مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ شهریور ۱۲۸۶ نشست ۱۵۴
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نخست | تصمیمهای مجلس | قانون اساسی مشروطه و متمم آن |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نخست |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ شهریور ۱۲۸۶ نشست ۱۵۴
مذاکرات شنبه پنجم شعبان المعظم دارالشورای ملی
خلاصه مذاکرات روز پنجشنبه ۳ را مقبل لشکر قرائت کردند.
آقا میرزا محمود- در چند قبل بر حسب تصویب مجلس قرار شد اسامی غایبین و حاضرین در مجلس قرائت شود چند هفته هم قرائت شد بعد متروک شد خوب است فرمایند کمافیالسابق معمول دارند.
حاج امام جمعه- معمول نبوده ولی معمول شود در روزنامه مجلس هم اسامی غایبین درج شود.
آقا سید محمد حسین- خوب است مقرر فرمایید قانون اساسی خوانده شود.
وزیر عدلیه- بلکه هر صفحه که خوانده شد و قبول کردید او را چاپ کنند تا مجری شود خصوص قانون عدلیه فصل به فصل که میگذرد اجری شود قرآن مجید هم یک دفعه نازل نشده و بلکه بتدریج نازل شده.
آقا میرزا ابراهیم - برای تصحیح نظامنامه وزارت عدلیه دوازده نفر از علما و وکلا خوب است معین شوند که در کمیسیون قرائت و تصحیح کرده بعد جزو جزو به مجلس آمده قرائت شود در این صورت تعطیل هم نخواهد شد.
آقا میرزا ابوالحسن خان- جناب مشیرالدوله مرحوم شدهاند
رئیس- بلی
آقا میرزا ابوالحسن خان- این مرد یکی از رجال بزرگ خیرخواه بود ممکن است تحقیق شود که با حال خود مرده است یا خیر امروز بر مجلس لازم است که هر کس از رجال بزرگ و غیره که وجود آن برای ملت فایده داشته باشد و فوت شود تحقیق شود که بحال طبیعی فوت شده یا خیر؟
آقا سید حسین- حسب المقرر قرار بود که در اول مجلس قانون خوانده شود و در آخر مجلس مذاکرات بشود مقرر فرمایید قانون اساسی خوانده شود.
رئیس- صحیح است ولی امروز تربیتش موجود نشده کارهای دیگر هست که باید مذاکره شود انشاءالله فردا خوانده میشود.
رئیس التجار- جناب رئیس درباره فوت مشیرالدوله چه فرمودید؟
رییس- ممکن است الان با تلقین تحقیق شود.
احسن الدوله- اینقدر که وکلا از برای ممارست یک نفر مرده مجاهدت دارند خوب است همین قدر به جهت زندهها حمایت داشته باشند.
رئیس- چند نفر از طرف مجلس برای تحقیق معین شود.
حاج امین الضرب- اینطور خوب است که بواسطه تلفن اسامی اطبایی که در آنجا بودند معلوم شود تا درصدد تحقیق برآیند
تلگرافی از فرمانفرما رسیده بود قرائت شد قریب باین مضمون بتوسط مصدق السلطنه:
- خدمت آقای سعدالدوله وزیر امور خارجه امروز تلگرافی از محمد حسین خان حاکم ساوجبلاغ رسیده بود محمد فاضل پاشا نزدیک سردشت اردو زده عموم سوار متمرده منفور را همراه دارد و نصف عشیره دیگر هم همراهی کرده سیدالعشایر هنوز اطاعت نکرده ولی لابد است اطاعت کند سردار مکری هم لابد است اطاعت نماید در ولایت مکری دیگر عشایری برای دولت ایران نماند سایرین هم سرگردان خیلی هم طول بکشد یک روز دیگر سایر عشاسر هم اطاعت خواهند کرد ده فرسخ تخطی کردهاند از مکری و سردشت دیگر کسی باقی نمانده الان از تمام این ولایت قریب صد سوار بیشتر نمانده یک ماه است فریاد میکنیم که اغتشاش سر حد از حد گذشته است کسی گوش نمیدهد.
حاج امام جمعه- بنده هم از اشخاصی هستم که میگویم این نظام نامه جدا از مجلس باید بیرون بیاید اما بعد از آنکه ده دوازده هزار عشایر ما از ما مایوس شده بروند اطاعت عثمانی را نمایند عثمانی هم اتصالا پیش میآید دیگر برای ما مملکتی باقی نخواهد ماند اینست حال سرحد ساوجبلاغ از حال ارومیه هم پریروز مطلع شدید در این نزاع خانگی را کنار بگذاریم اتفاق نموده درصدد رفع بر آییم و خود را از تعدیات خارجه حفظ نماییم.
وکیل التجار- از اینکه ما بنشینیم و بگوییم مملکت رفته است فایده ندارد باید معالجه کرد بهتر اینست این سردارهایی که مدتها مال دولت و ملت را بردهاند و خوردهاند آنها را اعلیحضرت بخواهند هر قدر از برای آنها ممکن است از حیث مال در همراهی کمک کنند بعد از دولت بگیرند ملت هم هر چه میتواند باید همراهی کنند تا علاج بشود.
آقا سید حسن تقی زاده- گویا از تلگراف حضرت آقایان بطور کامل مسبوق نشدند پریروز که مسله ارومیه صحبت شد میخواستم این نکته را عرض نمایم نشد نقطه فکر آخری آقایان به اینجا منتهی شد که به دولت اخطار شود که اقدام نمایند و اگر نتوانست یا نکرد خود ملت اقدام نامید بنده عرض مینمایم این ترتیب نخواهد شد دولت هیچوقت نخواهد گفت من نمیتوانم و اهمال را هم از دست نمیدهد پس که باید این اقدام بشود مجلس هم که مسامحه مینماید اگر مقصود در مجلس گفتن است از گفتن هم مضایقه میکنید هر چند روز یک مرتبه مذاکره میشود و دیگر فراموش میگردد بعد از آنکه شما قطع کردید که دولت هیچ اقدامی نخواهد کرد و قطعات خاک شما میرود و عشایر شما از روی اضطرار از اطاعت خارج میشوند دیگر منتظر چه چیزید گمان بنده این است همانطور که از تیربز و ارومیه تلگراف شده که اگر اقدام نمیشود به خودمان واگذار نمائید حالا بخودشان واگذار کنید که همه بدانند ما دولت نداریم و یک ملت یتیم هستیم.
مستشار الدوله- اینکه تقی زاده گفتند امروز کار بجایی رسیده ایت که دیگر علاجی غیر از اقدامات ملی ندارد. آن روز گفته شد که قدغن شود زوار بخاک عثمانی نرود ولی نشد حالا هم عقیده بنده این است که تلگراف بشود بحجج الاسلام عتبات که ما فوج فوج تحت تبعیت دیگران نروند و فرسنگ فرسنگ خاک ما از دست نرود.
آقا سید حسن- این را که میفرمایید در صورتی است که ایران امنیت داشته باشد.
حسام الاسلام- از اول گفتهاند کلوخ انداز را پاداش سنگ است راه خیلی آسان است یکی از طرف خوانین بختیاری و عراق عرب است مجلس اذن بدهد که هجوم ببرند خود رعیت آنجا به جهت مشروطیت حاضر است همین قدر اغتشاش بشود خود رعیتش در صدد بر خواهند آمد آخر تا کی تا چند اقدام نمیکنید.
آقا سید حسن تقی زاده- آقا گفتند که به شرط اینکه امنیت باشد من میگویم این شرط لازم نیست بشرط اینکه مجلس دیگر هیچ حرفی نزند در سایر پارلمانها وقتی که گفتگوی خاک شد تمام ملت از هر مذهبی که باشند اتفاق نموده هیچ حرف دیگر نمیزنند.
صنیع الدوله- بطوری که آقای تقی زاده گفتند از روی تاکید است و در این موارد مجلس طرف میخواهد که صحبت نماید طرف قوه مجریه است کجا هستند آنها کخه حاضر شوند تکلیف مجلس خواندن لوایح و وضع قوانین است.
حاج امام جمعه- این سفیر ما وقتی که رفته به پای تخت عثمانی این مملکت مستبدع بود و در آن مملکت هم که هست همین طور است تمام اینها ناشی از او میشود حقیقه او باید این مذاکرات را تمام نماید. و هر چه گفته میشود که چرا تغییر مسلک نمیدهد هیچ کس گوش نمیدهد من یک خدمت از او نشان دارم که در این قرض اخیر یک قلم داشت که ایران را با او فروخت آن قلم را جواهر گرفت که من ایران را با این قلم احیا کردم.
آقا میرزا ابوالحسن خان- چون این تلگراف به عنوان مجلس نبود بلکه به شخص وزیر امور خارجه شده جهت چیست که اینجا آمده است کار باید از مجرای آن بشود و طرف ما وزیر امور خارجه است به قول آقای صنیع الدوله کو طرف ما؟
حاج امام جمعه-این تلگراف را اولا من مواخذه از تلگرافچیها دارم که فرمانفرما روز سه شنبه تلگراف کرده و دیشب رسیده است و شخص واسطه محض اینکه سعدالدوله در شمیران است هراسان آورده بود نزد من که چه بکنیم گفتم این نسخه نزد من باشد تا در مجلس صحبت شود یک نسخه دیگر بگیرید بفرستید پیش سعدالدوله.
آقا میرزا ابوالحسن خان- غرض این است که بی ترتیب شده اما در خصوص اتفاق همان است که گفته شد مادامی که ما مشغول جنگ خانگی باشیم البته دشمن فرصت پیدا خواهد کرد قبلا باید کار را یکسره کرد تا اتفاق حاصل گردد حال غیر از خواستن وزیر امور خارجه تکلیف چیست باید او را خواست.
وکیل التجار- قبل از آنکه فرمانفرما میخواست حرکت کند بنده این عرض را کردم که باید در این مواقع وزرا تمام حاضر باشند و نزدیک بهم باشند تا این کارها اصلاح شود نه اینکه بروند شمیران و راههای دور که نشود به آنها دسترسی پیدا کرد باید با هم بنشینند و فکر کنند که چه چاره باید اندیشید با تلگراف و تلفون نمیشود این مطالب را گفتگو کرد.
مستشار الدوله- اینجا مذاکره میشود طرف مجلس که هیئت مجریه باشد اینجا نیست بنده عرض میکنم ما یکسال است میبینیم از قوه مجریه برای ما فایده حاصل نشده است پس در این صورت آن چیزی که در آخر میشود بقول آقای تقی زاده خود ملت اقدام نماید اگر آنها هم از اهل این خاک هستند خودشان بیایند ما چرا آنها را دعوت نماییم.
حاج سید مرتضی- مملکت چند هزار سردار اسمی دارد ولی دو فوج نداریم پس خوبست آنها را بیرون کنند.
آقا میرزا ابوالحسن خان- بنده عرض میکنم یک اعلان آخری هم لازم است.
حاج محمد ابراهیم- این علاج فوری نیست به عقیده بنده تلگراف به شاه بشود که تفضیل این است یا مجدانه اقدام شود یا اینکه به ملت اطلاع داده شود که خودشان فکری بکنند.
آقا مشهدی باقر- جند روز است میگویند کابینه معین شده و هنوز نیامدهاند و ما وکلا هنوز از آنها اطمینان حاصل نکردهایم و این تلگراف هم که آمده است کار مهمی است وزراء باید بیایند با وکلا همراه شده آنچه لازم است اقدام شود.
حاج سید نصرالله- باید فکر کرد که چه باید بشود.
رئیس- چون بنده بصیرت دارم میدانم تا چه اندازه اهمیت دارد اگر سردشت برود تمام ارومیه و غیره رفته است.
حاج امام جمعه - اگر صلاح است الان با تلفن به وزرا اطلاع داده شود.
آقا سید حسن تقی زاده- این اتمام حجت آخری باید باشد این را هم باید دانست هر کس کاری را نکرد و سایرین آمدند قبول کردند منت خواهد داشت پس حالا این جنگ خانگی را کنار بگذارید شاه و وزرا اقدام نموده دشمن خارجی را دفع کرده منت بزرگی بر ملت گذاشته و صاحب یک سلطنت قانونی مشروطه دایمی شوند ولی اگر ملت اقدام نمود کار بر عکس خواهد شد چنانچه در چند سال قبل به دولت فرانسه دشمن غلبه کرد و دولت همراهی نکرد بلکه اغوا نمود که داخل پایتخت شود ملت که این را ملاحظه نمود در تمام کوچهها یک اعلانی انتشار داد که وطن در خطر است تمام ملت جمع شده دشمن را با قوه ملی دفع نمودند و آن وقت کار برعکس شد زیرا که منت گذار بر دولت شدند حال خوب است اعلیحضرت هم منت گذاشته جلو افتاده دشمن را دفع نمایند والا ملت خود دفع خواهد کرد و صاحب منت خواهد شد.
حاج محمد آقا - تا حالا تمام به مسامحه و اهمال گذشت در گفتگوی لاهیجان اگر اقدام میکردند کار به اینجا نمیکشید خودشان بهتر میدانند که تاکنون هیچ اقدامی نکردهاند اگر در این مدت سه فوج تهیه میکردند والله اگر این اتفاقات میافتاد ما نشستهایم از سفیر خودمان گله میکنیم باید از آنجا تلگراف بشود به سفیر علنا که همه بخوانند که عثمانی عسگر خود را بیرون ببرد عثمانی به این اندازه قوت ندارد که مقاومت نماید.
شیخ ابراهیم- اگر خواستن وزرا لازم است از امروز باید بخواهند.
حاج سید نصرالله- وزرا و سردارها و امرا تمام صاحب ثروت هستند حاضر شوند و اقدام نمایند اگر مسامحه شود دیگر عقیده بنده این است که واگذار به ملت شود.
آقای امام جمعه- من از روز یکشنبه مطلع بودم که روز بروز تخطی مینمایند و قرار شد اقدام شود هیچ اقدام هم نشد حالا هم میترسم مثل آنکه حاج امام جمعه گفتند باز امروز فیالجمله گفتگو شود و به مسامحه بگذرد پس خوبست همانطور که گفته شد مقرر شود وزرا بیایند و از اینجا نرویم تا کار درست شود.
حسام الاسلام- صاحب خانه را به دو شکل بیدار کرد اگر زیاد خوابیده باشد باید او را بطور ملایمت بیدار کرد و اگر زیاد خوابیده باشد باید او را بطور ملایمت بیدار کرد و اگر دزد آمد در خانه باید او را طوری بیدار کرد که همسایه هم بداند حالا باید واسطه را کنار گذاشت به شاه باید گفت مملکت میرود تا فرصت هست باید اقدام کنیم از طرف عراق عرب باید حمله کنیم اگر ابتکار بشود عراق عرب از دست او خواهد رفت.
مستشارالدوله- با تمام این مطالب آنطور که جناب حاج سید نصرالله گفتند بطور فوق العاده به رئیس الوزرا تلگراف شود نه بطور خواهش که در دربار مجلس فوقالعاده از وزرا و امرا و سردارها تشکیل داده آن نقشه و خیالی که درباره دشمن به عمل خواهند آورد گفتگو نموده و فردا اطلاع به مجلس بدهند والا اگر اینطور نباشد فردا باز اینجا آمده وقت مجلس ضایع خواهد شد و کاری هم پیشرفت نخواهد کرد این مجلس عسکریه را اگر ترتیب بدهند در خارج هم خیلی اهمیت حاصل خواهد کرد که امروز در دربار ایران مجلس فوق العاده عسکری برای مدافعه تشکیل داده شده است.
آقا میرزا فضلعلی آقا- مقصود این است این مطلب که نوشته شده است چون سردار عسکری با آن مناقضت که میان او و عشایر است این توشتجات را به فرمانفرما نوشته و مطلب هم آنقدر همه نیست که فرمانفرما تلگراف کرده است.
رئیس- ولی عقیده بنده با اینکه رای ندارم بشما میگویم که مطلب خیلی خیلی مهم است و بیش از اینها است که فرمانفرما تلگراف کرده است.
آقا میرزا محمود- ما وکلا نشستهایم که حقوق و حدود ملت را حفظ نماییم اگر همسایه تعدی به همسایه نماید آسوده نمینشیند امروز فرضا نوشتیم آنها هم فردا جواب میدهند که سفرا را دیدیم و مذاکرات شد شما آسوده بنشینید عقیده بنده این است که امروز وزرا و امرا را باید خواست و تکلیف را تمام کنید.
حاج سید نصرالله- از فرمانفرما چنین تلگرافی بیاید آیا اهمیت ندارد بر فرض این تلگراف اهمیت نداشته باشد ولی مدافعه سرحدی که اهمیت دارد تا کی باید این ملت بسوزد.
رئیس- بلی به آرامی باید رفتار کرد.
مستشار الدوله- ابدا جای آرامی نیست سه ماه است که ما به آرامی رفتیم و آنها یکصد و پنجاه قریه تصرف کردند حالا چه موقعی است که بگوییم این تلگراف فرمانفرما اهمیت ندارد و تلگراف سردار مکری را تصدیق نکنید.
حاج امام جمعه- در این مسئله بنده هم همرای هستم این مرد سرحد دار ما است اگر ما به حرف حاکم جزو و کل گوش ندهیم پس از کی بپرسیم اما در خصوص وزرا امروز آنها را بخواهید و آنچه لازم است به آنها گفته شود و هم همانطور که مستشارالدوله گفتند آنها بروند در دربار مجلس کرده نقشه و نتیجه اقدامات خود را فردا به مجلس ارائه بدهند تکلیف معلوم شود.
آقا سید حسین- مادامی که فرمانفرما اینجا بود مطلب خیلی اهمیت داشت و خیلی اهمیت میدادند و افواج معین میکردند از جمله سوار جهانشاه خان بود حتی وقتی که فرمانفرما میخواست برود بنا جهانشاه خان قبل از وقت برود حالا مدتی است جهانشاه خان اینجاست و هر روز میرود دربار میگوید سوار من حاضر است اگر سوار ایل را هم میخواهید پول بدهید تا سوار ایل حرکت کند هیچکس حرف او را گوش نمیدهد.
حسام الاسلام- در بعضی موارد احتمال به قدر یقین کار میکند و عاقل باید جلو احتمال را بگیرد مگر فرمانفرما ماومر دولتی نیست در سایر پارلمان چه کار میکنند وقتی که صحبت وطنی شد تبایست نشست.
آقا میرزا ابوالحسن خان- در اینکه تلگراف حاکم سندیت دارد و مجلس باید هر اقدامی که میتواند بکند حرفی نیست عقیده بنده این است که آنچه علنی در این خصوص باید گفتگو شود شد بعضی مطالب که چه باید کرد خوبست در مجلس مخصوص وزرا خواسته شوند و گفتگو شود و نتیجه حاصل گردد.
صدیق حضرت- وقتی که مسئله ارومیه با هیئت وزرای سابق گفتگو شد گفتند دول همجوار در کار بوده و واسطه هستند حال عقیده بنده اینست که معلوم شود مداخله آنها چه بوده است.
آقا سید حسن تقی زاده- عقیده بنده بر عکس این اعتقاد است همه وقت تمام حرارتهای ما را همین یک کلمه سرد میکند که وزرا می گویند ما میخواهیم سوال و جواب نماییم حال سه ماه است که هیچ اقدام نشده وقت رفتن فرمانفرما قرار شد فوج همدان و خمسه و قزوین و غیره برود یک نفر نفرستادهاند حالا باید ملت دیگر خودش همراهی بکند و ملت ایران را هم من زنده می دانم حالا باید بهر کس اطلاع آخری داده شود که اگر شما هم اولاد این وطن هستید بیایید با ما همراه شوید اگر نیامدند بعد از آنکه ملت دشمن خود را دفع کرد لابد دشمنان داخلی را هم رفع خواهد کرد.
اسدالله میرزا- امروز جز اینکه از راه وفاق داخلی باید پیش آمد و جنگ خانگی را کنار گذاشت و بقوه اجماع کار را پیش برد هیچ چاره نیست.
رئیس- در این خصوص آنچه لازم بود گفتگو شد وزرا را باید خواست و گفتگو کرد اما در باب وقت امروز مشیرالدوله مرحوم شده این وزیر بزرگ و صدراعظم بوده تمام آنجا هستند و باید تشییع جنازه نمایند اجازه میدهید فردا صبح بیایند که هم معرفی بشوند و هم در این خصوص مذاکره شود.
حاج امام جمعه- عقیده بنده اینست سه ساعت به غروب مانده بیایند بیش از این نمیشود صبر کرد اگر فی الجمله اهمال بشود آنوقت باید تشییع جنازه وطن را بکنیم.
آقا میرزا فضلعلی آقا- بنده یک عرض کردم و هر کدام هم بر بنده ایراد کردند بنده از روی نوشته سرحدات میگویم اینها آمدند از ساوجبلاغ چهار قری را تصرف کردند اما مطلب عشایر جنگ خانگی است اگر این جنگ خانگی را رفع کردید دیگر عثمانی نمیتواند تعدی کند این حرف بنده جای ایراد نیست.
مستشار الدوله- چه تفاوت دارد ارومیه با ساوجبلاغ امروز در ارومیه است فردا میکشد طرف ساوجبلاغ امروز بگوییم آنجا جنگ خانگی است فردا خارجی میشود علاج همان است که آقای تقی زاده گفتند ملت باید خودش را زنده بداند و اقدامات لازمه را بکند و به دولت حجت آخری بشود که اگر از این ملت هستید بیایید همراهی نمایید.
آقا سید حسن تقی زاده- بعضی گفتند وزرا امروز عصر بیایند ولی عقیده بنده این است که آن مجلس سردارها و امرا امروز در دربار بشود که فردا نتیجه را به ما بگویند که دیگر بما نگویند برویم ببینیم چه باید کرد باید این ملت حس خود را نشان بدهد دولت هم خواست اقدام نماید اسباب پشت گرمی آنها خواهد شد و باید مجلس به ملت اطلاع داده و صدا نماید.
حاج امین الضرب- اینکه گفته شد به وزرا اطلاع داده شود هیچ فایده ندارد زیرا که ابدا آنها در فکر نیستند و هیچ اهمیت نمیدهند عقیده بنده این است وزرای حالیه و وزرای قدیم و امرا را حاضر نمایند امروز عصر در اینجا مجلس شده گفتگو شود.
آقا میرزا محمود- بنده هم با جناب حاجی امین الضرب هم عقیده هستم.
مستشارالدوله- بنده بعقیده سابقه باقی هستم برای اینکه داخل در عادیات نشویم یک تلگراف به وزرا بشود که یک مجلس از وزرا و امرا و سردارها تشکیل داده آنچه لازم است گفتگو نمایند و فردا اطلاع بدهند.
حاج سید نصرالله- این مجلس مثل مجالس عادیه نیست و فوق العاده است و امروزه گفتگو حقیقه در خاک و ملیت است اگر حاضر نشوند معلوم میشود که اینها دشمن ما هستند.
حاجی معین التجار- کار را سردارها بهتر صورت میدهند تا وزرا ضرر ندارد که از آنها شوری بشود.
رئیس- حال اختلاف شد که تنها وزرا را میخواهیم یا اینکه سردارها هم با وزرا باشند.
آقا سیدحسن تقی زاده- تمام اینها نوکر پادشاه هستند هشت نفر وزیر مسئول مجلس هستند و سایرین باید طوری خدمت نمایند که تقرب حاصل نمایند پس اینها باید در دربار جمع شده آن آخر اقدام خودشان را مذاکره نموده فردا که میآیند جواب بیاورند نه اینکه باز گفتگو شده بروند برای ما جواب بیاورند ما با سردارها طرف نیستیم و ابدا با آنها گفتگو نداریم.
مستشارالدوله- عصری وزرا تنها آمده هم معرفی شده و هم آنچه لازم سؤال و جواب است با آنها بشود که در مجلس دویم دیگر جای سؤال و جواب نباشد.
حاجی سید نصرالله - ما نتیجه اتفاق را میخواهیم از اینکه آنجا مجلس میکنند یا نمیکنند کار نداریم آن کسانی که امروز تمکن دارند باید همراهی و اقدام نمایند.
حاج سید عبدالحسین شهشهانی- خوب است امروز آن مجلس که وزرا با امرا باید بنمایند منعقد بشود ولی آن مجلس که بایدوزرا و امرا بلکه علما هم باشند در اینجا بشود و تکلیف ملت و مردم معلوم شود.
وکیل التجار- مقدمه باید وزرا در اینجا حاضر شوند و به آنها حالی کرد که چه باید کرد و چه نحو مذاکره نمایند بعد آن مجلس دربار منعقد شود که دیگر به مسامحه نگذرد.
آقا سید مهدی- عقیده بنده همان فرمایشات آقای تقی زاده است.
مستشار الدوله- ما نباید تمام قوانین دنیا را منقرض نماییم و از سر ترتیب جدید پیش بگیریم آن مجلس که باید امیر و سردار باشند آن مجلس باید در دربار دولتی باشد که هر کس هر چه میتواند جانا و مالا اقدام کنند آنجا مذاکره نمایند نتیجه را بیاورند اینجا اظهار کنند.
حاجی امام جمعه- همین طور که مستشارالدوله فرمودند صحیح است ولی یک نکته است که آنها با خطار این مطلب را اهمیت نمیدهند خوبست بیایند اهمیت مطلب را به آنها حالی کنیم بعد مجلس را در دربار منعقد کنند به تلگراف نمیشود مطلب را درست به آنها فهماند.
مخبر الملک- چرا با تلگراف هم ممکن است اهمیت مطلب را به آنها حالی کرد.
رئیس- اگر مجلس میل دارد من عصر که بالا میروم خودم به وزرا اهمیت مطلب را بگویم و آنها را مسبوق نمایم چون درست از کم و کیف آنجا اطلاع دارم آنها هم مجلس کرده جواب را فردا بیآورند.
حاج سید نصرالله- اینکه گفته شد این امر برخلاف ترتیب است صحیح است ولی امروزه به مجلس آمده این مطلب به این اهمیت چه ضرر دارد که همین جا مذاکره شود.
حسام الاسلام- همانطوری که مستشارالدوله گفتهاند امروزه مملکت ما اقتضا دارد که در دربار یک مجلس عسکری و نظامی باشد.
آقا میرزا فضلعلی آقا- این فرمایش که آقایان فرمودند صحیح است که مجلس با این اشخاص طرف نیست. ولی اگر در اطاق دیگر باشند و با آنها مذاکره شده ملیت خود را اظهار دارند چه ضرر دارد.
رئیس- امروز عصری قرار بود مجلس تشکیل بشود در باب عمل نان حال وکلا چه میگویند تشکیل بشود یا نه آنهم اهمیت دارد و این چند روزه تا ممکن است زودتر تهیه گندم و نان بشود خواهش دیگری که دارم این است در پریروز هم گفتم که تا میتوانید حفظ انتظامات داخلی مجلس را نمایید در این خصوص و وقت مجلس خیلی مذاکره شده مبلغی هم وقت مجلس را صرف کردیم معهذا امروز به وقت حاضر نشدهاند حالا باز خواهش میکنم که در سر ساعت همه حاضر شوید که هم حفظ شئونات خودتان را کرده باشید و هم وقت مجلس ضایع نشده باشد.
رئیس التجار- تلفونی که به مؤتمن الملک شده جواب چه رسید.
محقق الدوله- در جواب تلفون مجلس جناب مؤتمن الملک خیلی اظهار تشکر و امتنان نمودند و چنین مذکور داشتند که دیروز مبتلا به مرض قولنج شدند و بعد از آن سکته رو داد دکتر انگلیسی آوردیم که تشخیص بدهد از چه بوده است فعلا در امامزاده صالح بطور امانت گذاشته شده و خیلی عرض تشکر از اقدامات مجلس مقدس مینمایم.
رئیس- خود مشیرالدوله مرحوم در سه روز قبل که من خدمت ایشان رسیده بودم از مرض قولنج شکوه داشت حالا اگر لازم است باز تحقیق شود.
آقا میرزا ابوالحسن خان- مجلس این حق را داشت که تحقیق کند بیش از این حق ندارد حالا این هیئتی که میروند اگر قانع شدند و به ما اطمینان دادند بسیار خوب والا اقدامات لازمه دیگر بشود.
وکیل التجار - اگر اطمینان دادند که ببرند دفن کنند والا باید باشد تا تحقیق شود.
رئیس- این هیئت نباشد برود برای تسلیت و تعزیت است و تمام این سئوال و جواب مارا خواهند کرد.
آقا میرزا سید حسن- حالا که شما خودتان میروید خوبست تمام مملکت را مثل ارومیه فرض کرده از بابت راهها و اغتشاش ولایات کلیتا مذاکره نمایید که فردا نتیجه آنرا در مجلس بگویند.
حاجی سید نصرالله- هر روز که ما میآییم اینجا گرفتار تظلمات یکی هستیم یک روز از کرمانشاهیان روز دیگر از تنکابنیها و غیره آیا چه باید کرد درباه اینها.
رئیس- امروز اقدامی در باب کرمانشاهیان شد و قرار شد که یک پولی به آنها داده شود بروند چند نفرشان بماند که عمل بانجام برسد و مسئله تنکابن هم اگر باید در مجلس مذاکره شود بشود.
آقا سید حسین- مسئله تنکابن مقرر شود در مجلس وزرا با وکلا مذاکره بشود که بعضی اسناد و نوشتجات در دست است تا رسیدگی شود.
رئیس- آیا امر تنکابن متعلق به مجلس است یا به عدلیه؟
آقا سید حسین- متعلق به عدلیه.
رئیس- پس باید ببینیم که مجلس وقت دارد با اینگونه کارها رسیدگی کند.
آقا میرزا طاهر- مسئله تنکابن راجع به دو وزارتخانه است یکی وزارت داخله که باید آن را امنیت بدهد و حاکم نعیین کند و یکی از بابت این قتل و غارت که راجع به دیوانخانه عدلیه است که تا حال هم ثمری نبخشیده.
رئیس- امیدواریم که انشاءالله بزودی عدلیه اقدامات صحیحه نماید.
آقا سید حسن تقی زاده- این صحیح است که مجلس نباید در خصوص امری رسیدگی کند. ولی یک دفعه است که قتل و غارت عمومی در یک ولایت جریان پیدا میکند آن وقت وکیل آن ولایت در مجلس فریاد میکند و دیگران را هم با خود هم آواز مینماید در همه جا هم معمول است و ناچار مجلس در آن وقت باید رسیدگی نماید.
رئیس- اجازه میدهند ماموری از طرف مجلس برود تحقیق نمایند که این تفصیلات واقع شده یا نه بعد از آن شروع بکار شود
(جمعی گفتند خیلی خوب است).
رئیس- معلوم است امر تنکابن باید در عدلیه تحقیق شود نه در مجلس.
آقا میرزافضلعلی آقا- در این فقره سپهدار هم وکلا را تنگ آورده است و تلگرافاتی از تنکابن آمده که متناقض است و تا بحال این مطلب در پرده مانده روزبروز فسادش بیشتر شد پس یک مرتبه تحقیق شود بهتر است و بهمین ترتیب که فرمودند از طرف مجلس بروند تحقیق نمایند.
آقا میرزا محمود- اینکه فرمودند مامور برود بنده عرض میکنم که از مجلس مامور رفتن صحیح نیست و فردا برای اغتشاش همه جا باید از مجلس مامور برود آن وقت کسی از وکلا باقی نخواهد ماند خوبست از خارج مجلس باشد.
حاج شیخ محمود- در خصوص امر تنکابن کاغذ چاپی خدمت آقا سید محمد تقی تنکابنی آمده است خوب است آنها را بخواهید معلوم شود که چیست
آقا سید حسین- فرمودند که باید در محل تحقیق شود.
رئیس- من میگویم تکلیف اینست تا رای آقایان چه باشد.
وکیل الرعایا- در امر تنکابن باید رسیدگی شود در آن اوایل سیدی آمد در مجلس که برادر مرا پسر سپهدار کشته است بعد چند نفر از وکلا از برای رسیدگی این امر معین شدند تحقیق کردند معلوم شد که خود خودش را کشت غرض این است که باید تحقیق و زسیدگی شود و همانطوری که آقای تقی زاده فرمودند جلوگیری شود که یک سیلی بی جهت بکسی زده نشود.
ملاحسن وارث- این آقای آقا شیخ ابوالقاسم که آمدند در اینجا از آقایان آنجا است از او بخواهند تحقیق شود و رسیدگی نمایند.
رئیس- میگویند از خودش عارض است پس باید در عدلیه رسیدگی شود من بغیر از حق با کسی همراه نیستم غرض اینست باید طوری باشد که به مجلس ایراد وارد نیاید.
آقا میرزا حسین طبیب- بنده هم اطلاعاتی که از الموت نوشته بودند که از این طرف ریخته و اموال صاعدالسلطان را چه قدر غارت کردند و چه قدر گاو سر بریدند و بردند غرض اینست که این نحو کاغذجات از آن طرف هم هست.
آقا میرزا محمود- مجلس باید اهالی آنجا را امنیت فوری بدهد.
وکیل التجار- امنیت فوری تعیین حکومت است و بعد از آن خواستن آن اشخاص و در عدلیه رسیدگی شدن.
آقا سید حسن تقی زاده - طرفینی که اینجا هستند برای رسیدگی ناقص نیستند عدلیه هم که حاضر است سپهدار هم خودش خواهش میکرد رجوع به عدلیه شود ولی برای رسیدگی آنجا چون حکومت ندارد کسی برود تحقیق و رسیدگی کند و برای امنیت هم حاکم معیین کنند.
آقا میرزا فضلعلی آقا- اینکه آقای تقی زاده گفتند صحیح است ولی باید از آنجا تحقیق شود که حکومت غیر میتواند آنجا را امنیت بدهد یا نه؟
آقا میرزا طاهر- باری امنیت اول حاکم لازم است بعد از آن اشخاص را بخواهند بیایند در عدلیه رسیدگی شود. سپهدار بزودی میخواهد حکومت کند اهالی راضی نیستند معتمدالدوله هم اینجا حاضر است با او حرفی دارد بخواهد بروند در عدلیه گفتگو شود.
رئیس- آخر تکلیف چه شد؟
آقا میرزا طاهر- باید حکومت معین شود که حفظ حقوق سپهدار و مردم هر دو را بنماید و تظلمات در عدلیه رسیدگی شود.
آقا سید حسین- آن پنج نفر را بفرستند بیایند در عدلیه رسیدگی شود و حاکم هم برای امنیت معین کنند.
فتح الله خان- اگر بنا شد سپهدار عارض بشود که گاو و گوسفند مرا بردهاند مجلس چه حکم خواهد کرد.
حاج امین الضرب- او هم هر چه اظهارات دارد باید بکند کسی مانع اظهارات او نیست.
اسد الله میرزا- همانطوری که جناب آقا میرزا طاهر گفتهاند صحیح و بیغرضانه است.
آقا ملا حسن وارث- آن پنج نفر را باید خواست.
آقا میرعماد- این اشخاص که آمدهاند از دست آن پنج نفر عارضند خوب است آنها اظهار شوند که به تحریک سپهدار این کار را کردهاند یا خود سر تا معلوم شود. ساعدالدوله لطفعلی خان و سه نفر خواجهوند و باید این ایل خواجهوند از سپهدار منتزع شوند که آنها مصدر شرارت هرزگی هستند.
رئیس- به محض حرف که نمیشود و دولت هم به حرف شما نیست شما میخواهید سر او را هم ببرید ولی این نیست مجلس با کی طرف طرف نیست ولی در ماده سپهدار مجلس مغرض قلم رفته است من کسی نیستم که به هوای نفس رفتار کنم باید طرفدار کسی باشم مجلس باید حق را بگوید و احقاق حق نماید.
ملا حسن وارث- مجلس چرا طرف قلم رفته است سپهدار کسی است که معرفی خودش را بمردم کرده است.
آقا میرزا محمود - خوب است مجلس اجازه بدهد آن پنج نفر را اظهار کنند و رجوع شود به دیوانخانه عدلیه.
رئیس- آقا میرزا حسین طبیب گفت که از این طرف به آن طرف حمله بردند و غارت کردند پس از این قرار مجلس باید از این طرف هم اظهار کند مجلس باید حق بگوید.
حاج امام جمعه- در این که بعضی در این مملکت به ما ظلم کردهاند و بد آدمی هستند حرفی نیست و بعضی هم مظلم و ملهوف هستند آن هم حرفی نیست ولی امروز تکلیف مجلس این است که هر کس با هر کس طرف است مجلس حق را بگوید اگر چه آن طرف شمر باشد حالا آقا میرزا طاهر و آقا میرعماد هر دو صحیح و درست هستند و اهل آنجا میباشند و البته اطلاع دارند آنچه میگویند ولی من اهل آنجا نیستم و هیچ اطلاعی هم ندارم چه بگویم.
آقا میرزا حسین طبیب- در چند روز قبل تلگرافی از تنکابن داده بودند بتوسط آقا نورالدین و نمیشناسم که کی هستند و خواسته که تلگراف در مجلس قرائت شود خواستم بدهم به مجلس جرات نکردم.
حاج امام جمعه- چرا ندادید چرا جرات نکردید حق را باید گفت.
آقا شیخ حسین- یکی از فصول نظامنامه است که وکیل را بی جهه نمیتوان توهین و تهدید کنند در چندی قبل وکیل در مجلس هرگاه برخلاف رای عامه حرف میزد در بیرون او را تهدید میکردند کم کم کار بجایی رسید که در انجمنها او را تهدید به تخریب میکنند خوب است جناب رئیس اجازه بفرمایید که این فصل اجرا بشود و وکلا آزاد باشند در اظهار عقیده خود
تلگرافی که به آقا نورالدین شده بود قرائت شد مشعر بود بر اینکه:
- آقا میرعماد و سررشتهدار تنکابن را مغشوش نموده و هر روز آقا میرعماد مینویسد که دولت و ملتی نیست مال و املاک سپهدار و کسان او را بچاپید و هر چه میتوانید بکنید.
رئیس- تمام اینها مذاکرات است باید رسیدگی شود تا حقیقت معلوم گردد.
آقا میرزا طاهر- آخر کلام این است که نصرالسلطنه میخواهد به این ترتیب در آنجا حکومت نماید والا سه ماهست چرا حاکم تعیین نکردند و نفرستادند.
رئیس التجار- مدتی وقت مجلس دراین گونه امور صرف شد و آخر هیج نتیجه و ثمری نداد خوبست این یک امر را در مجلس تحقیق و رسیدگی نماید تا برای آتیه خیلی راحت خواهد بود و وقت مجلس هم خیلی خواهد شد.
آقا میرزا مرتضی قلیخان- راه چاره این است که زودتر حاکمی غیر از کسان سپهدار معین نمایند برود برای امنیت آنجا بعد شروع در تحقیقات بشود.
دبیر رسائل- مقرر بشود همان طور که از کسان سپهدار نباید برود معتمدالدوله هم نرود شخص ثالث بی غرضی برود.
آقا میرزا محسن - کمیسیونی معین شود که ناظر در رسیدگی باشند تا زودتر این عمل تمام شود.
رئیس- حال رای مجلس در این خصوص چیست؟
اسدالله میرزا- این مطلب صحیح نیست چنانچه در باب سالار مفخم شد و پشیمانی یرای مجلس حاصل شد اگر باید کسی برود دو نفر از خارج که محل اطمینان مجلس باشند بروند.
آقا سید حسین - آن صورت تظلمی که به مجلس نوشت شده است خوبست بخواهید و موضوع تظلم را تشخیص بدهید در آنجا قاتل را معین کردهاند.
رئیس- غیر از اینکه بعدلیه رجوع بشود و از طرف مجلس هم ماموری باشد که زودتر شود راه دیگر ندارد و رای آقایان حجج اسلام هم البته همین است.
آقا میرزا سید محمد مجتهد- صحیح است باید رجوع به عدلیه شود.
آقا سید عبدالله مجتهد- شما باید عدلیه تان را محکوم نمایید.
آقا میرزا طاهر- اول باید باری حصول امنیت حاکم معین شود بعد رجوع به عدلیه شود.
رئیس- سه مطلب است یکی تعیین حاکم دیگری رجوع به عدلیه یکی هم رفتن یک نفر مامور برای تحقیق در محل بعضی گفتند رفتن مامور از طرف مجلس لازم نیست.
محقق الدوله- آیا باید یک نفر از مجلس در عدلیه باشد یا نه چون بودن اشخاص خارجی به واسطه عدم اطمینان اسباب زحمت خواهد بود.
وکیل التجار- اتصالا کار از مجلس رجوع به عدلیه میشود اگر برای هر کاری هر روز یک نفر مامور و ناظر از طرف مجلس معین شود این نمیشود عدلیه ابدا نباید محتاج به ماموری از طرف مجلس باشد
تلگرافی از زنجان قرائت شد که مشتمل بود بر:
- هتک و توهین به آقا میرزا ابراهیم از طرف آقا میرزا هاشم خان و روانه شدن مشارالیه به طرف طهران و شرارت مفسدین و موزیکانچیان و خواستن جلوگیری از آنها.
آقا شیخ ابراهیم- حالا دو ماه است حاکم را کشتند و راهها را سد نمودند اتصالا دزدی و شرارت و قتل و غارت مینمایند موزیکانچی و توپچی که نوکر دولت است و باید در این مواقع در سرحد جنگ کنند در آنجا مصدر شرارت و هرزگی و اغتشاش میباشند کسی نیست علاجی بنماید.
رئیس- باید به وزارت جنگ نوشته شود که چرا از مخزن دولتی باین اشرار و هرزه لباس دادهاند از آنها پس بگیرند و به وزارت داخله هم نوشته بشود که برای آنجا زودتر حکومت تعیین نمایند و امروز برای دو و نیم به غروب مانده وکلا حاضر شوند برای ترتیب عمل خبازخانه.
مجلس ختم شد.