عطار (غزلیات)/صبح دم زد ساقیا هین الصبوح
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | عطار (غزلیات) (صبح دم زد ساقیا هین الصبوح) از عطار |
' |
صبح دم زد ساقیا هین الصبوح | خفتگان را در قدح کن قوت روح | |
در قدح ریز آب خضر از جام جم | باز نتوان گشت ازین در بی فتوح | |
توبه بشکن تا درست آیی ز کار | چند گویی توبهای دارم نصوح | |
مطربا قولی بگو از راهوی | راه راه راهوی است اندر صبوح | |
دل ز مستی قول کس مینشنود | زانکه بشنوده است قول بوالفتوح | |
چون سرانجام تو طوفان بلاست | عمر تو چه یک نفس چه عمر نوح | |
گر ز عطار این سخن مینشنوی | بشنو از مرغ سحر صور صلوح |