هفته مقدس زرتشتیان - گردهم‌آیی زرتشتیان گیتی در چک چک یزد ۲۸ خرداد ماه تا ۳ تیر ماه

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۲۱:۴۳ توسط Bellavista1 (گفتگو | مشارکت‌ها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو


هفته مقدس زرتشتیان - گردهم‌آیی زرتشتیان گیتی در چک چک یزد ۲۸ خرداد ماه تا ۳ تیر ماه

هر سال از بیست و هشتم خرداد تا سوم تیر ماه هفته مقدس زرتشتیان جهان است. بسیاری از زرتشتیان جهان به ویژه زرتشتیان ایران و هندوستان به پاس رهایی یافتن دو دختر یزدگرد سوم پادشاه ساسانی از دست تازیان، در یزد گرد هم می‌آیند و اهورامزدا و یزدان پاک را نیایش می‌کنند. گرچه زیارتگاه زرتشتیان در یزد، یکی دو تا نیست ولی دو زیارتگاه این شهر « قلعه اسعدان » و « پیر سبز » را زرتشتیان جهان بسیار ارج می نهند. « قلعه اسعدان » در شش کیلومتری یزد است در این قلعه چاه پر آبی است که زرتشتیان روز نخست هفته مقدس را در سر این چاه به نیایش می پردازند و اوستا می خوانند.

هزاران تن از زرتشتیان ایران و هندوستان و زرتشتیان دیگر کشورهای آسیایی، اروپایی و امریکایی با پوشاک سنتی خود بر تن، در یزد گرد هم می‌آیند و باور دارند که سپتی پیر همان مهستی دختر یزدگرد سوم در فرار از دست تازیان به این چاه پناه برده و از چشم ناپاک تازیان پنهان شده است. باور زرتشتیان بر این است که چاه قلعه اسعدان در آغاز این چنین پر آب نبوده با پناه آوردن مهستی به این چاه، آب آن بالا آمده و مهستی را در خود پناه داد از همان زمان تاکنون، آب این چاه کم نشده است تا تازیان دست به مهستی نیابند.

زرتشتیان جهان، پس از انجام آیین مذهبی خود در قلعه اسعدان به سوی « پیر سبز » یا « چک چکو » روی می‌آورند و پنج روز از هفته را در این منطقه به سر می‌برند. پیر سبز یا چک چکو در هشتاد کیلومتری یزد در بالای تپه ای فراز است که بر خلاف دیگر جاهای یزد سبز و خرم است.

گویند آن هنگام که تازیان به ایران تاختند و خاندان یزدگرد سوم پادشاه ساسانی را تار و مار کردند، در پی « حیات بانو » دختر یزدگرد و خواهرش « شهربانو » بودند. دختر پادشاه ساسانی خود را به بالای این تپه سرسبز رسانید و چون تازیان را در پی خود دید، دست به نیایش برداشت و از اهورمزدا خواست تا او را از دست تازیان وحشی رهایی دهد. نیایش شاهزاده ساسانی برآورده شد و تپه دهان باز کرد و « حیات بانو » را در دل خود جای داد. از جایی که « حیات بانو » به درون کوه پناه برد چشمه ای جوشید گوارا و زلال. آب این چشمه که روح « حیات بانو » است، به درون درختی که در کنار آن قراردارد رخنه کرد. از آن روز تاکنون این درخت کهنسال روز به روز سبزتر می شودواز شاخه ها و برگ های آن آب می چکد. از آن روست که نام این تپه را «  پیر سبز » نهادند. به سبب کهن بودن، آن را « چک چکو » نامیدان بدان روی که آب از درخت کهنسال پیوسته در درازای قرن ها چکه می کند.

زرتشتیان در پای این درخت به سبب رهایی یافتن « حیات بانو » از دست تازیان مار و سوسمار خور دست افشانی و پایکوبی می کنند زیرا بر این باورند که در سوگ « حیات بانو » نباید گریست چون او به دست تازیان کشته نشده است بلکه آب و خاک این دو عنصر مقدس و پاکیزه زندگی « حیات بانو » را رهایی بخشیده اند.

هم چنین به میمنت رهایی یافتن شاهزاده ساسانی از چنگ تازیان از چندین قرن پیش شماره زیادی از جوانان زرتشتی در زیر درخت کهنسال و کنار چشمه تاریخی پیوند زناشویی می بندند.