پروین اعتصامی (مثنویات و تمثیلات و مقطعات)/نهفت چهره گلی زیر برگ و بلبل گفت
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | پروین اعتصامی (مثنویات و تمثیلات و مقطعات) (نهفت چهره گلی زیر برگ و بلبل گفت) از پروین اعتصامی |
' |
نهفت چهره گلی زیر برگ و بلبل گفت | مپوش روی، بروی تو شادمان شدهایم | |
مسوز زاتش هجران، هزار دستان را | بکوی عشق تو عمری است داستان شدهایم | |
جواب داد، کازین گوشهگیری و پرهیز | عجب مدار، که از چشم تو بد نهان شدهایم | |
ز دستبرد حوادث، وجود ایمن نیست | نشستهایم و بر این گنج، پاسبان شدهایم | |
تو گریه میکنی و خنده میکند گلزار | ازین گریستن و خنده، بد گمان شدهایم | |
مجال بستن عهدی بما نداد سپهر | سحر، شکفته و هنگام شب خزان شدهایم | |
مباش فتنهی زیبائی و لطافت ما | چرا که نامزد باد مهرگان شدهایم | |
نسیم صبحگهی، تا نقاب ما بدرید | برای شکوه ز گیتی، همه دهان شدهایم | |
بکاست آنکه سبکسار شد، ز قیمت خویش | ازین معامله ترسیده و گران شدهایم | |
دو روزه بود، هوسرانی نظربازان | همین بس است، که منظور باغبان شدهایم |