محتشم کاشانی (غزلیات)/حسن می‌نازد به رخسارت چه رخسارست این

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۷ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۴۶ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' محتشم کاشانی (غزلیات) (حسن می‌نازد به رخسارت چه رخسارست این)
از محتشم کاشانی
'


حسن می‌نازد به رخسارت چه رخسارست این فتنه می‌بارد ز رفتارت چه رفتارست این
بلبلان را جای گلزارست و عصمت کرده است قدسیان را مرغ گلزارت چه گلزارست این
نقد جان آرند و دشنام از لب لعلت خرند بس فریبنده است بازارت چه بازارست این
آن که می‌گردد به جرم دیدنت بسمل همان می‌نماید میل دیدارت چه دیدارست این
با وجود این همه مردم کشیها هیچ‌کس نیست ناراضی ز اطوارت چه اطوارست این
از دلم گفتم خبرداری شدی خندان که نه محض اقار است انکارت چه انکارست این
محتشم با آن که مشتاقند خوبان شعر را یار بیزار است ز اشعارت چه اشعارست این