محتشم کاشانی (غزلیات از رسالهی جلالیه)/به مهر غیر در اخلاص من خلل کردی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | محتشم کاشانی (غزلیات از رسالهی جلالیه) (به مهر غیر در اخلاص من خلل کردی) از محتشم کاشانی |
' |
به مهر غیر در اخلاص من خلل کردی | ببین کرا به که در دوستی بدل کردی | |
چه اعتماد توان کرد بر تو ای غافل | که اعتماد بر آن مایهی حیل کردی | |
مرا محل ستادن نماند در کویت | ز بس که با دگران لطف بیمحل کردی | |
بر آن شدی که کنی نام خویش بر دل غیر | خیال سکه زدن بر زر دغل کردی | |
نبود بد عمل من چرا در آزارم | عمل به قول رقیبان بدعمل کردی | |
بسی مدد ز اجل خواست روزگارو نکرد | مرا به گور ولیکن تو بیاجل کردی | |
نبود مثل تو اول کسی چرا آخر | بناکسی همه جا خویش را مثل کردی | |
و گر چه پاس تو دارم به چشم رمز شناس | که آنچه در نظرم بود محتمل کردی | |
حدیث نیک دهد یار محتشم دیگر | بگو چو ختم حکایت برین غزل کردی |