عطار (غزلیات)/خطی کان سرو بالا میدرآرد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | عطار (غزلیات) (خطی کان سرو بالا میدرآرد) از عطار |
' |
خطی کان سرو بالا میدرآرد | برای کشتن ما میدرآرد | |
به زیبایی گل سرخش به انصاف | خطی سرسبز زیبا میدرآرد | |
بگرد روی همچون ماه گویی | هلالی عنبرآسا میدرآرد | |
پری رویا کنون منشور حسنت | ز خط سبز طغرا میدرآرد | |
ازین پس با تو رنگم در نگیرد | که لعلت رنگ مینا میدرآرد | |
هر آن رنگی که پنهان میسرشتی | کنون روی تو پیدا میدرآرد | |
هر آن کشتی که من بر خشک راندم | کنون چشمم به دریا میدرآرد | |
به ترکی هندوی زلف تو هر دم | دلی دیگر ز یغما میدرآرد | |
سر زلفت که جان ها دخل دارد | چنین دخلی به تنها میدرآرد | |
ولی بر پشتی روی چو ماهت | بسا کس را که از پا میدرآرد | |
فرید از دست زلفت کی برد سر | که زلفت سر به غوغا میدرآرد |