پروین اعتصامی (مثنویات و تمثیلات و مقطعات)/به کرم پیله شنیدم که طعنه زد حلزون
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | پروین اعتصامی (مثنویات و تمثیلات و مقطعات) (به کرم پیله شنیدم که طعنه زد حلزون) از پروین اعتصامی |
' |
به کرم پیله شنیدم که طعنه زد حلزون | که کار کردن بیمزد، عمر باختن است | |
پی هلاک خود، ای بیخبر، چه میکوشی | هر آنچه ریشتهای، عاقبت ترا کفن است | |
بدست جهل، به بنیاد خویش تیشه زدن | دو چشم بستن و در چاه سرنگون شدن است | |
چو ما، برو در و دیوار خانه محکم کن | مگرد ایمن و فارغ، زمانه راهزن است | |
بگفت، قدر کسی را نکاست سعی و عمل | خیال پرورش تن، ز قدر کاستن است | |
بخدمت دگران دل چگونه خواهد داد | کسی که همچو تو، دائم بفکر خویشتن است | |
بدیگ حادثه، روزی گرم بجوشانند | شگفت نیست، که مرگ از قفای زیستن است | |
بروز مرگم، اگر پیله گور گشت و کفن | بوقت زندگیم، خوابگاه و پیرهن است | |
مرا بخیره نخوانند کرم ابریشم | بهر بساط که ابریشمی است، کار من است | |
ز جانفشانی و خون خوردن قبیلهی ماست | پرند و دیبهی گلرنگ، هر کرا بتن است |