وحشی بافقی (غزلیات)/ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | وحشی بافقی (غزلیات) (ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم) از وحشی بافقی |
' |
ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم | امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم | |
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند | از گوشهی بامی که پریدیم ، پریدیم | |
رم دادن صید خود از آغاز غلط بود | حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم | |
کوی تو که باغ ارم روضهی خلد است | انگار که دیدیم ندیدیم، ندیدیم | |
صد باغ بهار است و صلای گل و گلشن | گر میوهی یک باغ نچیدیم ، نچیدیم | |
سرتا به قدم تیغ دعاییم و تو غافل | هان واقف دم باش رسیدیم، رسیدیم | |
وحشی سبب دوری و این قسم سخنها | آن نیست که ما هم نشنیدیم ، شنیدیم |