عطار (غزلیات)/ای دلشده دلربای من کیست
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | عطار (غزلیات) (ای دلشده دلربای من کیست) از عطار |
' |
ای دلشده دلربای من کیست | از جای شدم به جای من کیست | |
بیگانه شدم ز هر دو عالم | واگه نه که آشنای من کیست | |
ره گم کردم درین بیابان | کو رهبر و رهنمای من کیست | |
جان میکاهم درین ره دور | پیک ره جانفزای من کیست | |
صد بار بریختند خونم | در عهدهی خونبهای من کیست | |
هر دم گرهی عظیم افتد | در پرده گرهگشای من کیست | |
صد کار فتاده هر کسی را | غمخوارهی من برای من کیست | |
محرومم ازین طلب که دارم | مطلوب حرمسرای من کیست | |
گر من سجلی کنم درین کار | جز زردی رخ گوای من کیست | |
بر گفت فرید ماجرایی | اشنودهی ماجرای من کیست |