عطار (غزلیات)/هر زمان بی خود هوایی میکنم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | عطار (غزلیات) (هر زمان بی خود هوایی میکنم) از عطار |
' |
هر زمان بی خود هوایی میکنم | قصد کوی دلربایی میکنم | |
گه به مستی های هویی میزنم | گه به گریه های هایی میکنم | |
غرقه زانم در بن دریای خون | کارزوی آشنایی میکنم | |
تنگ دل شد هر که آه من شنود | زانکه آه از تنگنایی میکنم | |
چون مرا باد است از وصلش به دست | خویشتن را خاک پایی میکنم | |
ای مرا چون جان ببین زاری من | کین همه زاری ز جایی میکنم | |
گر دمی از دل برآمد بی غمت | این دم آن دم را قضایی میکنم | |
چون غم تو کیمیای شادی است | من غمت را مرحبایی میکنم | |
در غم تو چون کم از یک ذرهام | هست لایق گر هوایی میکنم | |
روشنی دیدهی عطار را | خاک پایت توتیایی میکنم |