وحشی بافقی (غزلیات)/تا به آخر نفسم ترک تو در خاطر نیست
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | وحشی بافقی (غزلیات) (تا به آخر نفسم ترک تو در خاطر نیست) از وحشی بافقی |
' |
تا به آخر نفسم ترک تو در خاطر نیست | عشق خود نیست اگر تا نفس آخر نیست | |
اثر شیوهی منظور کند هر چه کند | میل این فتنه نخست از طرف ناظر نیست | |
عیب مجنون مکن ای منکر لیلی که ز دور | حالتی هست که آن بر همه کس ظاهر نیست | |
دیده گستاخ نگاهست بر آن مست غرور | در کمینگاه نظر غمزه مگر حاضر نیست | |
همه جا جلوه حسن تو و مشتاق وصال | همه تن دیده و بر نیم نظر قادر نیست | |
وحشی آن چشم کزو نیست ترا پای گریز | بست چون پای تو بی سلسله گر ساحر نیست |