عطار (غزلیات)/ای دل و جان زندگانی من

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' عطار (غزلیات) (ای دل و جان زندگانی من)
از عطار
'


ای دل و جان زندگانی من غم تو برده شادمانی من
کردم از چشم و دل شراب و کباب می نیایی به میهمانی من
دو جهان ترک کرده‌ام که توی این جهانی و آن جهانی من
اندرین باب شعر ای عطار نیست اندر زمانه ثانی من