لطف کریم بیدل شیرازی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
عاشقانرا نه ز كس چشم اميد است و نه بيم | نه تمنای نعيمی و نه پروای جحيم |
مشركست آنكه بجز دوست بخواهد چيزی | جز تو من هيچ نخواهم كه گناهيست عظيم |
روضۀ خلد بود ملك سليمان و مراست | بی تو زندان سكندر همه جنات نعيم |
بندۀ عاصی نداند به كجا آرد روی | جز به درگاه كريمی كه غفور است و رحيم |
لابه و عجز چه حاجت كه رئوفی و عطوف | عرض احوال چه حاصل كه خبيری و عليم |
ور ببخشی ز كرم فضل و عطا باشد و جود | گر بگيری به گنه قادری و عدل و حكيم |
گر تو دشنام دهی يا بنوازی نبود | بنده را نزد خداوند به غير از تسليم |
هستم ار قابل رحمت گذری بر خاكم | كز وجودم اثری نيست به جز عظم رميم |
گر چه تقصير فزونست ز حد بیدل را | ليك نوميد نشايد شدن از لطف كريم |
در ویکیپدیا موجود است:
M rastgar ۱ اوت ۲۰۱۱، ساعت ۰۷:۲۹ (UTC)––––