مثنوی معنوی/امتحان کردن شیر گرگ را و گفتن کی پیش آی ای گرگ بخش کن صیدها را میان ما
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دفتر اول مثنوی (امتحان کردن شیر گرگ را و گفتن کی پیش آی ای گرگ بخش کن صیدها را میان ما) از مولوی |
' |
گفت شیر ای گرگ این را بخش کن | معدلت را نو کن ای گرگ کهن | |
نایب من باش در قسمتگری | تا پدید آید که تو چه گوهری | |
گفت ای شه گاو وحشی بخش تست | آن بزرگ و تو بزرگ و زفت و چست | |
بز مرا که بز میانهست و وسط | روبها خرگوش بستان بی غلط | |
شیر گفت ای گرگ چون گفتی بگو | چونک من باشم تو گویی ما و تو | |
گرگ خود چه سگ بود کو خویش دید | پیش چون من شیر بی مثل و ندید | |
گفت پیش آ ای خری کو خود خرید | پیشش آمد پنجه زد او را درید | |
چون ندیدش مغز و تدبیر رشید | در سیاست پوستش از سر کشید | |
گفت چون دید منت ز خود نبرد | این چنین جان را بباید زار مرد | |
چون نبودی فانی اندر پیش من | فضل آمد مر ترا گردن زدن | |
کل شیء هالک جز وجه او | چون نهای در وجه او هستی مجو | |
هر که اندر وجه ما باشد فنا | کل شیء هالک نبود جزا | |
زانک در الاست او از لا گذشت | هر که در الاست او فانی نگشت | |
هر که بر در او من و ما میزند | رد بابست او و بر لا میتند |