وحشی بافقی (غزلیات)/وداع جان و تنم استماع رفتن تست

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' وحشی بافقی (غزلیات) (وداع جان و تنم استماع رفتن تست)
از وحشی بافقی
'


وداع جان و تنم استماع رفتن تست مرو که گر بروی خون من به گردن تست
زمانه دامنت از دست ما برون مکناد خدای را نروی دست ما و دامن تست
به کشوری که کس از دوستی نشان ندهد مرو مرو که نه جای تو ، جای دشمن تست
نشین و بال برافشان که هر کجا مرغیست وطن گذاشته ، در آرزوی گلشن تست
در آتشی ز فراقش فتاده‌ای وحشی که هر زبانه‌ی آن برق سد چو خرمن تست