عطار (غزلیات)/دولت عاشقان هوای تو است
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | عطار (غزلیات) (دولت عاشقان هوای تو است) از عطار |
' |
دولت عاشقان هوای تو است | راحت طالبان بلای تو است | |
کیمیای سعادت دو جهان | گرد خاک در سرای تو است | |
ناف آهو شود دهان کسی | که درو وصف کبریای تو است | |
سرمهی دیدهها بود خاکی | که گذرگاه آشنای تو است | |
ملک عالم به هیچ نشمارد | آنکه در کوی تو گدای تو است | |
به سحر ناز عاشقان با تو | از سر لطف دلگشای تو است | |
آنچه از ملک جاودان بیش است | عاشقان را در سرای تو است | |
آنچه از سیرت ملوک به است | خاک کوی فلکنمای تو است | |
از بلا هر کسی گریزان است | این رهی طالب بلای تو است | |
گر رضای تو در بلای من است | جان من بستهی رضای تو است | |
من ندانم ثنای تو به سزا | وصف تو لایق ثنای تو است | |
این تکاپوی و گفت و گوی فرید | همه در جستن عطای تو است |