فخرالدین عراقی (غزلیات)/در جهان گر نه یار داشتمی

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' فخرالدین عراقی (غزلیات) (در جهان گر نه یار داشتمی)
از فخرالدین عراقی
'


در جهان گر نه یار داشتمی با جهان خود چه کار داشتمی؟
دست کی شستمی به خون جگر گر به کف در نگار داشتمی؟
گر نبردی قرار و آرامم حالی، آخر قرار داشتمی
ور مرا عشوه کمترک دادی قول او استوار داشتمی
ور به کارم دمی نظر کردی به ازین کار و بار داشتمی
دل اگر در میانه گم نشدی دلبر اندر کنار داشتمی
با سپاه غمت برآمدمی با خود ار بخت یار داشتمی
با عراقی، اگر دلاورمی روز و شب کارزار داشتمی