مثنوی معنوی/از خداوند ولی‌التوفیق در خواستن توفیق رعایت ادب در همه حال‌ها و بیان کردن وخامت زیان‌های بی‌ادبی

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دفتر اول مثنوی (از خداوند ولی‌التوفیق در خواستن توفیق رعایت ادب در همه حالها و بیان کردن وخامت ضررهای بی‌ادبی)
از مولوی
'


از خدا جوییم توفیق ادب بی‌ادب محروم گشت از لطف رب
بی‌ادب تنها نه خود را داشت بد بلکه آتش در همه آفاق زد
مائده از آسمان درمی‌رسید بی‌شری‌وبیع و بی‌گفت‌وشنید
در میان قوم موسی چند کس بی‌ادب گفتند کو سیر و عدس
منقطع شد خوان و نان از آسمان ماند رنج زرع و بیل و داس‌مان
باز عیسی چون شفاعت کرد، حق خوان فرستاد و غنیمت بر طبق
باز گستاخان ادب بگذاشتند چون گدایان زله‌ها برداشتند
لابه کرده عیسی ایشان را که این دائم‌است و کم نگردد از زمین
بدگمانی کردن و حرص‌آوری کفر باشد پیش خوان مهتری
زان گدارویان نادیده ز آز آن در رحمت برایشان شد فراز
ابر برناید پی منع زکات وز زنا افتد وبا اندر جهات
هر چه بر تو آید از ظلمات و غم آن ز بی‌باکی و گستاخی‌است هم
هر که بی‌باکی کند در راه دوست ره‌زن مردان شد و نامرد اوست
از ادب بر نور گشته‌است این فلک وز ادب معصوم و پاک آمد ملک
بد ز گستاخی کسوف آفتاب شد عزازیلی ز جرات رد باب