پروین اعتصامی (مثنویات و تمثیلات و مقطعات)/بارید ابر بر گل پژمردهای و گفت
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | پروین اعتصامی (مثنویات و تمثیلات و مقطعات) (بارید ابر بر گل پژمردهای و گفت) از پروین اعتصامی |
' |
بارید ابر بر گل پژمردهای و گفت | کاز قطره بهر گوش تو آویزه ساختم | |
از بهر شستن رخ پاکیزهات ز گرد | بگرفتم آب پاک ز دریا و تاختم | |
خندید گل که دیر شد این بخشش و عطا | رخسارهای نماند، ز گرما گداختم | |
ناسازگاری از فلک آمد، وگرنه من | با خاک خوی کردم و با خار ساختم | |
ننواخت هیچگاه مرا، گرچه بیدریغ | هر زیر و بم که گفت قضا، من نواختم | |
تا خیمهی وجود من افراشت بخت گفت | کاز بهر واژگون شدنش برفراختم | |
دیگر ز نرد هستیم امید برد نیست | کاز طاق و جفت، آنچه مرا بود باختم | |
منظور و مقصدی نشناسد بجز جفا | من با یکی نظاره، جهان را شناختم |