عطار (غزلیات)/عشق را پیر و جوان یکسان بود

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' عطار (غزلیات) (عشق را پیر و جوان یکسان بود)
از عطار
'


عشق را پیر و جوان یکسان بود نزد او سود و زیان یکسان بود
هم ز یکرنگی جهان عشق را نو بهار و مهرگان یکسان بود
زیر او بالا و بالا هست زیر کش زمین و آسمان یکسان بود
بارگاه عشق همچون دایره است صد او با آستان یکسان بود
یار اگر سوزد وگر سازد رواست عاشقان را این و آن یکسان بود
در طریق عاشقان خون ریختن با حیات جاودان یکسان بود
سایه از کل دان که پیش آفتاب آشکارا و نهان یکسان بود
کی بود دلدار چون دل ای فرید باز کی با آشیان یکسان بود