرم-آفرین).

رئیس- آقای مهندس ستوده بفرمائید.

مهندس ستوده (وزیر پست و تلگراف و تلفن) – با اجازه مقام ریاست چون از وزارت پست و تلگراف و تلفن هم ایراداتی گرفته شد و لازم بود اینجا جواب عرض کنم این است که به نوبه خودم آمده‌ام عرایضی عرض بکنم بنده هم از نمایندگان اکثریت هم مسلکان خودم تشکر می‌کنم و همچنین تشکر می‌کنم که قسمت اعظم مطالب را گفتند و زحمت بنده را کم کردند و از نمایندگان اقلیت هم تشکر می‌کنم که این فرصت را بمن دادند تا عرایضی در مورد وزارت پست و تلگراف در اینجا بعرض برسانم ولی چه کنم فقط بنده را محدود کردید به یک نامه از ساری به آمل و یک نامه از بوشهر بتهران و گران شدن نامه هوائی و از تمام فعالیتهائی که در این مدت دور و دراز وزارت پست و تلگراف کرده اصلاً اسمی برده نشد، دلیلش را باین علت میدانم که آقایان همه اطلاع دارند و مورد تأییدشان هم هست به این جهت ناچارم خودم را محدود کنم به این مطلب. جناب نامور فرمودند که از بوشهر ۲۰ تومان دادند و نامه دو روزه بتهران رسید در مرحله اول بنده تعجب می‌کنم شاید همه اجرت نامه ۲۰ تومان اجرت خوبی باشد دو روز هم زمان خوبی باشد ولی حضورتان عرض می‌کنم که چهار صد هزار نامه را بقیمت یک دویستم این مبلغ در همین زمان توضیح می‌کنیم و به سطح مملکت میرسانیم و هیچوقت نشده که واقعاً به این میزانی که می فرمائید برسند ولی در هر سرویس شما در همه جای دنیا نگاه کنید هیچوقت مطلبی نمی‌شود گفت که این سرویس کامل است همیشه در هزار نامه ده نامه ممکن است نرسد یا دیر رسد به تناسب فعالیت آن سازمان وزارت پست و تلگراف هم از این قضیه مستثنی نیست ولی مسلم میدانم در این چهارصد هزار نامه‌ای که فرستاده می‌شود حتماً یک در ده هزار علت هائی دارد که بعرضتان می رسانم شما اگر به پست تشریف بیاورید می‌بینید که واقعاً نامه هائی هست که آدرس گیرنده فراموش شده حالا قبول ندارید ولی به پست تشریف بیاورید ببینید نامه هائی هست که یک نفر می‌فرستد بتهران اسم گیرنده اصلاً ندارد و نامه هائی است که نوشته‌اند بتهران و اسم یکنفر را نوشته‌اند و اسم گیرنده را ننوشته‌اند و انتظار دارند که نامه برسد در موردی که فرمودند نوشته بود او دیه آقای الموتی و پست چی با انصاف برده پیش آقای الموتی که شاید ایشان باشد چیز دیگری در دست ندارد یا خیلی همت کنند می‌نویسند تهران خیابان پهلوی که از ایستگاه راه آهن هست تا تجریش و فلان اسم را بنویسند که اتفاقاً اینقدر مشهور است پیش من آمد و گفت من آنقدر معروفم که اگر اسم من را بنویسند باید بشناسند گفته شد در خیابان پهلوی اقلاً صد نفر پست چی داریم مثلاً می‌نویسند تهران کوچه حافظ می‌توانم بگویم در نقاط مختلف تهران ۱۸ کوچه حافظ هست مختصر گرفتاری ما این آدرس نیست بدنویسی روی پاکت هم هست که واقعاً ما را گرفتار کرده و حالا هم مد شده نامه‌های ایرانی هم به همدیگر می‌نویسند به زبان خارجی می‌نویسند که مجبوریم ترجمه کنیم این است یک گرفتاری عظیم ما که واقعاً بد نویسی آدرس پیدا کردن است و این مطلب ما را اذعان می‌کنیم که خوب نامه هائی هم هست که یک در ده هزار نمی‌رسد با این گرفتاریهائی که موجود است ولی سعی می‌کنم با حداکثر امکان موجود حداکثر کوشش را بکنیم که نامه‌ها را برسانند ولی اگر واقعاً قانع بودیم که یک برنامه عظیمی در برنامه چهارم نداشتیم که یک مقدار زیادی از اعتبار این پروژه‌ها را اجرا کنیم پول خرج بکنیم برای اینکه پستمان را بهتر بکنیم الان اگر دقت کنید همین دو هفته پیش بود که یک مرکز بزرگی در باغ شاه به وسعت ۳۵۰۰۰ هزار متر مربع برای سانتر تجزیه پست افتتاح شده و ۷۰ میلیون تومان خرج آن شده و تمام ماشینها برای تجزیه اتوماتیک نصب می‌شود و مراکزی نظیر این یک کمی کوچکتر در ۷ ناحیه تهران شروع شده و در تهران زمینهایش خریداری شده برای اینکه پست تهران بهتر بشود باین تنها اکتفا نمی‌شود یک قسمت از کار ما چون تجزیه است و ناچاریم این مرکز را داشته باشیم قسمت دوم آدرس‌ها است الان اطلاع دارید که قسمت اعظم تهران کدبندی شده و این ادامه پیدا خواهد کرد و ما دیگر احتیاج به ادرس خیابان نداشته باشیم کافی است که شماره را روی نامه بنویسند و روی آن شماره، نامه رسانها سریعاً بتوانند نامه برسانند و به کدها تقسیم کنند و این کدگذاری شروع شده در مناطق مختلف هر قسمت به ۸ منطقه در مناطق کوچک هم الان شروع شده بطوریکه وقتی این سیستم کامل شد ساختمان تمام شد و دستگاه نصب شد یک سرعت بیشتری در کار نامه رسانی پیش خواهد آمد این از این نظر است که این برنامه‌ها و این پروژه‌ها هست غیر از پروژه مرکز تعلیم که الان در پست درست شده که سال گذشته در حدود ۳۸۰ نفر از پست چی‌های ما را تعلیم دادند و همینطور پیش می‌روند تا واقعاً بتوانیم به آن پستی برسیم که لازمه این مملکت است و همانطور که عرض شد واقعاً یک فرصتی برای ما هم هست که خودمان را برسانیم به آن تمدن بزرگ در اینجا صحبت از مخابرات شد متأسفانه چون در این قسمت بحثی نباید بشود مطلبی باید بعرضتان برسانم شما وقتی میگوئید یک سرویس یک ماشینی خوب یا یک دستگاه مخابراتی خوب است تعریفش که می‌کنید از نظر قابل اطمینان بودنش می‌گویند ۹۹/۹۹ % کارش خوبست معنی و مفهوم این چیست؟ یعنی در هزار ساعت کار یک ساعت فقط درنگ داشته باشد اگر یک چنین اتفاقی بیفتد یک چیز طبیعی قاعدتاً باید بشود میدانیم در کشور ما رادیو یک ساعت اگر قطع بشود بعد از ۳۳سال کار کردن و قطع نشدن که یکبار اتفاق می‌افتد در برق اگر کار بزرگی می‌کنند اشکالات هم بزرگ است وقتیکه ما کار بزرگی می‌کنیم شبکه بزرگ داریم اشکالاتمان هم بزرگ است یا وقتی در تهران تعداد زیادی موتورهای کوچک کار می‌کرد برقی با ولتاژ کم با نور کم بود هیچ اتفاقی در تهران نمی‌افتاد دو تا موتور هم از کار نمی‌افتاد آن برق بود ولی امروز یک شبکه عظیم تحت نظر مهندسین و متخصصین درست شده چه در مخابرات چه در برق اینها واقعاً زحمت می‌کشند امروز کاری در مملکت ایجاد شده در تمام وزارتخانه‌ها که اینها را نباید دلسرد کرد با یک قطع شدن نباید قلم بطلان روی همه کشید بنده ناچار بودم در اینجا این مطلب را عرض کنم و می‌گویم این یک امر طبیعی است و نه تنها فقط در کشور ما اتفاق می‌افتد در آمریکا هم دیدید که دو سه روز برق قطع بود مطلب دیگر که جناب آقای فرهادپور فرمودند راجع به کاغذهای هوائی بود که ۲۵% گران شده بنده باید این سابقه را حضورتان عرض کنم همانطورکه می دانید ما ۹۲سال پیش عضو اتحادیه پستی جهان شدیم و برای اینکه عضو این اتحادیه بشویم لازم بود که مجلسین تصویب بکنند بهرحال ما عضو این اتحادیه شدیم و در آن کنوانسیون ذکر شده که ما باید تبعیت کنیم از قوانین اتحادیه از نظر پستی در کنگره هائی که تشکیل می‌شود پیشنهاداتی می‌شود که کشورهای عضو باید رعایت این پیشنهادات را بکنند، امسال هم در ژاپن کنگره پیشنهاد کرد که نرخ زمینی پست بالا برود و ما هم طبعاً تبعیت کردیم البته از اول سپتامبر گفته بودند که کمی تأخیر شد نرخ پست زمینی کمی بالا رفت ولی همیشه نرخ یک پاکت هوائی عبارتست از نرخ پست زمینی به اضافه نرخ پست هوائی ولی چون نرخ پست زمینی ما یک تومان قیمتش است نمی‌توانستیم قیمت پست هوائی را از یک تومان کمتر بگیریم ولی اینکه فرمودید با دو ریال کسر تمبر نمی رسانند باید عرض کنم واقعاً خلاف بعرضتان رسانده‌اند چون دو ریال کسر تمبر را می‌گیرند ولی نامه را میرسانند این است که ما نامه‌ها را ناچار شدیم که قیمتش را یک تومان کنیم ولی خدمتتان عرض کنم در نرخهای هوائی برای ۱۰۵ کشور نرخ هوائی را پائین آوردیم یعنی قبلاً برای آمریکا ۲۴ ریال بود حالا دو تومان است و در همین حدود برای ۱۳۵ کشور که شاید اسامی آنها برای آنها مشکل باشد و تا حالا در لیست نبود ولی برای ۱۶ کشور یک کمی بالا رفته اینکه فرمودید به چه مجوزی بوده باید عرض کنم طبق قانون متمم بودجه ۱۳۲۰ دولت مجاز است در مورد تعرفه پست و تلگراف با تصویب هیئت وزیران تصمیم بگیرد مااز این اختیارات استفاده کردیم مطلب آخر راجع بفرستنده ۲ هزار کیلو واتی بود که وزارت پست و تلگراف آنرا تأسیس کرد البته از نظر تبلیغاتی فرمایشاتی فرمودند که وزیر اطلاعات جواب خواهند داد آنچه که مربوط به بنده است باید عرض کنم که دستگاه فعلی رادیو تلویزیون بی نهایت فعال است و واقعاً کارهائی که می‌کنند معجزه آسا است و می‌بینید که در تمام نقاط کشور رادیو وتلویزیون پخش می‌شود چون تردید فرمودید در مورد این دستگاه دو هزار کیلو واتی بنده خدمتتان عرض می‌کنم شما از دوازده ظهر تا دوازده شب هر وقت پیچ رادیو را روی ۴۰ کیلو سیکل باز بفرمائید فرستنده دو هزار کیلو واتی شما کار می‌کند و اگر هم الان اینجا رادیوئی بود می‌آوردند شما باز می‌کردید شما می دیدید فرستنده با قدرت کامل دارد کار می‌کند از این جهت تردید نفرمائید فرستنده با تمام قدرت الان آنجا کار می‌کند و علاوه بر آن فرستنده‌های موج کوتاه ۲۵۰ کیلوواتی هست که خوشبختانه در آمریکا و اروپا صدایش بخوبی شنیده می‌شود البته فرستنده‌های دیگری هم هست و تا آنجائی که من اطلاع دارم رادیو و تلویزیون برنامه‌های بسیار وسیعی برای رادیو و تلویزیون دارند که مسلماً در سالهای آتی بخوبی انجام خواهد شد (احسنت).

رئیس- آقای دکتر شاهقلی بفرمائید.

دکتر شاهقلی (وزیر بهداری) – هم مسلکان عزیز من در پاسخ نمایندگان حزب اقلیت در ساحت مقدس مجلس شورایملی در مورد امور بهداشتی و سایر امور مملکتی مانند یک برنامه ریز پاسخ گفتند و کار من را که وزیر بهداری هستم در پاسخ به مسائل بهداشتی سبک کردند افتخار می‌کنم به مکتب حزب ایران نوین که یک چنین افرادی را تربیت کرده (احسنت) که اینگونه به طرحها و برنامه‌های مملکتی آشنا و مسلط هستند باید عرض کنم که وزارت بهداری اگر اولویت اساسی به برنامه‌های پیشگیری و بهداشتی خود می‌دهد دلیلش خیلی واضح است من همیشه این را تشبیه کرده‌ام به یک شیر آبی که چکه می‌کند عملیات بهداشتی تعمیر آن شیر آب است که چکه نکند بجای آنکه ما سطلی را دائماً زیر این شیر آب که چکه می‌کند بگذاریم که پر شود ما سعی می‌کنیم با عملیات بهداشتی و مصونیت هائی که برای افراد ایجاد می‌کنیم، این سطلها که بیمارستانها هستند با مریض پر نشود وسعت و تنوع برنامه‌های بهداشتی بقدری زیاد است که من البته برای هم مسلکان عزیزم در حزب و در فراکسیون‌های حزبی صحبت کرده‌ام و بطور کامل آشنا هستند ولی در اینجا رئوس مطالب را باز عرض می‌کنم تا وسعت کار و تنوع کار وزارت بهداری برای آقایان بیشتر روشن بشود در زمینه پیشگیری بیماریهای واگیر، بیماری سل، جزام، بیماریهای آمیزشی و وبیلارزویوز، آبله، دیفتری، کزاز، سیاه سرفه، سیاه زخم، فلج اطفال، بیماریهای روده‌ای، سرخک، تب مالت، رماتیسم قلبی، سرطان، مالاریا از برنامه‌های مهم و در دست اقدام وزارت بهداری است فقط راجع به یکی از کارهائی که در این زمینه انجام می‌شود بعرضتان میرسانم و آن فقط واکسیناسیون است که در سال بین ۳۰ تا ۳۵ میلیون دز واکسن در مملکت تزریق می‌شود برای جلوگیری از شیوع این بیماری رقم یک میلیون یا ۳۵ میلیون گفتنش چیزی را نشان نمی‌دهد خیلی زیاد آگاهی برای افراد ایجاد نمی‌کند، ولی شما اگر بخواهید یک میلیون را از یک تا ۳۵ میلیون بنویسید روزی ده ساعت هم کار کنید آیا میدانید چه مدت طول خواهد کشید؟ خواهش می‌کنم حساب بفرمائید بعداً به عظمت لژستیکی این کار یعنی تلقیح در سطح وسیع کشور با روستاهای پراکند آگاهی حاصل خواهید فرمود تازه این یک قسمت از وظائف کارمندان وزارت بهداری است آنوقت گفته می‌شود اینها خدمتشان کم است البته یکبار میگوئید خدمت نمی‌کنند و یکبار می گوئید چرا به این خدمت گزاران حقوق کم می‌دهید این خدمت یکی از خدماتشان است که در مملکت انجام می‌دهند. با کمال شرافت در گرمای تابستان و سرمای زمستان این خدمت را به مملکت انجام می‌دهند (صحیح است) تقاضای من این است که خدمت پزشکان، پرستاران، متخصصین فنی و سایر کارکنان بهداشتی، این سربازان سفید پوش انقلاب را که شبانه روز در خدمت شما هستند نادیده نگرفته و با بیاناتی که ممکن است ایجاد سوء تفاهم کند آنان را دلسرد نکنید هر چند که اطمینان دارم دلسرد نخواهند شد چون وظیفه ملی خود را انجام می‌دهند. یک مثالی برای آقایان می‌زنم راجع به درست دو سال قبل از انقلاب که بیماری وبا فقط ایران را تهدید می‌کرد و بسیج مقدورات وزارت بهداری تنها بشرحی بود که الان عرض می‌کنم تمام مقدورات تجویز شد که واکسیناسیون علیه وبا به عمق ۱۰۰ کیلومتر و جمعیت ۸۳۰ هزار نفر واکسینه بشوند ۶ ماه و چند روز طول کشید در سال ۱۳۳۴ در ظرف چهار ماه ۳۵ میلیون دز واکسن در مملکت تزریق شد نشان دهنده اینست که کارکنان وزارت بهداری در این مدت کوتاه همان کارکنان قبل از انقلاب به چه طریق با انقلاب ایران آشنا و همگام شدند به چه طریق برای مملکتشان خدمت کردند (فرهادپور- یک مقایسه‌ای از تلفات این دو مورد اگر ممکن است بفرمائید آماری اگر در وزارت بهداری هست بفرمائید تلفات وبا در سال ۳۹ و سال ۴۴ واکسینه شده مبارزه شده جلوگیری شده می‌خواستم اگر آماری خدمتتان هست مقایسه‌ای بفرمائید) عرض می‌کنم از وسعت خدمات بهداشتی راجع به مالاریا صحبت کردم گفته شد که چرا جراحی در کازرون تغییر شغل داده است البته خیلی ساده است که عرض می‌کنم این شخص رئیس بهداری کازرون بوده است نه جراح بیمارستان ولی در بیمارستان جراحی هم میکرده است ۱۸ سال زحمت کشیده بود برای طی دوره مدیریت بهداشتی در دانشکده بهداشت درس می‌خوانند که با کمک معلومات مدیریت خدمات بیشتری را بتوانند باین مملکت انجام دهند اعلان در روزنامه‌ها هست برای استخدام جراح و دو نفر از جراحان شیراز هم بتناوب در بیمارستان کازرون کار می‌کنند ولی در کازرون در سال ۱۳۴۷ بیماری مالاریا مواردش بعلت مصونیتی که پشه بتمام سموم موجود پیدا کرده بود در کازرون تنها ۴۰۵۷ مورد بود در سال جاری فقط ۵۹ مورد در کازرون بیماری مالاریا دیده شده البته در بیشتر نقاط مملکت این بیماری ریشه کن شده (احسنت) شرح یک خدمت بهداشتی کوچک دیگر در حال حاضر در سطح مملکت خانه‌ای در هیچ روستائی نخواهید دید که ماهی یکبار مأمور مالاریای وزارت بهداری به آن سر نزده باشد.

عباس میرزائی- صحیح است، این یعنی خدمت.

دکتر ناوی- این را می‌گویند خدمت.

دکتر شاهقلی (وزیر بهداری)- برنامه‌های دیگر مهم بهداشتی را که وزارت بهداری اکنون مأمور اجرای آن است بهداشت مادران و کودکان است، بهداشت روانی است، آموزش بهداشت است، درمان توانبخشی معتادان است، کنترل مواد غذایی است تنظیم دارو است برنامه تنظیم خانواده که یکی از اساسی ترین برنامه هائی است که الان تقریباً ۴ سال است که وزارت بهداری شروع کرده است از هر پیشگیری یک مطلب خیلی ساده‌ای را عرض می‌کنم برای اینکه اهمیتش روشت بشود برنامه واکسیناسیون علیه بیماری سرخک یک جزئی از برنامه هائی است که اجرا می‌کند اجرای این برنامه تعداد موارد بیماری را ۹۲% تلقیل داده سالیانه فقط این عمل بهداشتی کوچک علاوه بر اینکه تخت بیمارستانی بتعداد در حدود ۵۰ هزار مراجعه بیمار یعنی ۵۰۰ هزار تخت هر روز برای بیماران دیگر آزاد ساخته است از تلفات حد اقل ۱۵ هزار کودک جلوگیری نموده (احسنت) در مورد مسئله خدمات درمانی و واگذاری بیمارستانها صحبت شد باید عرض بکنم در سال قبل از انقلاب ۲۰ هزار تخت بیمارستان در کشور موجود بود با وجود اینکه برنامه حزب ایران نوین اولویت با امور بهداشتی بوده است در دوران بعد از انقلاب ۱۷ هزار تخت بیمارستانی بر این ۲۰ هزار تخت موجود در کشور اضافه شد (احسنت) ولی این بیمارستانها چرا واگذار می‌شود؟ در اینجا بحث شد علت واگذاری بیمارستانها را خیلی ساده در اصول و عقاید حزب ایران نوین که من خود را مجری آن اصول نیز میدانم و یک سرباز مطیع حزبی هستم (احسنت) خواهید دید خواهش می‌کنم مطالعه بفرمائید آشنائی به این اصول لازم است یک موضوع خیلی عجیبی اینجا بحث شد راجع به واگذاری که اینها بدون اثاثیه و پرسنل باید عرض کنم دولت چه بیمارستان واگذار شده باشد چه بیمارستان خصوصی باشد یا دانشگاهی باشد وظیفه خودش میداند که استاندارد این بیمارستان‌ها را بالا نگه دارد اصولاً وسائل به چه درد بهداری‌ها می‌خورد چه چیز بیمارستان را نگاه دارند اگر بفرض اینکه بخواهند نگه دارند تختش را، میز پایتختش را پتویش را من نمیدانم چه چیز را از بیمارستان می‌شود خالی کرد و به چه دردشان می‌خورد علاوه بر اینکه اینطور نشده است ۲۰ میلیون تومان در بودجه امسال برای بهبود وضع همین بیمارستانها بصورت کمک به سازمان شیر و خورشید سرخ ایران داده شده است من از جناب آقای دکتر خطیبی باید تشکر بکنم که قبل از اینکه این فرمایشات مطرح بشود تقریباً در یکماه قبل پشت همین تریبون صحبت فرمودند و از نوع واگذاری و طرز واگذاری بیمارستانها از وزارت بهداری تشکر فرمودند مطمئن باشید چنین موضوعی صحیح نیست اگر هر مورد را نشان دهید مسئول یا مسئولین بشدت تنبیه خواهند شد وظیفه دیگری را وزارت بهداری انجام می‌دهد و آن تربیت نیروی انسانی است برای کارهای بهداشتی اش که من جزئی از آن را که خدمت آقایان عرض کردم تعداد آموزشگاهای بهیاری در ۷ سال اخیر از ۱۳ به ۴۶ و پرستاری از ۶ به ۱۸ رسیده است تعداد فارغ التحصیلان پرستاری و بهیاری قبل از انقلاب ۴۵۰ نفر بوده است امسال هزار و چهار صد نفر است راجع به تتراسیکلین و کاری را که در آمریکا راجع به این موضوع شده است صحبت شد باید عرض کنم که از نظر دولت ایران هم این موضوع مخفی نمانده بود در هیئت دولت صحبت شده است وزارت بهداری اینکار را کرده و الان هم مدتها است وزارت امور خارجه مأموریت دارد که اینکار را تعقیب کند موضوع دیگر اختلاف حقوقی پزشکان وزارت بهداری و سازمان بیمه‌های اجتماعی است ممکن است اختلاف حقوقی در شهر تهران باشد ولی اصلاً مسئله قابل بحث نیست چون دو دستگاه دولتی و غیر دولتی را با هم مقایسه می‌کنیم دو چیز غیر قابل مقایسه را مقایسه می‌کنیم اختلاف حقوقی خیلی جاهای دیگردر بخش خصوصی و بخش دولتی وجود دارد و با هم فرق دارد. چون رقم داده شده بود باید عرض بکنم که هیچ پزشکی در وزارت بهداری نیست که حقوقش ۹۵۰ تومان باشد که آقایان اظهار فرمودند و هر کدام از پزشکان وزارت بهداری که مایل باشند در نقاطی که ما الان احتیاج داریم می‌توانند ۷ هزار تومان حقوق بگیرند و خدمت بکنند (یکنفر از نمایندگان- ۷ هزار تومان؟) بله در نقاطی که احتیاج داریم بصورت پیمانی (احسنت) (یکنفر از نمایندگان- خیلی خوب است) مسئله دیگری را که یک بحثی اینجا شده بود من فقط یک رقم خیلی کوچک می‌دهم تربیت پزشک نسبت به تربیت تمام متخصصین متفاوت است طول زمان بیشتری می‌خواهد تا تعدادی پزشک برای مملکت تربیت شوند تقاضا و تمنای من اینست که واقعاً از نزدیک ببینند که همین سپاهیان بهداشت پزشکانی را که در دورافتاده ترین نقاط کشور خدمت می‌کنند چه خدمتی و در چه سطح معلوماتی برای هموطنان انجام می‌دهند قبل از انقلاب ما ۵۳۰۰ پزشک در کشور هست و ۱۰ هزار هم رقم کوچکی است برای رفع احتیاجات نیروی انسانی پزشکی در کشور که البته برای آنهم فکری شده الان تمام درمانگاههای وزارت بهداری و سپاه بهداشت که همه اش سیاری می‌کنند درمانگاههای وزارت بهداری هم در دست اقدام است که بتدریج در برنامه چهارم انتهای برنامه چهارم بطور سیاری خدمت خواهند کرد یعنی خدمت یک پزشک الان بیشتر به روستاهای کشور و افراد می‌رسد تنها سپاه بهداشت ۶ میلیون نفر از جمعیتی را که هیچ دسترسی به خدمات درمانی نداشتند سرویس می‌کند (احسنت) من از حوصله آقایان خیلی تشکر می‌کنم و از دوستان من که پاسخهایشان را در سطح برنامه ریزی بهداشتی توانسته‌اند بعرض آقایان برسانند خیلی متشکرم (احسنت).

عبدالحسین طباطبائی- آقای رئیس اجازه می فرمائید؟

رئیس- سئوال جناب عالی در جای خودش به موقع مطرح خواهد شد.

عبدالحسین طباطبائی- به موجب ماده ۷۴.

رئیس- عرض کردم آن سئوال بجای خود باقی است.

عبد الحسین طباطبائی- جناب آقای مهندس ریاضی رئیس مجلس شورای ملی قربان مسئله جان مطرح است.

رئیس- صحیح است گفتم که سئوال جنابعالی را در دستور مجلس می‌گذاریم تشریف می‌آورند جواب می‌دهند. آقای وزیر کشور بفرمائید.

دکتر سام (وزیر کشور)- اجازه می‌خواهم قبل از پاسخگوئی بمطالبی که چند نفر از نمایندگان محترم مجلس شورای ملی درباره وزارت کشور ایراد فرمودند به نکته‌ای اشاره کنم که دوست عزیز جناب زهتاب فرد در مقدمه فرمایشاتشان بفرمایشات شاهنشاه استناد جسته و فرمودند که معظم له تأکید فرمودند اگر انتقادی از دستگاههای مملکتی دارید بیان کنید تا معایب و نواقص موجود بطرف بشود ایشان بمطلبی تکیه کردند که از دیر باز نصب العین دولت حاضر بوده است (صحیح است) و دولت فعلی که ما هم از نیات و افکار درخشان پیشوای عالیقدرمان شاهنشاه آریامهر است نه تنها به انتقادات گوش داده است بلکه از انتقادات مثبت و سازنده در جهت رفع نواقص دستگاهها استفاده کرده است و خود او نیز اغلب در مواردی که در خور انتقاد بوده است انتقاد کرده و در صدد چاره برای رفع مشکلات بر آمده است ولی اجازه بدهید دوستی بدوستان خود بگوید که تنها ذکر کلام بزرگان حلال مشکلات نخواهد بود و ما از آن کلام و از آن افکار از آن نیات الهام بگیریم و آنها را بکار بندیم تا نتیجه‌ای که باید و شاید عاید اجتماع و مملکت ما بشود (آفرین) بنابراین بنام یک عضو کوچک این اجتماع عرض می‌کنم آرزو دارم برسد روزیکه ما صرفاً در صدد ایراد انتقادات مثبت و سازنده و ارزنده باشیم بخصوص در ساحت مقدس مجلس شورای ملی چنان انتقاد کنیم که مقام ارزنده و پر ارجی را که مجلس شورای ملی دارد همیشه والاتر و عالیتر نگاه داریم دوست ارجمند ما ایراداتی نسبت بکارهای وزارت کشور بیان فرمودند یکی از آن موارد این بود که دو سال درباره تغییر نام یک منطقه‌ای بادستگاه وزارت کشور مکاتبه شده است و جوابی دریافت نکرده‌اند منطقه‌ای بنام ملک کندی پیشنهاد شده بود که به ملک شهر تبدیل بشود و به سوابق امر مراجعه کردم جناب ایشان با وزارت کشور مکاتبه‌ای نکرده بودند ولی در استان آذربایجان چنین مکاتبه‌ای شده بود از طریق استاندار با دستگاه وزارت کشور تماس گرفته شده موضوع در شورای نام گذاری مطرح شده بود و با تغییر چنین نامی مخالفت کرده بودند جواب استانداری را هم داده بودند خوشبختانه نسخه‌ای از مکاتبات استانداری را هم دیدم که برای اطلاع جناب عالی فرستاده بودم اما در مدت کوتاه خدمتگزاری من شاید در هفته‌های اول خدمتم در وزارت کشور بود که این مطلب را با من در میان گذاشتید من تحقیق کردم و بجناب عالی حضوراً عرض کردم که با این نام موافقت نمی‌شود و دلیل خودمان را هم عرض کردم این عدم موافقت مربوط به دستگاه وزارت کشور تنها نیست در کمیسیونی است متشکل از افراد صاحب نظر و متخصص که تمام جنبه‌های سیاسی و اجتماعی و معنوی کار را در نظر می‌گیرند و تصمیم می‌گیرند از جنابعالی خواهش کردم که نام دیگری را که مورد علاقه مردم است بیان بفرمائید با کمال میل در شورا مطرح و نتیجه را اعلام می‌کنیم حال جنابعالی معتقدید که باین کار جواب داده نشده است از طرف دیگر معتقد هستید که انقلاب اداری در این مملکت باید پیاده شود انقلاب اداری بر خلاف سایر اصول که ممکن بود، با نوشتن یک سری قوانین و با اجرا گذاشتن آنها بثمر نمی‌رسد انقلاب اداری که یکطرفه نیست دو طرفه است دستگاهها باید بنحوی خودشان را اصلاح کنند مراجعین دستگاهها هم که برویه دیگری عادت کرده‌اند خود را اصلاح کنند اگر من شفاهاً بشما گفتم این کار عملی نیست بخاطر اینکه از اشتغال چند نفر از همکارانم در وزارت کشور با قرطاس بازی و نامه نگاری جلوگیری بکنم و نتیجه کار را اسرع اوقات به جنابعالی بگویم حالا اگر معتقدید که گفتن نتیجه کار شفاهاً درست نیست سند می‌خواهید مدرک می‌خواهید امری است جداگانه باز برمی گردیم به سیستم قبل از انقلاب و آن رویه را پیش می‌گیریم و از این گذشته در این امر کوچک که یک امر نظری و معنوی مطرح بوده است چرا پنهان کنم یک نقطه ایکه که تمام شرایط ده بودن در آن جمع است من یک شهرداری در آنجا تأسیس کردم بخاطر وجود شهرداری که یکجا شهر نمی‌شود بخاطر تغییر نام کندی که به معنی ده است به شهر که شهر بوجود نمی‌آید یک کور مادرزاد را اگر لقب عین الله به او بدهند آیا بینا می‌شود؟ یا اگر بمن بگویند رشیدالسلطان آیا قد من بلند می‌شود؟ من معتقدم بجای اینکه دنبال این الفاظ برویم همان را صرف آبادانی بکنیم و بنام زیاد نپردازیم تا روزی برسد که افتخار کنیم که ملک کندی از هر ملک شهری هم بزرگتر بشود (احسنت) مطلب دیگری را که عنوان فرمودند و آن را با سوگند هم همراه کردند این بود که وزارت کشور به تبریز کمی نکرده من امشب وقتی بیاناتتان را می‌خواندم چون سعادت حضور در جلسه را نداشتم فرموده بودید که من در دوره قبل از تبریز وکیل بودم نمیدانم چه گناهی کردم که از بناب در آمدم من که نمیدانم گناهی بوده است یا خیر ولی شاید شر همان سوگندهای ناصحیح شما را گرفته باشد دوست عزیز چه جوری شما سوگند یاد می فرمائید که کمی نشده است این خلاف واقع است من یقین دارم منظور شما از اینکه کمک نشده است بمعنی تام کمک نکردن نبوده است بلکه نظرتان این بوده که کمک کافی و مورد نیاز به شهرتبریز نشده که من هم با شما هم آواز و هم صدا خواهم بود سهمیه عوارض جایگزین دروازه‌ای که سالیانه به تبریز حواله می‌شود در سال ۴۸، ۲۷ میلیون و ۹۳۶ هزار ریال در سال ۴۹ هم ۲۷ میلیون و ۹۶۸ هزار ریال در سال ۵۰ تاکنون ۲۷ میلیون و ۹۶۸ هزار ریال به اضافه در سال ۴۹، ۴۳ میلیون و ۶۰ هزار ریال از محل دیگری به این شهر کمک شده است در سال ۵۰، ۴۳ میلیون و ۱۶۰ هزار ریال علاوه بر این ارقام مبلغ ۱۲ میلیون ریال در اختیار استاندارد گذاشته شده است که در صورت نیاز به شهرداری کمک کند من ادعا نمی‌کنم که این مبالغ جوابگوی تأمین نیازمندیها و خواسته‌های مردم تبریز هست (فرهادپور- ممکن است چند استان دیگر را هم بفرمائید) اگر این را در بیاناتتان فرموده بودید فهرست می‌آوردم چون من حاضر الذهن نیستم و این ارقام را هم که ملاحظه می‌کنید از روی یاداشت می‌خوانم برای تمام شهرداریهای استان آذربایجان که شاید مورد سئوال قرار بگیرد آمار و رقم آورده‌ام و با کمال میل قبول می‌کنم هر نقطه‌ای را که لازم داشتید بفرمائید نه تنها برای شما بلکه پلی کپی می‌کنم برای تمام آقایان می‌فرستم نکته‌ای را بعرض آقایان برسانم (زهتاب فرد- من عرض کردم کمک بلاعوض، فرمودید عوارض جایگزین دروازه‌ای بعد ۴ میلیون فرمودید از محل دیگر) ولی چون با افراد منطقی و اصولی روبرو هستم انتظار دارم به بیاناتم توجه بفرمائید. ۱۲ میلیون که گفتم کمک بلاعوض است زمانی بود شهرداریها درآمدی از طریق کسب عوارض دروازه‌ای تحصیل می‌کردند دولت وصول این قبیل عوارض را جایز تشخیص نداد و جلوی اینکار را گرفت متقابلاً برای جبران کمبود اعتبار شهرداریها معادل رقم وصولی سال قبل که در بودجه شان منظور کرده بود از محل کمک وزارت کشور پرداخت کرد.

فرهادپور- اختلاف همین جا است.

دکتر سام- خیلی معذرت می‌خواهم این حرف را از زبان کسی می‌شنوم که تا امروز ایشان را اهل تحقیق می‌دانستم و الان با گفته بعدی من تصدیق می‌فرمایند که گفته ایشان درست نیست این مال گذشته است بعد این اعتبار همینطور که اشاره فرمودید از محل وصولی ۶ % عوارض گمرکی بود سالیانه این عوارض روبه تزاید است حضورتان عرض کنم بعداً این اضافه درآمد را همانطور که استحضار دارید به طریق کمک بلاعوض توضیح می‌کردند البته استانداردی هم در کار نبود هر کس زورش بیشتر و ارتباطش قویتر بود سهم بیشتری داشت ما بنام کسیکه آنطرف میز کار می‌کند کار می‌کردیم صدایمان درآمد گفتیم ضابطه لازم است.

رامبد- در کدام دولت جناب آقای دکتر سام رابطه‌ای نبود؟

دکتر سام- در دولتی که دست دوستان جنابعالی بود و دولت بعدی.

رامبد- در آنموقع جنابعالی بیکاره بودید و استاندار نبودید.

دکتر سام- جناب رامبد متأسفم که جنابعالی یک مغلم را بیکاره می‌شناسید باعث تأسف من و جامعه است من یک معلم شرافتمند بودم و بیکاره نبودم در آنروز من استانداران و وزراء را تربیت می‌کردم. بیکاره کسی است که.....

رامبد- شرافت شما را قبول داریم ولی جنابعالی آنموقع با اعتبارات وزارت کشور سرکار نداشتید (همهمه نمایندگان).

دکتر سام- مبلغی هم از طریق عوارض قند و شکر وصول می‌شد که قسمتی از آن منحصراً نصیب شهرداریهائی می‌شد که در جوار کارخانجات قند بودند و قسمتی هم بوزارت کشور می‌رفت در آنوقت در سطح مملکت ۲۱۸ شهرداری از این اعتبارات استفاده می‌کرد صحیح نبود که بقیه شهرداریها تا ۴۳۶ واحد بی نصیب بمانند بر اساس توصیه نمایندگان و بررسی وزارت کشور راهی برای تقسیم عادلانه این اعتبارات پیش بینی کردند ممکن است آن راه را شما پسند نکرده باشید ولی راه و ضابطه اینست کل عوارض وصولی گمرکات کل اعتباراتی که از محل ۲ ریال و یک ریال قند و شکر وصول می‌شود در یک حساب متمرکز شد بر اساس قانون، منهای مخارجی که تعهد کردیم و در صورت نیاز برای آقایان صورتش را خواهیم فرستاد بر اساس جمعیت مملکت تقسیم کردیم آن ضریبی که بدست امد جمعیت هر شهرستان کردیم و بعد آن مبلغ را بین جمعیت شهرداریهای واقع در محیط شهرستان دلیل اینکه بعضی از شهرداریها سهمشان بیشتر شده و بعضی کمتر اینجا است در حوزه شهرستان تبریز تعداد شهرداریهای خرده پا زیادتر است از شهرداریهائی که مثلاً در حوزه اصفهان است پس رقم شهرستان و جمعیت آن ۱۴ شهرداری تقسیم شده سهم کمتری رسیده تا آنجائیکه ۱۲ شهرداری داشته بیشتر فرض کنید تبریز رقم جمعیتش ۵۰۰ هزار نفر بوده ضریب آن برای یکنفر ۱۰ ریال ۵ میلیون تومان سهمیه تبریز تقسیم شده بر جمعیت ۱۴ شهرداری بهر واحدی مبلغی رسیده فرض کنید ۲ تومان در یک استان دیگر این ۵۰۰ هزار نفر جمعیت مساوی بوده ولی ده شهرستان داشته این تقسیم شده به ده شهرداری و سهمیه آن شده ۲۵ ریال این اختلاف موجود است من هم اعتقاد دارم و باید برای جبران این اختلاف کاری بکنیم در تبصره‌ای که در تصویبنامه هست و آقایان هم صحه گذاشته‌اید ما را مقید کرده اگر اضافه درآمدی در سال بعد وصول می‌شود بحساب جمع وصولی منظور بشود و به همان نسبت تقسیم بشود من هم قبل از اهراز این سمت که به قول آقای رامبد بیکاره نبودم و استاندار بودم و هم در آن زمان معتقد بودم که ضابطه جمعیت تنها ضابطه مؤثر نمی‌تواند باشد عوامل دیگری هم هست مهلت اگر بدهید در صدد رفع مشکل بر خواهیم آمد تا به تبریز که استحقاق کمک دارد و کمتر کمک شده کمک بیشتری بشود بی آنکه جای دیگری کمبودی داشته باشند بنابراین کوشش خواهم کرد شما هم اگر طرحی داشته باشید با آغوش باز می‌پذیرم (احسنت) در کار شهرداریها مطالبی بیان فرمودید جناب نامور در صحبتشان گفتند چون وزیر کشور خودش را راجع به شهرداریها صحبت کرده مطالبی ندارند بله ما ادعا نکردیم که دستگاه شهرداری ایده آل است ادعا نکردیم شهرداریهای ماحلال تمام مشکلات مردم هستند و کارهایشان را در اسرع اوقات انجام می‌دهند ولی از این اعترافات استفاده کرده و درصدد رفع مشکل هستیم بنظرمن که یک معلم هستم و همیشه شاگرد یک مکتب مدیریت بوده‌ام معتقدم پایه و اساس دستگاهها و سازمان امور استخدامی آنست قبل از آنکه ما تصمیمی راجع به بهبود وضع کار سازمانی بگیریم باید بوضع استخدامی کارمندان آن توجه کنیم تا کارمندی تأمین خاطر نداشته باشد از زندگی حال و آینده مطمئن نباشد تا کارمندی حداقل معیشتش فراهم نشده باشد نه خودش می‌تواند دل بکار داده و صادقانه کار کند و نه مسئول آن سازمان قدرت دارد که به او تکلیف کند که چنین و چنان کند ما قدم اول را که ۳۰ سال درباره اش صحبت شده برداشتیم این افتخار نصیب دولت شد و در این دولت افتخار نصیب من شد که بکمک متخصصین فن انجام دادیم البته دستمان به متخصص شما نرسید اگر نظری دارید باز هم بدهید دیر نشده است چون آیین نامه بتصویب دولت خواهد رسید و به مجلس نخواهد آمد ما مراحل مقدماتی را طی کردیم با سازمان امور اداری و استخدامی مشورت کردیم و آیین نامه را تهیه کردیم آن سازمان نظرات اصلاحی که داشت داد اصلاح کردیم سه روز قبل هم در کمیسیون اداری حزب ایران نوین مطرح شد به کمیسیون حزب مردم فرستادیم تمام این لوایح را که من برای تصویب می‌خواهم بدهم به حزب ایران نوین و به حزب مردم هم می‌فرستم برای مشاورینی که فکر می‌کنم می‌توانند کمک کنند می‌فرستم و نظراتشان را می‌گیرم بعد متخصصین فن می‌نشینند اگر نظر صحیحی دارند اجرا می‌شود و اگر نظر صحیحی نبود صرفنظر می‌شود این لایحه و آیین نامه با این شرایط تنظیم گشته و تقدیم هیئت دولت شده امید من این است که در اولین جلسه هیئت دولت بتصویب برسد و به آرزوی دیرینه ۲۵ ساله کارمندان صدیق شهرداری که در حدود مقدورات و امکانات خود در کمال صداقت کار می‌کنند جامه عمل پوشانده شود و رفع مشکل بشود از افتخارات دیگری که نصیب دولت حاضر شده گامی است که در جهت تکمیل مشروطیت ایران برداشته شده هستند کسانیکه خوشبختانه بخاطرتان باشد در صدر مشروطیت آزادی خواهان روزیکه بفکر ایجاد انجمنهای ایالتی و ولایتی افتادند هنوز بفکر پارلمان نبودند و این دلیل اهمیتی است که برای این انجمنهای قائل بودند شکر خدای را که ما در اجرای عوامل شاهنشاه این قدم را برداشتیم و این سازمانهی دموکراتیک را به بهترین وجهی تشکیل دادیم ولی توفیقشان در گرو آموزش و پرورش است پرورش بدین معنی که ما تمام امکانات را برای پیشبرد کارشان در اختیارشان بگذاریم و آموزش از طریق تشکیل کنفرانسهای بزرگ و سمینارهای سودمند و تعلیم در جلسات خصوصی اعضای انجمن‌ها را بیش از پیش به وظایفی که بموجب قانون به آنها محول شده است آشنا سازیم راجع به انجمن‌های خود جناب آقای فرهادپور اشاره کردند اطمینان داشته باشید دولت هم در فکر واگذاری کار مردم به مردم هست و این شعار را بخاطر این انتخاب کرده است که دستور و فرمانی است که از طرف پیشوای عالیقدر ما صادر شده و چاره‌ای جز اجرا وتعقیب آن نداریم و هر روز گام تازه‌ای در این مورد برمی داریم و اطمینان داشته باشید ما آنچه قدرت داشته باشیم ناگزیر از اجرای این فرمان هستیم و باید هم بنحد احسن انجام بدهیم آقای نامور مطلبی عنوان فرمودند که اکثریت اتحادیه‌های صنفی مورد اعتماد نیستند من باید ابتدا در مقابل مجلس شورایملی سر تعظیم فرود بیاورم بخاطر تصویب چنین قانون مترقی و ارزنده‌ای بنام نظام صنفی و این اعتقاد من است و امیدوارم ما مجری خوبی برای این قانون باشیم و آنطور که نظر شما مقننین بوده است آنرا اجرا کنیم اما انتخابات اتحادیه‌ها که در گذشته شده در آینده خیلی نزدیکی تجدید خواهد شد من شرافتم را گرو می‌گذارم در نزد شما نمایندگان مجلس شورایملی اجازه اعمال غرض و نظر به احدی در این انتخابات ندهم (احسنت) و اجازه بدهم تمام افراد اتحادیه‌های صنفی به پای صندوق بیایند و به کاندیداهای خود ولی شما بنام حزب اگر کسی را دارید که جزو حزبتان هست تشویق کنید بیاید رأی بدهد نظارت بکنید اگر دیدید خطائی مرتکب شدیم ما را استیضاح بکنید توبیخ بکنید (فرهادپور- همان سوگندی که خوردید کافی است من به شرافت شما اعتقاد دارم نظارت هم شاید لازم نباشد) این اتحادیه‌ها بر اساس آزادی کامل تشکیل خواهد شد نمایندگان اتحادیه‌ها اطاق صنفی را تشکیل خواهند داد امیدم اینست که تیپی سرکار بیآید که از هر جهت شایستگی و لیاقت این کار را داشته باشند ولی از این عرضی که در جهت ایجاد سازمانهای دموکراتیک کردم می‌خواستم این نتیجه را بگیرم که ما باید اجازه بدهیم انجمنهای شهرمان علیرغم اشتباهاتی که ممکن است مرتکب بشوند تمرین دموکراسی بکنند (احسنت) ما نباید دخالت بی رویه در کار انجمن‌ها بکنیم پس اگر خطائی در شهرداری که انجمن دارد از شهرداری سر بزند در درجه اول انجمن شهر هست که باید بازخواست کند ولی ما بمقتضای مسئولیت کلی که داریم تذکرات شما و راهنمائیهای شما را بدون شک به اختیار انجمن‌ها می‌گذاریم و سعی می‌کنیم در کوتاه ترین مدت اقداماتی که هست انجام بدهیم و انشاء الله انجام هم می‌گیرد این در حدود مطالبی بود که نمایندگان عزیز و ارجمند مجلس شورای ملی درباره وزارت کشور فرموده بودند چون یکی از همکاران عزیز من جناب اقای کاظم زاده وزیر علوم و آموزش عالی در جلسه حضور ندارند در یکی از سخنان سخنرانان اشاره شده بود که وزارت علوم به تربیت بدنی توجه ندارد و بیش از سه نفر مربی تربیت بدنی در اختیارش نیست جواب دادند در این زمینه وزارت علوم بطور کلی سروکار مستقیمی با دستگاههای آموزش از نقطه نظر اجرائی ندارد دانشگاهها هستند که سازمان تربیت بدنی را دارند و بطور مثال یادآور شدند که تنها در دانشگاه تهران ۵۴ مربی ورزشی وجود دارد ۷ استادیوم ورزشی دارند و یک دانشکده که مربی تربیت بدنی که تربیت می‌کند و از وجود این مربیان استفاده می‌شود یک مطلبی که فراموش کردم این بودکه به ثبت احوال حمله شده بود سازمان ثبت احوال همانطور که خودتان میدانید از دیرباز آنطورکه باید و شاید به آن توجه نشده است علیرغم وظایف حساسی که در سطح مملکت دارد و بر این اساس بفکر افتاده با کمک متخصصین بررسیهائی کردند و نظراتی برای دگرگون کردن و متحول ساختن این سازمان دارند برای جلوگیری از شتابزدگی و اشتباه این نظرات در مجامع مختلف مطرح بود ابتدا در واحدی که مدیران کل و رؤسای ثبت احوال بودند که عمری را در این کار تجربه دارند مطرح شد نظرات بسیار ارزنده دادند در دستگاه هیئت مشاورین امیدم این است که در کوتاهترین مدت این نظرات جمع آوری بشود و این قانون را تقدیم مجلس شورایملی بکنیم و اینجا از نظر صائب شما برخوردار شود و با پیاده کردن این قانون مشکلاتیکه وارد بود رفع خواهد شد و آن قسمت که وارد نبود ما خودمان درصدد رفعش هستیم البته این سازمان اعتبار کافی نداشت ساختمان نداشت وسیله نداشت خوشبختانه دولت منتهای مراقبت را در جهت بهبود دستگاه ثبت احوال کرده است و امیدوارم قبل از پیاده شدن قانون گام مختصری در راه اجرای قانون برداریم و بعد از پیاده کردن قانون تأمین رضایت خاطر همه آقایان اعم از اقلیت و اکثریت بشود (احسنت).

رئیس- نظر دیگری در کلیات لایحه نیست؟ (اظهاری نشد) نسبت بشور در مادة واحده رأی می‌گیریم خواهش می‌کنم خانمها و آقایانیکه موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. مادة واحده مطرح است آقای رامبد بفرمائید.

رامبد- جناب آقای رئیس، نمایندگان محترم ملت و دولت، در برنامه نبود و بنده قصد صحبتی نداشتم از مبادله دو عبارت کوتاه که موجب سوءتفاهم شد و جناب آقای دکتر سام استفاده کردند ابتدا برای توضیح عرض معذرت (احسنت) در اینمورد اجزه صحبت خواستم چون فرمودند من در آنموقع خودم شاهد این معایب بودم نیت من بر این بودکه در آنموقع شما در وزارت کشور که با این کار سر و کار دارد سمتی نداشتید از لغت بیکار معذرت می‌خواهم اصولاً جنابعالی اگر که شغل و سمت مؤظفی نداشته باشید دانش شما و اخلاق هر شخص کافی است که احترام او را نگه داریم خاصه بر اینکه بفرمایش خودتان در بزرگترین کارها یعنی تدریس مشغول بودید (احسنت) (عباس میرزائی- به ببینید اکثریت چه با انصاف است در بیانات شما احسنت گفت و این احسنت دارد) بنده بازهم از عبارت بیکار معذرت می‌خواهم منظورم این بود که در وزارت کشور مسئولیتی نداشتید اما موردی در این بحث متمم بودجه پیش آمد که یا به عبارت خوشبختی یا به عبارت تشکر شروع باید بکنم من همیشه اعتقاد داشتم که در مجلس ایراداتی، انتقاداتی می‌شود نواقصی تذکر داده می‌شود اعم از اینکه این انتقادات هرچه مهم یا جزئی، اصولی یا غیر اصولی مسئولین بهتر است در همان مورد بیایند و صحبت کنند (صحیح است) چه بهتر که این ایرادات وارد نبوده باشد و خارج از این چهاردیواری ملت ایران آنکه صاحب کار اصلی است بداند که بیش از این و بهتر از این نمی‌شد کارکرد یک مثال کوچکی بنظرم می‌آید تصور نمی‌کنم هیچکس که تسبیح یا مدادش را فراموش کرده و فکر کرده گمشده یا انگشترش را که پیدا شد اینقدر تعصب داشته باشد که بگوید خیر گمشده خوشحال می‌شود که بفهمد در قفسه خانه جا گذاشته پس ما که به اسم اکثریت، اقلیت نمایندگان رفسنجان، سیرجان اینجا صحبت می‌کنیم یک مطلب بالاتر از همه این مسائل است و آن ایران و ایرانی بودن و علاقه به مصلحت ملت ایران و رهبر مملکت ایران و اجرای نیات رهبر ملت ایران است پس ما چه تعصبی داریم من دعا می‌کنم جناب آقای نخست وزیر و همه هموطنان ما رفع کسالتشان بشود و خوب بشوند ولی ارزو می‌کنم دفعات دیگر همه که خوب هستند و به مجلس می ایند یا باز به وزراء مسئول میدان بدهند که بیایند که اقلیت و اکثریت و ملت همه را روشن بکنند و یا اگر اینطور نیست خود ایشان مسئول دولت هستند همین مطالب را از وزرایشان بگیرند و اینجا مطرح بکنند نه اینکه وقتیکه بفرمایش شما ۷ ساعت من جسارت می‌کنم و از هم مسلکانم معذرت می‌خواهم مطالب ناوارد هم عنوان شده باشد مطلبی است نماینده چند صد هزار نفر با انکه شما مجری قانون انتخباتی در یک قسمتی بودید به مجلس فرستادید زبان همه ملت ایران طبق قانون اساسی حق دارد مطلب بگوید و بنام ملت ایران از زبان ملت ایران حق دارد حرف خود را بزند بفرض محال که ناوارد بگوید بفرض محال اگر گفت رئیس دولت ایران باید بیاید و ملت را روشن بکند که اگر بفرض این انتقاد عنوان شد به احترام آن افراد رأی دهنده نه احترام من یا این شخص را که نماینده شما بود احترام گذاشته و روشن کرده که ۱۲ مدرسه نبوده یک کلاس پایین یا یک کلاس بالا بوده این بهتر از این است که آرزو را بر جوانان عیب نگیرند یا فردی را صغیر بخوانند و امثال این مطالب بهرحال من از نحوه تنظیم برنامه اعضای دولت در توضیحات خودشان صمیمانه تشکر می‌کنم.

رئیس- آقای رامبد خوشبختانه در ۲۴ ساعتیکه ما جلسه داشته‌ایم بیش از ۱۵ ساعتش را اقلیت صحبت کرد و شاید یک ماه دیگر که لایحه بودجه مطرح می‌شود باز این فرصت برای نمایندگان اقلیت وجود دارد.

رامبد- ضمن صحبتها به ما ایراد گرفته شد که چرا جزئیات می گوئید مشت نمونه خروار است عرض کردم قصد صحبت در اینجا نداشتم ولی گفته شد با همان احترامی که به مجلس دارم وظیفه خود میدانم آنچه که به آن معتقد هستیم بعرض نمایندگان ملت برسانیم کوچک نیست خانم دکتر فرخرو پارسای در عصر انقلاب در آنجائیکه شما و من اقلیت واکثریت بزرگ و کوچک همه می‌گویند نهضت پیشرفت نهضت وحدت یک دینار هم مشت نمونه خروار است اگر بد خرج شده بدانید در سایر مسائل هم که اینجا عنوان نشد این هست و مشفقانه و شرافتمندانه قبول بفرمائید ریخت و پاشهائی که در بعضی از ادارات شما وجود دارد هیچ سابقه نداشته است. (عده‌ای از نمایندگان- اینطور نیست).

یکنفر از نمایندگان- شما مدرک بیاورید پشت تریبون ما قبول می‌کنیم والا با دادزدن که نیست.

قدردان- شما از دیروز دارید صحبت می‌کنید.

عباس میرزائی- هرچه دلشان می‌خواهد می‌گویند و اهانت می‌کنند.

رامبد- صحبت می‌کنند نه اهانت. نمایندگان محترم دولت فرمایشاتشان مستند به آمار و ارقام و اعدادی بود که در حال در صحت و سقم آن من فعلاً مطلبی عنوان نمی‌کنم برای اینکه بفرمایش جناب آقای رئیس و آنچه از ظاهر امر دیده می‌شود بعد از صحبتهای طولانی خستگی و در محیط عصبانی نمی‌شود حرف زد.

عباس میرزائی- چنین چیزی نیست شما عصبانی هستید.

قدردان- اینطور نیست اگر حرفی دارید بگوئید شما حقیقت را وارونه جلوه می‌دهید.

رئیس- آقای قدردان بگذارید صحبتشان را بکنند.

رامبد- ولی توجه بفرمائید با احترام به قوانینی که اشاره فرمودند از این به بعد بلافاصله بعد از توضیحات و آمار و ارقام متصدیان رسمی دولت نه نمایندگان تقاضا می‌کنم از جناب آقای رئیس مجلس که برای تحقیق لازم صورت مذاکرات و گزارش رسمی وزراء و معاونین آنها بمراجع قضائی برود و پرونده امر خواسته بشود چه‌ای بسا که در آمار گفتنی‌ها قدری محتاط تر و دقیق تر و منصف تر باشیم چون آقای وزیر دادگستری نیستند معاون محترم ایشان تشریف دارند حاضرالذهن از من هستند میدانند که برای گزارش خلاف یک تعقیبی هست اجازه بفرمائید سرکار خانم و جنابان آقایان مدافعین لایحه اعم از دولتی و مجلسی مطالب کاملاً صحیح و درستی از پیشرفتهای مملکت عنوان فرمودید ما هم معتقدیم هر ایرانی که چشم بینا و انصافی داشته باشد منکر تمام پیشرفتهای خارق العاده و بیسابقه در مملکت خودش نمی‌تواند باشد اما در دنبال همین انصاف چند قدم با هم جلو برویم اگر این امنیت نبود این پیشرفتها نمی‌شد اگر اعتبارات خارجی را براساس همین امنیت در اختیار مملکت ما نمی‌گذاشتند اینکارها انجام می‌شد؟ اگر سیاست خارجی را با این مدیر بی نظیر از شرق و غرب و شمال و جنوب آنچنان که باید یک ناخدائی در طوفانهای حوادث این چنین سالم نگه نمی‌داشت این پیشرفتها می‌شد؟ اگر نیروی انسانی که چهار وزیر قبل از شما اینجا نشسته بود و بمن آمار داد که ۱۲ هزار دانشجوی ایرانی در بزرگترین دانشگاههای خارجی تحصیل می‌کنند بازنگشته بودند این پیشرفتها می‌شد؟ اگر برنامه‌ها یکی بعد از دیگری طبق نوشته‌های خود شاهنشاه گزارشات شورای اقتصاد که همه مان خواندیم از دیر زمانی که شما هنوز در هیچ عرصه‌ای نبود بوجود نیامده بودید در کار سیاست اگر انقلاب ایران نبود این کارها می‌شد؟ من نمی‌خواهم اگر، اگر را تا آخر به تعداد دانه‌های تسبیح بگویم (عده‌ای از نمایندگان اکثریت – تمام ملت به این معتقد است) ای کاش به این اگرهائی که من پشت سر هم گذاشتم و گفتم اختراعات بشری و تحولات جهانی را اضافه کنید و شرافتمندانه جواب بدهید که در هر کدام از اینها سر سوزنی حزب و دولت شما سهم و تأثیر داشته است.

عباس میرزائی- من شرافتمندانه می‌گویم رهبر مملکت و همه ملت ایران آماده فداکاری برای ایران بود و و همیشه رجال بودند که چوب لای چرخ دولتها می‌گذاشتند این امروز و دیروز نیست چرا می‌خواهید خدمتگزاران مملکت را تخطئه کنید.

رامبد- ولی متشکرم که در هر حال افتخارات کوروش کبیر را منتسب بخود ندانسته آنهم شاید بسبب باستانی بودن آنست.

دکتر طالقانی- کوروش کبیر هم مجریان خوبی داشته است (احسنت).

رامبد- در هر حال باز هم عرض می‌کنم نه قصد و نه برنامه صحبت داشتم و از جناب آقای دکتر سام باید ممنون باشم که این توضیحات لازم در اینجا عنوان شد ولی برای دو سه جمله بعد از آن عبارات تند یاد آوری بشود اگر حقیقت را بخواهیم وضع ما شبیه آن صاحبخانه ایست که نقشه را کشیده پول را تهیه کرده‌اید را داده خود سرپرستی می‌کند و گچ کار را فقط بالای نردبان کرده که گچ را درست کند.

عباس میرزائی- گچ کار هنرمند باید باشد.

رامبد- این گچ کاری نقشه جامع شهر نیست این گچ کاری همانطور که خود جناب آقای دکتر دادفر فرمودند آن سوراخی است که جلو مسجد سپهسالار و جاهای دیگر ماهها می‌ماند و تمام نمی‌شود این گچ کاری اصل بهداشت و درمان تفکیک کردن نیست که شاید آقای دکتر شاهقلی آنموقع هنوز تحصیل می‌کردند که شاهنشاه ایران نظر داشتند و وظیفه اساسی دولت بهداشت است بهمین مناسبت وزارت بهداری اسمش تغییر کرد و این گچ کاری آن دستور ۲۰۰ کیلو متر فاصله شیراز تا کازرون طبیب در یک روز برود جراحی بکند و بر گردد ولی مریض نباید احتیاج بجراحی داشته باشد مگر روزی که کشیک آن دکتر جراح باشد که از شیراز به کازرون برود که آماده جراحی باشد گچ کاری این است جناب آقای دکتر سام بحمدالله موقعی را مراجعه می‌کنیم که باعتقاد بنده جنابعالی در مهمترین سمت یعنینمایندگی شاهنشاه و شخص اول دولت در یک استان بودید مطالب آقای زهتاب عرض کردم یک بامبو زدن است بامبو میدانید چیست؟ در گمرک وقتی می‌خواهید نمونه گیری کنند اموالی که از کشتی پیاده می‌شود مجال آن نیست که هزاران عدل را باز کنند دو سه تای آنرا بطور نمونه بامبو می‌زنند آن بخود و لوبیائی که دولت شما وراد می‌کند با زدن بامبو می‌بیند این واقعاً از همان نخودی است که سفارش داده شده یا نه؟ ایشان کار را بصورت بامبو اینجا بیان کردند مسأله چی چی کندی و فلان را صورت بامبوی کار گفتند شما بعد از من با شرافتی که این نمایندگان مجلس از اکثریت و اقلیت برای شما قائل بودند و اینجا اینطور با صدای بلند تأیید کردند بیائید پشت تریبون و آنچه در استان خودتان در تمام مدتی که شما استاندارش بودید چند سال بودید؟ یعنی زمانی که تقریباً دولت شما سر کار است. سر اینکه قانون تقسیمات کشوری که شاهنشاه توشیح فرمودند آنجائیکه آموزش و پرورش- دارائی بهداشت و سایر و سایر در یک کشور شهرستان جمع شده‌اند و اهالی شهرستان باید مرکز شهرستان مراجعه کنند آقای فلان وزارتخانه یا فلان اداره با یک سطر بنویسد که این شهرستان مرکزش آنجاست همانطور که پنج تا اداره دیگرش هم آنجاست و همه در آنجا تمرکز پیدا بکند من مثال نمی‌خواهم بزنم اگر میل داشته باشید می‌آیم در دفتر حضرت عالی چون جهات میشانسید شما آدمی بودید که تحرک داشتید و می‌رفتید و کار را انجام می‌دادید این را فوراً اتخاذ سند نکنید که از شما تعریف کردم ممکن است با تحرکتان مخالف بودم، می‌رفتید می‌شناختید اسامی جاها را برای شما نام نمی‌برم که یک شهرستان با داشتن ۲۶ اداره تابع ۶ شهرستان اطرافش هست این نه مدیریت می‌خواست نه بودجه می‌خواست نه چیزهای دیگر گچ کار ی می‌خواست این است گچ کاری که از شما می‌خواهیم از شما نخواستیم که امنیت برقرار کنید (آفرین) اما قبل از پایان دادن بعرایضم که این نکته بدو لتیان محترم مربوط نیست روی سخنم به سروران گرامی و همکاران و هم مسلکان خودم هست احتیاجی نمی‌بینم نماینده اقلیتی که اینجا صحبت می‌کند اصولاً در این جا پیش بیاید که انتقاد مفید است و خیر خواه شما هستیم هیچ وظیفه‌ای نداریم نماینده مجلس اعم از اقلیت یا اکثریت روزی که اعتبار نامه اش را در این جا تصویب کردید هر راهی که رفت مسئولیش با شخص خودش هست و هیچ زیبنده نمی‌بینم و معقول هم نیست که نماینده اکثریت یا وزیر دولت بگوید که شما ما را راهنمائی بکنید یا انتقادتان سازنده نبود یا بود من اصلا کی به شما گفتم که خیر شما را می‌خواهم من فکر می‌کنم این طبیعی است به یقین هر حزب مدعی است اگر خود بیاید خیلی بهتر از دیگری کار می‌کند و هر چه رقیبش زودتر سقوط بکند بهتر است (همهمه نمایندگان).

عباس میرزائی- باید به آن دعا معتقد باشید که برای مشورت نوشته شده.

رامبد- بنابراین برای شأن مجلس، برای احترامی که برای موکلین خودمان قائل باشیم هیچ این توضیحات در مقابل یکدیگر خیال نمی‌کنم لازم باشد هر کدام عقیده‌ای داریم عرضه می‌کنیم یا تصویب می فرمائید یا رد می‌کنید مردم در بیرون قضاوت می‌کنند ولی بوحدانیت حق اگر قضاوت خود مردم بود آنجائی که شما بما اعتراض می‌کردید اکثریت مردم تأیید می‌کردند و آنجائی که شما بنمایندگان خودتان صحیح است می‌گفتید و تأیید می‌کردید اکثریت مردم تکذیب می‌کردند.(چند نفر از نمایندگان- اینطور نیست).

ما شما را همیشه اکثریت محترم مجلس خطاب کردیم بیائید بنائی بگذارید تجانسی بین افکار اکثریت مردم و گفتار شما در اینجا باشد (احسنت).

رئیس- آقای دکتر الموتی بفرمائید.

دکتر الموتی- بنده قصدم این بود که از دوستان اقلیت تشکر کنم که طی چند روزی که در این ساحت مقدس نشسته‌ایم و وقت گرانبهای مجلس شورای ملی صرف شده واقعاًانتقادات سازنده و خیر خواهانه بشنویم و از دولت خدمتگزار حزبی خودمان بخواهیم در اجرای پیشنهاد هائی که از طرف دوستان اقلیت داده می‌شود اقدام بکنند ولی خیلی متأسفم که فرمایش اخیر دوست عزیزم جناب آقای رامبد غیر از این بود من تصور می‌کنم روی عصبانیت بیان فرمودند من و شما و دوستان شما را خیر خواه مملکت و دولت می دانم (صحیح است) شما هیچ وقت آرزوی سقوط دولت متکی باکثریت ملت را ندارید شما هیچ وقت آرزوی سقوط دولتی را که توسط شاهنشاه منصوب شده ندارید آقای رامبد شما اینجا مگر نگفتید عزل و نصب وزراء با شاهنشاه است طبق اصل ۴۶ متمم قانون اساسی حق ندارید شما بگوئید من آرزوی سقوط دولت منصوب شاهنشاه را دارم (آفرین) آقای رامبد ما و دوستان ما و فراکسیوم پارلمانی ما با کمال علاقه مندی و حوصله تابلو را نگاه کنید ۱۶۴ نفر از نمایندگان و همچنین وزراء دولت همه هستند آقای هویدا نخست وزیر شایسته و عزیز ما کمال علاقه را داشت در این جلسات باشند متأسفانه ایشان کسالت دارند دیروز که به عیادتشان رفتم می‌گفتند با اینکه در متمم بودجه مرسوم نیست و کمتر در گذشته این وضع بوده من دلم می‌خواست با وزارء بیایم و ببینم اقلیت و اکثریت چه طرحها و نظریاتی دارند استفاده کنم در گردش چرخ مملکت من و شما مسئولیت داریم شما در صف اقلیت و ما در صف اکثریت بیایید این نظرتان را اصلاح بفرمایید ما شما خیرخواه می‌شناسیم ما به شاه دوستی و وطن خواهی شما اعتقاد داریم و معتقدیم شما در راه خدمت به کشور گام بر می‌داریم و اگر دولت جائی تند برود و خطائی مرتکب بشود تذکر می‌دهید اصلاح می‌شود بنده فکر می‌کنم این جلسات چند روز ما و بخصوص این جلسه امروز ما یک جلسه تاریخی است ببیند در این شرایط از زمان که کشورهای همسایه هنوز مجلس ندارند پارلمان ندارند در این مملکت در سایه اندیشه شاهنشاه و در اثر ثبات و امنیت و آرامش چنین مجلسی هست که شما و من ساعتها می‌نشینم و حتی راجع به کاغذ دیواری یک مدرسه هم بحث می‌کنیم و ما باز هم حاضریم بحث ادامه یابد مجلس ما مجلس انقلابی است ما حاضریم تا هر ساعت که دلتان می‌خواهد بنیشیم ولی انتظارداریم از دوستان شما که بیایند مسائل اصولی را مطرح کنند مشکلات از این مهم تر هست ما بزودی در فراکسیون خودمان اینها را مطرح می‌کنیم ما معتقدیم که باید به دولت کمک کرد یاری کرد و اگر جائی هم وزیر معاونی اشتباه کرد باید راهنمائیش کرد ممکلتی که با این سرعت پیش می‌رود و رشد ۲۰ % دارد با این برنامه‌های وسیع عمرانی و اقتصادی با این همه تحرک مسلماً نواقصی دارد اگر کسی کاری نکند که اشتباهی نمی‌کند ما افتخار می‌کنیم که نماینده ملت ایران در عهد انقلاب هستیم من ایراد دارم به آنهائی که خدای ناکرده شخصیت نمایندگانی را که اینجا نشسته‌اند خدشه دار کنند همه ما در حوزه‌های انتخابیه خودمان با مردم ارتباط داریم اشاره شد به رأی ۵۰۰ هزار نفری بله امروز مملکت سیستم حزبی دارد ما از برکت وجود شاهنشاه ایران سیستم حزبی داریم شاهنشاه سالها است که امر می‌فرمایند باید مملکت ایران سیستم حزبی داشته باشد چرا برای اینکه به این نتایج درخشان برسیم. عباس میرزائی کارگر است ولی افتخارش این است که عضو حزب ایران نوین و فرزند انقلاب است خانم دکتر پارسا وزیر حزبی هست فرزند انقلاب است ما وظیفه دار هستیم دولت انقلابی و دولت خدمتگزار را یاری کنیم اگر جائی هم واقعاً احساس می‌کنیم اشتباهی خطائی هست صمیمانه بیائیم تذکر بدهیم آئین نامه مجلس همه گونه اختیار بما داده می‌توانی سئوال کنیم استیضاح کنیم این اختیارات هست چرا ما عاشق دموکراسی هستیم ولی از حکومت عدد می‌ترسیم اگر اصل دموکراسی را قبول دارید حکومت عدد را هم قبول کنید وقتی ۲۲۹ نفرمنتخب ملت ایران اینجا نشسته‌اند و اینها عضو حزب پاسدار انقلاب هستند و از یک دیسپلین حزبی تبعیت می‌کنند نیائید این اصول را خدشه دار کنید مطالب زیادی اینجا بحث شد اشاره به ریخت و پاش شد همیشه در دولتها ریخت و پاش بوده من در کار روزنامه خودم خیلی تلاش می‌کنم جلوی ریخت و پاش را بگیرم ولی بهر صورت اشکالاتی در اجرای کار هست باید بکوشیم که جلوی ریخت و پاش را بطریق منطقی و صحیح بگیریم مملکتی است وسیع یک جا ایجاب می‌کند سرمایه گذاری در پتروشیمی بشود یک جا باید راه بسازیم من هم با شما موافقم باید در یک کشور انقلابی کشوری که به همت شاهنشاه دارای رشد ۲۰% اقتصادی است و این چنین بسرعت جلو می‌رود البته باید جلوی ریخت و پاش‌ها گرفته شود ولی بیائیم بگردیم پیدا کنیم و انگشت بگذاریم تنها حرف زدن کافی نیست من اطلاع دارم که شخص نخست وزیر و دولت علاقه کامل دارند که جلوی کارهای لوکس و تجملی را بگیرند اما می‌شود گفت مدرسه اجاره نکن فرزندان کشاورزان ما ولو در مسجد هم که شده باید بنیشنند و درس بخوانند در خانه اجاره‌ای هم که شده باید نیروی انسانی سالم داشته باشیم ما نمی‌توانیم باین صورت فکر کنیم که چون اجاره مدرسه می‌خواهیم بدهیم ار تربیت فرزندان مملکت غافل شویم من به شاه دوستی ووطن پرستی شما اعتقاد دارم و فرمایشات امشب شما را رد می‌کنم و با آن مخالفم بینید آنچه شما خواستید با ارقام واعداد آمدند بشما توضیح دادند حق بود تشکر می‌کردید دولت کراراً شخص نخست وزیر گفته است به همکارانشان که هیچ از ملت ایران بخصوص نمایندگان ملت پنهان ندارید. مطلب محرمانه نداریم بنابراین چه حالا و چه بعد از این آمادگی برای دولت هست جناب آقای فرهادپور گفتند اگر الموتی بگوید شب است همه می‌گویند شب است آقای فرهادپور عزیز ما فراکسیون داریم ما کمیته مرکزی داریم ما حوزه‌های پارلمانی داریم و از همه مهمتر انضباط حزبی داریم شما بدانید یک لایحه‌ای پس از طی این مراحل می‌آید مسئول این فراکسیون هرکس باشد اینها همه دقیقاً به دلائل تهیه آن لایحه واقفند و رأی موافق می‌دهند و این بخاطر این است که من سر خود این کار می‌کنم ما طبق فرمایش شاهنشاه انضباط پذیرفته شده و منطقی را قبول کرده‌ایم ما در فراکسیون این مسائل را بررسی می‌کنیم قبول می‌کنیم و تصویب می‌کنیم ما می دانیم بچه رأی می‌دهیم ولی معذرت می‌خواهم اگر دیگران انضباطی ندارند و همبستگی ما را ندارند و اگر هر کدام راهی جداگانه می‌روند ما چنین نیستیم ما یک انضباط صد در صد حزبی داریم به پشتبانی از دولت حزبی خود افتخار می‌کنیم تردید نداریم در این برهه از زمان این توفیق نصیب ما شده که بتوانیم در اجرای نیات شاهنشاه آریامهر خدمتگزاران صدیقی برای شاهنشاه و ملت ایران باشیم (آفرین).

رئیس- نظر دیگری در ماده واحده نیست؟ (اظهاری نشد) پیشنهاد رسیده قرائت می‌شود. (بشرح زیر خوانده شد).

ریاست مجلس شورای ملی خواهشمند است مقرر فرمائید تبصره زیر به تبصره‌های دائم متمم بوده اضافه شود.

تبصره- مبلغ ۴۰۰ میلیون ریال اعتبار مسکن و خانه سازی موضوع ردیف ۵۱۱۱۵ به اعتبارات مندرج در بند ۲ فصل دهم قانون برنامه عمرانی چهارم کشور افزوده می‌شود.
یزدان پناه.

رئیس- آقای دکتر یزدان پناه بفرمائید.

دکتریزدان پناه- بطوریکه نمایندگان محترم استحضار دارند در بند دوم فصل دهم قانون برنامه عمرانی چهارم اعتباری برای مسکن پیش بینی شده بود و رقم ۴۰۰ میلیون ریالی که دولت در امر برنامه خانه سازی در بخش پنجم این متمم بودجه پیش بینی کرده است در حقیقت باید به اعتبار مندرج در بند دوم فصل دهم قانون برنامه عمرانی چهارم اضافه شود و چون در حقیقت تجاوز از اعتبار پیش بینی شده است که قبلاً بمصرف رسیده است لذا لازم بود برای اینکه اشکالی در عمل پیش نیاید تبصره‌ای برای تأمین این نظر در متمم بودجه پیش بینی شده باشد برای این نظر بنده این تبصره را پیشنهاد کردم که امیدوارم مورد قبول نمایندگان محترم قرار گیرد.

رئیس- نسبت باین پیشنهاد نظری نیست؟ (اظهاری نشد) باین پیشنهاد رأی می‌گیریم.

خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

در کلیات آخر لایحه نظری نیست؟ (اظهاری نشد) نسبت باین لایحه رأی می‌گیریم خانمها و آقایانیکه موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

لایحه غیر از تبصره‌های ۱۳ و ۱۴ برای اظهار ملاحظات و دو تبصره ۱۳ و ۱۴ برای تصویب به مجلس سنا فرستاده می‌شود.

- ختم جلسه

۳- ختم جلسه.

رئیس- با اجازه خانمها و آقایان این جلسه را ختم می‌کنیم تاریخ و دستور جلسه آینده بعداً به اطلاع همکاران محترم خواهد رسید.

(جلسه در ساعت ۸ بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی – عبدالله ریاضی