مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ بهمن ۱۳۵۰ نشست ۳۸
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و سوم | تصمیمهای مجلس | قوانین انقلاب شاه و مردم |
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۲۸ بهمن ۱۳۵۰ نشست ۳۸
مجلس ساعت نه صبح به ریاست آقای عبدالله ریاضی تشکیل گردید
فهرست مطالب:
- ۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل
- ۲- ادامه بحث در کلیات گزارش یک شوری کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۵۱ کل کشور
- ۳- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل
۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل
رئیس ـ اسامی غائبین جلسه قبل قرائت میشود.
غائبین با اجازه
- آقایان مهندس اردلان ـ عبدالحسین آموزگار ـ دکتر برومند ـ دکتر حبیب بهبهانی ـ پروین ـ دکتر خطیبی ـ دیهیم ـ زرینپور ـ سجادی ـ مهندس سهمالدینی ـ شیخ بهائی ـ صائب ـ دکتر فضلالله صدر ـ دکتر غنی ـ فرنود ـ مجد ـ نجد شیبائی ـ مهندس بدیعی ـ مصطفوی نائینی ـ خانم مزارعی.
غائبین مریض
- آقایان پرویزی ـ مهندس عنایت بهبهانی ـ دکتر حاتم ـ بانو دکتر دولتشاهی ـ مهندس عباس زاهدی ـ ضیائی احمدی ـ عزیز مرادی ـ دکتر متین ـ دکتر یگانگی ـ دکتر بیگلری.
- ادامه بحث در کلیات گزارش یک شوری کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۵۱ کل کشور
۲- ادامه بحث در کلیات گزارش یک شوری کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۵۱ کل کشور.
رئیس ـ وارد دستور میشویم کلیات لایحه بودجه سال ۱۳۵۱ کل کشور مطرح است آقای صمد نامور بعنوان مخالف صحبت میفرمایند، بفرمائید.
صمد نامور ـ با اجازه همکاران ارجمند و گرامی بنده سعی میکنم که عرایضم مثل سخنرانیهای قبلی با ملایمت و دور از خشونت باشد تا جائیکه برای دوستداران دولت و دوستدارانی که میل دارند شعاری بدهند زحمتی فراهم نشود. البته صحبتهای من توأم با انتقاد است ولی بنده برای آقای معینی عرض میکردم که درشتی میکنم اما به نرمی (دکتر دادفر ـ سیستم جدید).
- (دکتر ناوی ـ درشتی و نرمی به هم در به است
- چو رگ زن که جراح و مرهم نه است).
در این چند روز بنده چهل پنجاه صفحه مطلب و آمار و مقایسهها و مطالب دیگر تهیه کردهام ولی میترسم بخوانم برای اینکه تا سر بنده پائین برود برای خواندن یادداشتها یک عده از جلسه خارج میشوند یا شروع میشود به صحبت پس اجازه بفرمائید من مطالبی را که نوشتهام نخوانم البته در خلال صحبت اگر احتیاجی به استناد بعضی مطالب بود به یادداشتها مراجعه خواهم کرد. بجای اینکه در این نوشتهها مقایسهها و ذکر حقوقها و مزایا و مطالب دیگری هست که شاید خواندنش جالب باشد ولی مثل اینکه گفتن بهتر از روخواندن است. بودجه ۵۴۸ میلیارد و نیمی دولت نمودار و نشاندهندة پیشرفتهای مملکت است البته این پیشرفت مربوط به تمام مردم ایران است هر قدمی که دولت برای پیشرفت مملکت بردارد موجب خوشحالی همه مردم و تمام احزاب سیاسی ایران خواهد بود. بودجه دو ستون دارد یک ستون درآمد و یک ستون هزینه. ببینیم عواملی که موجب رشد سریع و مداوم بودجه شده است چیست؟ یکی از عوامل مؤثر رشد بودجه که تکیهگاه درآمد بودجه است افزایش مداوم درآمدهای نفتی ما است در افزایش درآمدهای نفتی ما که عامل اصلی رشد بودجه است ببینیم دولت تا چه اندازه نقش داشته و آیا اصولا نقشی داشته است یا خیر. بنده از نمایندگان محترم فراکسیون پارلمانی حزب ایران نوین سئوال میکنم آیا دولت در افزایش درآمدهای نفتی نقشی داشته است؟ (دکتر دادفر ـ دولت در حد اجرای برنامهها مجری اوامر شاهنشاه بوده است) تشکر میکنم که اشاره فرمودید چون اگر این تذکر را نمیدادید استناد میکردم به سخنان جناب نخسوزیر در مجلس سنا در سال گذشته جناب ایشان ضمن فرمایشات خودشان در مجلس سنا صریحاً اقرار کردند که دولت هیچگونه نقشی در مورد افزایش درآمد نفت جز وظیفهای که وزیر دارائی بعهده داشته است نداشته است. بنابراین عامل اصلی و تکیهگاه درآمد بودجه ارتباطی به دولت ندارد. عامل دیگر افزایش رشد بودجه مربوط میشود به توسعه سرمایهگذاری که این توسعه سرمایهگذاری خود مؤثر در رشد اقتصادی و در نتیجه رشد صنعتی بوده است. ببینیم در راه توسعه سرمایهگذاری چه چیز مؤثر بوده است بنده تصور میکنم این مطلب مورد قبول همه نمایندگان محترم باشد که عامل اصلی توسعه سرمایهگذاری، ثبات سیاسی و امنیت سرمایه است تصور میفرمائید که در ایران برخورد سیاستهای خارجی وجود ندارد؟ خیر در اینجا عوامل برخورد کننده سیاستهای خارجی نیز وجود دارد که اهم آن وجود نفت و موقعیت حساس نظامی ایران در خاورمیانه و بالاخص وجود دریا است. این عوامل در سایر نقاط دنیا موجب برخورد سیاستهای بزرگ میشود ولی رهبری صحیح موجب شده است که با تمام این برخوردها ثبات سیاسی و آرامش و امنیت سرمایه در مملکت ما وجود دارد (صحیح است) آن کسی که سکان کشتی ایران را در دریای متلاطم و خروشان بدست دارد توانسته است با شایستگی امواج تند و خروشان را پشت سر بگذارد پس ملاحظه فرمودید که عامل دیگر رشد بودجه که عبارتست از ثبات سیاسی و امنیت سرمایه که خود موجب توسعه سرمایهگذاری است باز مربوط به دولت نیست و چهره شاهنشاه بزرگ ما در این مرحله هم نمودار است (صحیح است) عامل دیگر رشد بودجه توسعه مبادلات بازرگانی در سطح جهانی است توسعه این مبادلات در سطح جهانی موجب شده است که صادرات ما افزایش پیدا بکند و افزایش صادرات موجب رونق اقتصادی شده است تا جائی که بودجه ما تحت تأثیر این عامل رشد بیشتری پیدا کرده است. اگر امروز به وزیر اقتصاد ایران در کشور شوروی، رومانی، چکسلواکی و یوگسلاوی و بلوک شرق همان احترامی گذاشته میشود که در کشور انگلیس و آمریکا و آلمان و فرانسه و غیره نمودار و نشاندهندة این حقیقت است که موقعیت سیاسی ایران در صحنه بینالمللی به آن حد رسیده است که توانسته است در راه گسترش مبادلات بازرگانی بینالمللی به موفقیتهائی برسد. اگر ملاحظه میشود مصنوعات و تولیدات صنایع ایران در پشت ویترین بزرگترین فروشگاههای شرق و غرب عرضه میشود علتش اجرای سیاست مستقل ملی است. اگر ملاحظه بفرمائید که صادرات صنعتی و سنتی ایران بسوی دروازههای شرق و غرب براه است و تسهیلات برای انعقاد قراردادهای بازرگانی بینالمللی فراهم شده است علت آن اجرای سیاست مستقل ملی ایران است (صحیح است). بنده خودم در اتحاد جماهیر شوروی در مسکو شاهد استقبال و احترامی بودم که نمایندگان دولت شوروی و نمایندگان ملت شوروی از وزیر اقتصاد ایران میکردند تا جائیکه گفته میشد این احترام در خور یک نخستوزیر است این حیثیت ملی را برای ما کی فراهم کرده است؟ اگر ما اجرای صحیح سیاست مستقل ملی نداشتیم آیا میتوانستیم به سهولت قراردادهای بازرگانی با کشورهای مختلفالمسلک منعقد کنیم، مسلماً خیر، پس ملاحظه میفرمائید که عامل سوم رشد اقتصادی ما نیز مربوط به اجرای سیاست مستقل ملی ایران بوده است که در این مورد هم دولت نقشی ندارد (صحیح است) خوب این یک طرف بودجه یعنی درآمد بودجه بود که ملاحظه کردیم دولت نقشی نداشته است اما در مورد هزینه دولت در این مورد خاص بسیار هنرمند است برای خرج کردن، برای هزینه، دولت بسیار هنرمند و ماهر است برای یک ریال درآمد، یک ریال خرج آماده دارد باید هم اینطور باشد صحیح هم همین است. مملکتی که در راه اجرای برنامههای توسعه اقتصادی قدم برمیدارد باید به موازات درآمد هزینه داشته باشد اما هزینهها ببینیم در راه صحیح خرج شده است یا خیر؟ مطلب اساسی صحبت من روی این موضوع است آقای دکتر دادفر شما که رئیس کمیسیون بودجه بودید میدانم زحمت کشیدید رفقای ما که در این کمیسیون بودند اظهار میداشتند به پیشنهادهای اقلیت توجه شده و چند تا از این پیشنهادها هم مورد قبول قرار گرفته است بنده از جنابعالی سئوال میکنم آیا به رقم هزینه شرکتهای دولتی توجه فرمودید که چه مبلغی است؟ آیا اولادان ناخلف پولخوار دولت چکار میکنند من نام این شرکتهای دولتی را اولادان ناخلف پولخوار دولت گذاشتهام (صحیح است) وقتیکه در وزارتخانه هستند بصورت یک اداره کوچک هستند همینقدر که بصورت شرکت رسمی در آمدند از وزارتخانه خودشان خارج میشوند میروند در یک عمارت چند طبقه به استخدام سکرتر و به استخدام معاون هیئت مدیره و بازرس علیالبدل که طبق قانون تجارت باید داشته باشند میپردازند. جناب آقای دکتر هزاره میدانم زحمت کشیدهاید توجه دارید که این شرکتها بودجهشان را برای شما میفرستند رقمهائی که مخفی است و میخواهند از این ردیف به ردیف دیگر ببرند بصورت آموزش فنی و بازاریابی و از این قبیل مینویسند ولی طبق اساسنامه این شرکتها و طبق اختیاراتی که هیئت مدیره به مدیر عامل میدهد رفتن از این ردیف به ردیف دیگر کار آسانی است رفتن از ردیف آموزش فنی به استخدام سکرتر، کار آسانی است رفتن از ردیف بازاریابی بخرید اتومبیل آخرین سیستم کار آسانی است ولی آیا دولت و دفتر بودجه به این مطالب توجه دارد؟ بنده تصور نمیکنم. در هر حال قضاوت ما نسبت به بودجه سال ۱۳۵۱ و هزینههائی که در این بودجه گنجانده شده است در شرایط فعلی مقدور نیست فقط ما میتوانیم نسبت به آنچه در گذشته شده است بررسی کنیم و ملاک قرار دهیم برای آینده، رئیس دولت جناب آقای هویدا در برنامه دولت چنین گفتند تصویر تازه دنیا ما را بر این میدارد و مکلف میسازد که آهنگ رشد خود را بنحوی تنظیم کنیم که در حداقل زمان بحداکثر پیشرفت و ایجاد رفاه اقتصادی و اجتماعی دست یابیم این فرمایش منطقی جناب آقای نخستوزیر را داشته باشید تا بنده عرض کنم آقای وزیر تعاون و امور روستاها که این روزها سمت سخنگوی دولت را پیدا کردهاند در سخنرانیهای اخیر خودشان چند جمله را اشاره کردند که بنده اینجا نقل میکنم. گفتند پیشرفت کشاورزی در چند سال اخیر متناسب با پیشرفت صنعت نبوده است حرف صحیحی است در جای دیگر گفتهاند که در اجرای اوامر شاهنشاه آریامهر تصمیم داریم کشاورزی مملکت را رونق دهیم و در جای دیگر گفتهاند که کشاورزی ما در حال حاضر عقبافتاده است و ما تلاش میکنیم این عیب را هرچه زودتر برطرف سازیم. در مورد حوصله مردم ایران درخت سیب را مثال زدند فرمودند که درخت سیب باید چهار سال یا پنج سال طول بکشد تا بارور بشود بنده سئوال میکنم که آیا ۸ سال زمامداری این دولت کافی نبود که درخت سیبی به ثمر برسد من نمیدانم درخت سیب این دولت کی به ثمر میرسد؟ (ریگی ـ به ثمر رسیده) بنده تصور میکنم که اگر جناب آقای هویدا در سال ۱۳۶۰، نه سال دیگر (یکنفر از نمایندگان ـ انشاءالله) لایحه بودجه را بیاورند در پشت این تریبون مطرح بفرمایند باز هم سئوال نمایندگان اقلیت آن روز همین خواهد بود که آقایان محترم برای کشاورزی مملکت چه کردهاید؟ صحبت نارسائی کشاورزی شد بنده باید عرض کنم که یکی از علل نقائص ما در کار کشاورزی تقسیم شدن امور کشاورزی بین چند وزارتخانه و مؤسسه بوده است هرکدام از این مؤسسات وابسته به کشاورزی دارای یک تشکیلات هستند شما شاید تعجب کنید که عرض کنم در سرتاسر مملکت، سیصد شعبه تحقیقات وابسته مؤسسات کشاورزی وجود دارد که هر کدام برای خودشان تشکیلاتی دارند رئیس، معاون و اتومبیل و غیره (مهندس صائبی ـ شعبات است) آقای معاون پارلمانی وزارت کشاورزی یادداشت کند و مطالعه بفرمائید بنده سئوال میکنم آقای نمایندگان محترم واقعاً انصاف است که سیصد شعبه تحقیقات وابسته به وزارت کشاورزی در این مملکت وجود داشته باشد سیصد دستگاه در تهران و شهرستانها بنده مستند صحبت میکنم فقط در حوزه گیلان ده مؤسسه تحقیقاتی است (دکتر حبیباللهی ـ در همه جا هست) تمام مؤسسات تحقیقاتی وابسته به وزارت کشاورزی مربوط به این شش مؤسسهای است که به عرضتان میرسانم. سازمان دامپروری کل کشور، سازمان حفظ نباتات، مؤسسه اصلاح و تهیه بذر و نهال، مؤسسه خاکشناسی و حاصلخیزی خاک، مؤسسه بررسی آفات و بیماریهای گیاهی، اداره کل مهندسی زراعی این شش دستگاه تحقیقاتی و نیمه اجرائی شاید در سرتاسر مملکت دارای سیصد دستگاه سیصد شعبه هستند (مهندس صائبی ـ باعث خوشوقتی است) بلی باعث خوشوقتی است اگر خوب کار میکردند (مهندس صائبی ـ تحقیقات منابع طبیعی را هم یادداشت بفرمائید) اجازه بفرمائید بنده مبتدایش را گفتم خبرش را هم عرض میکنم بودجه این شش مؤسسه در سال جاری ۲ میلیارد و ۵۳۹ میلیون و ۱۸۸ هزار ریال بوده و در سال ۱۳۵۱ بودجه این شش مؤسسه در دفاتر بودجهتان منعکس است که ۳ میلیارد و ۷۴۴ میلیون و ۵۸۵ هزار ریال است (دکتر فروزین ـ کم است در کشورهای خارج زیاد است) بلی کم است حالا این عرض بعدی مرا که شنیدید جناب دکتر فروزین آنوقت در قضاوت تجدید نظر کنید برای اینکه نمونه کار یکی از این مؤسسات ششگانه را لیدر محترم فراکسیون پارلمانی حزب اکثریت بداند چون نخستوزیر نیستند البته بقیه آقایان هستند وزیر کشاورزی نیستند معاونشان حتماً به اطلاع ایشان خواهد رساند. طبق مدارکی که بنده دارم و در صورت لزوم ارائه خواهد شد، در زمان اعلیحضرت رضا شاه کبیر درصد قند چغندر بدست آمده در کارخانجات قند طبق مدارکی که در وزارت اقتصاد و نخستوزیری موجود است ۱۷% بیشتر نیست بازرسی نخستوزیری در سال ۱۳۲۶ به نخستوزیر وقت طبق این گزارش که ارائه میشود نوشته است که درصد معمولی و نور مال قند ایران باید ۱۷% باشد و اکنون ۱۴/۵% است توجه بفرمائید ولی امروز حدود ۱۲/۵% الی ۱۳% بیشتر نیست بعضی از کارخانجات مثل کارخانه قند کرمانشاه با وارد کردن ماشین تازه از ملاس چغندر هم یک مقدار قند میگیرند که این مقدار هم به حد متوسط اضافه شده با وجود بر این درصد قند ایران در حدود ۱۳% است. طبق آماری که دولت منتشر کرده است مصرف چغندر سال ۱۳۴۹ سه میلیون و ۷۷۲ هزار و ۳۳۵ تن بوده شکر بدست آمده باز طبق همین آمار ۵۱۴۰۳۶ تن بوده تفاوت این دو رقم یعنی تفاوت این شکر بدست آمده با شکری که میباید بدست میآمد. براساس ۱۶% نه ۱۷% بنده ۱۶% حساب کردم که حداقل باشد و تفاوت آن ۳% است بنابراین براساس این تفاوت ۱۱۶ هزار و ۱۶۰ تن شکر بدست میآمد تفاوت قیمت این مقدار در حدود ۲میلیارد و ۶۷۱ میلیون و ۶۸۰ هزار ریال میشود فقط برای سال ۴۹ (کسرائی ـ چه را میخواهید ثابت بکنید) بیلیاقتی را میخواهم ثابت کنم (کسرائی ـ شما اطلاعات فنی ندارید) برای پنج سال تفاوت ۳% قندی که میباید ۱۶% باشد و به ۱۳% رسیده است ۱۰ میلیارد ریال است (دکتر حبیب اللهی ـ مقدار چغندر زیاد شده است) بنده عرض کردم توجه نفرمودید چغندر کاشته شده و محصول در کارخانه چغندر در سال ۱۳۴۹ طبق آماری که خود دولت منتشر کرده است ۳ میلیون و ۷۷۲ هزار و ۳۳۵ تن بوده است این آمار دولت است شکر بدست آمده طبق آماری که دولت خودتان منتشر کرده ۵۱۴۰۳۶ تن است (دکتر فروزین ـ برای تحقیقات هر چه بدهند کم است) اما اگر مؤسسه اصلاح بذر و تهیه نهال شایستگی داشت و توانسته بود وظیفه خودش را انجام دهد ده میلیارد ریال به زیان اقتصاد مملکت تمام نمیشد (صحیح است ـ آفرین) از این ۱۰ میلیارد ریال ۳ میلیارد ریال آن مستقیماً به صندوق دولت زیان وارد شده است.
مهندس صائبی ـ موضوعات فنی را نمیشود پشت تریبون بحث کرد.
نامور ـ اما راجع به سازمان ترویج بنده میخواستم ببینم که سازمان ترویج وابسته به وزارت کشاورزی چه کرده است؟ محصول کار سازمان ترویج توی این مملکت چه بوده است دیگر از موارد کمبود و نارسائی کار وزارت کشاورزی در طی ۸ سال گذشته آماده نکردن وسائل تعمیرگاه در سطح روستاها بوده است (دکتر دادفر ـ میزان استحصال از ۲۰۰ هزار تن به ۳۰۰ هزار تن را کدام وزارتخانه رسانده است) آقای دکتر دادفر درصد قند مهم است که الان ۱۳% است اگر بین شما افرادی باشند که با کارخانجات قند تماس داشته باشند میدانند که عرض بنده چیست من این آمار را با مشورت متخصصین امر تهیه کردهام و به عرض آقایان میرسانم. جواب با دولت است اگر دولت فکر میکند که این ارقامی که اینجا ذکر شده اشتباه است خیلی آسان است بیاید اینجا پشت تریبون بگوید این ارقام که ذکر شده اشتباه است.
ملک افضلی ـ این آمار از کجا آمده این ۱۳ درصد را چه جور تهیه کردید؟
نامور ـ خیلی ساده است تقسیم کردهاند یعنی مقدار چغندر را تقسیم بر مقدار شکر کردهاند تا ببینند چند درصد است در مورد نارسائی دیگر کار کشاورزی باید عرض کنم متأسفانه مؤسسات تعمیرگاه و آموزش فنی برای بکار انداختن تراکتورهائی که با زحمت تهیه شده وجود ندارد کمبود راننده تراکتور، کمبود متخصص تعمیرکار احساس میشود شاید صحیح باشد که دولت به ایجاد قطبهای کشاورزی که در این قطبها وسائل آموزشی فنی وسائل تحقیقاتی متمرکز باشد مبادرت بکنند در مورد وامهای کشاورزی که به کشاورزان داده میشود بنده یک ایرادی دارم ایراد بنده این است که اگر دولت میخواهد به کشاورزان وام بدهد باید طریقه استفاده از این وامها را به آنها آموزش بدهد اینکه یک زارعی وام بگیرد و از محل دریافت این وام به مسافرت برود اگر یک کشاورزی وام بگیرد و بجای توسعه کار کشاورزیش به خرید لوازم منزل مبادرت کند این درست نیست در این مورد به نظر بنده باید دولت مبادرت به آموزش برای درک این مطلب به کشاورزان بنماید. بنده تصور نمیکنم در این مورد خاص دولت اقدامی کرده باشد رشد جمعیت ما با افزایش مداوم براساس تصاعد هندسی است بنابراین رشد کشاورزی ما باید سریعتر از رشد جمعیت باشد که بتواند جبران این افزایش هندسی را بکند بنده نمیدانم در این مورد دولت متوجه هست یا نیست؟ در متمم بودجه بنده اشاره به کمبود آموزش فنی در مورد شرکتهای تعاونی کردم متأسفانه پاسخی به بنده داده نشد و مجدداً مطلب را در اینجا طرح میکنم برای استحضار بیشتر نمایندگان محترم مجلس شورای ملی و اطلاع نمایندگان دولت یادآور میشوم آقای وزیر تعاون و امور روستاها در ۲۷ آذر ماه مصاحبهای فرمودند و اشاره کردند به شرکت تعاونی گوشت که در آن سوءاستفادههائی شده است متن مصاحبهشان اینجا هست بنده مسئله سوءاستفاده در شرکت تعاونی گوشت گوسفند و همچنین زیانهای متوالی شرکتهای تعاونی توزیع را مرتبط با کمبود آموزش تعاونی میدانم البته بنده باید این سئوال را از دولت بکنم که مسئولیت شرکتهای تعاونی توزیع تا قبل از تشکیل وزارت تعاون و امور روستاها بعهده چه سازمانی بوده، هر سازمانی در کار نظارت این شرکتهای تعاونی و توزیع دخالت داشته است از نظر ما مقصر است و باید مقصرین تحت تعقیب قرار بگیرند در باره سیاست هماهنگ کردن درآمدها و هزینهها که براساس کنترل قیمتها است بنده تصور میکنم که در این باره دولت قصور داشته در راه عدم اجرای صحیح سیاست هماهنگی درآمد و هزینهها به دو مشکل اساسی برمیخوریم یکی عدم تناسب حقوقها و یکی ثابت ماندن بعضی از اقلام کشاورزی است. اقلامی که در افزایش سطح درآمد کشاورزان این مملکت مؤثر است مثل چغندر، گندم، پنبه و از این قبیل. در این چند سال اخیر با وجودی که سایر مایحتاج مردم بالا رفته است این اقلام تقریباً ثابت مانده است. اما در مورد عدم هماهنگی حقوقها شما به یک قاضی دیوان عالی کشور رتبه ۱۱ قضائی سه هزار و پانصد تومان حقوق میدهید در صورتیکه به یک سکرتر مدیر عامل همین شرکتها در حدود سه هزار الی چهار هزار تومان میدهید بنده نمیدانم این چه تناسبی است شما که از قضات شریف این مملکت اجرای عدالت را انتظار دارید خودتان موجب بیعدالتی میشوید خود دولت در اجرای سیاست هماهنگی درآمدها و هزینهها که یکی از ظواهر آن عدم تناسب حقوقها است بیعدالتی میکند. صحبت از دادگستری شد، بنده باید عرض کنم همانقدر که جناب آقای مسعودی فرمودند و بنده واقعاً از صحبتهایشان استفاده کردم ناطق خوبی هستند و با انصاف، ایشان از حقوق حقه قضات دادگستری و کارمندان شریف دادگستری دفاع کردند بنده در این مورد عرضی ندارم فقط به جناب آقای وزیر دادگستری که تشریف ندارند حتماً معاونشان تشریف دارند عرض میکنم تغییراتی که اخیراً در دادگستری شده است موجب امیدواری در بین قضات شده است ولی باید در دادگستری به موازات تغییرات کمی یک تغییرات کیفی هم بعمل بیاید. دادگستری ما باید آنچنان دادگستری باشد که بتواند با انقلاب ایران هماهنگی داشته باشد. خوشبختانه قضات شریف لایق و شایستهای که در دادگستری وجود دارند و تعدادشان هم بسیار زیاد است آماده این تحول هستند اما متأسفانه در بعضی از قسمتهای دادگستری نواقصی وجود دارد منجمله ثبت اسناد به عقیده من با قانون ۱۳۱۰ مرحوم داور نمیتوان ثبت اسناد ایران را اداره کرد توسعه شهرها و تغییر مالکیت در روستاها موجب این شده است که باید در سیستم اداری ثبت اسناد تجدید نظر شود بنده شنیدم که یک لایحهای در کمیسیون دادگستری مجلس راجع به ثبت اسناد در دست رسیدگی است ولی بنده نمیدانم این مربوط به تغییر سیستم است یا اصلاحات دیگری است و با توضیحاتی که خواهند فرمود بنده متشکر خواهم شد. اگر آقای وزیر محترم پست و تلگراف تشریف داشتند (صدری کیوان ـ آقای معاون هستند) این شعر را برایشان میخواندم.
- گر درد دلم را توندانی چه توان کرد
- وردانی و درمان نتوانی چه توان کرد.(آفرین)
بنده فکر میکنم روح مرحوم دوست علیخان معیرالممالک الان در این حدود است و آنچه مسلم است از دست مدیر عامل شرکت تلفن در عذابست (یکنفر از نمایندگان اقلیت ـ همه در عذابند) من از آقای معاون محترم پارلمانی وزارت پست و تلگراف سئوال میکنم تعداد تلفنهای موجود در تهران چقدر است عرض کنم تعداد تلفنهای موجود در تهران تا دیماه ۱۳۵۰، ۱۸۸۳۰۰ دستگاه بوده و تعداد تلفنهای خودکار شهرستانها ۱۰۱۶۰۷ دستگاه و تلفنهای مغناطیسی در حدود ۴۰ هزار تا است میخواستم خواهش کنم از آقای معاون پارلمانی که بعد از این این آمار را در جیب مبارکشان داشته باشند (کشاورزیان ـ در حافظهام دارم) برای اینکه این آمار را خود شرکت تلفن منتشر کرده ولی ایشان در جیبشان ندارند (رزم آرا ـ شما در مجلهتان چند سطر نوشتهاید اگر گفتید؟) آمار تلفن تهران شبیه دانستن کلمات یک مجله نیست آقای اسعد رزمآراء اینست قضاوت شما یک روزنامهنگار بیست ساله؟(رزمآرا ـ کلمات را نگفتم سطور را گفتم نسبت به کار شما تناسب دارد) افزایش نرخ مکالمه تلفن بابت این ۱۸۸۳۰۰ شماره تلفن مبلغی در حدود ششصد الی هفتصد میلیون ریال در سال میشود درست است آقای رئیس کمیسیون بودجه؟ (دکتر دادفر ـ صحیح است) شرکت تلفن در برابر اعتراضات مداوم مردم در روزنامه نوشته است که اعتقاد قانونگذار به این واقعیت یعنی افزایش نرخ جلب شده است بنده از آقایان محترم استفسار میکنم شما که قانونگذار هستید موافقت کردید این نرخ افزایش پیدا کند؟ (دکتر کیان ـ با افزایش موافقت نشده ولی اساسنامه شرکت اصلاح شده است) (دکتر الموتی ـ اگر میخواهید روشن بشوید اساسنامه شرکت تلفن اصلاح شده مطالعه کنید) روشن شدم ولی آن استناد کرده است بموافقت کمیسیونهای مجلس بنابراین به اشتباه استناد کرده است. بنده نمیدانم دولت چه اصراری دارد که این مدیر عامل شرکت تلفن را که بدون توجه به افکار عمومی این چنین رفتار میکند در پست خودش نگهدارد؟ برای استحضار آقایانی که میخواهند دفاع بکنند از شرکت تلفن و ناراحت شدند از اینکه چرا معاون پارلمانی تعداد تلفنهای تهران را در جیب مبارکشان نیست این دو قبض را نشان میدهم برای دبیرستان پهلوی شرکت تلفن یک قبض صادر کرده به مبلغ ـ ۳۵۶۷۴ ریال برای دو ماه، بعد دیدهاند که این رقم غیرمعقولی است دبیرستانی که در هشت ساعت کار روزانه فقط ۱۴۰ یا ۱۵۰ تومان در دو ماه پول میداده چطور شده که یک مرتبه سه هزار تومان و خوردهای شده مسلماً اگر چهارصد تومان بود مراجعه نمیکرد به شرکت تلفن و شرکت تلفن پس از بررسی قبض ۱۸۵۴ ریال برای آن صادر کرده (احتشامی ـ معجزه است) آقایان این است نمونه کار شرکت تلفن. در روزنامهها اعلان کردند هر کس اشتباه در قبض اشتراک دارد مراجعه کند مگر میشود ۱۸۸ هزار نفر به آنجا مراجعه کنند چرا اجازه میدهید مدیر عامل شرکت تلفن این چنین با افکار عامه بازی کند مقصر کیست؟ (آفرین) من متشکرم که آقای مسعودی نماینده اکثریت با کمال انصاف آمد پشت این تریبون گفت ما در کمیسیون بودجه قانع نشدیم آفرین بر شما در بین شما هم افراد باانصاف هستند شنیدم دکتر دادفر مدیر عامل شرکت تلفن را احضار و از ایشان توضیح خواسته و متأسفانه جناب ایشان نتوانستهاند توضیح بدهند (اکبر مسعودی ـ ولی تعداد تلفن بیش از این رقمی است که شما فرمودید) ۱۸۸۳۰۰ شماره تلفن در تهران است ۱۰۱۶۰۷ شماره در شهرستانها بموجب آماری که خود شرکت تلفن منتشر کرده اگر ایرادی هست به شرکت تلفن است که این آمار را منتشر کرده و جنابعالی تشریف ببرید در دفتر روزنامهتان آن آمار را مطالعه بفرمائید (اسعد رزمآرا ـ مال شرکت تلفن نیست نشریه خبرگزاری پارس است) یعنی میفرمائید خبرگزاری پارس و دولت اشتباه کرده؟ (اسعد رزمآرا ـ نه نه این را نمیگویم) بنده هم تصور نمیکنم اما سیاست دولت راجع به مسکن آنچه مسلم است بورس بازی، با زمین کار درستی نیست و قابل قبول نمیباشد باید سرمایههای مردم در کارهای صحیح حساب شدهای بکار بیفتد ولی بنده سؤال میکنم از وزیر محترم آبادانی و مسکن، جناب آقای آموزگار که آیا تبلیغات ناصحیح دولت در باره معاملات زمین که بعد هم خود شما خواستهاید اصلاح کنید و نشد نتیجهاش چیست؟ بنده عرض کردم که بورسبازی زمین محکوم است ببینید نتیجة وضعی این تبلیغات غلط چه بوده نتیجه وضعی تبلیغات ناصحیح غلط این بوده که امروز نه تنها خرید و فروش زمین نمیشود بلکه ساختمان نمیشود معاملات مستغلات هم نمیشود دوست محترم من آقای دکتر متین آمدند پشت تریبون گفتند هفتاد و چند هزار واحد در تهران مشغول ساختمان است (اسعد رزمآرا ـ ممکن است بفرمائید تز حزب مردم برای مبارزه با زمینبازی چیست؟) این آقای دکتر متین رفته به شهرداری جواز ساختمانی از چند سال پیش به اینطرف را گرفته است و آنوقت اظهار داشتهاند هفتادهزار و خوردهای واحد ساختمانی مشغول کار است آیا واقعاً این تعداد واحد در تهران مشغول کار است؟ جناب آقای آموزگار بنده متأسفم که حضرت مستطاب عالی با آن بیان قاطع خودتان هم نتوانستید تعدیل کننده باشید متأسفانه این دلهره وجود دارد (وزیر آبادانی و مسکن ـ اینطور نیست جناب آقای نامور) درست است که سرمایهگذاری یک ضوابطی دارد ولی در عین حال یک امر روانی است ایجاد هرگونه دلهره در سرمایهگذاری موجب فرار سرمایه میشود. آنهائیکه در معاملات زمین سرمایهگذاری میکردند سرمایهشان را از ایران خارج کردند و ضررش متوجه اصناف وابسته به امور ساختمانی است شما بروید پروندههای اجرای ثبت و پروندههائیکه در دادگستری مطرح است مطالعه بفرمائید چند پرونده در اثر رکود معاملات بوجود آمده است (دکتر الموتی ـ نظرتان چیست اینکاری که شده درست نیست؟) عرض کنم دوست عزیز و ارجمند من آقای دکتر الموتی وظیفه ما نمایندگان اقلیت گفتن نقاط ضعف است ما عرایضی که میکنیم و با صداقت عرض میکنیم باور بفرمائید به نفع دولت و به نفع مردم است برای اینکه دولت در صدد برمیآید که علت را پیدا کند وقتیکه به علت پی برد میتواند دوایش را هم پیدا کند. (رزمآرا ـ نفرمودید تز حزب مردم در این مورد چیست) شما در این تریبون به من که میخواهم صحبت کنم میگوئید تز حزب مردم در باره مسکن چیست؟ آیا این حرف درست است؟ بنده آمدهام نواقص دولت را عرض کنم شما راه اصلاح را میخواهید؟ راه اصلاح هم عرض میشود بنده نمیدانم حضرت مستطاب عالی مدتی است صحبت نفرمودهاید میخواهید یک کمی صحبت کنید شما میدانید که من هم شما را دوست دارم و میدانید که من ناراحت میشوم که نواقص دولت را پشت این تریبون عرض کنم دلم میخواست راجع به کارهای خوب دولت راجع به محاسن دولت صحبت کنم ولی متأسفانه در جناح اقلیت هستم و باید منعکس کنندة نواقص دولت باشم آقای دکتر الموتی این وظیفه شما نیست که بمن جواب بدهید این وظیفه دولت است که به اعتراضات نمایندگان اقلیت پاسخ گوید وظیفه آقای رزمآراست که نواقص موجود وعلنی را پردهپوشی بکند (ایمان زهرائی – سیاست دولت در مورد زمین بسیار عالی بوده الآن شما بروید در هر منظقه تهران میبینید که قیمت زمین به یکسوم رسیده است) نمایندگان محترم اکثریت باید قضاوت بکنند بنده به شما حق میدهم که در مورد قضاوت رأی مثبت بدهید ولی اجازه بفرمائید که این سؤالات را از دولت بکنم و این بار سنگین را بدوش وجدانتان نکشید (ایمان زهرائی – مسلم برای اینکه این بضرر یک عده زمینخوار بود) من ارادت بحضرت مستطاب عالی دارم قطعاً مطالعات اقتصادی دارید بررسی فرمودهاید تشریف بیاورید پشت این تریبون توضیح بدهید و بنده کمترین را قانع بفرمائید) (فرهادپور – همین زمینهای ارزان در بین اکثریت مشتری دارد) (ایمان زهرائی – بنده آقایان اقلیت را میبینم که دفاع میکنند و ناراحتند که چرا زمین تنزل نکرده) صحبت شد راجع به روابط حزب مردم با دوستان و نمایندگان کارگر که در مجلس هستند آقای عباس میرزائی باید با کمال صراحت عرض کنم که ما نمایندگان حزب مردم کمال احترام را به نمایندگان شریف کارگر که در این مجلس هستند میگذاریم همه آنها در نظر ما محترم هستند من قیافه همین عباس میرزائی را از سالهای پیش همیشه در نظرم هست که وقتی در یک سالن دههزار نفری بین کارگران صحبت میکرد چقدر ایجاد هیجان مینمود این قیافه زحمتکش همیشه در نظرم هست حزب مردم نسبت به درخواستهای حقه تمام کارگران ایران آمادگی دفاع دارد و بنده از طرف دبیرکل حزب مردم و از طرف لیدر محترم فراکسیون پارلمانی و سایر رفقای حزب مردم که در اینجا هستند مأموریت دارم عرض کنم هر پیشنهادی که حافظ حقوق حقه کارگران ایران باشد بآن پیشنهاد رأی موافق میدهم این روش ما در مقابل حفظ حقوق کارگران ایران است آقایان نمایندگان محترم و دوستان عزیزی که در صف اکثریت نشسته و عنوان نمایندگان کارگران ایران را دارند به آنها احترام میگذاریم، چرا؟ برای اینکه پادشاه ما برای حفظ حقوق شما همیشه توصیه فرمودهاند پادشاهی که حاضر میشود در سازمان بینالمللی کار بعنوان یک پادشاه اصلاحطلب شرکت کند نشاندهنده این حقیقت است که پادشاه ما برای حفظ حقوق شما همیشه آمادگی دارند. آقایان نمایندگان کارگر آیا از بیمههای اجتماعی راضی هستید اگر راضی هستید حرفم را پس میگیرم (رضوی ـ چه عیبی دارد؟) ۷۵ هزار کارگر قالیباف ـ آقای نماینده محترم کرمان کجا هستند؟ آقای مظهری، آیا ۷۵ هزا ر کارگر قالیباف کرمانی بیمه شدهاند؟
مظهری ـ مشغولند دارند فکری برایشان میکنند.
نامور ـ فکر میکنید بعد از ۸ سال دولت شما فکر میکند.
دکتر الموتی ـ از نمایندگان سؤال نکنید چون جوابتان را که میدهند ناراحت میشوید.
نامور ـ ناراحت نمیشوم ولی میفرمائید سؤال نکنم چشم سؤال نمیکنم میبینید همانطور که این آقایان از شما حرف شنوائی دارند و اشاره میکنید همهشان گوش میکنند بنده هم اگر توصیه بفرمائید کوتاه میآیم.
عباس میرزائی ـ ما دکتر الموتی را به سمت لیدر رأی دادهایم و انتخاب کردهایم و طبق اصول حزبی حرفش را گوش میکنیم.
نامور ـ برای استحضار جنابعالی عرض میکنم توی این صفی که نشستهاید همه قیافهها دوست داشتنی هستید و در بین شما من دوستان باارزشی دارم همین آقای دکتر جواد سعید را بنده هروقت میبینم واقعاً خوشحال میشوم و همین آقای معینی این مرد آرام و خونسرد و متین را، ولی قبول بفرمائید و اجازه بدهید که بنده بعنوان یک نماینده اقلیت بتوانم منعکس کننده نواقص و نارسائیها باشم و این به نفع همة ماست کارمندان بانکهای اختصاصی که تعدادشان ۴۰ هزار نفر است مردمانی هستند زحمتکش با سواد متأسفانه در مورد بیمههای اجتماعی اینها هیچ اقدامی نشده چه کسی به این درد باید برسد؟ کسی باید منعکس کنندة دردهای اینها باشد شما نمایندگان کارگران که نمیآئید از وزیر کار سؤال کنید از سازمان بیمههای اجتماعی که نمیآئید سؤال کنید وظیفهٔ اصلی شما جلب اعتماد کارگران است آیا در راه اجرای این وظیفه عمل میکنید شما که نمیگوئید پس بگذارید ما بگوئیم.
حیدر صائبی ـ انصاف داشته باشید اعتراض و درخواست نمایندگان کارگر در مجلس و فراکسیون پارلمانی سبب شد که دولت لایحه بیمههای اجتماعی را در ۱۱۱ ماده جهت تقدیم به مجلس شورای ملی به فراکسیون پارلمانی بدهد.
نامور ـ ولی من دلم میخواهد اینجا بیائید پشت این تریبون بگوئید.
حیدر صائبی ـ الان روی همان لایحه بیمههای اجتماعی نمایندگان کارگر روزی ۱۲ ساعت کار دارند کار میکنند در کمیسیون و در حزب اینجا هم اگر لازم باشد دفاع میکنند.
نامور ـ تشکر میکنم آقای حیدر صائبی شما یک فردی هستید که مورد احترام همه کارگران مملکت هستید بنده میدانم چون خود مسئول سازمان جمعیتهای وابسته حزب مردم هستم بنده دلم میخواهد شما نمایندگان کارگران ایران حافظ حقوق کارگران ایران باشید نه ما.
عباس میرزائی ـ ما آمدیم برای حداقل مستمری گفتیم و تأمین هم شد.
نامور ـ دلم میخواهد این چهره صمیمی شما را پشت این تریبون ببینم که برای دفاع از حقوق کارگران ایران، وزارت کار و دستگاههای کارگری را مورد سئوال قرار داده است.
حیدر صائبی ـ در کمیسیون کار که خود شما عضویت دارید دیدید، انصاف بخرج بدهید.
قدردان ـ در مورد قانون کار و بیمههای اجتماعی مگر در کمیسیون تشریف نداشتید چرا بیانصافی میکنید.
نامور ـ اجازه بدهید بنده دنباله صحبتهایم را در مورد بیمه کردن کارمندان بانکهای اختصاصی به عرض برسانم امیدوارم در مورد بیمههای اجتماعی کارمندان بانکهای اختصاصی که مردمی زحمتکش و باسواد هستند شما نمایندگان باشرف مجلس کمک کنید تا اینها بیمه بشوند تا آئیننامه اینها بتصویب برسد یکی از بانکها که من اسمش را نمیگویم و دوست عزیز بنده آقای جهانگیر نیکپور میداند چه بانکی است البته این مربوط به دولت نیست به حساب دولت نیست ولی برای استحضارتان عرض میکنم که بدانید این بانک چه به سر کارمندانش میآورد خودتان متوجه خواهید شد کدام بانک است این بانک در سال ۱۳۴۱ مقداری از سهامش را واگذار کرده به کارمندانش البته در آن موقع سرمایهاش کم بوده و خواسته تحرک بیشتری در کار بانک بوجود بیاید.
اخلاقی ـ بانک صادرات است.
نامور ـ در شرایط فعلی اکثریت سهام بانک در دست کارمندان است و طبق قانون تجارت اکثریت سهام حاکم به بانک است و قاعدتاً اینها باید هیئت مدیره از بین خودشان انتخاب کنند و لااقل در کار بانک نظارت داشته باشند و یا یکی از کارمندان در هیئت مدیره باشد ولی آمدهاند یک وکالتنامه تنظیم کردهاند و میخواهند از اینها وکالت بگیرند که حق رأی مجمع عمومیشان را به آنها بدهند.
مظهری ـ این بانک اسمش چیست؟
نامور ـ گفتند که بانک صادرات و عرض کردم این مربوط به دولت نیست حالا بنده از مقام ریاست مجلس شورای ملی تقاضا میکنم عریضهای که این آقایان نوشتهاند به کمیسیون عرایض ارجاع بفرمایند که رسیدگی شود. بنده ناچارم این را عرض کنم که بین مدیران بانکهای خصوصی افراد باانصاف و باشرف هم هستند و نمونهاش همین آقای نیکپور است کارمندان بانک ایشان بیمه اختصاصی هستند (شاهنده ـ آقای نامور کارکنان بانکها بیمه هستند) ولی توجه داشته باشید که منظور ما بیمههای اجتماعی است نه بیمه خصوصی چون بیمه اجتماعی باید شامل همه گونه بیمه باشد و بنده تشکر میکنم که ایشان نسبت به کارمندان خودشان اینطور رفتار میکنند و البته در بیشتر دستگاهها افراد باشرف وجود دارد این قابل انکار نیست اما در مورد سرمایهگذاریهای خارجی بنده باید یک نکتهای را عرض کنم که ما با برنامههای توسعه اقتصادی مملکت موافقیم در راه اجرای برنامههای توسعه اقتصادی استفاده از سرمایههای خارجی ضروری است اما معتقدیم این سرمایهگذاریها باید توأم با تکنولوژی باشد یعنی وقتی یک سرمایهگذار خارجی میخواهد در ایران سرمایهگذاری کند متخصص و کارشناس هم همراهش باشد تا نتیجه حاصله به نفع مملکت تمام بشود. بنده توجه دولت را به شرایط سرمایهگذاری خارجی جلب میکنم. راستی یک مطلب من در مورد بانک فراموش شد البته باز هم این مربوط به دولت نیست و ممکن است مربوط به بانک مرکزی باشد متأسفانه تسهیلاتی که برای سرمایهگذاران بزرگ در این مملکت فراهم است خیلی بیشتر از تسهیلاتی است که برای افراد متوسط است یعنی آن کسی که میخواهد رقم ۵۰ میلیون وام بگیرد خیلی آسان موفق میشود اما آن بیچارهای که میخواهد صد هزار تومان وام بگیرد تمام مقررات و ضوابط بانکی به او عرضه میشود و این سیاست صحیح نیست ما نباید بگذاریم فقرا فقیرتر و اغنیا غنیتر بشوند و این نظر پادشاه ماست (صحیح است) و برای رسیدن به این هدف عالی باید همه دستگاهها سعیشان این باشد که طبقات متوسط و پائین را حمایت کنند. دستگاههای اقتصادی و بانکی باید از سرمایههای کوچک حمایت کنند نه فقط حمایت از سرمایههای بزرگ این سیاست حمایت از سرمایههای بزرگ متأسفانه در دولت فعلی به چشم میخورد.
ایمان زهرائی ـ مادهٔ ۶۷ قانون بانکی و پولی توزیع اعتبار را تعیین کرده درصد نسبت گذاشته و ذکر هم کرده.
نامور ـ من توجه جناب آقای هویدا را به این نکته جلب میکنم در باره سیاست تبلیغاتی دولت بنده در متمم بودجه مطالبی عرض کردم و گفتم که این روابط خلقالساعه یا چند سالهای که وزارتخانهها بنام روابط عمومی درست کردهاند و این جناب دکتر الموتی هم دل پرخونی از این دستگاهها دارند.
دکتر الموتی ـ کدام دستگاهها؟ چه فرمودید قربان.
نامور ـ پس گوش نمیدادید حضرتعالی؟
دکتر الموتی ـ مطالب مهمی است؟
نامور ـ بنده متأسفم که لیدر پارلمانی که باید گوش و هوشش متوجه ناطق باشد توجه نمیکند.
دکتر الموتی ـ مطالب مهم بفرمائید توجه میکنیم.
نامور ـ بنده اگر آمدم روی مطالب مهم میدانم چه مطالبی را مطرح کنم تا شما به هیجان بیائید.
دکتر الموتی ـ بنده هم دلم میخواهد به هیجان بیایم.
نامور ـ عجب شما دلتان میخواهد من مطالبی بگویم که شما به هیجان بیائید؟ در متمم بودجه عرض کردم که روابط عمومی وزارتخانهها و ادارات زائد هستند و ادامه این وضع صحیح نیست متأسفانه هیچ دستگاهی هم به ما جواب نداد. بنده شنیدم از آقای معاون وزارت اطلاعات پرسیدهاند چرا جواب نامور را نمیدهی گفته بود درست است اگر وزارت اطلاعات قبول دارد چرا این جریان ادامه دارد مرتباً برای همه ما نشریات گران قیمت از روابط عمومی وزارتخانهها ارسال میشود آقا چرا برای بنده میفرستید به عنوان نماینده مجلس میفرستد، بعنوان مدیر مجله اقتصاد و صنعت میفرستند؟ بفرستید برای دانشجویان در خارج، بفرستید برای ایرانیانی که در خارج هستند تا بدانند کشورشان در چه حالی است من که در جریان کارهای مملکت هستم من که میدانم شما چکار میکنید ولی متأسفانه دولت در این مورد توضیحی نداد. آقا بودجه این روابط عمومی را بگذارید در یک طریق صحیحی از آن استفاده کنید.
عباس میرزائی ـ بفرمائید لیدر محترمتان بیاید در جلسه و به مطالب شما گوش بدهد لیدر ما که هستند.
دکتر الموتی ـ ما لااقل اینجا هستیم.
نامور ـ عرض کنم عیب ندارد که این را برای شما بگویم من وقتی در متمم بودجه از فضل و دانش یک وزیر و تحرک یک وزیر دیگر تعریف کردم مواجه شدم با ایرادات دوستان پارلمانی در صورتیکه من نسبت به آن دو وزارتخانه انتقادات زیادی هم کردم بعد این کم لطفی به حوزههای حزبی هم رسید و از من توضیح خواستند که شما که نماینده اقلیت هستید چرا از وزیر یک کابینهای که ما با آن مخالف هستیم تعریف کردید گفتم من از فضل و دانش آن وزیر صحبت کردم از ابراز شخصیتاش در مجامع و صحنههای بینالمللی تعریف کردم و نسبت به کارشان هم انتقاد کردم تا اینکه در بیرون از حزب یکی از وکلای دادگستری که عضو هیج حزبی هم نیست بنده را سؤالپیچ کرد که بعد از سالها که تو در جبهه سیاست بودی رفتی توی مجلس و ادعا میکنی منعکس کنندة دردهای مردم هستی باید از دولت فعلی حمایت کنی؟
عباس میرزائی ـ میخواستی بگوئی با انصاف هستم مثل سایر هممسلکانم نیستم.
نامور ـ آقای عباس میرزائی این زنگ خطری است برای دولت شما، من که نظرم را آمدم پشت تریبون گفتم ولی آقای عباس میرزائی مردم حتی حاضر نیستند محاسن و فضل و دانش یک وزیری را هم بشنوند چرا؟ موجب این نارضایتی چیست؟ حالا میفرمائید آقای رامبد نیستند من حرفهایم را میزنم مگر باید رامبد باشد ولی هر وقت آقای رامبد باشند گوش میدهند.
عباس میرزائی ـ خیلی بندرت.
نامور ـ من باید اذعان کنم که در برنامه تلویزیون و رادیو ایران یک اصلاحاتی شده ولی باید عرض کنم با این بهبودی که در کار رادیو و تلویزیون بوجود آمده یک نواقصی هنوز هست و بنده با کمال حسن نیت به رئیس آن سازمان عرض میکنم نمایش دادن فیلمهای جنائی شبها برای اطفال خوب نیست برای مردهای بزرگ هم خوب نیست من که مرد ۵۰ سالهای هستم وقتی این فیلمها را میبینم شب خوابم نمیبرد (مظهری ـ آقای نامور شما چه فیلمی را میپسندید؟) سازمان ملل متحد هم در این مورد توصیه کرده بنده هم میخواستم توصیه کنم و تقاضا کنم از رئیس آن سازمان که حالا که مبادرت به یک اصلاحاتی کردهاند در این کار هم تجدیدنظر بفرمایند در مورد خبرگزاری پارس هم بنده پیشنهادم این است که خبرگزاری توسعه پیدا بکند در تمام مراکز مهم دنیا باید خبرگزاری ما باشد نمیدانم این مربوط به رادیو و تلویزیون است یا وزارت اطلاعات بهرحال این کار باید بشود بنده نمیدانم پیشرفتهای مملکت که شما بیش از ما علاقمند هستید و ما هم علاقمند هستیم باید منعکس بشود. پیشنهاد میکنم که خبرگزاری پارس در تمام نقاط حساس دنیا نماینده داشته باشد. نمیدانم اقدام دولت چه بوده، بنویسد بنده دلم میخواهد زودتر عرایضم را تمام کنم ولی یک مقدار وقت باقی مانده و من با اجازهتان از روی نوشته نخواندم که خسته نشوید اگر خستهاید که صحبتهایم را تمام کنم (دکتر الموتی ـ خیر بفرمائید) یک مطلبی هم راجع به سواحل جنوب ایران عرض کنم همه شما وطنپرست هستید موقعیت حساس سواحل خلیج فارس را میدانید بنده نمیبینم که در مورد اصلاحات در خلیج فارس قدمهای مؤثری برداشته شده باشد مسئله سدسازی در این نقاط میتواند تأمین کننده آب آشامیدنی باشد و این مسئله حتی بمرحله بررسی هم نرسیده اخیراً در یکی از بنادر جنوب در بندر لنگه سد خاکی توسط سازمان عمران جنوب ساخته شده و بعرض شاهنشاه هم رسیده و فرمودند این سدها چون مفید است ادامه پیدا کند تقاضایم از دولت این است که درباره اصلاحات در سواحل خلیج فارس بیشتر توجه کند مخصوصاً در مورد مبادلات مرزی هست که باید مرتفع بشود سیاست خانهسازی برای کارگران در کمیسیون کار هم مطرح شد و بنده در اینجا بازگو میکنم برای اطلاع ملت ایران و اطلاع کارگران اینکه ما خانههای سازمانی جناب وزیر محترم آبادانی و مسکن این که ما فقط تمام حواسمان متوجه ساختن خانههای سازمانی برای کارگران باشد نمیگویم بد است ولی کافی نیست و دوای موقتی است آنچه که برای کارگران ایران اهمیت دارد این است که احساس مالکیت بکنند کارگر باید بداند در موقعی که بازنشسته میشود خانواده او دارای آشیانهای هستند من قبول ندارم وزارت آبادانی و مسکن و دولت تمام همش را روی خانههای سازمانی متمرکز کند این دوای موقتی است میفرمایند بسیار خوب فرصت داریم از حالا شروع کنید (دکتر کیان – در بندرعباس ۵۰۰ واحد ساختمانی ارزان قیمت برای همین طبقه ساخته شد) بسیار خوب ولی آیا کافی است بنده از دولت جناب آقای هویدا بنمایندگی غیر مستقیم در صورتیکه هر نمایندهای در مجلس قاعدتاً نماینده تمام ملت ایران است بنده به نمایندگی از طرف کارگران ایران از دولت جناب آقای هویدا میخواهم که در مورد ساختن خانههای کارگری که متعلق به کارگران و خانواده کارگران باشد اقدام بفرمایند و قوای وزارت آبادانی و مسکن روی اجرای این سیاست متمرکز باشد.
عباس میرزائی ـ جناب نامور شما بنمایندگی ملت ایران برای کارگران این تقاضا را میکنید نه بنام نماینده کارگران.
نامور ـ بنده همیشه از راهنمائیهای جنابعالی و بقیه دوستان تشکر میکنم نمایندگان فراکسیون پارلمانی حزب مردم با تمام قوا برای اجرای این نظر پشتیبان شماست و هر پیشنهادی که در این زمینه بفرمائید حزب مردم رأی موافق خواهد داد (احسنت).
عباس میرزائی ـ در حزب ایران نوین تمام برنامهها را در حوزههای حزبی بررسی میکنند و تصمیم میگیرند مجلس هم حمایت میکند جنابعالی هم که حمایت میکنید از شما هم متشکریم.
نامور ـ جناب عباس میرزائی کارگران زحمتکش ایران مورد احترام همه ما هستند و مورد احترام همه ملت ایران است من نباید فراموش کنم که کارگران ایران هستند که با ثمره دست خودشان تولیدات صنعتی را بوجود میآورند و کارگران ایران هستند که میتوانند استقلال مملکت را در بحرانهای سیاسی حفظ کنند ما این را درک میکنیم و این مطلب را میگویم که اشتباه نشود هر موقع کارگران به حزب مردم آمدند توصیه ما با ایجاد تفاهم بین کارگر و کارفرما به واقع معتقدیم ما معتقدیم روابط بین کارگر و کارفرما باید انسانی باشد این نظر شاهنشاه ماست مگر در پیشنهاد تشکیل لژیون خدمتگزاران بشر که منجر به تصویب سازمان ملل متحد تحت عنوان سپاهیان ترویج و توسعه شد جز انسانی شدن روابط انسانها چیزی نهفته است؟ چرا از شاهنشاه خود الهام نگیریم حزب مردم از حقوق حقة کارگران ایران در چهارچوب قانون در راه اجرای مقررات توسعة اقتصادی مملکت حمایت میکند بدون توقع و هیچ نظری، کارگرانی که به حزب ما میآیند همیشه توصیه میکنیم که وظیفة شما نظم و آرامش است هرگاه در یک کارگاهی نظم بهم بخورد تولید پائین میآید و دودش به چشم کارگر میرود در کنفرانس کار آنهائی که حضور داشتند میدانند که صحبت من هم در آنجا در همین زمینه بود و پیرامون همین مطلب بنده صحبت کردم خوشبختانه این نظر حزب مردم است این مطلب را هم عرض کنم که در مورد تشکیلات کارگری ما یک عقیدهای داریم که ممکن است درست نباشد ما اعتقاد داریم که نباید احزاب سیاسی ایران در تشکیل سندیکاهای کارگری و اتحادیههای صنفی دخالت بکنند عرض کردم احزاب سیاسی ایران نباید در تشکیل سندیکاهای کارگری و اتحادیههای صنفی دخالت بکنند این یک نظر اصولی است (مهندس احتشام شهیدی ـ اشتباه است کارگر از حزب نمیتواند جدا باشد) اشتباه است؟ بسیار خوب اگر نظر من اشتباه است بفرمائید توضیح بدهید تا قانع شوم البته هم مرا قانع کنید هم سازمان بینالمللی کار را.
حیدر صائبی ـ این نظر ایشانست.
دکتر ناوی ـ دخالت را تفسیر بفرمائید مفهوم دخالت چیست؟
نامور ـ شما که به اصول تحزب علاقمند هستید دلتان میخواهد حزب ایران نوین پایههای اجتماعی داشته باشد (نمایندگان ـ دارد) خدا را شکر.
عباس میرزائی ـ دو بازوی توانای حزب ایران نوین کارگران و کشاورزان هستند.
قدردان ـ اتحادیهها و سندیکاها آئیننامه دارند اساسنامه دارند و اتحادیه و سندیکا شخصیت حقوقی دارد.
حیدر صائبی ـ ما نباید اجازه بدهیم که در واحدها مثل سابق دو دستگی ایجاد بشود.
نامور ـ آقای حیدر صائبی میدانید در تشکیلات شورای عالی کار هستم و به مقررات بینالملل کار هم آشنائی دارم و در حزب مردم مسئول سازمانهای تشکیلاتی کارگری هستم و اگر اجازه بدهید صحبتم را بکنم.
عباس میرزائی ـ آقا جان دور کارگرها نرو دور بودجه برو آقای نخستوزیر هم نشستهاند میخواهند ببینند نقصهای بودجه چیست.
نامور ـ بنده یک مطلب اصولی را عرض میکنم. من مسائل اقتصادی مملکت و کمبودهای کشاورزی را مطرح کردم متأسفانه جناب آقای نخستوزیر تشریف نداشتند و حالا به آخرهای مطلب رسیدهایم که مربوط به حزب است و نمیتوانم برگردم بنده عرض کردم دخالت احزاب سیاسی در انتخابات سندیکاها و اتحادیهها در انتخابات یعنی چه؟ مفهوم مخالفتش این است که سندیکاهای کارگری و اعضای سندیکاها و اعضای اتحادیهها باید در تعیین هیئت مدیرة سندیکای خودشان آزاد باشند آیا این نظر مورد تأیید شما هست؟
عباس میرزائی ـ آزاد هستند.
نامور ـ الحمدالله پس موضوع حل شد. پس به این نتیجه رسیدیم که همه شما موافقید و در صورت جلسه هم منعکس شد که احزاب سیاسی اعم از حزب ایران نوین و حزب مردم و حزب ایرانیان و سایر احزابی که قانوناً هستند نباید در انتخابات سندیکاها و اتحادیههای صنفی دخالت کنند از این توضیحی که دادید متشکرم.
عباس میرزائی ـ میتوانند علاقمند به حزب باشند و افکار حزب داشته باشند و میتوانند آنها که انتخاب شدهاند جزو حزب ایران نوین باشند آیا این جرم است این چه ربطی به بودجه دارد.
نامور ـ جناب آقای نخستوزیر نمیدانم که چه حساسیتی است وقتی که حضرت مستطاب عالی تشریف میآورید آقای عباس میرزائی شروع به صحبت کردن بین نطق نماینده اقلیت میکند تا الان راحت نشسته بودند (خنده نمایندگان).
عباس میرزائی ـ تا حالا با کارگرها کاری نداشتی و ما هم حرفی نزدیم میگفتند قند چغندر کم است حالا آمدید به قند کارگرها دخالت میکنید. میخواهم بگویم که کارگران قند ندارند.
نامور ـ حضرت مستطاب عالی نماینده چهارصد هزار و خوردهای کارگر هستید میدانم اما یک کارگرهائی هم هستند خارج از تهران اجازه بدهید راجع به کارگرهائی که خارج از تهران هستند صحبت کنم راجع به اصناف صحبت شد آقایان اصناف ایران سه چیز را بیشتر نمیخواهند آقای وزیر کشور نیستند مینویسند که بیائید نظارت کنید ما نمیخواهیم در کار اصناف دخالت کنیم دولت بر خلاف اصول از ما میخواهد که بیائیم و در کار انتخابات اصناف دخالت کنیم.
دکتر زهرائی ـ نظارت با دخالت فرق دارد.
نامور ـ جنابعالی که معنای نظارت را میفهمید و بنده هم میفهمم اگر میدانید حرفهای من خسته کننده است مرخص بشوم.
عباس میرزائی ـ اتفاقاً حرفهای شما خوب است ما میخندیم.
نامور ـ چون آقای نخستوزیر آمدند خواستم راجع به شرکت تلفن هم مطلبی عرض کنم. ما فارسیها یک مثال داریم وقتی رئیس خانوادهای نتواند جلوی اعضای خانوادهاش را بگیرد میگوئیم کلاهش پشم ندارد من نمیخواهم به وزیر پست و تلگراف جسارت کنم ولی واقعاً یک عنایتی بفرمائید که این شرکت تلفن حرفهای وزیر پست و تلگراف را بشنود. بنده در ابتدای صحبتم گفتم درشتی میکنم اما به نرمی، انتقاد میکنم اما یک انتقادی که شما را ناراحت نکند همه مطالب بنده خیلی ملایم و دور از خشونت است و همه شما ماشاءالله میخندید و جناب آقای نخستوزیر هم مثل همیشه متبسم هستند و من در این ردیف جلو وزیر عصبانی نمیبینم همه ماشاءالله خوشحال هستند.
اسعد رزمآرا ـ ولی آقای رامبد عصبانی است.
نامور ـ آقای رامبد یک مرد اجتماعی است ایشان تشریف بردند خارج جلسه یادداشت نوشتند به بنده که رفتم تلفن بزنم چون اعتراض کردند چرا لیدر فراکسیون حزب مردم اینجا تشریف ندارند اجازه بفرمائید بنده صحبتم را بکنم. من از دوران جوانی روی پای خودم ایستادهام و حالا هم روی پای خودم هستم مطالبی که عرض میکنم منعکس کنندة آلام و دردهای اجتماع است باید گفته شود و به نفع مملکت است اگر در پشت این تریبون این مسائل گفته نشود در کوچه و بازار منعکس میشود و من میدانم آقای نخستوزیر راضی هستند که این مطالب اینجا عنوان بشود عرض کردم که اصناف ایران سه چیز میخواهند یکی اینکه احزاب سیاسی در کار انتخابات آنها دخالت نکنند (دکتر دادفر ـ عضو حزب هستند چرا دخالت نکنند) الحمدالله که دخالت هم نمیکنند و در صورت جلسه هم نوشته شد آقای دکتر دادفر شما وکیل دادگستری هستید و استاد حقوق هستید در صورت جلسه منعکس است که فرمودید احزاب سیاسی ایران در کار انتخابات اتحادیههای صنفی و سندیکاها دخالت نمیکنند مگر من غیر از این عرض میکنم. بنده عرض میکنم که اصناف ایران اصنافی که اعضاءشان عضو هیچ حزبی نیستند مخالف هستند که در کار انتخابات صنفی آنها چه مستقیم و چه غیر مستقیم چه به صورت نظارت و چه به صورت غیر نظارت دخالت کنند این خواسته اصناف است. اگر بنده اشتباه میکنم جناب رئیس دولت بازرسان مخفی را بفرستند و از اصناف یک استفساری بفرمایند اینکه ضرری ندارد. دومین مطلبی که اصناف ایران میخواهند این است که در کار وصول مالیات و عوارض و بیمههای اجتماعی یک ضابطه صحیحی در کار باشد شما قبول ندارید اصناف میخواهند که این مشکل حل شود و یک نظم برای وصول مالیات و عوارض و بیمههای اجتماعی ایجاد بشود.
دکتر دادفر ـ قانون این مسئله را حل کرده و به موجب قانون وظایف مشخص شده.
نامور ـ اگر حل کردند خوشوقتم اگر چند روز پیش تشریف داشتید و گریه یک خیاط سالخورده را میدیدید.
یکنفر از نمایندگان ـ گریه نه گریه.
نامور ـ ما فارسیها گریه میگوئیم بعضی جاها اِ را اَ میگویند به قول آقای زهتاب فرد اینکه گناهی نیست. لهجههای محلی است بهرحال خیاط سالخورده با گریه اظهار میکرد که برای من ۸۰ هزار تومان پیش آگهی مالیاتی صادر شده بنابراین به بنده حق میدهید که این مطلب را در اینجا عرض کنم که اصناف ایران خودشان مایل به برقراری یک نظمی هستند که این نظم از طریق دولت برای وصول مالیات و عوارض و بیمههای اجتماعی برقرار میشود این خواستهشان هست (صدقیانی زاده ـ کدام خیاط؟) مطلب سوم اصناف میخواهند حدود صنفی آنها محترم شمرده شود آقای رئیس شورای عالی اصناف هستند بنده نمیدانم این حق و خواسته تا چه حد اجرا میشود ولی بنده که یک موردش را آقای دکتر صدر شاید جنابعالی اطلاع داشته باشید فقط برای صنف آرایشگر در سال گذشته هزار پروانه با کمک شورای نیمه دولتی اصناف صادر شده است و شایعات زیادی هم هست که اگر آقایان فکر میکنید اینطور نیست دستور بفرمائید رسیدگی بشود (جهانی ـ اینطور نیست) مگر شما سلمانی هستید؟ (خنده نمایندگان) به بنده نوشتهاند که عرض میکنم (جهانی ـ آن خیاط را که میفرمائید رسیدگی شده در کمیسیون عرایض آمده و جواب هم داده شده دیگر اشک تمساح نریزید) بنده اشک نریختم ولی مثل اینکه حواله حضرت مستطاب عالی را باید به آقای فرهاد پور بدهم (خنده نمایندگان) من نویسنده هستم ولی ناطق نیستم و تصدیق میفرمائید این حرفهائی که میزنم از روی نوشته نیست و نگذاشتید من ۵۰ صفحه یادداشت داشتم ارقام و اعداد بود و نمایشگر تخلفات بعضی از اولادان ناخلف دولت و شرکتهای دولتی بود نگذاشتید بنده بخوانم فرمودید خسته میشوید (دکتر مهدوی ـ شما بفرمائید) اگر لازم شد بنده میخوانم. جناب آقای نخستوزیر بنده راجع به معاونین پارلمانی عقیدهای داشتم نمیدانم این وزراء هر چه جوانهای خوش زبان هست میفرستند توی مجلس آقا کسیکه میآید اینجا بعنوان نماینده و معاون وزیر اینجا مینشیند باید از تمام ارقام که در وزارتخانهاش هست اطلاع داشته باشد از معاون وزارت پست و تلگراف سؤال کردم تعداد تلفنهای تهران را نمیدانستند (همهمه نمایندگان) (صدری کیوان ـ ایشان همان موقع تعداد را گفت) بجای این معاونین حزبی کسی را بفرستید اینجا آقا معاونی را بفرستید که توضیح بدهد در اینجا راجع به انقلاب ایران صحبت شد نمیدانم کدامیک از دوستان گفتند بنده در متمم بودجه هم عرض کردم در انقلاب سفید ایران هیچ حزب سیاسی اعم از حزب مردم و حزب ایران نوین هیچگونه نقشی نداشتهاند روشنفکران ایران هم در انقلاب هیچ نقشی نداشتهاند انقلاب ایران را یکنفر با تأیید همه ملت ایران انجام داد بنابراین آقای سعید وزیری احزاب سیاسی ایران نمیتوانند ادعا کنند که بنحوی از انحاء در ایجاد این انقلاب نقشی داشتهاند (دکتر الموتی ـ همه ملت ایران رأی دادند) (یکنفر از نمایندگان ـ مگر روشنفکران جزء ملت ایران نیستند) سخنران محترم فراکسیون پارلمانی حزب ایران نوین جناب مسعودی دیروز راجع به ایدئولوژی احزاب صحبت فرمودند مطلبشان صحیح است شاید بهتر باشد اینطور توجیه کنیم که ایدئولوژی احزاب سیاسی ایران بر پایه ناسیونالیزم مثبت است که ناسیونالیزم مثبت اصولش اصول انقلاب است ناسیونالیزم یک فنومن و پدیده نیم قرن اخیر است (دکتر فضلالله صدر ـ اسماً بله ولی از بدو تاریخ هر ملتی بوده است) البته صحیح است ظهورش را بصورت فعلی عرض کردم (دکتر فضلالله صدر ـ البته به این نام) و این فنومن و پدیده توانسته است مکتبهای سیاسی نیم قرن اول قرن بیستم را هم تحتالشعاع قرار بدهد کما اینکه کمونیزم و سوسیالیزم هم امروز تحتالشعاع ناسیونالیزم قرار گرفته است اما ناسیونالیزم ما ناسیونالیزم مثبت است ناسیونالیزم ما در ایجاد تفاهم بینالمللی مؤثر است ناسیونالیزم ما یک مکتب فکریست که میتواند تکیهگاه احزاب سیاسی ایران باشد. براساس اصول انقلاب باشد پس ایدئولوژی احزاب سیاسی ما پیروی از مکتب ناسیونالیزم مثبت است. ناسیونالیزم مثبت ایرانی در سطح جهانی مؤثر بوده نه تنها در تفاهم بینالمللی و منطقهای مؤثر بوده بلکه در شرایط انسانی شدن روابط انسانها هم مؤثر بوده کما اینکه پیشنهاد لژیون خدمتگزاران بشر ناشی از همین فکر و مکتب است. مبارزه با بیسوادی در سطح جهانی یکی از ظواهر و پدیدههای ناسیونالیزم مثبت ایران است پس ایدئولوژی احزاب سیاسی ایران باید بر پایة ناسیونالیزم مثبت باشد (جوانشیر ـ مقصود از مثبت چیست؟) توضیح بیشتری عرض میکنم همیشه در خاورمیانه ممالکی که میگویند ما متکی به ناسیونالیزم هستیم ولی اینها رویة مثبت ندارند. آنها گاهی هم از حدود کارهای مثبت خارج میشوند فرق ناسیونالیزم ما با ناسیونالیزم آن عده از ممالک در مثبت بودن آن در حد جهانی است در تفاهم بینالمللی و منطقهای است و این است که مملکت ما هیچگونه ادعای ارضی و اقتصادی و ادعاهای دیگر نسبت به ممالک همجوار و غیر همجوار ندارد (جوانشیر ـ یعنی دموکراتیک است) بله تکمیل فرمودید (دکتر فضلالله صدر ـ ناسیونالیزم مثبت یک اصطلاح شکل گرفته است از سوی رهبر ملت ایران) ارتباط احزاب سیاسی با مردم باید متقابل باشد یعنی همینطور که یک حزب سیاسی کوشش دارد مردم را پرورش فکری بدهد کوشش دارد که افکار سیاسی صحیح را به آنها تفهیم بکند. یک حزب سیاسی باید از خواستهها و تمایلات مردم نیز الهام بگیرد بنابراین این ارتباط متقابل است همین جا نکته حساسی است آیا حزب دولتی (چند نفر از نمایندگان ـ حزب دولتی نفرمائید) آیا حزب ایران نوین (احسنت) که متکی به دولت است و دولت متکی به حزب ایران نوین است بنده اصلاحش کردم آیا حزب ایران نوین که متکی به دولت است و دولت متکی به حزب ایران نوین برای درک درددلها و خواستههای مردم که ناشی از ارتباط متقابل یک حزب سیاسی و افراد حزب است قدم برداشته است آیا اگر قدم برداشته است یک ظواهری دارد اگر قدم برداشته است دردهای مردم را برای دولت حزبی خودش منعکس کرده است؟
قدردان ـ اگر به روستاهای مملکت تشریف برده بودید در اینجا پشت تریبون قلب حقیقت نمیکردید متأسفانه نرفتید ببینید در روستاهای مملکت چه خبر است.
نامور ـ آقای قدردان بنده به حضرت مستطاب عالی اعتقاد داشته و دارم و دلم نمیخواهد این اعتقاد متزلزل شود اجازه بدهید دنباله عرایضم را بکنم اگر حزب ایران نوین که میگوید اکثریت مردم، سازمانها کارگری، سازمانهای کارفرمائی حتی سازمان صنایع و سازمان کشاورزی و سازمان کارمندان دولت و سازمان اصناف در آن متمرکز است و میگوید ارتباط دارم با مردم دارد این طبقات و مردم این طبقات هم دردهائی دارند و وظیفه یک حزب سیاسی این است که متقابلا این دردها را درک بکند. آیا این دردها را درک کرده است. اگر درک کرده است با دولت حزبی خود درمیان گذاشته است؟ جواب این سؤال مثبت است یا منفی؟ لابد فکر میکنید بعد جواب میدهید (یکنفر از نمایندگان ـ جواب دادن ندارد) من نمیخواهم بقیه مطالبی که نوشته شده است بخوانم چون بنده اعتقاد دارم بیشتر از دو ساعت و دو ساعت و نیم صحیح نیست که صحبت بشود مگر اینکه مطلبی باشد (اسعد رزمآرا ـ مطلب ندارید) میفرمایند ندارم متأسفانه عرایضم تمام شد در همان دو ساعت و خوردهای تمام شد. امیدوارم آقای رزمآرا با این روشی که در پیش گرفتهاید بتوانید یک پارلمانتر خوب بشوید چون میبینم مسلط هستید. جملات بینالاثنین ادا بفرمائید و بعد ببرید در روزنامه نقل کنید. مطالبی که عرض کردم جناب آقای نخستوزیر قسمت اول را تشریف نداشتید حتماً بعرض مبارکتان خواهد رسید. عنوان نماینده اقلیت بود شما انصاف دارید در برنامه دولت فرمودید که باید اقلیت انتقاد بکند این انتقاد به نفع مملکت است. اگر ما مسائلی از این قبیل و کمبودهای کشاورزی و سایر مسائل را مطرح نمیکردیم چطور ممکن بود دولت بتواند به این معایب توجه کند و رفع نماید. یک مطلب دیگر هم بنده عرض بکنم وقتی که پای حیثیت و شرف ایرانی در میان باشد این را بدانید همه ما چه اکثریت و چه اقلیت حکم یک واحد سیاسی را داریم (صحیح است) آقای نخستوزیر این را بدانید هروقت دولت در جهت ایجاد وحدت ملی قدم بردارد همه ما پشت سرش هستیم، چرا؟ برای اینکه خواسته پادشاه بزرگ ماست شما گزارشی در مورد استرداد سه جزیره دادید که دو حزب سیاسی که در مجلس شورای ملی نماینده داشتند (یکنفر از نمایندگان ـ سه حزب سیاسی) دو حزب غیر از اکثریت، شما آماده هستید که یک کسی اشتباه لفظی بکند یقهاش را بگیرید ملاحظه فرمودید دو حزب سیاسی اقلیت و یک حزب اکثریت گزارش جنابعالی را تأیید کردند ما برای شما توفیق آرزو میکنیم و امیدواریم بتوانید نواقص دولتتان را رفع کنید متشکرم (احسنت).
رئیس ـ آقای دکتر شمس بعنوان موافق صحیت میفرمایند بفرمائید.
دکتر شمس ـ جناب آقای رئیس همکاران ارجمند حقیقت مطلب این است که وقتی از طرف فراکسیون به من مأموریت داده شد تا در یکی از جنبههای خاص بودجه مطالعه بکنم و یک تحقیق اگر آقای زهتاب تشریف دارند نیشخند نمیزنند علمی خدمت همکاران عزیز عرض کنم تا نمایندگان محترم و ملت ایران به عظمت و غرور در این بودجه اطلاع بیشتری حاصل کنند (فرهاد پور ـ غرور اصطلاح علمی است؟) از دیروز صبح که تا بحال مستمع بودم و دوستان فراکسیون حزب مردم مطالبی ایراد فرمودند بنده نزدیک به ده صفحه که در اینجا حاضر دارم ایراد مربوط به مطالب غیر بودجهای دوستان عزیز را یادداشت کردهام که اگر بخواهم فقط به پاسخ این ایرادات غیر موجه غیر بودجهای بپردازم خیال میکنم ساعتها طول بکشد (فرهاد پور ـ ما حاضریم گوش بکنیم و ضرورت دارد گفته شود) بعرضتان برسانم که این مطالب که از طریق روزنامه و سایر وسائل ارتباط جمعی در معرض قضاوت مردم ایران قرار میگیرد خودشان قضاوت خواهند کرد که یک اقلیت سازنده آیا توانسته است یک نقش ارشادی و یک راهنمائی صحیح و علمی به اکثریت بدهد یا نه؟ بنده وارد این مقدمه نمیشوم جناب آقای زهتاب فرد جناب آقای سمیعی و جناب آقای صمد نامور، بنده به عنوان یک نماینده منتظر بودم که وقتی پشت این تریبون تشریف میآورید اصول عقاید حزب مردم را همراه بیاورید و ارقام بودجه را هم بگذارید و بگوئید که براسای این اصل و این واقعیت اگر دولت تقلیلی یا افزایشی در یکی از مواد بودجه بدهد به یک چنین نتایجی خواهد رسید (احسنت) بنده صحبت از دو ریال پول خرد و فتوت راننده و نمیدانم یک کیلوونیم گوشت اضافه در زمانیکه تمام مردم ایران در پشت سر رهبر عالیقدر این مملکت برای سازندگی مملکت کوشش میکند و با اعتقاد تلاش میکنند حق این است که وقت این تریبون را با این مسائل نگذرانید (فرهاد پور ـ بنظر شما این مسائل کوچک است؟) بنده در فرمایشات همکار عزیزم جناب آقای زهتاب فرد به یک لغاتی برخوردم مثل هیئت حاکمه اینها یک اصطلاحاتی است که این مملکت در گذشته داشته است و از حلقوم افرادیکه شما هم آنها را محکوم میکنید در میآمده چرا چنین الفاظی را بکار میبرید. مقصودتان از هیئت حاکمه چیست و کیست. از لحاظ اصطلاح حقوقی و اصطلاح جامعهشناسی و اصطلاح سیاسی طبقهای که به اتکاء اکثریت مردم کار حاکمیت ملی را انجام میدهند چرا لغت صحیح را بکار نمیبرید. چرا با نیشخند و پوزخند هیأت حاکمه میگوئید (احسنت ـ آفرین) (فرهاد پور ـ چه بگوئیم؟ بخش حاکمه بگوئیم) باز بنده دیدم جناب آقای زهتاب اینجا اشاره کردند و گله کردند از رئیس دفتر سیاسی حزب که چرا ما را بخش مخالف میخوانید و این را یک نوع اعمال قدرت دولت در ستیز اقلیت تلقی کردند. شما تشریف آوردید اینجا و یک الفاظی بکار بردید از قبیل محمد علیشاه که در شأن یک نماینده نیست ما نمیخواهیم به آن دوران برگردیم و وقتی مردم ایران در دهات و روستاها در نقاط دور در نقاط نزدیک با این اعتقاد برای تحقق منشورهای انقلاب اجتماعی ایران کوشش میکنند آیا این رویه صحیح است (فرهاد پور ـ انتقاد از محمد علیشاه هم بد است؟) (خنده نمایندگان) من خیال میکنم آقای فرهادپور خیلی خوششان میآید بعنوان نقش خنداننده معرفی بشوند اگر دنبال این تز هستید بنده ایشان را به چند نفر آرتیست معرفی کنم که مطالب خندهدارتری به ایشان بیاموزند (همهمه نمایندگان اقلیت). بنده در اجلاس مربوط به متمم بودجه از دهان جناب آقای فرهادپور شنیدم و حزب ایران نوین را به انتقاد گرفتند که چرا دانشکده حزبی درست کرده و این را بعنوان یک حربه در نطق متمم بودجه از اینجا به ملت ایران ارائه کردند. جناب آقای فرهاد پور شما مگر روزنامهها را نمیخوانید که بعضی از جوانان ما در کشورهای دیگر تحت تعلیمات فریبنده قرار میگیرند و میآیند به این مملکت که خرابکاری کنند و خوشبختانه بیداری و توانائی مقامات انتظامی حتی قبل از ورود به مرز آنها را میگیرد. حزب ایران نوین میخواهد یک مکتب صحیح منطبق با انقلاب برای جوانان کشور ایجاد کند (صحیح است) و اساس فلسفه انقلاب ایران را برای این جوانها تشریح کند (فرهاد پور ـ من استادان دانشکدهتان را هم میشناسم) لازم است از مقامات انتظامی استدعا میکنم که رویه متعادل با این گروه بیحیا و وطن فروش در پیش نگیرند. باید اینها را در نطف خفه کرد و به اشد مجازات باید رسانید. جناب آقای سمیعی راجع به تقاضاهایشان از رادیو و تلویزیون ایران مطالبی فرمودند و مطلبی گفتند که هرگاه از رادیو و تلویزیون حزب مردم خواسته است که برنامههای آنها را پخش و ضبط کنند جواب شنیدهاند که بیش از دو ساعت در سال وقت ندارند و این کار مقدور نیست. بنده تماس گرفتم با مقامات تلویزیون و راجع به صحت و سقم این مطلب استفسار کردم جوابی شنیدم عیناً به عرض میرسانم که ببینید از چه طریق و چه وسایل برای انتقاد استفاده میشود امروز انتقاد اگر اجازه بدهند آقای عباس میرزائی لغت کریتیزیم را بکار ببرم یک فن است که در دانشگاه درس داده میشود گفته شد از زمانی که جناب آقای دکتر کنی به سمت دبیرکل حزب مردم انتخاب شدهاند فقط چهار ساعت برنامه شخص ایشان را در تلویزیون پخش کردهاند و این غیر از ساعات و لحظاتی است که به موازات فعالیتهای دیگر مثل بحث در بودجه و متمم بودجه وقتی بیش از نمایندگان گروه حزب پارلمانی حزب ایران نوین آنها را در تلویزیون نشان دادهاند بولتن رسمی خبرگزاری پارس را بنده دارم که نطق جناب آقای زهتاب فرد را در دو صفحه کامل منتشر کردند چرا سعی میکنید به مردم ایران مطالبی را بگوئید که دور از واقع است کمک بکنید به ما که راه را بهتر و سریعتر برویم بصورت عامل ترمز کننده سعی نکنید دربیائید (احسنت) بنده یکی دیگر از ایراداتی را که گرفته شده است جواب عرض میکنم و بعد راجع به وظیفهای که بمن محول شده و من موظفم آن وظیفه را انجام بدهم مطالبی عرض خواهم کرد و آن موضوع اصناف است ملاحظه بفرمائید گروههای متنوع و متفاوتی که در این مملکت فعالیت و کوشش میکنند آنها هم سعی دارند از ثمرات انقلاب حداکثر بهرهبرداری به نفع صنف بکنند آنها به راهنمائی احتیاج دارند اینها احتیاج دارند به ایدئولوژی همینطور که جناب آقای صمد نامور فرمودند ایدئولوژی انقلاب تفهیم بشود و آنها به حقایق احکام انقلاب اجتماعی ایران آشنا بشوند (اولیاء شیرازی ـ اصناف عملاً وابستگی خود را نشان دادند) این کار را کی باید بکند؟ آیا باید آنها را بدست عواملی که نمیخواهم اسم ببرم بسپاریم؟ و احزاب کنار بنشینند؟ ما وظیفه داریم و خود را موظف میدانیم که در میان این گروهها نفوذ کنیم و نسبت به آن وظیفهای که داریم آنها را راهنمائی کنیم (احسنت) اصناف از گروههای زحمتکش و شریف مملکت هستند ما آنها را وابسته به خودمان میدانیم و هرگز کنار نمینشینیم که آنها به راههائی بروند که دیگران میل دارند (احسنت) فرمودند که اصناف میخواهند احزاب در انتخابات دخالت نکنند بعد فرمودند که آقای وزیر کشور نامه نوشته است که بعنوان ناظر شرکت کنید ملاحظه میفرمائید تعبیر مطلب را از طرف دوستان عزیز در حزب مردم اگر فردا بعد از انتخابات ایرادی قرار هست بگیرید تشریف بیاورید و نظارت کنید و بر صحت انتخابات صحه بگذارید میگویند ما نمیخواهیم دخالت کنیم و این آن عینک بدبینی است که بنده به نظرم میرسد بعضی از دوستان بچشم گذاشتهاند وزیر کشور حزبی با کمال بینظری و بیطرفی خواهش میکند تشریف بیاورید ناظر بر انتخابات باشید شما تشریف نمیآورید بعد تخطئه میکنید بهر تقدیر بنده عذر خواهیم را در همین لحظه قبل از هرچیز در اینجا عرض میکنم و پوزش خود را به دوستان که اسمشان در اینجا ذکر شد و احتمالاً اگر اسائه ادب کرده باشم تقدیم میکنم. امیدوارم این را تبدیل بر سوء مطلبی نکنند (احسنت) بنده قرار است بعنوان ناطق موافق در دفاع از لایحه بودجه سال ۱۳۵۱ صحبت کنم.
در اینموقع مقام ریاست اداره امور جلسه را به آقای دکتر جواد سعید (نایب رئیس) واگذار و از جلسه خارج شدند.
بدیهی است ارقام بودجه و هدفهای غرور آفرین آن و توسعهایکه در اثر اجرای این بودجه نصیب کشور خواهد شد خود مدافع خود و برای هر ایرانی که قلبش بخاطر پیشرفت کشور میطپد مایه مباهات است. اجازه بدهید بدواً نگاهی به وضع اقتصادی جهان بیفکنیم.
در سالهای اخیر بحرانهای اقتصادی و پولی در اکثر کشورهای جهان اعم از کشورهای بزرگ و پیشرفته یا کشورهای در حال توسعه یا کشورهای کم توسعه دیده شده است مشکلاتی که جهان امروز در اثر نواسانات اقتصادی و پولی با آن روبروست اکثراً جزء اخبار داغ و جای آنها در صفحات اول روزنامههای خبری است طبیعی است مصائب ناشی از این بحرانها در کشورهای در حال توسعه اثرات نامطلوبتر و عمیقتری بجای میگذارد. همچنانکه در نطق نخستوزیر هنگام تقدیم لایحه بودجه اشاره شد کافی است گفته شود که بیش از نصف مردم جهان یعنی حدود دو میلیارد نفر در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند که متوسط درآمد سالانه آنها به صد دلار نمیرسد.
با توجه به مشکلات ناشی از رشد غیر معقول جمعیت این کشورها و تکانهای شدید که در اثر تغییرات ارزش بینالمللی پول و استثماری که در خرید تولیدات کشاورزی آنها از طرف کشورهای صنعتی اعمال میشود و قیمتهای سرسامآوری که در عوض بابت خرید کالاهای ساخته شده به همین کشورها میپردازند، وضع این کشورها نه تنها رو به بهبود نیست بلکه هر روز بیش از روز پیش سیر قهقرائی طی میکند. یکی از دلائل بارز این سیر نزولی درصد بیسوادان است که در این کشورها روز به روز بالاتر میرود و فاصله آنها را تا مرز جوامع مترقی و پیشرو بیشتر میکند.
ذکر این مقدمه بدان جهت حائز اهمیت است که در این میان کشور ما به تنهائی توانستهایم نه تنها با اتخاذ یک سیاست صحیح و جهش اقتصادی خود را از گزند مصائب ناشی از دگرگونیهای متلاشی کنندة اقتصادی مصون بدارد و تحت نفوذ تأثیرات منفی بحرانهای پولی قرار نگیرد بلکه در سیر پیشرفت اقتصادی از چنان آهنگ رشد سریعی برخوردار گردد که در تولید ناخالص سرانه رقم ۴۰۰ دلار را بعنوان جشنهای پردامنه اقتصادی آینده مبنا قرار دهد. عوامل اصلی این تحرک افتخارآمیز قبل از هر چیز یک رهبری صحیح و همه جانبه و اتخاذ یک سیاست منطقی و اعمال یک مدیریت قاطع و ثمربخش است که در این مورد ملت ایران مرهون فداکاریها و رهبریهای خردمندانه شاهنشاه آریامهر است.
عامل دیگر کوششی است که در افزایش تولید ملی طی سالیان بعد از انقلاب بعمل آمده است. در این زمینه آنچه نصیب ما شده است و افتخاریکه بدست آمده است تنها متعلق به دولت یا حزب ایران نوین نیست بلکه افتخاریست که به جامعه ایرانی تعلق دارد و ثمره فعالیتهای مداوم و با اعتقاد تمام مردم است. نفی و تردید در این باره بر هیچ ایرانی اعم از حزب مردم یا حزب ایران نوین جایز نیست.
چون نام احزاب بمیان آمد در اینجا ناگزیرم متذکر شوم که من ترجیح میدهم هر حزب را بنامی که دارد و در جامعه تحت آن نام فعالیت میکند یادآور شوم اصطلاح اقلیت یا اکثریت صفتی است که بکار برده میشود و بهتر است تا وقتی که امکان بکار بردن اسم که ذاتی این گروههای سیاسی است باشد از بکار بردن صفت برای اشاره به نامها خودداری کنیم.
پس از این دو عامل یعنی رهبری صحیح و اتکاء به کوشش آحاد مردم ایران، سه عامل دیگر وجود دارد که من آنها را تحت عنوانهای ثروت (اول) استفاده از تکنولوژی (دوم) و کوشش در ایجاد نهادهای متناسب اجتماعی (سوم) نامگذاری کردهام. این عوامل علاوه بر آنکه پایههای هر نوع توسعه اقتصادی را تشکیل میدهند اساس منطقی هر بودجه و هدفهای هر جامعة روبه پیشرفت را روشن میسازند.
اجازه بدهید هر یک از این عوامل را جداگانه بررسی کنیم تا اهمیت لایحه بودجه برای شما نمایندگان محترم و ملت ایران آشکارتر گردد.
تحت عنوان ثروت عواملی مانند سرمایه ـ منابع درآمد ـ منابع ثروتزای طبیعی ـ صنایع ـ (مانند کشاورزی و معادن) و خلاصه پول را میتوان نام برد.
بدیهی است در تعریف علمیتر از ثروت عناصر دیگری مانند نیروی کار و تخصصها و ابنیه را نیز میتوان جای داد همچنانکه در نوشتههای بعضی اقتصاددانان کلاسیک و یا پارهای از معاصرین دیده میشود.
اما من برای آنکه بتوانم در چهارچوب لایحه بودجه و اثرات اقتصادی شگفتآور آن که برای کشور نوید سالی بس پررونق را میدهد بیان مطلب کنم از بررسی سایر عناصر تشکیل دهنده ثروت خودداری میکنم.
در کشور ما خوشبختانه از لحاظ ایجاد سرمایه و گردش سرمایه و بهرهبرداری از سرمایه کوششهای چشمگیری صورت گرفته است. در اصطلاح اگر کشوری از لحاظ سرمایهگذاری برای اجرای برنامههای مورد نیاز جامعه به درجه بینیازی برسد آن کشور را رشدیافته گویند. در آمار شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل که در سال ۱۹۶۶ یعنی شش سال پیش منتشر شد ایران در ردیف کشورهای رشدیافته قلمداد شده بود و اگر بخاطر داشته باشید، مقارن همان سال برنامه کمکهای اقتصادی امریکا که معروف به اصل ۴ بود قطع گردید. مثال دیگری که قابل ذکر است اگر رقم کل بودجه را که در لایحه دولت برای سال ۱۳۵۱ تقدیم مجلس شده است ملاحظه کنید نزدیک به ۵۴۸ میلیارد ریال است خود گویای وجود سرمایه کافی در مملکت است اگر سرمایهایکه در بخش خصوصی نیز در جریان گردش است نزدیک به همین مبلغ در نظر بگیریم در سال آتی متوسط سرمایه ناخالصی که محور فعالیتهای اقتصادی هر ایرانی قرار میگیرد نزدیک به ۳۴۰۰۰۰ ریال است که از اکثر کشورهای در حال رشد بیشتر است. بعبارت دیگر متوسط درآمد ناخالص سرانه ۴۰۰ دلار یعنی نزدیک به سی هزار و چهار صد ریال زائد سرمایهای که در حدود سیصد و چهل هزار ریال است اما از جهت منابع درآمد که یکی دیگر از عناصر تشکیل دهنده ثروت است. همکاران ارجمند بدون شک از جهت علاقهای که به امور دارند حتماً ارقام بودجه را مطالعه فرمودهاند. در خصوص درآمدهای دولت بدون آنکه من بخواهم وارد ارقام شوم از مالیاتهای مستقیم و غیر مستقیم و نفت و درآمد برنامه و سایر درآمدها نام برده شده است.
اولاً درآمدهای دولت در سال آینده منحصر به مالیاتهائیست که بعضی آنرا تحمیلی بر دوش طبقه کم درآمد بدانند و حتی منحصر به نفت نیست که پارهای دیگر آنرا درآمدی بدون تلاش بخوانند و از همه گذشته از اعمال تصدی دولت هم که بعضیها آنرا تاجرمآب میشناسند نیست برای اولین بار قسمتی از درآمدهای ناشی از انجام برنامهایست که تاکنون سرمایههای هنگفتی در راه ایجاد آنها صرف شده است و اکنون وقت آنست که ثمرات آن نه تنها در زندگی روزمره مردم و مسائل زیربنائی بلکه بصورت بازده پولی نصیب خزانه دولت شود و مجدداً به مصرف سایر برنامههای ضروری میرسد نکته قابل توجه دیگری که در مالیاتها بچشم میخورد آنست که نسبت مالیاتهای مستقیم و غیر مستقیم بصورت رضایتبخشی در حال تغییر است. میدانیم که هرگاه مالیاتهای غیر مستقیم که معمولا از طبقه کم درآمد و توده مصرفکننده حاصل میشود بالا باشد ولو آنکه جامعه از وصول چنین مالیاتی بهرهمند شود ولی در عوض بار آنرا مردمی که دارای درآمد متوسط هستند بدوش میکشند در حالیکه مالیاتهای مستقیم از منافع سرمایهگذاریهای بزرگ و بیشتر بر مبنای منافع حاصل از سرمایهگذاریهائیست که در امور تولیدی بازده قابل ملاحظه دادهاند.
سلامت اقتصادی جامعه وقتی آشکار میشود که مالیاتهای مستقیم درصد بالاتری از منابع درآمد را تشکیل دهد. من به ارقام مالیاتها در دهة گذشته برنمیگردم و فقط توجهتان را به افزایش قابل ملاحظهایکه در دو سال گذشته در مالیاتهای مستقیم نسبت به مالیاتهای غیر مستقیم حاصل شده است جلب میکنم و آنچه در سال آینده در لایحه بودجه پیشبینی شده است. این افزایش در سال ۱۳۵۰، ۱۴ درصد در سال ۱۳۵۱، ۵/۱۷ درصد و نسبت به سالهای قبل بیشتر بوده. این شاهد عینی برای توفیق دولت در اجرای تأمین ثروت برای جامعه است.
اما در مورد درآمدهای حاصل از نفت. بد نیست به اطلاع نمایندگان محترم برسانم که سالها این تصور وجود داشت که هرگاه کشور ما به درآمدهای نفتی خود اتکاء بیش از حد داشته هرگونه تغییر در این منابع ممکن است موجب بروز خطراتی برای اقتصاد کشور شود.
بقول مفسر رادیو ایران یک نوع سیاست منفی تلقی میشد و از دید اقتصادی نمیتوانست صحیح باشد زیرا صنعتی شدن جامعه مستلزم سرمایهگذاریهای سنگین و در نتیجه احتیاج به منابع ارزی را ضروری میسازد. در مورد ایران فراهم آوردن اینگونه امکان فقط از طریق فروش نفت بوجود میآمد.
بهمین علت است که سیاست مثبت جای سیاست منفی را گرفت و با اتخاذ یک روش معقول در امر تولید و توزیع و فروش نفت هر سال بیش از سال پیش بر درآمد کشور افزود و ذخائر ارزی آنرا بالا برد.
رئوس این سیاست مثبت عبارت بود از:
- بالا بردن میزان تولید از حوزههای فعلی.
- انعقاد قراردادهای جدید به منظور توسعه امر تولید نفت.
و بالاخره استفاده از محصولات فرعی که قبلاً مورد استفاده قرار نمیگرفت. در اجرای مورد اول اقداماتی بطریقی صورت گرفت که ایران در سال گذشته در میان کشورهای تولید کننده نفت خاورمیانه مقام اول را بدست آورد و این روند در سال آتی همچنان محفوظ خواهد ماند. اضافه بر آن ایران از لحاظ صدور نفت در ردیف اول در میان کشورهای جهان قرار گرفت. در مورد دوم استحضار دارند. قراردادهای سریپ و اسپاک نسبت ۵۰، ۵۰ را برهم زد و برای اولین بار بدعت جدیدی در قراردادهای نفتی بوجود آمد که نسبت ۲۵، ۷۵ بود بنفع کشور صاحب ذخائر نفتی بود. در سال گذشته تحت رهبریهای شاهنشاه حتی در قرارداد کنسرسیوم نیز اساس ۵۰-۵۰ برهم خورد و نسبت ۴۵-۵۵ جای آنرا گرفت.
مضافاً به آنکه در مذاکرات اوپک در سال گذشته قیمت نفت خام از ۱/۶۳ دلار هر بشکه به ۱/۷۲ دلار افزایش یافت به اضافه تخفیفهائی که قبلاً کنسرسیوم بابت هزینه فروش و غیره از ایران گرفته بود ملغی و از ژوئن ۱۹۷۱ بابت جبران خسارت ناشی از افزایش قیمتهای کالاهای ساخته شده ۵/۲ درصد به بهای نفت افزوده گشت بطوریکه میدانید درآمد اضافی در سال جاری از این بابت به ۴۵۰ میلیون دلار و در سال آینده پیشبینی میشود تا ۱۷۰۰ میلیون دلار بالا رود.
این اضافه درآمد که اکثر آن به برنامههای عمرانی اختصاص داده شد بنوبة خود در گردش پول در دست مردم کمک مؤثری خواهد نمود و موجب ایجاد مجدد ثروت میگردد.
اما توجه به این نکته ضروری است که درآمد ارزی نفت به چه مصرفی رسیده است طبق ارقام بانک مرکزی و سازمان برنامه در فاصلة سالهای ۴۷ تا آخر ۵۰ مجموعاً ۶۰ میلیارد ریال یعنی ۵۴/۷ درصد هزینههای عمرانی کشور از محل درآمد نفت تأمین گردیده است. در مورد سوم از محتوی سیاست صحیح نفتی ایران باید گفت ذخائر گاز در ایران ۱۷ درصد کل ذخائر گاز در جهان است و تا شروع بهرهبرداری از این منابع نیروزا و ثروتزا ۱۳۰ میلیارد مترمکعب، یعنی معادل ۸ میلیارد تومان ارز رایج هدر رفته است زیرا بزعم کسانیکه ثروت این کشور را به یغما میبرند بهرهبرداری از منابع گاز اقتصادی تشخیص داده نشده بود. اما اکنون در سال نزدیک به ۲/۵ میلیون مترمکعب گاز استخراج و صادر میگردد و اگر میزان تولید همین روند را داشته باشد طبق تخمین کنونی تا ۲۷۰ سال آینده میتوان این بهرهبرداری را به نفع اقتصاد کشور ارائه داد، خط شاه لوله گاز در فاصله سالهای ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۹ به طول ۱۱۰۶ کیلومتر از بید بلند تا آستارا کشیده شد که دارای دستگاههای رادیوئی، میکروویو شبکه تلهمتری، شبکه تلهتایپ و شبکه تلفنی است و تعداد این دستگاهها به ۴۹ میرسد.
بهتر آنکه در طول این خط جمعاً ۱۱۰۲ نفر شاغل هستند که فقط ۴۴ آنها را کارگر ساده تشکیل میدهند درآمد حاصل از فروش گاز به شوروی در سال بالغ بر ۴۲ میلیون دلار است که این رقم در سال ۱۳۵۰ افزایش خواهد یافت و در سال ۱۳۵۳ به ۶۹ میلیون دلار در سال خواهد رسید.
اضافه بر اجرای این سیاست منطقی نفتی که اثرات و ثمرات آن در برنامههای عمرانی و صنعتی شدن کشور سهم بزرگی را بعهده دارد، ایران در صدد است که در حمل و نقل نفت نیز با شرکتهای مربوط در سرمایهگذاری شریک شود و از منافع سرشاری که از این راه بدست میآید نیز به نفع کشور استفاده نماید. سرمایهگذاری در دو پالایشگاه تصفیه نفت در هند و افریقای جنوبی و توسعه شبکه توزیع داخلی از اقدامات دیگری است که در استفاده حداکثر از این ثروت ملی انجام شده است. در اینجا من باید بنام نماینده یک شهر نفتخیز از کارگران و مهندسان فداکار شرکت ملی نفت ایران و بخصوص گروه مدیران و شخص آقای دکتر اقبال که از سربازان فداکار شاهنشاه و کشور هستند و همچنین از کسانیکه در اجلاسیههای بینالمللی برای استیفای حقوق حقه ایران در نهایت تدبیر نظرات بلند شاهنشاه را به مرحله عمل درآوردند سپاسگزاری کنم. صنعت نفت و سازمان آبرومندی که در قیاس با سازمانهای بزرگ صنعتی در ردیف بهترین نوع آن قرار دارد موجب سرافرازی و افتخار کشور ماست.
از عوامل دیگری که در تأمین ثروت یعنی مهمترین عنصر توسعه اقتصادی نقش اساسی بعهده دارد، منابع ثروتزای طبیعی مانند کشاورزی ـ جنگل ـ آبها و معادن است. در مورد کشاورزی و جنگل و آبها بدون شک بعلت آنکه از شاهبیتهای انقلاب اجتماعی ایران و بخصوص تحولات شگرفی است که در روابط تولید و نحوه تولید براساس مالکیت زمین و سایر وسائل تولید حاصل شده است سهم بزرگی در تولید ناخالص ملی بعهده دارد. همچنان که در نطق نخستوزیر اشاره شد در سال ۵۱ اولویت بخش کشاورزی مورد توجه کامل خواهد داشت و اعتبارات کشاورزی در حدود ۳۸ درصد افزایش پیدا خواهد کرد و بیش از ۵۲% از بودجههای عمرانی در این بخش به مصرف خواهد رسید بنابراین کاملاً قابل پیشبینی است که به موازات صنعتی شدن کشور و توجه اساسی به سرمایهگذاری در کشاورزی و بالا بردن هر چه بیشتر سهم کشاورزی در تولید ناخالص ملی علاوه بر آنکه موجبات ایجاد ثروت در میان گروههای روستانشین که اعظم جمعیت کشور را تشکیل میدهند فراهم خواهد شد، از لحاظ درآمد سرانه آنها و توزیع ثروت در میان این طبقه پیشرفت قابل ملاحظه بوجود خواهد آمد.
البته من بایستی اشاره کنم از لحاظ پیشرفت برنامههای کشاورزی اضافه بر سرمایهگذاری و جبران کمبود آب و ایجاد نیروی متخصص احتیاج به یک آمارهای صحیح مصرف داریم این را بنده بخصوص روی سخنم با وزیر تعاون و امور روستاها است که برای اتخاذ یک سیاست صحیح تولید در کشاورزی باید کشاورزی ما و سیاست تولید کشاورزی متکی به آمار صحیح مصرف باشد. یک سال پیاز به مقداری تولید نشود که در بازار به قیمت خیلی ارزان عرضه کنند و مقداری از آن هم اضافه بر مصرف باشد و غیر قابل فروش و تولید کننده حتی ضرر بکند و در یک سال مقدار پیاز به مقداری برسد که نشود خریداری کرد. بنابراین توصیه بنده به دولت این است که برای براه انداختن چرخهای کشاورزی و متناسب کردن افزایش تولید کشاورزی با پیشرفت جمعیت به آمار صحیح مصرفی دست پیدا کند ما باید سعی کنیم در همین زمینه حدود معنوی روستاهایمان را واقعاً محفوظ نگاه بداریم ما باید روستانشینانی که از ثمرات انقلاب بهرهمند شدهاند از گزند خرابکارانی که میشنویم در سیاهکل برای فریبدادن روستائیان دست بکار شدهاند منکوب کنیم (صحیح است). ما باید با آموزش صحیح برای بالا بردن دانش سیاسی روستائیان واقعاً کوشش کنیم بنده یکبار عرض کردم و یکبار دیگر تکرار میکنم ما باید که در جلوگیری از ورود این خرابکارانی که بعنوان عوامل مخرب در گوشه و کنار مملکت زن و فرزند ما را به گلوله میبندند با قساوت قلب پاسبان ما را میکشند و رئیس شعبه بانک ملی را به گلوله میبندند باید جلوگیری کنیم (صحیح است). بنده خواهشم را تکرار میکنم از مراجعی که به کار این افراد رسیدگی میکند هیچگونه ارفاقی برای آنها قائل نشوند و اشد مجازات را در نظر بگیرند (دکتر انوشیروانی ـ به دادگاهها باید بفرمائید) و این صداهای ناهنجار را در نطقه خفه کنند (صحیح است) اجازه بفرمائید بنده برگردم به بحث قبلی و آن عبارت است از ثروتی که ما از منابع ثروتزای طبیعی بدست میآوریم. امروز در میان روستانشینان گردش سرمایه کاملاً محسوس است من نیازی به آمار نمیبینم وضع زندگی مردم روستانشین از نظر درآمد و قدرت خرید قابل توجه است و این چیزی نیست مگر گردش صحیح ثروت میان تمام گروهها. به یک نکته اشاره میکنم و آن عبارت است از توزیع متعادل ثروت در میان کشاورزان بنده خیال میکنم همة خانمها و آقایان مطالبی که در زمینه تحلیل فلسفی انقلاب نوشته شده است مطالعه فرمودهاید یکی از این مطالب عبارت است از یک سیاستی که تحت عنوان توزیع عادلانه ثروت نوشته شده من از شما خواهش میکنم در میان طبقه کارگر، کشاورز و سایر طبقات کم درآمد ملاحظه بفرمائید که آیا ثروت بنحو عادلانه توزیع شده است یا نه در مورد افزایش جنگلها و استفاده هرچه بیشتر اقتصادی از منابع چوب اقدامات چشمگیری صورت گرفته و همانطور که نمایندگان محترم استحضار دارند در سال ۱۳۵۱ طرح بزرگ استفاده از صنایع چوب در نکاء بموقع اجراء در خواهد آمد و از لحاظ توسعه جنگلها ـ خزانههای بذر و قلمه و نقشهبرداری، راه را برای استفاده از ثروت ملی جنگلها بیش از پیش آماده خواهد نمود و از نظر تأثیر آب و هوا و کشاورزی نقش ارزندهای دارد.
در باب معدن خوشبختانه کشور ما که از این جهت فوقالعاده غنی است و هنوز استعداد کشف و استخراج معادن بسیار دارد این اقدام تا حدودی تاکنون انجام گرفته ولی بدون تردید یکی از اقدامات بسیار برجسته و اقتصادی دولت در آینده گسترش و کشف و استخراج معادن است. هم اکنون استخراج ذغال سنگ و سنگ آهن طی برنامه وسیعی ادامه دارد و استفاده از منابع مس نیز که دولت راساً در امر استخراج و صدور و فروش آن اقدام خواهد کرد امکانات قابل ملاحظهای از لحاظ ارزی در اختیار مملکت قرار خواهد داد.
اما عنصر آخری که در ایجاد ثروت نقش اساسی دارد پول است.
باز در گزارش نخستوزیر به مجلس شورای ملی ملاحظه میکنیم که در زمینه سیاستهای پولی و بخصوص ایجاد تعاون در این زمینه از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۰ کوششهای تحسینآمیزی بکار برده شده بطوریکه درآمد پولی و نقدینگی با رشد تولید ناخالص ملی هماهنگی لازم را داشته است. سیاستهای منطقی که برای خنثی کردن اثرات نامطلوب نوسانات پولی در سطح بینالمللی از طرف دولت اتخاذ شده تعادل کلی اقتصاد کشور را در وضعی با ثبات و دور از تزلزل محفوظ داشته است افزایش نرخ بهرة سپردههای مدت داده پساندازها، انتشار اوراق قرضه از روشهائی بوده است که در این راه اعمال شده و نتایج مطلوبی نیز به بار آورده.
توجهی به رقم کل پساندازهای مردم، بخصوص مردمی که طبقه کم درآمد هستند و تا چند سال پیش حتی برای معاش روزانه معطل بودند به گردش سریع پول در دست مردم پی میبریم. وضع کل این پساندازها که در بانکها از طرف مردم گذارده شده است بر طبق آمار بانک مرکزی به ۸۰ میلیارد ریال میرسد.
این پساندازها مفهومی دیگر نیز دارد که آن توزیع، تعادل پول در میان مردم است. رقم خالص کل اعتبار اعم از بخش خصوصی یا دولتی ۳۶/۳ میلیارد میرسد که نسبت به سال ۴۷ نزدیک به ۸۰% افزایش داشته و در سال آینده نیز همین روند را طی خواهد کرد. یکی دیگر از سیاستهای بسیار پسندیده دولت، تنظیم و هماهنگ ساختن واردات بوده با امکانات ارزی که بدون شک هم از عدم توازن وضع ارز جلوگیری میکند و هم از ورود کالاهای غیر ضروری میکاهد. دسترسی به بازارهای جهانی سرمایه و پول موجب شده است ه دریافتهای ارزی کشور بالا رود و در پرداختهای ارزی موازنه برقرار گردد. دریافتهای ارزی کشور ما بطور متوسط در سال ۱۳۴۷ نزدیک به ۱۴% رشد داشته و در سال جاری نزدیک به ۲۵ درصد خواهد رسید.
نکتهای که در اینجا اشاره بدان را لازم میدانم ترکیب صادرات ماست که به تدریج بر سهم کالاهای صنعتی افزوده شده از سهم کالاهای کشاورزی و سنتی در مجموع کاسته میشود. از محل خدمات بخصوص عوارض بندری کشتیهای نفتکش ایران توانسته است رشد متوسطی در حدود ۱۹ درصد داشته باشد. اقلام کالاهای منتخب صنعتی بر طبق نوشته روزنامه اطلاعات مورخ ۵۰/۱۱/۱۷ صادرات قابل توجهی داشته بطوریکه رشد آن در سال جاری نسبت به سال گذشته ۷۰ درصد بود و ارزش صادرات وسائط نقلیه رشدی معادل ۲۴۳ درصد داشته است. بعضی کالاهای صنعتی مانند توری ـ کشباف ـ رشدی حدود ۱۷۶ درصد نسبت به سال مشابه داشته است صادرات مواد معدنی و مصالح ساختمانی نسبت به سال گذشته ۲۶ درصد رشد داشته است.
دومین عامل در توسعه اقتصادی استفاده از تکنولوژی در تولید است.
همانطور که استحضار دارند برای واژه تکنولوژی ترجمههای متعددی بعمل آمده از فنشناسی گرفته تا علم فن از آن یاد شده است. اما ترجمهای که بنظر اینجانب بهتر رسید علم عملی است تکنولوژی در زمان ما برای توسعه صنعتی از ضروریات و برای جامعهای که به سرعت به طرف صنعتی شدن پیش میرود بکار گرفتن تکنولوژی راه را کوتاهتر و هزینه را کمتر و هدف را نزدیکتر میسازد.
بنده در این مورد اجازه بفرمائید جناب آقای فرهاد پور خدمتتان جزوهای ارائه کنم که حاوی نکات اساسی در اصول و عقاید حزب ما در زمینه اقتصاد است. اصل ۱۵ مرامناه ما مربوط به سیاست بازرگانی و آنچه که دولت در سال گذشته انجام داده میگوید:
امروزه بهرهبرداری از صنعت اگر بخواهد نتایج اقتصادی رضایتبخشی همراه داشته باشد باید همراه تولید یکجا و به مقدار زیاد باشد بطوریکه باعث بالا رفتن کیفیت و پائین آمدن قیمت کالاهای ساخته شده بشود ومآلاً در تسخیر بازارها و رقابت با کالاهای مشابه توفیق حاصل کند، از اهم مسائل برای نیل به این هدف یعنی رسیدن به مرحله صنعتی شدن بطوریکه شکل اقتصاد از حالت اقتصاد کشاورزی خارج و بصورت اقتصاد صنعتی درآید. استفاده از تکنولوژی جدید در تولید است.
اما از طرف دیگر تکنولوژی یا علم عملی یکی از گرانقیمتترین کالاهای زمان ماست. و فقط در صورتی که کشور از رشد اقتصادی مطلوب برخوردار باشد و بتواند تحمل مراحل اولیه یعنی هزینههای گزاف را داشته باشد در این راه گام میگذارد. بنابراین برخلاف آنچه که گفته میشود که صنعتی شدن در عمر کشورها یک ضرورت تاریخی است اشتباه محض است. صنعتی شدن مستلزم وجود منابع مالی کافی بعلاوه نیروی انسانی متخصص و بازار لازم و قدرت خرید افراد جامعه است و هرگاه این ضروریات، (نه ضرورت تاریخی) در حیات یک جامعه آشکار شود امکان تحقق صنعتی شدن در آن جامعه پیدا میشود.
من در چند دقیقة قبل بعضی از این ضروریات مانند وجود منابع مالی، تعادل پولی و ارزی، وجود بازارها که دلیل رشد صادرات صنعتی و جانشین شدن برای صادرات کشاورزی است متذکر شدم.
حال اجازه بدهید تا به خود توسعه صنعتی بپردازم مجتمع صنایع ایران که در صدر آن صنعت نفت و مواد فرعی آن، برق و ذوبآهن قرار دارند از نظر ترکیب بسیار خوب طرحریزی شده است. اعتباری که برای توسعه صنایع ایران تخصیص داده شده ۲۶ درصد کل اعتبارات بخش امور اقتصادی را تشکیل میدهد در سال ۱۳۵۱ رشد طرحهای بزرگ صنعتی کشور به ۳۰ درصد خواهد رسید که نسبت به متوسط سالهای ۴۷-۵۰- ۳ درصد افزایش دارد.
در مورد کارخانه ذوبآهن آریامهر عملیات ساختمانی در سال ۱۳۵۱ به اتمام خواهد رسید و بهرهبرداری کامل در آن آغاز میگردد.
کوره بلند کارخانه در سال جاری آغاز بکار نموده و چدن خام به بازار عرضه گردید. ظرفیت تولید چدن ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تن در سال است که تا دو میلیون تن در سال قابل توسعه است. اهمیت این کارخانه بعنوان صنعت مادر بقدر کافی مورد بحث قرار گرفته است ولی شاید لازم باشد متذکر شوم که پس از استخراج آهن، از سنگ و کلیه اضافات آن بصورت سیمان مرغوب استفاده خواهد شد و کوچکترین زوائدی نخواهد داشت. این کارخانه از مدرنترین نوع دستگاههای ذوبآهن در دنیا است و کوره بلند آن قدرت ذوب تا یک میلیون و چهارصد هزار تن آهن را در سال دارد. مجتمع ککسازی این کارخانه بطوری ساخته شده است که دستگاه تولیدکننده کک شیمیائی آن که برای تهیه فرآوردههای طبی مورد استفاده واقع میشود از بهترین نوع در دنیاست و میتوان مقدار زیادی از این کک شیمیائی را به خارج صادر کرد.
و اما اهمیت برق و تحول بزرگی که در این صنعت بوجود آمده حرکت جامعه ایران به طرف صنعتی شدن را کاملاً تسهیل میکند. موضوع تولید و انتقال و توزیع نیروی برق یکی از مسائل حیاتی زیربنائی و آثار بارز پیشرفت صنعتی در ایران است. تا سال ۱۳۴۰ از برق فقط برای روشنائی منازل و معابر و مقدار بسیار کمی هم در جنوب کشور برای مصارف صنعتی استفاده میشد.
اما تحول آن در دهة اخیر نشان میدهد که جهش شگرفی در این راه انجام شده است طی این مدت ظرفیت تولید تأسیسات جدید برق در بخش دولتی به ۵ میلیارد و ۸۰۰ میلیون کیلووات در ۱۳۵۰ بالغ گشته که پیشرفت آن فقط نسبت به سال ۱۳۴۵ چند برابر بوده است. در سایر بخشها تولید برق به ۳ میلیارد کیلووات ساعت رسیده است. تولید سرانه برق که در سال ۱۳۴۲ ـ ۷۹ کیلووات در ساعت بوده به ۲۸۰ کیلووات ساعت در سال ۱۳۵۰ بالغ گردیده است.
در حال حاضر شرکتهای تابع وزارت آب و برق نزدیک به ۴۱/۱ درصد از مقدار کل برق خود را به بخش صنعتی میفروشد و نزدیک ۲/۶ درصد نیز در بخش کشاورزی مورد استفاده واقع میشود که با توجه به نوپائی صنایع در ایران رقم کاملاً چشمگیری است در عین حال باید توجه داشت استفاده از برق در صنایع نوساخته ایران در سال ۱۳۴۸- ۳۹ درصد و در سال ۱۳۴۹- ۵۶ درصد نسبت به سالهای قبل افزایش داشته است. کارخانههای ذوبآهن، دیزل سازی تبریز، مس کرمان، آلمینیوم سازی، و ماشین سازی اراک و معادن ذغال سنگ پایدانا در سال ۱۳۵۰ جمعاً ۱۵۸ میلیون کیلووات برق مصرف دارند که این رقم در سال ۱۳۵۵ به ۲۸۶ میلیون کیلووات خواهد رسید. خطوط انتقال نیروی فشار قوی که تا سال ۱۳۳۲ فقط ۶۳۰ کیلومتر در سراسر مملکت وجود داشت در سال ۱۳۵۰ نزدیک به ۳۶۰۰ کیلومتر رسیده و در سال ۱۳۵۱ نیز حدود ۳۰۰ کیلومتر دیگر بر آن افزوده میگردد.
یادداشتی هست که اضافه بر آماری که بنده ارائه کردم خود شرکت نفت هم در کشور نزدیک به ۲ میلیارد کیلووات ساعت برق تولید میکند. از عوامل صنعتی شدن کشور یا به اصطلاحی که من در اینجا بکار میبرم امکانات بکار گرفتن تکنولوژی جدید در تولید وجود منابع سوخت است. در کشور ما غیر از نفت و برق و ذغال سنگ گاز را نیز میتوان بر آن افزود که من در بحث مربوط به نفت بر آن اشاره نمودم از صنایع دیگری که به موازات کار ذوبآهن در زیرسازی صنایع ایران نقش مؤثری ایفاء خواهد کرد صنعت پتروشیمی است که این صنعت دارای آینده بسیار درخشان است و بخصوص که مواد اصلی آن یعنی گازد به حد وفور در ایران وجود دارد. صنایع پتروشیمی ایران برای رفع نیازمندیهای پلاستیک ظرفیت واحد تولیدی خود را از ۲۰ هزار به ۳۰ هزار تن افزایش داده خواهد شد و در تولید انواع فرآوردههای پتروشیمی نه تنها کشور را از خروج مقدار زیادی ارز بینیاز خواهد کرد بلکه با صدور انواع این فرآوردهها منبع درآمدی ارزی برای کشور محسوب خواهد شد.
کارخانه ماشین سازی اراک در سال جاری با ۲۵ درصد ظرفیت خود شروع بکار خواهد نمود همچنین کارخانه تراکتورسازی ایران از لحاظ کار ساختمانی و نصب ماشین آلات به پایان میرسد و قسمت آهنگری و جعبهدندهسازی آن آغاز بکار مینماید و بعلاوه نزدیک به ۳۵۰ تراکتور ۶۵ اسب مونتاژ خواهد نمود. کارخانه ماشین سازی تبریز مانند اراک با ظرفیت ۲۵ درصد وارد بهرهبرداری در سال جاری خواهد شد و این کارخانه ماشینهای مته کوچک و ماشینآلات نجاری و سمباده و ماشینهای تراش بطول یکمتر و دومتر و الکتروموتور و پمپ آن خواهد ساخت.
علاوه بر اقداماتی که دولت در ایجاد صنایع اساسی و پیشرو بعمل آورده است از طریق اعطای اعتبارات کافی، فعالیتهای صنعتی را در بخش خصوصی مورد تشویق و حمایت قرار داده است. بطور مثال در پرداختهائی که از اعتبارات عمرانی به فصل صنایع و معادن اختصاص داده شد بین سالهای ۴۹-۱۹۴۷ بطور متوسط ۶۲ درصد رشد داشته است.
نکتهای در اینجا از لحاظ صنایع ایران حائز اهمیت است که در نطق نخستوزیر در ترکیب فعالیتهای صنعتی کشور اشاره شده بود اینست که صنایع مواد غذائی پیشرفت قابل ملاحظهای داشته که البته خود نشاندهندة قدرت خرید مردم و بهبود وضع اقتصادی آنهاست.
من در اینجا به نکتهای باید اشاره کنم که شاید دولت خود متوجه آن بوده و ای بسا که اقداماتی هم در این زمینه انجام شده است یکی از تأثیرات توسعه صنعتی آنست که مردم بتدریج کالاها و خدماتی را وارد زندگی خود میکنند که رفع نقص یا به اصطلاح تعمیر آن کالاها محتاج به متخصص و یا کارگر ورزیده است. امروز شما هر کسی را ملاحظه میفرمائید یک پیچگوشتی دستش است و تلویزیون شما را میخواهد تعمیر کند همچنانکه برای ساخت کالاهای صنعتی دولت در قالب استانداردها کیفیت و مرغوبیت کالا را تأمین میکند و در واقع از منافع مصرفکننده در قبال دستکاریهای ناروا در کیفیت کالا دفاع میکند خدماتی که برای نگاهداری و استفاده صحیح از این کالاها ضرورت دارد نیز باید بر طبق یک ضوابط معینی توزیع و در قبال دستمزدهای ثابت انجام شود.
امروز وضع خدماتی که برای نگاهداری کالاهای صنعتی در دست مصرفکننده وجود دارد از نابسامانی زایدالوصفی برخوردار است. تعمیرگاه لوازم منزل، تعمیرگاه اتومبیل، و سایر خدماتی از این قبیل به اندازهای اجحافآور است که خود میتواند یکی از عوامل بسیار مؤثر در بالابردن سطح قیمتها باشد. در حالیکه استاندارد کردن خدمات و بخصوص خدمات فنی از طرف وزارت کار و امور اجتماعی میتواند در عمر کالاهای صنعتی و پائین آوردن سطح قیمتها و پائین آوردن ارزش خدمات فنی کمک مؤثر انجام دهد. این مطلب را صرفاً از جهت یادآوری و اطلاع یادآور شدم. تردید ندارم که دولت با بازبینی و سعهفکری که دارد در صدد رفع این مشکل بزرگ اجتماعی و اقتصادی جامعه برخواهد آمد.
در اینجا برمیگردیم به عامل سوم توسعه اقتصادی که اصطلاحاً نهادهای متناسب اجتماعی خوانده میشود در یک جامعه برای نیل به مرحله توسعه اقتصادی ممکن است ثروت باشد همچنانکه من سعی کردم وجود آنرا در اقتصاد ایران به مقدار کافی و وافی نشان دهم و استفاده از تکنولوژی جدید هم در تولید جامعه میسر باشد یعنی سرمایه برای خرید تکنولوژی موجود باشد. درجه تخصص و مهارت لازم نیز فراهم باشد بازار فروش و قدرت خرید نیز امکان استفاده را به درجه اعلا بالا ببرد اما مثلاً قوانین متناسب که خود یک نهاد اجتماعی است برای تنظیم روابط تولیدی وجود نداشته باشد یا ناقص باشد در چنین حالی دسترسی به مراحل توسعه دچار اشکال میگردد. نمونهای از اقداماتی که برای متناسب کردن نهادهای اجتماعی صورت میگیرد قوانین بسیار پیشرفته است که دولت به مجلس تقدیم داشته و مجلس شورای ملی از طریق تنقیح این قوانین و بررسی و مآلآندیشی در باب نتایجی که به حال تودههای مردم خواهد داشت آنها را تصویب و برای اجرا به دولت ابلاغ نموده است.
قانون مالیات بر درآمد قانون استخدام کشوری، قانون حمایت خانواده قانون پسانداز و بازنشستگی کارکنان مؤسسات خصوصی. فقط بعنوان یک اشاره کافی است که کوشش دولت را در این زمینه روشن گرداند.
در اینجا من پس از بررسی عوامل توسعه اقتصادی و نشان دادن آنکه در کشور ما چه اقداماتی در این مسیر انجام میشود لازم میدانم لایحه بودجه سال ۱۳۵۱ دولت را از دیدگاه اصول عقاید حزب ایران نوین به اختصار مورد بررسی قرار دهم تا نمایندگان محترم دریابند این بودجه صرفنظر از مترقی بودن منطبق با ایدئولوژی حزب ایران نوین و یکی از گامهای اساسی در راه تحقق نظرات و عقاید اقتصادی حزب است.
اولاً باید اشاره کنم که در اصل چهاردهم و پانزدهم مرامنامه حزب مترقی ما بحث از برنامهریزی جامع ملی بعمل آمده است. در این دو اصل گفته شده است که تمام فعالیتهای جامعه برای آنکه از رشد متناسب و هماهنگ برخوردار باشد و در عین حال بسیج تمام امکانات مادی و معنوی کشور را برای نیل به هدفهای اقتصادی ملی امکانپذیر گرداند باید براساس یک «برنامه ریزی جامع ملی» استوار باشد. بعبارت دیگر یک برنامهریزی مترقی و ملی میتواند ضامن رشد سریع و سالم اقتصادی و تأمین زندگی بهتر برای همه باشد.
ملی بودن یک برنامه اقتصادی از آنجا فراهم میآید که به اتکاء امکانات و مقدورات کشور و آرمانهای مشترک ملی و تقویت روحیات و سنتها و شعائر مردم تنظیم گردد. من در اینجا منصفانه از شما نمایندگان محترم سئوال میکنم آیا بودجههای برنامهای دولت که در سالهای خدمتگزاری خود و لایحه بودجه سال ۱۳۵۱ جز از رنگ ملی بودن و تحقق به آرمانهای ملی و تقویت روحیه و دفاع از منافع عمومی و تأمین شرائط زندگی بهتر برای همه از چیز دیگری صحبت به میان آورده است. آیا دولت جز برای بسیج تمام درآمدها منابع مالی و ثروتهای ملی و سوق آنها بطرف بهبود خدمات عمومی. صنعتی شدن و بالا بردن تولید ملی کوشش دیگری را مطرح ساخته است.
البته ممکن است شما در روزنامه خود تحت عنوان «ناراضی تراشی» بقلب جلوه دادن حقایق ملی بپردازید و در دورانی که تمام مردم ایران در پشت سر رهبر خود برای سازندگی تلاش میکنند عدهای هم عنوان ناراحتی تراشی را تبلیغ کنند. اما آنچه وقایع و حقایق است غیر قابل تغییر و هرگونه کوشش برای نفی آنها عملی عبث و بیهوده است. و اما لازمه مترقی بودن و جامع بودن یک برنامه توجه به جنبههای اقتصادی و اجتماعی توسعه و در نظر گرفتن اولویتها بنحوی که برنامه در تحلیل نهائی در طریق تکامل فرهنگ و تمدن و بهبود وضع زندگی مردم سوق داده شود.
امسال دولت در لایحه بودجه اکثر کوشش خود را در بخش خدمات متمرکز کرده است. در عین حالیکه از تضمین آهنگ رشد ـ بخشهای صنعت و کشاورزی غفلت نورزیده است. شاهبیت برنامه دولت توجه هرچه بیشتر به بخش خدمات عمومی است. یعنی آموزش و پرورش بیشتر و بهتر درمان بهتر و بیشتر و سایر خدمات مصرفی که نتیجه تمام این اقدامات تأمین زندگی بهتر برای همه است. در مورد تأثیر برنامهریزی در رشد اقتصادی کشور سخن بسیار گفته شده است اما از دیدگاه ایدئولوژی حزب ما هدف اصلی برنامهریزی هماهنگ کردن تصمیمات بخش دولتی و بخش خصوصی است و کوشش برنامه گزاران باید متوجه این هدف باشد که قسمت اعظم درآمد ملی بطور تصاعدی برای توسعه صنعتی و مدرنیزه کردن کشاورزی و یا به اصطلاح افزایش تولید نسبت به رشد جمعیت باشد.
لایحه بودجه سال ۱۳۵۱ تأمین این نسبت را به حد کمال رسانده و همچنانکه در ارقام بودجه ملاحظه نمودهاند نزدیک ۶۰% از درآمدهای کشور صرف برنامههای عمرانی و صنعتی و کشاورزی خواهد شد. لازم به یادآوری است که در بیست سال گذشته در کشورهای صنعتی جهان و همچنین در کشورهای سوسیالیست و کمونیست متوسط رشد ۴/۵ درصد و در کشورهای کم رشد آسیا و آفریقا و امریکای جنوبی ۲/۵ درصد بوده است. با توجه به این معیار رشد بینالمللی در دو گروه از کشورهای رشدیافته و کم رشد جهان رشد ۱۶ درصد کشور ما میتواند مبین این حقیقت باشد که برنامهریزی جامع که در اصول عقاید حزب مورد تأکید قرار گرفته است تا چه درجه نتایج مطلوب و رضایتبخش حاصل کرده است.
اما نکته دیگری که تذکر آنرا لازم میدانم حد حد مطلوب دخالت دولت در امور اقتصادی از دیدگاه ایدئولوژی حزب ایران نوین است. در اصل پانزدهم اصول عقاید حزب مترقی ما آمده است که کلیه فعالیتهای خصوصی اقتصادی و اجتماعی باید از طرف دولت ارشاد و مورد حمایت قرار گیرد طبق این اصل دولت باید علاوه بر ترویج و دفاع از فعالیتهای اقتصادی بخش دولتی از منافع افراد یا مؤسسات یا گروههای مردم و صاحبان سرمایه دفاع نماید. به اعتقاد حزب ما حد مطلوب دخالت دولت در امور اقتصادی بایستی صرفاً براساس ارزیابی از «مصالح و منافع جامعه» باشد و برای تأمین این نیت دولت باید ابتداء هر یک از اشکال مالکیت خصوصی و دولتی را بسنجد و سپس تعیین نماید کدامیک از فعالیتهای اقتصادی باید بدست دولت و کدام یک صرفاً در بخش خصوصی متمرکز گردد. بر این اساس است که دولت به پیروی از احکام انقلاب اجتماعی ایران و اصول عقاید حزب ایران نوین در لایحه بودجه سال ۱۳۵۱ جز در مواردی که منافع ملی در میان است از ورود به فعالیتهای اقتصادی خودداری کرده است و به استثنای فعالیتهائی مانند ذوبآهن و صنایع مربوط به آن نفت و صنایع مربوط به آن تمامی برق و غیره سایر زمینهها را بخصوص قسمت اعظم فعالیتهای تولید کشاورزی را در دست بخش خصوصی قرار داده و ضمن ارشاد این فعالیتها در چهارچوب برنامه جامع ملی از حمایت آنها نیز کوتاهی نورزیده است. بسیاری از اعمال تصدی دولت در صنایع سازنده مواد مصرفی، امور خانهسازی، حتی بهداشت و اداره واحدهای آموزش و پرورش و بعضی مؤسسات آموزش عالی را به مردم سپرده است و از مداخله در آن بتدریج میکاهد. در زمینه کشاورزی با تقویت واحدهای تعاونی و توسعه و تقویت نهضت تعاون فرصتهای لازم را برای سرمایهگزاری و اعمال مدیریت بدست خود مردم سپرده است. بدیهی است دولت نقش ارشادی و حمایت و دفاع از این فعالیتها را بنحو مطلوب انجام داده و خواهد داد و اینها همه افتخاری است برای دولت و برای حزب ایران نوین و هم برای مجلس. اجازه بدهید مطالبی را در فرم یک حزبی خدمتتان ارائه کنم ما در حزب ایران نوین آنچنان که بعضیها واقعاً تصور میکنند کارمان تبلیغ نیست ما از تبلیغ و آوازهگری بعنوان یک وسیله تفهیم استفاده میکنیم. در این مرحله توجه نمایندگان محترم را به سیاستهای اقتصادی که در اصول عقاید حزب آمده است جلب مینمایم.
از آنجا که مسائل اقتصادی یا مسائل زیربنائی و ساختمان اساسی جامعه مورد کمال توجه حزب ایران نوین قرار دارد در هشت اصل از اصول سیوپنجگانه به مسائل اقتصادی توجه شده و در هر یک از این اصول جنبههای مختلف اقتصادی جامعه مورد امعان نظر قرار گرفته است. برای استحضار خاطر نمایندگان محترم من به اختصار به آنها اشاره میکنم.
اصل ۲۵ در باب سیاست بازرگانی ـ اصل ۲۶ و ۲۷ در باب سیاستهای عالی ـ اصل ۲۶ مجدداً توجه به سیاست مالی ـ اصل ۲۶ سیاست بودجهای ـ اصل ۲۷ سیاستهای پولی و اعتباری ـ اصل ۲۸ سیاست جذب سرمایه خارجی.
همانطور که به اطلاع رسید در اصل ۲۶ مرامنامه گفته شده است احزاب ایران نوین معتقد است بودجه کل کشور باید معرف و مبین اقتصادی و مالی و منطبق با هدفهای اساسی برنامه توسعه اقتصادی و اجتماعی باشد و بصورتی تنظیم گردد که حداکثر احتیاجات برنامههای اقتصادی و عمرانی کشور تأمین گردد و با حداقل هزینه اداره بهرهوری سازمانهای مملکتی به حداکثر برسد.
حال به بررسی لایحه بودجه سال ۱۳۵۱ دولت از نظر انطباق با این اصل کلی مرامنامه میپردازم.
اصولاً بودجه مفهوم کلاسیک و تاریخی آن وسیله تحصیل درآمدهای مورد نیاز برای انجام هزینههای لازم و ضروری دولتها بوده است. با بروز انقلاباتی در تفکرات اقتصادی نظریات جدیدی نسبت به بودجه و نقش بودجه بعنوان وسیله اداره امور اقتصادی کشورها بیان و ابراز شده است. امروز اگر از بودجه در چهارچوب سیاستهای مالی و اقتصادی سخن گفته میشود مراد از آن بودجه برنامهای است که آخرین و جدیدترین نظریات مربوط به سیاست بودجهای دولتها را خلاصه کرده است و میباید احتیاجات برنامههای اقتصادی و عمرانی کشور را تأمین و با حداقل هزینه اداری بهرهوری سازمانهای مملکتی را به حداکثر ممکن برساند.
بودجه تصویر روشنی از وجوهی که بابت انجام فعالیتهای مختلف کشور مصرف میشود در دسترس برنامهگذاران و دولت قرار میدهد تا واحدهای ارزشیابی دولت و دستگاه برنامهریزی اجرای فعالیتها را بطور مستمر رسیدگی و نظارت نمایند. این روش بودجهنویسی در سالهای اخیر بوسیله سازمان ملل متحد تعمیم یافته و تأثیر آن در اصلاح امور اداری نیز آشکار گردیده است.
بنابراین بودجه کشور امروزه یک وسیله مهم برنامهریزی و هماهنگ ساختن فعالیتهای اقتصادی مملکت با هدفهای اساسی برنامههای توسعه اقتصادی به شمار میآید و در یک جامعه دموکراتیک بودجه در حقیقت گزارشی است که توسط دولت به افراد ملت پیرامون اداره فعالیتهای کشور تقدیم میگردد.
برای اینکه بودجه بطرز صحیحی نوشته شود و هدف برنامهریزی را تأمین کند باید سیاستهای مالی و اقتصادی دولت برای یک مدت بالنسبه کوتاه یکساله یا در قالب یک برنامه کلی و بلند مدت چند ساله مشخص شده باشد تا بتوان بودجه را براساس آن تعیین کرد. از اینرو برای تهیه یک بودجه برنامهای اصول زیر باید رعایت گردد:
- اول ـ مشخص بودن سیاستهای مالی و اقتصادی دولت از نظر انواع و اجزاء هزینهها و درآمدها و بازده دستگاههای دولتی به میزان پولی که خرج میشود و اگر در این زمینه سیاست مشخصی وجود نداشته باشد، در این صورت نمیتوان بودجه دولت را وسیله اجرای برنامههای عمرانی قرار داد.
- دوم ـ تبعیت بودجه از برنامه و سیاست اقتصادی دولت است و برای این منظور باید بودجه در دستگاه واحد برنامهریزی کشور تنظیم و به دستگاههای اجرائی ارسال گردد. نتیجه عمده اتخاذ این رویه آنست که چون پول بوسیله یک دستگاه تقسیم میشود بهتر میتوان اولویت اجرای طرحهای تولیدی و عمرانی را در نظر گرفت.
- سوم ـ بودجه برنامهای باید جامع باشد یعنی هم شامل بودجه یکساله فعالیتهای عادی دولت مانند مخارج عادی دستگاههای دولتی باشد و هم شامل کلیه عملیات عمرانی و تولیدی برنامههای بلند مدت گردد.
- چهارم ـ موضوع تعادل بودجه است یعنی در بودجه برنامهای معمولاً کسر بودجه نباید وجود داشته باشد. از شرائط اصلی تعادل بودجه نیز اعمال صرفهجوئی در مصرف هزینههای غیر مولد و غیر ضروری و کوشش در بالا بردن درآمد عمومی دولت است بدون آنکه از لحاظ سیاست اقتصادی خطراتی از قبیل وقفه در امور تولیدی و سرمایهگذاری پیش آید و این مشکلترین وظیفه بودجه برنامهای است. طبیعی است وقتی هر یک از دستگاههای دولتی دارای فعالیتهای مشخص و بودجه معینی باشند و مسئولیتی که بهر یک از دستگاهها سپرده میشود بطرز صحیح و کامل اجراء گردد. تعادل بودجه تأمین شده و بودجه سالهای متوالی بعد نیز بدون کسری تنظیم و اجرا خواهد شد.
از سال ۱۳۴۳ در کشور ما بودجه نویسی مبتنی بر اصول فوق آغاز شده و در برنامه چهارم عمرانی به حدود تکامل خود رسید. و اینک هر یک از دستگاههای مربوط به دولت و یا بخش خصوصی با اعتماد به امنیتی که در اثر تعمیم این شیوه حاصل شده است فعالیتهای وسیعی را در راه تجدید ساختمان اقتصادی کشور انجام میدهند. چون من وقتم رو به اتمام است و چون مثل دوستان عزیزم بعنوان مستمع اینجا نشستهام و میدانم چقدر خستهکننده است این است که بنده در این مرحله از دفاع از مسائل اقتصادی بودجه سال ۵۱ خاتمه میدهم. امیدوارم آنچه دولت کوشش میکند برای تقویت بنیه اقتصادی جامعه فقط و فقط با دید وطنپرستی و با دیدی که هر کس واقعاً میل دارد کشور را در جهت سرعت اقتصادی ببیند نگاه بفرمائید و امیدوارم شما هم در کارتان توفیق بدست آورید. (احسنت ـ احسنت).
نایب رئیس ـ بنده فکر میکنم چون وقت قابل توجهی نمانده بهتر است با اجازه خانمها و آقایان محترم جلسه امروز صبح را ختم کنیم جلسه بعدی به ساعت چهار بعدازظهر امروز موکول میشود و دستور کلیات لایحه بودجه سال ۱۳۵۱ کل کشور خواهد بود.
نایب رئیس مجلس شورای ملی ـ دکتر جواد سعید