نوشتاری از علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی چاپ شده در مجله سیاسی دو جهان پاریس ۸ بهمن ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی
نسخهٔ تاریخ ۳۱ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۰۸ توسط Bellavista1 (گفتگو | مشارکتها)
سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی | درگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر
سخنرانیها و پیامها و بیانات و مصاحبههای علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی |
برنامه عمرانی پنجم/سال ۲۵۳۵ شاهنشاهی دی تا اسفند ماه |
نوشتاری از علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی چاپ شده در مجله سیاسی دو جهان پاریس ۸ بهمن ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی
مجله «دو جهان» [۱]چاپ پاریس مهمترین نشریه سیاسی فرانسه در شماره کنونی خود مقالهای به قلم علیاحضرت شهبانو با فرنام «توسعه به گونهای دیگر» چاپ کرد. چاپ مجله ماهانه «دو جهان» در سال ۱۸۲۹ در پاریس آغاز شد و با پیش کشیدن و چاپ مسائل سیاسی و فلسفی موقعیت شامخی در میان رسانه های جهان به دست آورده است. همه نویسندگان این مجله از بزرگان و نخبگان عالم سیاست، اقتصاد، فرهنگ و امور اجتماعی هستند و شخصیتهای تراز اول جهان در آن مقاله مینویسند. چند ماه پیش ژیسکاردستن رئیس جمهوری فرانسه نظریات خود را درباره دموکراسی فرانسه در این مجله تشریح کرد.
توسعه به گونهای دیگر
- توسعه و پیشرفت ملتها، مدتها در قلمرو کار و صلاحیت اقتصاددانان و متخصصین فن بود که راه حلها و طرحهایی نیز ارائه داند و به اجرا گذاشتهاند. لیکن باید گفت، مسائل بیشماری که توسعه و پیشرفت اقتصادی به همراه میآورد، تا حدود زیادی از حیطه صلاحیت انحصاری متخصصان علوم اقتصادی و فنی بیرون است. امروز این واقعیت به ثبوت رسیده و تجربه این نیز، هر روز که میگذرد، بیشتر آن را به اثبات میرساند که توسعه اقتصادی با آثار نتایج اجتماعی و فرهنگی بیشمار نیز همراه است و هر اقدامی که بیتوجه به این ابعاد انسانی انجام شود به شکست غیر قابل اجتناب منجر میگردد و یا لااقل به راههایی میرسد که سرانجام آن بنبست است و شاید خروج از بنبستها از غلبه بر موانع اصلی دشوارتر باشد. با این ترتیب، توسعه و پیشرفت مجموعهای از ارزشهای گوناگون را دربردارد که باید با دقت خاص گردآوری و هماهنگ گردد و با توجه به این دقایق است که از لحاظ کمی و کیفی میتوان از یک توسعه و پیشرفت کلی و همهجانبه و هماهنگ سخن گفت. حال باید دید چگونه میتوان به چنین توسعه و پیشرفتی دست یافت؟ برای نیل به این منظور ظاهراً یک راه حل کلی وجود ندارد و هر مورد اقتضای خاص دارد و راه حل خاص میطلبد و با اینهمه در عالم توسعه و پیشرفت خطوط مشترک و یک رشته مسائل اصلی را همه جا میتوان یافت. مسائلی که زائیده امید و آرزوهای مشابه همه ملل است. و برای نیل به این هدفهای مشترک ما باید مسائل را در دو سطح مختلف و از دو دیدگاه متمایز ملی و جهانی مطرح کنیم: در مقیاس ملی قبل از هر چیز باید تکیه را بر آموزش و فرهنگ گذاشت. پیشرفت و توسعه اقتصادی ملازمه با آموزش در همه سطوح در همه سنین و در همه قشرهای اجتماعی دارد و در این راه تحقق این منظور باید از همه کس و همه چیز مدد گرفت. باید از وجود مردم شهرنشین که دانش و بینش خود را به روستاها میبرند و با شناخت ارزشهای انسانی عمیق موجود در جوامع روستایی به شهرها بازمیگردند، استفاده کرد. باید از وجود پدران و مادران و پدر بزرگها و مادر بزرگها که سُنّتهای فرهنگی را در خانواده به کودکان منتقل میکنند، استفاده کرد. باید از وجود جوان فارغالتحصیل دانشگاهی که دانش خود را به محل کار خویش میبرد و در پیکار با بیسوادی مشارکت میجوید بهره گرفت.
- از این گذشته، همه وسایل عمومی و خصوصی، اماکن عمومی، پارکها، کتابخانهها، مطبوعات، رادیو و تلویزیون، سینما باید در اختیار برنامههای آموزشی گذاشته شود و در یک کلام، باید به یک آموزش با شمول عام و جامعیت و واقعاً همهجانبه همت گماشت که در آن سُنّتهای ملی، ابداع و نوآوری و بالاخره تجارب تازه دوشادوش هم باشد. باید گفت، توسعه و پیشرفت هنگامی از یک مفهوم عمیق برخوردار است که موجبات عدالت اجتماعی را فراهم آورند و در هر طرح که این هدف عمده فراموش شود، بی شک نتایج غیر قابل تصور برای جامعه ببار میآورد. عدالت اجتماعی بخودی خود چیز ثابتی نیست، ولی تحول و تحرکی بوجود میآورد که آثار و نتایجی بسیار سودمند روی توسعه و پیشرفت دارد.
- توسعه اقتصادی غالباً محیط زیست مادی و معنوی جامعه را به تباهی میکشاند و باید با چنین آثار شوم توسعه و گسترش مبارزه کرد و نباید اجازه داد که دستآوردهای سنن ملی دیرینه سال در راه اجرای هدفهای توسعه و پیشرفت قربانی شود. باید دست به یک کوشش دائمی زد تا تحولات اجتماعی یک محیط غیر ملی در کشور بوجود نیاورد و پیشرفت و ترقی منجر به زوال شخصیت فرد نشود.
- ما در کشورمان همیشه سئوالاتی از اینگونه را با خود در میان گذاشتهایم و باید اعتراف کرد که دشواریها بسیار است. اما باید بگویم که تلاش ما برای غلبه بر دشواریها نیز بی نتیجه نبوده است. مسایل ناشی از پیشرفت و توسعه در کشور ما شناخته شده و یک اراده قاطع نیز برای رویارویی با این مسائل وجود دارد و این خود بیشک به تسهیل پیشرفت همهجانبه، هماهنگ و متوازن کمک میکند. در مقیاس جهانی، جامعه بینالمللی وظیفه دارد که برای هر ملت شرایطی فراهم سازد تا آن ملت بتواند در پرتو آن به آمال و آرزوهای ملی خود جامه عمل بپوشاند. بدیهی است که هر کشور باید پیش از هر چیز، روی تلاشهای ملی خود حساب کند و نیز بدیهی است که در عصر همبستگیها و پیوستگیها، هیچ ملتی نمیتواند تنها و منزوی بماند و در چنین چشماندازی است که باید به تجدید نظر در روابط بینالمللی همت گماشت و فیالمثل در کنار یک نظم جدید اقتصادی یک نظم جدید فرهنگی بینالمللی برقرار کرد که در آن وابستگی و تسلط طرد شده باشد و در این نظم جدید، تنوع فرهنگ ملتها به عنوان یک ضرورت مطلق شناخته شود و هدف این شناسایی تنها دفاع از خلاقیت ملی نباشد، بلکه تفاهمی کامل میان اقوام و ملل سراسر جهان حکمفرما سازد. جامعه بینالمللی وظیفه دارد که تجار دیگران را در اختیار محرومان بگذارد و به کمک کسانی که به این تجارب نیاز دارند، بشتابد. لکن آنچه بیشتر اهمیت دارد این است که یک اخلاق، یک مجموعه اخلاقی بینالمللی بسط و گسترش یابد، زیرا بدون چنین کاری دگرگونی عمیق جامعه بینالمللی ممکن نیست. مسئله اخلاق محدود به محیط بینالمللی نمیشود و در سطح ملی نیز به صورت یک مسئله اساسی مقامی رفیع دارد و اخلاق، بخصوص هنگامی که پای سرآمدان و برگزیدگان جامعه به میان میآید، جنبه حیاتی پیدا میکند.
- ما امروز در «دو جهان» زندگی میکنیم، جهان اغنیا و جهان فقرا و به تعبیر رایج دیگر، جهان شمال و جهان جنوب. وظیفه اساسی بشریت این است که فاصله آن را که میان این دو جهان بوجود آمده از بین ببرد. البته در این کار هدف این نیست که به یک جهان واحد و یکپارچه و سرانجام تیره و تار و غمانگیز برسیم، بلکه باید به هزار و یک جهان دست یابیم که در عین تنوع و مساوات، بتوانند با انسجام و هماهنگی کامل در کنار یکدیگر زندگی کنند.
- ↑ Revue des Deux Mondes, monthly literary, cultural, and current affairs magazine