محتشم کاشانی (غزلیات)/چون باز خواهد کز طلب جوینده را دور افکند

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۷ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۱۷ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' محتشم کاشانی (غزلیات) (چون باز خواهد کز طلب جوینده را دور افکند)
از محتشم کاشانی
'


چون باز خواهد کز طلب جوینده را دور افکند از لن‌ترانی حسن هم آوازه در طور افکند
یارب چه با دلها کند محجوب خورشیدی که او در پیکر کوه اضطراب از ذره‌ای نور افکند
چون بی خطر باشد کسی از شهسوار عشق وی کو بر فرس ننهاده زین در عالمی شور افکند
بی شک رساند تیر خود آن گل رخ زرین کمال گر در شب از یک روزه ره در دیده‌ی مور افکند
خوش بود گر از دل رسد حرف اناالحق بر زبان غیرت به جرم کشف را ز آتش به منصور افکند
با ساقی ار نبود نهان کیفیت دیگر چه سان آتش درین افسردگان از آب انگور افکند
بهر چه سر عشق را با بی‌بصر گوید کسی بیهوده کس دارو چرا در دیده کور افکند
هرسو چراغی محتشم افروزد از رخسارها یک شمع چون در انجمن پرتو به جمهور افکند