سخنان پورسرتیپ نماینده مجلس شورای ملی درباره اختیارات مصدق و نابسامانی وزارتخانهها و سازمانهای دولتی ۲۳ بهمن ۱۳۳۱
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفدهم | روز رستاخیز ملی ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ | مذاکرات مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفدهم |
سخنان پورسرتیپ نماینده مجلس شورای ملی درباره اختیارات مصدق و نابسامانی وزارتخانهها و سازمانهای دولتی ۲۳ بهمن ۱۳۳۱
پورسرتیپ - بنده تصمیم داشتم که همیشه صحیح است گوواحسنت گوباشم ولی یک پیش آمدی شدکه لازم گردید مطالبی را بعرض مجلس شورای ملی برسانم هنگامی که آقای دکتر مصدق درمجلس شورای ملی تقاضای تفویض اختیارات نمودند دلیلشان این بود که دربسیاری از مواقع برای انجام کارهای مفیدوضروری احتیاج به قانون دارندولی سیرعادی تقدیم لوایح به مجلس دچار کندی وموجب وقفه درپیشرفت امور میگردد. وبدان جهت وکلای مجلس با همه مخالفت این تقاضا با قانون اساسی وازنظرجلوگیری از تشنجاتی که درکشوربوجودامده بود وممکن بود دراین موقع حساس موجبات نزاع وکشمکشهای داخلی گردد باتفویض اختیارات موافقت نمودند که آقای دکتر مصدق بدون مانع بتوانند قوانینی راکه بمنظور اصلاح امور لازم است بموقع خودتهیه وبمورداجرا بگذارند.
ولی اکنون چندی است مشاهده میشود درعمل همکاران ایشان اشتباهاتی مرتکب میشوند وتصور میکنند در مدت کوتاهی بایدبرای تمام مسائل و امور مملکتی قانون گذرانید وقوانین فعلی را اصلاح نمودودرواقع آقایان وزرا تصورمیکنندکه ماموریت ایشان وضع قوانین است ومجلس این ماموریت را بعهده آقایان گذارده وبهمین جهت مشاهده میشوددراموراداری ومملکتی هیچگونه تفاوتی حاصل نشده زیرا آقایان وزرا وظیفه اصلی خودرا از دست داده واکثر ایشان درفکر وضع قانون هستند وحال آنکه به شخص آقای دکتر مصدق این اختیارات داده شده تادرمواردی که اصلاحاتی ضرورت دارد از آن استفاده کنندمثل لایحه ازدیادسهم کشاورزان که ذاتا لایحه مفیدی از نظراجتماعی واقتصادی است.
ولی متاسفانه چون دراجرای آن مراقبت کامل نشد باعث اخلال درامورکشاورزی در بسیاری از نقاط کشور گردیده که اگردولت توجه ومراقبت دقیقی نکندباعث تنزل سطح کشاورزی خواهدگردید.
آقایان وزرا تصورکردنداکنون موقعی است که تمام قوانین بایداصلاح شود ولذا بیشتر وقت خودرا صرف تهیه وتنظیم قوانین نمودهاند ومی نماینداین یک اشتباه بزرگی است که ربطی به آقای دکتر مصدق نداردومسئولیت آن متوجه وزرائی است که درامورمملکیت درمقابل مجلس هم منفردا مسئول هستند وهم مشترک مثلا وقت زیادی برای تهیه قانون استخدام صرف شدودرمیان یکصدهزار نفرکارمنددولت تشنجات عظیمی ایجادگردید درصورتیکه اصلا درشرایط فعلی چنین قانونی لازم نیست زیرا دولت که باشرایط فعلی نمیتواند به مستخدمین اضافاتی بدهد ووضع استخدامی آنهارابهترسازد پس دولت را بامستخدمین طرف کردن ویکدسته را بردسته دیگر ترجیح دادن تولید اختلاف وتشنج کردن دروضع فعلی چه فایدهای دارد؟
یاتجدیدسازمان وزارتخانهها واختیاردادن به وزرای برای سازمان چه ثمری دارد؟ اگرمنظوربیرون ریختن اعضای ادارات از وزارت خانهها باشد دولت بایدبداند که این اقدام کار آسانی نیست ومسئله مستخدمین تنهاموردابتلای کشورمانیست ودرهمه کشور هابامسئله ازدیاد مستخدمین دولتهاموجه هستندوصدهاهزارنفر اضافه براحتیاج مشغول کارند ودولتهاتاکار برای مردم پیدا نکنند مستخدمین خودرا نمیتواننداخراج کنند زیرا بفرض اینکه از اداره رانده شوند دولتهاموظفند به آنها کاربدهندوالا وجودهزارها نفردرس خوانده بیکار مفاسدوعیوب دیگری خواهد داشت که درخورتوجهاست.
درمملکت ماهم باید باین مسئله توجه داشت که چون کاربرای مردم وجودندارد دولت نمیتواند هزارهاجوان ومستخدم رابیرون بریزد بدون اینکه کاری برای آن هادرنظربگیردواگر منظورسازمان وزارت خانهها تغییردادن اسم ادارات وزارتخانهها است این عملی است که دردوازده سال اخیر مکررواقع شده ونتیجه نداده هرچندسالی یک دفعه هروزارتخانه را اصلاح میکردند یعنی چند اداره متمرکز میکردند ویک مدیرکل برایش معین میشده وچندنفررا برمی داشتند وچندنفردیگررا بجای آنها میگذاشتند ومقداری میزوصندلی وپرونده از عمارتی به عمارت دیگر منتقل میشده واصلاحات بهمین جاخاتمه مییافت.
اکنون هم دروزارت مالیه همان شده که از دوازده سال قبل تاکنون هروزیری که آمده به سلیقه خودکرده ورویه فعلی هم ادامه همان رویه سابق است. یک ماه پیش جناب آقای وزیردارایی پس از چندماه مطالعه وصرف وقت تشکیلات وزارت دارایی را تغییر دادندیعنی سه اداره کل درست کردند وازبعضی ادارات عنوان کل را برداشتند وبعضی ادارات رادردیگری ادغام کردند وبعضی را از اداره دیگرجداساخته وعین همان عملی را کرند که هژیروگلشاییان ودکتر سجادی میکردندیعنی کارتازهای نشدوتنهانتیجه این عمل این است که تاچندین ماه درنتیجه برهم زدن این تشکیلات کارهای این ادارات مختل خواهد شد وهیچ تفاوتی باسابق نخواهد کردمگر اینکه چند عدد میزوصندلی از این اطاق وعمارت به اطاق وعمارت دیگربرده میشود وهرکس که به کاخ دارایی میرود ومستخدمین میزبدوش را میبیند لبخندی میزند ومیگویدکه اصلاحات شروع شدهاست!!
اکنون چندی است عدهای از دراطاقهای دربسته نشستهاند تاسازمان وزارت دارایی یاوزارتخانههای دیگر را بدهند. فرض میکنم این عمل صورت گیرد اینکه اصلاحات نیست یکعده از پشت میزها برمی خیزندوعده دیگر بجای آنهامی نشینند درصورتیکه آنهاکه میروندوهم اینهاکه میآینددست پرورده همین مکتبند یعنی مکتب کاغذبازی وحکومت میزوصندلی وهیچ تفاوتی پیدانخواهدشدجزآنکه دوماه پیش میرزا حسن خان درپشت میزنشسته بود وحالامیرزاحسین خان نشسته. این عمل وزرا مثل این است که سفرهای که اعضای خانواده از آن طعام میخورند خالی باشدولی پدرخانواده جای بشقاب وکاردوچنگالهارادرروی سفره عوض کند.
درحقیقت جای تاسف است که دربهترین فرصتی که برای اصلاحات پیش آمده این عده که با آقای دکتر مصدق همکاری میکنندنه فقط باری از دوش ایشان برنمی دارند بلکه برسنگینی بارایشان میافزایند وراهی راکه برای خدمت به مملکت انتخاب کردهاند وبه آقای دکتر مصدق عرضه میدارند راهی است که امروزنبایدرفت بسیاری از کارها لازم است ولی بموقع خود امروزبیشترکارهایی که آقایان وزرا خودرا سرگرم آن نموده اند کارهایی است که در مواقع عادی وسرفرصت بایدانجام داد بعضی از این کارها شبیه به آن است که عروسی در حال احتضارباشد ودرهمان حال بخواهند زیرابروی اورا بردارند. چون ماهمگی موفقیت آقای دکتر مصدق را که موفقیت مملکت محسوب است خواهانیم خودرا موظف میدانم دراین مقام رسمی این تذکرات را به آقایان وزرا بدهم وچون دراین مدت معلوم میشود وزیران از تشخیص مصلحت مملکت عاجز بودهاند وبرای اینکه با قوانین میتوان آزمایش نمودامابامملکت نمیتوان آزمایش کرد مقتضی میدانم بدولت تذکر دهم که دراین رویه تجدیدنظرنمایند درموردقانون تقسیمات کشوری اگر چه متاسفانه آقای وزیرکشور کمترتوجه میفرمایند ودرموردارتش که بااعمال ناروایی که درآن صورت میگیرد بیم انحلال آن میرود عرایضی دارم که چون وقت گذشتهاست دروقت وفرصت دیگری بعرض آقایان محترم خواهم رساند جناب آقای حائری زاده هم تذکری به بنده داده اندکه لازم میدانم بعرض برسانم وآن موضوع مستخدمین جزء است که توجه آقایان را نسبت به آن جلب میکنم (صحیح است. احسنت)