هاتف اصفهانی (غزلیات)/حرف غمت از دهان ما جست

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' هاتف اصفهانی (غزلیات) (حرف غمت از دهان ما جست)
از هاتف اصفهانی
'


حرف غمت از دهان ما جست یا آتشی از زبان ما جست
رو جانب دام یا قفس کرد هر مرغ کز آشیان ما جست
یک‌یک ز نشان فراتر افتاد هر تیر که از کمان ما جست
آتش به سپهر زد شراری کز آه شررفشان ما جست
غیر از که شنید سر عشقت حرفی مگر از دهان ما جست
ز انسان که خورد نسیم بر گل تیر تو ز استخوان ما جست
هاتف چو شراره‌ای که ناگاه ز آتش جهد از میان ما جست