وحشی بافقی (غزلیات)/نیستیم از دوریت با داغ حرمان نیستیم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | وحشی بافقی (غزلیات) (نیستیم از دوریت با داغ حرمان نیستیم) از وحشی بافقی |
' |
نیستیم از دوریت با داغ حرمان نیستیم | دل پشیمان است لیکن ما پشیمان نیستیم | |
گر چه از دل میرود عشق به جان آمیخته | با وجود این وداع صعب گریان نیستیم | |
گو جراحت کهنه شو ما از علاج آسودهایم | درد گو ما را بکش در فکر درمان نیستیم | |
آنچه مارا خوار میکرد آن محبت بود و رفت | گو به چشم آن مبین مارا که ما آن نیستیم | |
ما سپر انداختیم اینک حریف عشق نیست | طبل برگشتن بزن ما مرد میدان نیستیم | |
یوسف دیگر به دست آریم وحشی قحط نیست | ما مگر درمصر یعنی شهر کاشان نیستیم |