مثنوی معنوی/بیان آنک نماز و روزه و همه چیزهای برونی گواهیهاست بر نور اندرونی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دفتر پنجم مثنوی (بیان آنک نماز و روزه و همه چیزهای برونی گواهیهاست بر نور اندرونی) از مولوی |
' |
این نماز و روزه و حج و جهاد | هم گواهی دادنست از اعتقاد | |
این زکات و هدیه و ترک حسد | هم گواهی دادنست از سر خود | |
خوان و مهمانی پی اظهار راست | کای مهان ما با شما گشتیم راست | |
هدیهها و ارمغان و پیشکش | شد گواه آنک هستم با تو خوش | |
هر کسی کوشد به مالی یا فسون | چیست دارم گوهری در اندرون | |
گوهری دارم ز تقوی یا سخا | این زکات و روزه در هر دو گوا | |
روزه گوید کرد تقوی از حلال | در حرامش دان که نبود اتصال | |
وان زکاتش گفت کو از مال خویش | میدهد پس چون بدزدد ز اهل کیش | |
گر بطراری کند پس دو گواه | جرح شد در محکمهی عدل اله | |
هست صیاد ار کند دانه نثار | نه ز رحم و جود بل بهر شکار | |
هست گربهی روزهدار اندر صیام | خفته کرده خویش بهر صید خام | |
کرده بدظن زین کژی صد قوم را | کرده بدنام اهل جود و صوم را | |
فضل حق با این که او کژ میتند | عاقبت زین جمله پاکش میکند | |
سبق برده رحمتش وان غدر را | داده نوری که نباشد بدر را | |
کوششش را شسته حق زین اختلاط | غسل داده رحمت او را زین خباط | |
تا که غفاری او ظاهر شود | مغفری کلیش را غافر شود | |
آب بهر این ببارید از سماک | تا پلیدان را کند از خبث پاک |