هاتف اصفهانی (ماده تاریخها)/حیف از هدیه آن گل رعنا
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | هاتف اصفهانی (ماده تاریخها) (حیف از هدیه آن گل رعنا) از هاتف اصفهانی |
' |
حیف از هدیه آن گل رعنا که پری چهره بود و حور سرشت حیف از آن تازه گل که بر شاخش دست گلچین روزگار نهشت از حریرش لباس بود آخر بسترش خاک گشت و بالین خشت رشتهی عمر آن یگانه گهر گردش چرخ بین چگونه برشت بود تا مزرع جهانش جای تخم خیرات جاودانی کشت همه نیکی گزید و نیکی کرد آری از خوب برنیاید زشت الغرض چون ازین جهان خراب سوی گلزار خلد رفت نوشت: هاتف خستهدل به تاریخش از جهان هدیه شد به سوی بهشت