عطار (غزلیات)/لعلت از شهد و شکر نیکوتر است
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | عطار (غزلیات) (لعلت از شهد و شکر نیکوتر است) از عطار |
' |
لعلت از شهد و شکر نیکوتر است | رویت از شمس و قمر نیکوتر است | |
خادم زلف تو عنبر لایق است | هندوی رویت بصر نیکوتر است | |
حلقههای زلف سرگردانت را | سر ز پا و پا ز سر نیکوتر است | |
از مفرحها دل بیمار را | از لب تو گلشکر نیکوتر است | |
بوسهای را میدهم جانی به تو | کار با تو سر به سر نیکوتر است | |
رستهی دندانت در بازار حسن | استخوانی از گهر نیکوتر است | |
هیچ بازاری چنان رسته ندید | زانکه هریک زان دگر نیکوتر است | |
عارضت کازرده گردد از نظر | هر زمانی در نظر نیکوتر است | |
چون کسی را بر میانت دست نیست | دست با تو در کمر نیکوتر است | |
چون لب لعلت نمک دارد بسی | گر خورم چیزی جگر نیکوتر است | |
کار رویم تا به تو رو کردهام | دور از رویت ز زر نیکوتر است | |
گر دل عطار شد زیر و زبر | دل ز تو زیر و زبر نیکوتر است |