عطار (غزلیات)/رخ ز زیر نقاب بنماید

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' عطار (غزلیات) (رخ ز زیر نقاب بنماید)
از عطار
'


رخ ز زیر نقاب بنماید همه عالم خراب بنماید گوشمالی که هیچکس ننمود به مه و آفتاب بنماید اختران را که ره دو اسبه روند همچو خر در خلاب بنماید کره‌ی گل ز راه برگیرد نیل گردون سراب بنماید صد هزاران هزار نقش عجب برتر از خاک و آب بنماید هرکجا در دو کون بیداری است همه را مست خواب بنماید جمله‌ی حلق‌های مردان را سر زلفش طناب بنماید هر سر مو ز زلف سرکش او عالمی انقلاب بنماید مشکلی را که حل نشد هرگز غمزه‌ی او جواب بنماید جان عطار را ز یک تف عشق همچو شمع مذاب بنماید