هاتف اصفهانی (غزلیات)/تو ای وحشی غزال و هر قدم از من رمیدن‌ها

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' هاتف اصفهانی (غزلیات) (تو ای وحشی غزال و هر قدم از من رمیدن‌ها)
از هاتف اصفهانی
'


تو ای وحشی غزال و هر قدم از من رمیدن‌ها من و این دشت بی‌پایان و بی‌حاصل دویدن‌ها
تو و یک وعده و فارغ ز من هر شب به خواب خوش من و شب‌ها و درد انتظار و دل طپیدن‌ها
نصیحت‌های نیک اندیشیت گفتیم و نشنیدی چها تا پیشت آید زین نصیحت ناشنیدن‌ها
پر و بالم به حسرت ریخت در کنج قفس آخر خوشا ایام آزادی و در گلشن دویدن‌ها
کنون در من اگر بیند به خواری و غضب بیند کجا رفت آن به روی من به شوق از شرم دیدن‌ها
تغافل‌های او در بزم غیرم کشته بود امشب نبودش سوی من هاتف گر آن دزدیده دیدن‌ها