پیام اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در گشایش نشست‌های سخنرانی و گفتمان درباره زبان پارسی ۵ آبان ماه ۱۳۴۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بر پایه تاریخ اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۴۹ خورشیدی تازی

تصمیم‌های مجلس


پیام اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در گشایش نشست‌های سخنرانی و گفتمان درباره زبان پارسی ۵ آبان ماه ۱۳۴۹


تشکیل جلسات سخنرانی و بحث درباره زبان فارسی از طرف وزارت فرهنگ و هنر با شرکت گروهی از زبان‌شناسان و دانشمندان کشور، موجب خوشوقتی ما است.

زبان فارسی که به گواهی تاریخ ایران همواره مورد نهایت دلبستگی تمام ایرانیان بوده است، از نظر تاریخ و پیشینه، زبانی است کم نظیر که مراحل و تحولات آن در طول بیش از بیست‌وپنج سده مطالعه و کاملاً شناخته شده است و با آنکه در این فاصله زمانی بزرگ دگرگونی‌های فراوان یافته، هنوز پایگاه والای خود را به عنوان یگانه زبان فرهنگی و رسمی و همگانی ایرانیان حفظ کرده است. در صورتی که بسیاری از زبان‌های جهان در همین مدت یک‌سره فراموش شده‌اند و اینک سخنگویی ندارند. این پیوستگی خاص زبان ما نیست، بلکه یکی از ویژگی‌های فرهنگ ملی ایران است که در آن بسیاری از معتقدات ارزنده باستانی به زندگی خویش ادامه داده و می‌دهند. چنین واقعیتی بهترین سند وحدت و همبستگی ملت ایران و ارزش و مفهوم ملیت در جامعه ایرانی است.

زبان ملی ما که در اصطلاح علمی زبان‌شناسی در برابر دو مرحله پیشین این زبان، یعنی فارسی باستانی و فارسی میانه یا پهلوی، زبان فارسی نوین نامیده می‌شود، به همت سخن‌سرایان و نویسندگان پارسی و به اتکا به سرمایه بی مانند ادبی و شاهکارهای جاودانی نظیر شاهنامه فردوسی، نه تنها در خود ایران به صورت یکی از اصیل‌ترین و غنی‌ترین زبان‌های جهان ریشه یافته، بلکه در طول قرون در بخش پهناوری از قاره آسیا و حتی افریقا نفوذ یافته است. می‌دانیم که این زبان در حدود هشت قرن در شبه قاره هند و پاکستان زبان رسمی درباری یا زبان ادبی و فرهنگی بود و در این مدت هزاران اثر در این منطقه وسیع از جهان به این زبان نوشته شد. همچنین در سرزمین‌های پهناور آسیای مرکزی، دیرزمانی پارسی زبان رایج فرهنگی و علمی بود و در همان زمان در جانب غرب ایران با گسترش امپراتوری عثمانی، این زبان به کشورهای دورتر تا قلب اروپا راه یافته به طوری که هنوز نفوذ آن در زبان‌های بالکان آشکار است. این نکته در خور توجه خاص است که اگر چه آفتاب فرهنگ ایرانی هیچگاه غروب نکرده، ولی درخشندگی و شکوه آن بیشتر متعلق به ایامی بوده که رهبری و اداره کشور در دست خود ایرانیان بوده است.

در چنین دوره‌هایی بود که پایه‌های فرهنگ ما استوارتر شده و برای پیشرفت و گسترش آن کوشش‌های اساسی و صحیح انجام گرفته است و اگر هم در دوره‌های دیگر ستارگان درخشانی در آسمان این فرهنگ تابیده‌اند، باید بنیاد و مایه آنها را همان ادوار جستجو کرد. این حقیقت، به ویژه در زبان فارسی در دوران معاصر در روزگار شهریاری پدر بزرگوار ما تجلی کرد. در آن زمان که تأثیر تمدن صنعتی باختر و تحولات اجتماعی ناشی از آن در زندگانی و زبان ایرانیان روزبه‌روز محسوس‌تر می‌شد و بیم آن می‌رفت که این زبان پایگاه کهن خویش را به عنوان یک زبان توانای فرهنگی از دست بدهد و نفوذ زبان‌های دیگر به هماهنگی و توانایی و زیبایی آن آسیب رساند، به فرمان رضاشاه کبیر فرهنگستان ایران به منظور آماده نگاه‌داشتن زبان فارسی برای ادای مفاهیم گوناگون صنعتی و فنی و فرهنگی و نظامی تأسیس گردید و این مرکز علمی در چند سالی که امکان فعالیت یافت، خدمات مهمی در این مورد انجام داد و توانایی این زبان را در پیمودن مسیر طبیعی خود در برابر هرگونه پیشرفت و تحولی آشکار ساخت. باید متوجه بود که همان مسائل اکنون نیز در برابر زبان فارسی قرار دارد و نه تنها از میان نرفته، بلکه نمایان‌تر شده است، زیرا زندگانی مادی و معنوی جهانیان در نتیجه پیشرفت‌های صنعتی و تحولات اجتماعی حاصل از آن در سی سال گذشته، دگرگونی روزافزون یافته و پیدایش مفاهیم تازه در رشته‌های گوناگون وسعت گرفته است و به ناچار باید برای نگاه داشت زبان پارسی به صورت یک زبان فرهنگی توانا که آمادگی تمام مطالب گوناگون امروزی و آینده را داشته باشد، کوشش دامنه‌داری به کار رود که اساس آن شناخت بیشتر خود این زبان و بررسی مسائل گوناگون مربوط به آن و پژوهش در زبان‌های کهن و گویش‌های ایرانی کنونی است که با آن از یک ریشه‌اند و می‌توان از آنها در تأمین این هدف بهره‌گیری کرد.

خوشبختانه اینک کشور ما از وجود گروهی دانشمند زبان‌شناس برخوردار است و طبعاً شایسته است این وظیفه مهم به عهده آنان گذاشته شود تا این فعالیت‌ها بر پایه موازین علمی انجام پذیرد. به همین دلیل بود که ما به موازات فرهنگ و هنر، مأموریت دادیم که با توجه به مسائل و شرایط کنونی زبان پارسی طرح متناسبی برای فرهنگستان ایران تهیه نماید.

در بنیاد شاهنشاهی فرهنگستان‌های ایران که فرمان تأسیس آن صدور یافته و بنیاد نامه آن به تصویب ما رسیده است، به دلیل مقام والای زبان فارسی در ملیت و فرهنگ ایران و اهمیت و ضرورت پژوهش در این زبان و زبان‌ها و گویش‌های ایرانی دیگر فرهنگستان زبان ایران منظور گردیده است، که امید است سخنرانی‌ها و مباحثات این جلسات برای فعالیت‌های آن که به زودی آغاز خواهد گردید، مفید واقع شود.

موفقیت دانشمندانی را که در این برنامه شرکت دارند و در وظیفه مهمی که به عهده گرفته‌اند، خواستاریم.