فخرالدین عراقی (آغاز کتاب)
از مشروطه
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
'
فخرالدین عراقی (آغاز کتاب)
از
فخرالدین عراقی
'
هر که جان دارد و روان دارد
مبدا امر جوهر انسان
سر او در سر یقین و گمان
نقل کن از وبال کفر بدین
چار یارش، که مرشد دینند
تا کی، ای مست خواب غفلت و جهل
جان من چون به عالم دل شد
حق تعالی میان هر عصری
گفت استاد عالم عاقل:
چون سکندر ز منزل عادات
صاحبا، راز اندرون ز نهفت
منوی ناوبری
ابزارهای شخصی
ورود
فضاهای نام
نوشتار
گفتگو
گویشها
بازدیدها
خواندن
نمایش مبدأ
نمایش تاریخچه
بیشتر
جستجو
گشتن
صفحه اصلی
درگاهها
پدیدآورندگان
مقالهٔ تصادفی
ردهها
جعبهابزار
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
صفحههای ویژه
نسخهٔ قابل چاپ
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
به زبانهای دیگر