وحشی بافقی (غزلیات)/قیمت اهل وفا یار ندانست دریغ

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' وحشی بافقی (غزلیات) (قیمت اهل وفا یار ندانست دریغ)
از وحشی بافقی
'


قیمت اهل وفا یار ندانست دریغ قدر یاران وفادار ندانست دریغ
درد محرومی دیدار مرا کشت افسوس یار حال من بیمار ندانست دریغ
یار هر خار و خسی گشت درین گلشن حیف قیمت آن گل رخسار ندانست دریغ
زارم انداخت ز پا خواری هجران هیهات مردم و حال مرا یار ندانست دریغ
وحشی آن عربده جو کشت به خواری ما را قدر عشاق جگر خوار ندانست دریغ